1- تحول در نظام آموزش و پرورش مبتني بر فلسفه تعليم و تربيت اسلامي در جهت رسيدن به حيات طيبه ( زندگي فردي و اجتماعي مطلوب اسلامي) و رشد و شكوفايي استعدادهاي فطري و ارتقاء كيفي در حوزه هاي بينش، دانش، مهارت، تربيت و سلامت روحي و جسمي دانش آموزان با تأكيد بر ريشه كن كردن بي سوادي و تربيت انسان هاي مؤمن، پرهيزكار، متخلق به اخلاق اسلامي، بلند همت، اميدوار، خيرخواه، بانشاط، حقيقت جو، آزادمنش، مسؤوليت پذير، قانونگرا، عدالت خواه، خردورز، خلاق، وطن دوست، ظلم ستيز، جمع گرا، خودباور و ايثارگر.
2- ارتقاء جايگاه آموزش و پرورش به مثابه مهمترين نهاد تربيت نيروي انساني و مولد سرمايه اجتماعي و عهده دار اجراي سياست هاي مصوب و هدايت و نظارت بر آن (از مهد كودك و پيش دبستاني تا دانشگاه) به عنوان امر حاكميتي با توسعه همكاري دستگاه ها.
3- بهسازي و اِعلاي منابع آموزش و پرورش به عنوان محور تحول در نظام تعليم و تربيت كشور و بهبود مديريت منابع انساني با تأكيد بر:
1-3- ارتقاء كيفيت نظام تربيت معلم و افزايش مستمر شايستگي ها و توانمندي هاي علمي، حرفه اي و تربيتي فرهنگيان و روزآمد ساختن برنامه هاي درسي مراكز و دانشگاه هاي تربيت معلم و شيوه هاي ياددهي و يادگيري براي پرورش معلمان با انگيزه، كارآمد، متدين، خلاق و اثربخش.
2-3- باز نگري در شيوه هاي جذب، تربيت، نگهداشت و بكارگيري بهينه نيروي انساني مورد نياز آموزش و پرورش و بسترسازي براي جذب معلمان كارآمد و داراي شايستگي هاي لازم آموزشي، تربيتي و اخلاقي بعد از گذراندن دوره مهارتي.
3-3- اعتلاي منزلت اجتماعي معلمان و افزايش انگيزه آنان براي خدمت مطلوب با اقدامات فرهنگي و تبليغي و خدمات و امكانات رفاهي و رفع مشكلات مادي و معيشتي فرهنگيان.
4-3- توسعه مهارت حرفه اي و توانمندي هاي علمي و تربيتي معلمان با ارتقاء كيفي آموزش هاي ضمن خدمت و برنامه ريزي براي روزآمد كردن اطلاعات تخصصي و تحصيلات تكميلي معلمان متناسب با نياز آموزش و پرورش.
5-3- استقرار نظام ارزيابي و سنجش صلاحيتهاي عمومي، تخصصي و حرفه اي معلمان مبتني بر شاخص هاي آموزشي، پژوهشي، فرهنگي و تربيتي براي ارتقاء.
6-3- توسعه مشاركت معلمان در فرآيند بهسازي برنامه هاي آموزشي، پژوهشي، تربيتي و فرهنگي.
7-3- استقرار نظام پرداخت ها بر اساس تخصص، شايستگي ها و عملكرد رقابتي مبتني بر نظام رتبه بندي حرفه اي معلمان.
4- ايجاد تحول در نظام برنامه ريزي آموزشي و درسي با توجه به:
1-4- روزآمد ساختن محتواي تعليم و تربيت و تدوين برنامه درس ملي مبتني بر فلسفه تعليم و تربيت اسلامي و متناسب با نيازهاي كشور و انطباق محتوي با پيشرفتهاي علمي و فناوري و اهتمام به تقويت فرهنگ و هويت اسلامي-ايراني.
2-4- توسعه فرهنگ تفكر، تحقيق، خلاقيت و نوآوري و بهره گيري از روشهاي ياددهي و يادگيري متنوع و مطلوب و ايجاد تفكر منطقي و منسجم براي تحليل و بررسي موضوعي.
3-4- تبيين انديشه ديني-سياسي امام خميني(ره)، مباني جمهوري اسلامي و ولايت فقيه و اصول ثابت قانون اساسي در مقاطع مختلف تحصيلي.
4-4- توسعه فرهنگ و معارف اسلامي و يادگيري قرآن(روخواني، روان خواني و مفاهيم) و تقويت انس دانش آموزان با قرآن و سيره پيامبر اكرم(صلي الله عليه و آله) و اهل بيت(عليهم السلام) و گسترش فرهنگ اقامه نماز.
5-4- تحول بنيادين شيوه هاي ارزشيابي دانش آموزان براي شناسايي نقاط قوت و ضعف و پرورش استعدادها و خلاقيت دانش آموزان.
6-4- رعايت رويكرد فرهنگي و تربيتي در برنامه ريزي هاي آموزشي و درسي.
7-4- تقويت آداب و مهارتهاي زندگي و توانايي حل مسائل و عمل به آموخته ها براي بهبود زندگي فردي و اجتماعي دانش آموزان.
8-4- تقويت آموزشهاي فني و حرفه اي.
5- اهتمام به تربيت و پرورش مبتني بر فلسفه تعليم وتربيت اسلامي بويژه در:
1-5- ارتقاء معرفت و بصيرت ديني براي رشد و تعالي معنوي و اخلاقي معلمان و دانش آموزان و تلاش براي ارتقاء معنوي خانواده ها.
2-5- ارتقاء سلامت جسمي و روحي معلمان و دانش آموزان و پيشگيري از آسيبهاي اجتماعي.
3- 5- ارتقاء تربيت عقلاني و رشد بينش ديني، سياسي و اجتماعي دانش آموزان و اهتمام به جامعه پذيري براي تحكيم وحدت و همبستگي ملي، وطن دوستي و مقابله هوشمندانه با تهاجم فرهنگي و پاسداشت استقلال، آزادي، مردم سالاري ديني و منافع ملي.
4- 5- رشد و شكوفايي ذوق و استعدادهاي فرهنگي و هنري و تقويت روحيه نشاط و شادابي در دانش آموزان.
5- 5- توسعه تربيت بدني و ورزش در مدارس.
6- 5- تربيت و تأمين نيروي انساني توانمند و واجد شرايط براي تحقق اهداف و برنامه هاي تربيتي و پرورشي.
6- تحول در ساختار مالي، اداري و نظام مديريتي با تأكيد بر:
1- 6- بازمهندسي ساختار اداري در كليه سطوح با رويكرد چابك سازي، پوياسازي همراه با ظرفيت سازي، فرهنگ سازي و بسترسازي براي تقويت مشاركت هاي مردمي و غير دولتي، منطبق بر قانون اساسي و سياست هاي كلي نظام اداري و آموزش و پرورش بويژه ايجاد زمينه مشاركت معلمان، خانواده ها، حوزه هاي علميه، دانشگاه ها، مراكز علمي و پژوهشي و ساير نهادهاي عمومي و دستگاه هاي اجرايي در فرآيند تعليم و تربيت.
2- 6- رعايت اولويت در بودجه مورد نياز آموزش و پرورش در لوايح بودجه سنواتي به منظور تحقق اهداف و مأموريت هاي مندرج در سياست هاي كلي.
3- 6- بهبود مديريت منابع و مصارف با هدف ارتقاء كيفيت و بهره وري نظام آموزش و پرورش.
7- بهينه سازي فضا، زير ساخت هاي كالبدي و تجهيزات مدارس در مسير تحقق اهداف نظام تعليم و تربيت اسلامي با تأكيد بر:
1- 7- ضابطهمند سازي، بهسازي، زيباسازي، مقاوم سازي و مصون سازي مدارس با رعايت اصول معماري اسلامي ايراني، مكان يابي و توزيع فضا به تناسب نيازها، طراحي و ساخت مجتمع هاي آموزشي و تربيتي و توسعه مشاركت مردم و نهادهاي مديريت شهري در احداث و نگهداري مدارس.
2- 7- احداث واحدهاي آموزشي و پرورشي جديد متناسب با افزايش جمعيت و الزام سازندگان شهركها به احداث واحدهاي مورد نياز آموزش و پرورش.
3- 7- ارائه الگو و ضابطه لازم الرعايه از طرف وزارت آموزش و پرورش براي ساخت مدارس.
4- 7- تجهيز مدارس به فناوري اطلاعاتي و ارتباطي و فراهم آوردن زمينه استفاده بهينه از آموزش هاي مرتبط با فناوري هاي نو در مدارس.
8- ارتقاء نقش و اختيارات مدرسه در تحقق اهداف و مأموريت هاي مندرج در بند يك سياست هاي كلي و تقويت مناسبات صحيح و سازنده آموزش و پرورش با خانواده ها، رسانه ها و جامعه.
9- تقويت آموزش و پرورش مناطق مرزي با تأكيد بر توانمند سازي معلمان و دانش آموزان اين مناطق.
10- تأمين ثبات مديريت در آموزش و پرورش با رويكرد ارزشي و انقلابي و دور نگه داشتن محيط آموزش و پرورش از دسته بنديهاي سياسي.
11- هماهنگي و انسجام بين اهداف، سياستها، برنامهها و محتواي تعليم و تربيت در آموزش و پرورش، آموزش عالي و ساير دستگاههاي مرتبط.
12- ارتقاء جايگاه آموزش و پرورش از نظر شاخصهاي كمّي و كيفي در سطح منطقه و جهان به منظور تحقق اهداف سند چشم انداز بيست ساله جمهوري اسلامي ايران.
13- استقرار نظام جامع رصد، نظارت، ارزيابي و تضمين كيفيت در نظام آموزش و پرورش.