لايحه الحاق دولت جمهوري اسلامي ايران به كنوانسيون مشترك ايمني مديريت سوخت مصرفشده و ايمني مديريت پسماند پرتوزا
16/5/1398
آقاي كدخدائي ـ «لايحه الحاق دولت جمهوري اسلامي ايران به كنوانسيون مشترك ايمني مديريت سوخت مصرفشده و ايمني مديريت پسماند پرتوزا[1]
ماده واحده- به دولت جمهوري اسلامي ايران اجازه داده ميشود به كنوانسيون مشترك ايمني مديريت سوخت مصرفشده و ايمني مديريت پسماند پرتوزا مشتمل بر يك مقدمه و چهل و چهار ماده به شرح پيوست با لحاظ برداشتها و شرايط زير ملحق گردد و اسناد مربوط را تسليم نمايد: ...»
آقاي مدرسي يزدي ـ آقاي دكتر، اجازه بفرماييد.
آقاي كدخدائي ـ بفرماييد.
آقاي مدرسي يزدي ـ آقايان، دقت بفرماييد؛ لايحهي الحاق به اين كنوانسيون حساس است. دوباره دست ما را در يك مشكل ديگري بند نكنند. دقت كنيد؛ ظاهراً بعضي از آقايان كه در مباحث انرژي اتمي و مانند اينها كار ميكنند [گزارشي در اين زمينه ارائه كردهاند. حالا] نميدانم آن گزارش را به شوراي نگهبان هم دادهاند يا نه. من نميدانم. دست من نرسيده است يا لااقل من نديدهام.
آقاي كدخدائي ـ يك بخشي از آن را خدمت آقايان دادهايم؛ يك بخشي از آن را به آقايان دادهايم. در نامهي مجمع تشخيص مصلحت نظام به گزارش سازمان انرژي اتمي اشاره شده است. حالا در برخي از مواد آن، به گزارش انرژي اتمي اشاره شده است. شما توضيحات خود را بفرماييد.
آقاي مدرسي يزدي ـ به هر حال، آقايان به اين مصوبه دقت بفرمايند. اين، مسئلهي مهمي است. اين كنوانسيون مصداق واقعي آن نكتهاي است كه آقا [= مقام معظم رهبري] گفتهاند، كه قدرتهاي بزرگ مينشينند و طرحي را ميپزند، آماده ميكنند، بعد به نوكرهاي خودباختهي خود ميدهند. آنها هم ميروند و امضا ميكنند، بقيه هم فكر ميكنند بايد به آن ملحق بشوند. انشاءالله بدون دقت كافي از اين مصوبه نگذريم.
آقاي كدخدائي ـ آقاي وحيدي[2] يك چيزي نوشته بودند كه من خدمت شما دادم.
آقاي شبزندهدار ـ بله، آقاي وحيدي نامه نوشته بودند.
آقاي مدرسي يزدي ـ بله، از سوي مجمع تشخيص هم يك نامهاي داريم.
آقاي كدخدائي ـ اين همان نامهي آقاي وحيدي است. تازه، الآن ستاد كل هم يك نامهاي فرستاده است.
منشي جلسه ـ «ماده واحده- به دولت جمهوري اسلامي ايران اجازه داده ميشود به كنوانسيون مشترك ايمني مديريت سوخت مصرفشده و ايمني مديريت پسماند پرتوزا مشتمل بر يك مقدمه و چهل و چهار ماده به شرح پيوست با لحاظ برداشتها و شرايط زير ملحق گردد و اسناد مربوط را تسليم نمايد. ...»
آقاي كدخدائي ـ ببخشيد؛ الآن آقاي دكتر رهپيك به اين نكته اشاره كردند كه ما ميتوانيم مثل موافقتنامهي قبلي[3] فقط ايرادهاي دوستان را مطرح كنيم. همينطور ميتوانيم مواد را از اول بخوانيم و تا آخر مصوبه برويم.
آقاي مدرسي يزدي ـ نه، اين مصوبه مهم است. بايد خوانده شود.
آقاي كدخدائي ـ فقط توجه داشته باشيد كه يكشنبه آخرين وقتِ ما براي اعلام نظر است. بايد تا آن روز جواب دهيم؛ لذا رسيدگي به اين مصوبه بايد امروز در اين جلسه تمام شود.
آقاي آملي لاريجاني ـ همان ماده واحده را ادامه دهيم.
آقاي مدرسي يزدي ـ بايد متن مصوبه را در مجمع تشخيص مصلحت هم بخوانيد؛ چون ممكن است اين كنوانسيون خلاف سياستهاي كلي باشد. بايد مصوبه را در مجمع مطرح كنند.
آقاي آملي لاريجاني ـ بله، بايد بررسي كنند.
آقاي كدخدائي ـ خب آقاي دكتر رهپيك، شما ايراد خودتان را بفرماييد. شما بفرماييد تا حاجآقاي شبزندهدار هم بفرمايند.
آقاي شبزندهدار ـ بندهاي (13) و (14) و (15) مقدمهي كنوانسيون[4] به كنوانسيونهاي ديگري ارجاع داده است كه در مجلس تصويب نشدهاند.
آقاي كدخدائي ـ بند (13)؟
منشي جلسه ـ حاجآقا، اين بندها در مقدمه است.
آقاي شبزندهدار ـ بله، در مقدمه است؛ در مقدمهي خود كنوانسيون است؛ داخل خود كنوانسيون است.
آقاي كدخدائي ـ بله، وقتي مقدمهي ماده واحده تمام ميشود، در خود متن موافقتنامه مقدمهاي ذكر شده است. خب شما بندهاي چند را ميفرماييد؟
آقاي شبزندهدار ـ بندهاي (13)، (14) و (15) به بعضي از كنوانسيونها ارجاع داده است.
آقاي كدخدائي ـ بند (13) و (14) در صفحه (3) مصوبه هست.
آقاي صادقيمقدم ـ بله، در صفحه (3) است.
آقاي كدخدائي ـ نظر ايشان اين است كه به كنوانسيونهاي مختلفي ارجاع شده است كه اگر ما اين كنوانسيونها را تصويب نكرده باشيم ايراد دارد. بله؟
آقاي شبزندهدار ـ بله.
آقاي كدخدائي ـ حالا نميدانم شما در پژوهشكدهي شوراي نگهبان اين كنوانسيونها را بررسي كردهايد يا خير. ما به اين كنوانسيونها ملحق شدهايم يا نه؟
آقاي رهپيك ـ به غالب آنها ملحق نشدهايم.
آقاي كدخدائي ـ ملحق نشدهايم؟
آقاي رهپيك ـ نه، منتها چون بندهاي مذكور در مقدمه آمده است، لذا اين بحث مطرح است كه مفاد اين بندها الزامآور نيست.
آقاي مدرسي يزدي ـ تازه اين بندها نوشته است با در نظر داشتن فلان كنوانسيون.
آقاي رهپيك ـ بله ديگر؛ ما هميشه اين بحث را داشتهايم كه مقدمه الزامآور نيست.
آقاي آملي لاريجاني ـ بايد متن انگليسيِ آن را هم نگاه كرد.
آقاي كدخدائي ـ متن اين سه بند را ميفرماييد؟ متنش را داريم.
آقاي آملي لاريجاني ـ عبارت «با در نظر داشتن» را از روي چه عبارتي ترجمه كردهاند؟
آقاي رهپيك ـ معمولاً ميگويند «با توجه به اين» يا «مبتني بر اين». مقصودشان اين است ديگر.
آقاي كدخدائي ـ متن را بدهيد ببينيم.
آقاي آملي لاريجاني ـ نه، اينكه بگويند «مبتني بر آن» يا «با توجه به اين» يك بحث ديگري است.
آقاي رهپيك ـ مقصودشان همان «با در نظر گرفتن» است.
آقاي شبزندهدار ـ ممكن است عبارت «با در نظر گرفتن» مقيِد باشد يا مطلِق باشد.
آقاي رهپيك ـ نه، چون اين بندها در مقدمه آمده است، [ممكن است الزامآور نباشد.]
آقاي كدخدائي ـ حاجآقا، عبارت انگليسي آن اين است: «keeping in mind».
آقاي شبزندهدار ـ يعني بايد آنها را در نظر بگيريم.
آقاي رهپيك ـ بله، به معناي در نظر گرفتن است.
آقاي كدخدائي ـ گفته است: «keeping in mind».
آقاي رهپيك ـ اصلاً چون اين بندها در مقدمه آمده است، مقصودشان همين «در نظر گرفتن» است.
آقاي آملي لاريجاني ـ [اين تعبير، موجب] اشتراك نيست. ميخواهم بگويم اگر چنين تعبيري باشد، اين موجب اشتراك [ايران در كنوانسيونهاي مذكور] نيست.
آقاي طحاننظيف ـ عبارت «keeping in mind» آمده است.
آقاي آملي لاريجاني ـ شما متن انگليسي را ديدهايد؟
آقاي كدخدائي ـ بله، اين است: «keeping in mind». متن را داريم.
آقاي آملي لاريجاني ـ نه، اين مهم نيست [كه آن را در نظر گرفتهاند. بايد ديد كه] آن يك شرط است [يا نه].
آقاي رهپيك ـ نه، شرط نيست.
آقاي طحاننظيف ـ يعني با عنايت به اين كنوانسيونها اين كنوانسيون به تصويب ميرسد.
آقاي كدخدائي ـ حاجآقا، ايراد شما به بند (14) همين است؟
آقاي شبزندهدار ـ بله، ايراد همهي اين بندها يكي است. اگر اينطور جواب دهيد، مشكل همهي آنها حل ميشود.
آقاي كدخدائي ـ ميفرمايند بند (14) هم همينطور است. ماده (1) چطور؟ غير از اين ايراد، شما [به مواد ديگر هم ايراد داريد؟]
آقاي رهپيك ـ حالا ما به ماده واحده هم اشكال داريم.
آقاي جنتي ـ آقاي شبزندهدار، مقدمهي كنوانسيون اشكال دارد؟
آقاي شبزندهدار ـ بله؟
آقاي جنتي ـ ميگويم مقدمه اشكال دارد؟
آقاي شبزندهدار ـ اين مقدمه به كنوانسيونهايي ارجاع داده است؛ يعني با ملاحظهي كنوانسيونهايي منعقد شده است كه براي ما معلوم نيست مفاد آن كنوانسيونها چيست. آنوقت اگر مفاد آن كنوانسيونها بخواهد اطلاقها را تقييد بزند يا لازمالمراعات باشد با مشكل مواجه است.
آقاي كدخدائي ـ حاجآقا، الآن به اين اشكال پاسخ داده شد.
آقاي آملي لاريجاني ـ بله، به همين فرمايش شما جواب داديم.
آقاي اعرافي ـ مقدمه الزامآور نيست. همين پاسخ درست است ديگر. مقدمه الزامآور نيست.
آقاي كدخدائي ـ شما ايراد بعدي خود را بفرماييد.
آقاي شبزندهدار ـ بله، در نظر مجمع مشورتي فقهي نوشته است كه بند (3) ماده (3) اشكال عبارتي دارد.[5]
آقاي كدخدائي ـ بند (3) ماده (3). حاجآقا، صفحه (7) مصوبه است. بله؟
آقاي شبزندهدار ـ بند (3) ماده (3) ميگويد: «3- اين كنوانسيون در مورد ايمني مديريت سوخت مصرفشده يا پسماند پرتوزاي برنامههاي نظامي يا دفاعي اعمال نخواهد شد، مگر آنكه به عنوان سوخت مصرفشده يا پسماند پرتوزاي مورد نظر اين كنوانسيون توسط طرف متعاهد اعلام گردد. با اين حال اين كنوانسيون در مورد ايمني مديريت سوخت مصرفشده و پسماند پرتوزاي برنامههاي نظامي يا دفاعي اعمال خواهد شد؛ چنانچه و زماني كه چنين مواردي به طور دائمي به برنامههاي منحصراً غير نظامي منتقل و در آنها مديريت گردند.»
آقاي رهپيك ـ اين عبارت «چنانچه ...» بايد اول ميآمد؛ چون شرطِ حكمِ قبل است. بايد ميگفت: با اين حال، چنانچه پسماند برنامههاي نظامي [به برنامههاي غير نظامي منتقل شود، مشمول كنوانسيون خواهد بود.]
آقاي شبزندهدار ـ خب همين ديگر؛ مشكل عبارتي است. مشكل عبارتي دارد.
آقاي رهپيك ـ بله.
آقاي شبزندهدار ـ مفاد آن ابهام دارد.
آقاي موسوي ـ حالا مثل اينكه اين بند، با خودش تعارض دارد.
آقاي آملي لاريجاني ـ نه، اينطور كه نميشود اين بند را پذيرفت.
آقاي رهپيك ـ چرا؟
آقاي آملي لاريجاني ـ با اين چيزي شما ميگوييد، بند (3) دچار تناقض ميشود.
آقاي رهپيك ـ چرا؟
آقاي آملي لاريجاني ـ چون ميگويد چنانچه و زماني كه چنين موادي به طور دائمي به برنامههاي منحصراً غير نظامي منتقل شود، مقررات اين كنوانسيون در مورد ايمني پسماندهاي نظامي و دفاعي اعمال ميشود؛ يعني بگوييم اين كنوانسيون در مورد پسماند برنامههاي نظامي و دفاعي اعمال ميشود؟!
آقاي شبزندهدار ـ نه، بند (3) ماده (3) در صفحه (7) مشكل عبارتي دارد. اصلاً معناي بند (3) معلوم نيست.
آقاي آملي لاريجاني ـ اينكه بگوييم اين كنوانسيون منحصراً شامل پسماند غير نظامي شود، بعد بگوييم در مورد پسماند نظامي هم اعمال ميشود معنا ندارد.
آقاي رهپيك ـ چرا ديگر؛ معلوم است.
آقاي آملي لاريجاني ـ نه.
آقاي رهپيك ـ ببينيد؛ اين بند ميخواهد اين را بگويد؛ ميخواهد بگويد اين كنوانسيون براي امور غير نظامي است؛ يعني ناظر به پسماندهاي غير نظامي است و در مورد پسماندهاي نظامي اعمال نميشود.
آقاي آملي لاريجاني ـ بله، ميگويد در مورد برنامههاي نظامي اعمال نخواهد شد. صدر آن ميگويد اعمال نخواهد شد.
آقاي رهپيك ـ بله، ميگويد در مورد برنامههاي نظامي اعمال نميشود و ناظر به برنامههاي غير نظامي است.
آقاي كدخدائي ـ پسماندهاي نظامي فرق ميكند.
آقاي رهپيك ـ بله، عرض ميكنم ناظر به برنامههاي غير نظامي است؛ يعني فقط در مورد برنامههاي غير نظامي اعمال ميشود.
آقاي آملي لاريجاني ـ خب، درست است.
آقاي رهپيك ـ بنابراين اگر پسماندها مربوط به صنايع دفاعي و نظامي بود، ربطي به اين كنوانسيون ندارد؛ منتها اگر پسماند برنامههاي نظامي و دفاعي به طور دائمي به امور منحصراً غير نظامي منتقل شود، اين كنوانسيون بر اين پسماندهاي نظامي حاكم خواهد بود.
آقاي آملي لاريجاني ـ خب آخر اين مطلب يعني چه؟ اگر پسماند نظامي به برنامههاي غير نظامي منتقل شود، ديگر پسماند نظامي نداريم. اينطور، تناقض ميشود. اگر پسماندها به برنامههاي منحصراً غير نظامي منتقل بشود، ديگر معنا ندارد به آن پسماند نظامي اطلاق شود.
آقاي رهپيك ـ ببينيد؛ فرض اين است كه پسماندي نظامي بوده است، منتها مديريت و رسيدگي به اين پسماند نظامي كلاً به طور دائمي به بخش غير نظامي منتقل شده است. اين بند ميگويد اين موارد را هم از اين به بعد جزء اين كنوانسيون حساب ميكنيم.
آقاي آملي لاريجاني ـ نه، نميگويد جزء كنوانسيون حساب ميكنيم؛ ميگويد در اين صورت اين كنوانسيون در مورد پسماند امور نظامي هم قابل تطبيق است. عبارت اين بند را بخوانيد.
آقاي رهپيك ـ نه ديگر؛ پسماند برنامههاي نظامي كه مديريت آن دائماً به امور غير نظامي منتقل شود تحت اين كنوانسيون ميآيد.
آقاي آملي لاريجاني ـ خب، از اين به بعد پسماندها منحصراً غير نظامي ميشود.
آقاي رهپيك ـ خب، پسماند نظامي در اين فرض، دائماً تحت اين كنوانسيون ميآيد.
آقاي آملي لاريجاني ـ نه، ببينيد؛ عبارت را بخوانيد. ميگويد: «... با اين حال اين كنوانسيون در مورد ايمني مديريت سوخت مصرفشده و پسماند پرتوزاي برنامههاي نظامي يا دفاعي اعمال خواهد شد ...» يعني اگر پسماندها به امور منحصراً غير نظامي منتقل شود، اين كنوانسيون به تعبير شما در مورد پسماند امور نظامي اعمال خواهد شد. اين عبارت معنا دارد؟!
آقاي رهپيك ـ اين در مورد پسماندهاي نظامي است كه منتقل شده است.
آقاي آملي لاريجاني ـ نه، بند (3) عبارت «نظامي منتقلشده» ندارد. شما داريد اين را اضافه ميكنيد.
آقاي رهپيك ـ چرا ديگر؛ حاجآقا، انتقال دائمي خب شرط آن است ديگر.
آقاي آملي لاريجاني ـ عجب!
آقاي رهپيك ـ يكوقت پسماند، نظامي است، ولي به طور موقت به بخش غير نظامي منتقل شده است؛ [اين پسماند مشمول اين كنوانسيون نيست.]
آقاي اعرافي ـ مقصودشان همين است، ولي ابهام دارد.
آقاي آملي لاريجاني ـ نه، اصلاً مثل تناقض است. حالا عبارت انگليسي آن را بخوانيد، ببينيم چه نوشته است آخر.
آقاي كدخدائي ـ حاجآقا، عبارت انگليسياش اين است؛ در بند (3) ميگويد:
«This convention Shall not apply to …». عين عبارت فارسي را نوشته است، ولي معادل «چنانچه و زماني كه» عبارت «if and when» است.
آقاي آملي لاريجاني ـ پس در متن انگليسي ميشود فهميد مقصودشان چيست.
آقاي كدخدائي ـ نوشته است:
»This Convention shall not apply to the safety of management of spent fuel or radioactive waste within military or defence programmes, unless declared as spent fuel or radioactive waste for the purposes of this Convention by the Contracting Party. However, this Convention shall apply to the safety of management of spent fuel and radioactive waste from military or defence programmes if and when such materials are transferred permanently to and managed within exclusively civilian programmes.«
آقاي رهپيك ـ معادل «چنانچه و زماني كه» عبارت «if and when» است ديگر.
آقاي طحاننظيف ـ حاجآقا، متن عربي كنوانسيون هم هست.
منشي جلسه ـ بله، متن عربي آن هم اينجاست.
آقاي آملي لاريجاني ـ قسمت دوم اين بند ميگويد:
»… However this convention shall apply to the safety of management of spent foul and radioactive waste from military or defence programmes if and when such materials are transferred permanently to and managed within exclusively civilian programmes«.
آقاي رهپيك ـ خب مقصودش همين است ديگر. همين را ميخواهد بگويد ديگر.
آقاي آملي لاريجاني ـ اصلاً مقصود از اين قسمت استثنا هم پسماندهايي است كه براي برنامههاي غير نظامي باشد.
آقاي رهپيك ـ همين را ميگويد ديگر.
آقاي آملي لاريجاني ـ بله، معناي اين روشن است.
آقاي كدخدائي ـ بله.
آقاي آملي لاريجاني ـ اين مطلب را در مصوبه خيلي بد ترجمه كردهاند.
آقاي كدخدائي ـ خب ترجمه يك مقدار ابهام دارد، ولي مقصود در متن انگليسي درست درميآيد. به هر حال، در عبارت فارسي ابهام وجود دارد.
آقاي رهپيك ـ تحتاللفظي ترجمه كردهاند ديگر.
آقاي طحاننظيف ـ حاجآقا، متن عربي كنوانسيون هم موجود است.
آقاي آملي لاريجاني ـ همان مطلبي كه آقاي رهپيك ميگويد درست است. همان مطلبي كه ايشان حدس زده بود درست است؛ يعني اگر پسماند برنامههاي نظامي كلاً به برنامههاي غير نظامي منتقل شود، جزء همين كنوانسيون است و كنوانسيون بر آن تطبيق ميشود.
آقاي كدخدائي ـ بله.
آقاي رهپيك ـ بگوييد بايد عبارت فارسي را تصحيح كنند.
آقاي طحاننظيف ـ حاجآقا، متن عربي آن را هم آوردهاند. مفادش همين است.
آقاي كدخدائي ـ خب الآن اشكال برطرف شد يا خير؟
آقاي شبزندهدار ـ نه، عبارت فارسي معنا ندارد.
آقاي آملي لاريجاني ـ اصلاً عبارت فارسي غلط است. عبارت فارسي بايد عوض شود.
آقاي كدخدائي ـ خب حالا با بند (3) چهكار كنيم؟
آقاي مدرسي يزدي ـ چرا ميگوييد عبارت فارسي غلط است؟! آخر معنايش معلوم است ديگر. معنايش خيلي واضح است، منتها [به نظرم، مفادش] اشكال دارد.
آقاي رهپيك ـ عبارت غلط نيست، ولي روان هم نيست.
آقاي مدرسي يزدي ـ بله، روان نيست، حتي غلط هم نيست. با دقت كردن معنايش معلوم ميشود.
آقاي كدخدائي ـ حالا ترجمهي انگليسي يك چيز ديگر درآمده است.
آقاي مدرسي يزدي ـ عين همان متن عربي كنوانسيون، متن انگليسي آن هم [همينطور است]. فهمش خيلي راحت است. عبارت فارسي اين است: «... زماني كه چنين موادي به طور دائمي به برنامههاي منحصراً غير نظامي منتقل و در آنها مديريت گردد ...»
آقاي آملي لاريجاني ـ نه، اصلاً مقصود از اينكه ميگويد كنوانسيون نسبت به برنامههاي نظامي اعمال خواهد شد، اين است كه اگر همان پسماندهايي كه قبلاً براي برنامههاي نظامي بوده است به برنامههاي غير نظامي منتقل شود، اينها هم مشمول كنوانسيون خواهند بود.
آقاي مدرسي يزدي ـ بله، اگر پسماندها به بخش غير نظامي منتقل شود و تحت مديريت آن قرار گيرد مشمول كنوانسيون خواهد بود.
آقاي آملي لاريجاني ـ بله ديگر.
آقاي رهپيك ـ متن فارسي هم همين را گفته است ديگر.
آقاي آملي لاريجاني ـ بله، ولي عبارت فارسي واقعاً اينطور نيست؛ يعني اين معنا را نميرساند.
آقاي مدرسي يزدي ـ چرا؛ ببينيد؛ عبارت قبل آن را بخوانيد. ميگويد: «... با اين حال اين كنوانسيون در مورد ايمني مديريت سوخت مصرفشده و پسماند پرتوزاي برنامههاي نظامي يا دفاعي اعمال خواهد شد، چنانچه و زماني كه چنين موادي بهطور دائمي به برنامههاي منحصراً غير نظامي منتقل و در آنها مديريت گردند.»
آقاي آملي لاريجاني ـ يعني اينگونه پسماندها مشمول اين كنوانسيون ميشود.
آقاي مدرسي يزدي ـ آقا، اين مسائل اشكال دارد؛ اين يك مقداري اشكال دارد.
آقاي كدخدائي ـ حالا شما اشكال خود را بفرماييد تا رأي بگيريم.
آقاي مدرسي يزدي ـ ببينيد؛ به ماده (3) دقت بفرماييد: «ماده 3- دامنه كاربرد» اول از اينجا شروع ميكند: «1- اين كنوانسيون در مورد ايمني مديريت سوخت مصرفشدهاي اعمال خواهد گرديد كه سوخت مصرفشده، ناشي از بهرهبرداري از رآكتورهاي هستهاي غير نظامي باشد. ...»؛ يعني اگر رآكتور هستهاي، نظامي باشد اين كنوانسيون دربارهي آن اعمال نميشود.
آقاي آملي لاريجاني ـ بله، اگر رآكتور هستهاي، نظامي باشد [مشمول كنوانسيون نيست].
آقاي مدرسي يزدي ـ بله ديگر؛ اگر رآكتور، نظامي باشد كنوانسيون دربارهاش اعمال نميشود. بر اين اساس، تمام كشورهايي كه داراي بمب اتمي هستند، تمام كشورهايي كه به صورت قانوني يا غير قانوني رآكتور هستهاي نظامي دارند از اين كنوانسيون مستثنا هستند. خب چرا ما تبعيض قائل شويم؟ عيبي ندارد رآكتورهاي غير نظامي آنها مشمول كنوانسيون باشد، ولي چرا رآكتورهاي نظاميشان مشمول كنوانسيون نباشد تا هر كاري خواستند بكنند؟ چرا رآكتورهاي نظامي آنها مشمول خصوصيات اينجا نباشد؟
آقاي آملي لاريجاني ـ اينها كنوانسيون بينالمللي است. ما كه نميخواهيم اين كنوانسيون را بنويسيم.
آقاي مدرسي يزدي ـ باشد؛ عيبي ندارد. ما ميگوييم اين خلاف مصلحت ماست. ما بايد رسماً به آنها بگوييم بر اين اساس، شما هر غلطي ميخواهيد بكنيد، ميتوانيد بكنيد؛ پلوتونيم توليد ميكنيد، هر مقداري هم بخواهيد توليد ميكنيد، هيچكس هم نميتواند بر شما نظارت كند.
آقاي آملي لاريجاني ـ حالا اين كنوانسيون به آن قسمت كاري ندارد.
آقاي مدرسي يزدي ـ چرا؛ كار دارد.
آقاي آملي لاريجاني ـ نه، اين كنوانسيون به اين قسمت كار دارد كه در مورد مديريت پسماند برنامههاي غير نظامي است.
آقاي مدرسي يزدي ـ ميگويد اين كنوانسيون در مورد آنها اعمال نميشود ديگر. «اعمال نميشود» يعني چه؟ يعني اين كنوانسيون دربارهي آنها نيست.
آقاي آملي لاريجاني ـ بله، دربارهي آنها نيست، اما [در مورد فعاليتهاي غير نظامي است].
آقاي مدرسي يزدي ـ خب اين موجبِ تبعيض است. اين تبعيض، بيخودي است؛ اين تبعيض، ظالمانه است. مخصوصاً با توجه به اينكه فقط چند تا كشور قلدر هستند كه رآكتور هستهاي نظامي دارند و بقيهي كشورها اين چيزها را ندارند. ما ميگوييم اگر كنوانسيوني لازمالاجراست بايد براي همه باشد، اگر نيست، براي هيچكس نباشد. به هر حال، نبايد تبعيض ايجاد كند.
آقاي رهپيك ـ خب، حالا يك بحث ديگري شبيه اين [بحث در خصوص مصوبه مطرح] است، ولي شايد به اين شكل نشود به مصوبه ايراد وارد كرد؛ چون اين كنوانسيون يك احكام مشتركي را نه صرفاً براي كشور ما، بلكه براي يك كشورهايي كه نه از جهت جغرافيايي و نه از جهت اعتقادي ارتباطي به ما ندارند صادر كرده است.
آقاي مدرسي يزدي ـ چرا نشود ايراد گرفت؟ آقا، اين مصوبه موجب تضعيف ما است.
آقاي رهپيك ـ حالا يك اشكالي هست كه شبيه اشكال آقاي مدرسي است و آن را به عنوان ابهام يا حتي امر خلاف مصلحت كشور مطرح كردهاند. آن اشكال اين است كه اگر بعضي از احكام اين كنوانسيون را كنار همديگر بگذاريد، ممكن است يك مشكلاتي براي كشور ايجاد كند. يك بحث، همين بحث برنامههاي نظامي و هستهاي است؛ مثلاً فرض بفرماييد كشور پاكستان تحقيقات هستهاي دارد و در اين زمينه كار كرده است و همسايهي ما هم است. اين كشور در مورد بحثهاي نظامي هيچ كنوانسيوني كه تحت آن قرار گيرد ندارد. ما فعاليت هستهاي نظامي نميكنيم و اصلاً چنين برنامهاي نداريم، ولي پاكستان دارد و تابع قاعدهاي هم نيست. در اين كنوانسيون در يك جايي،[6] در مورد كشورهاي مجاور يك حكمي وجود دارد. آنجا گفته است كه كشورهاي مجاور يك حقوقي پيدا ميكنند؛ مثلاً بايد به آنها اطلاعات داد يا بايد با آنها هماهنگي كرد. ابهامي كه در اين زمينه وجود دارد اين است كه مقصود از كشورهاي مجاور فقط همسايهي جغرافيايي نيست، بلكه شامل كشورهايي است كه از مجاورت اين پسماندها متأثر ميشوند.[7]
آقاي مدرسي يزدي ـ يعني آن كشورها در اثر تشعشعات آن پسماندها متأثر ميشود.
آقاي رهپيك ـ بله، متأثر ميشوند. اين كنوانسيون گفته است كشورهايي كه تا حدي از اين تأسيسات متأثر ميشوند كشور مجاور تلقي ميشوند. خب بعضي از اعضا ميگفتند مثلاً ممكن است رژيم صهيونيستي هم با يك واسطهاي شامل اين كشورها بشود. خب آنها هم رآكتور هستهاي نظامي دارند و هم كشور مجاور تلقي ميشوند. بعد ما موظف هستيم كه تعهدات اين كنوانسيون را بپذيريم؛ در حالي كه كشوري كه مجاور است و كار نظامي هم ميكند هيچ تعهدي نسبت به اين پسماندها ندارد.
منشي جلسه ـ رژيم صهيونيستي عضو كنوانسيون نيست.
آقاي كدخدائي ـ بله، عضو نيست.
آقاي رهپيك ـ عضو نيست.
منشي جلسه ـ نه پاكستان و نه هند، هيچكدام عضو اين كنوانسيون نيستند.
آقاي رهپيك ـ بله.
آقاي مدرسي يزدي ـ هند، پاكستان و اسرائيل [فعاليت نظامي هستهاي دارند].
آقاي طحاننظيف ـ حاجآقا، اصلاً اين كشورها عضو نيستند.
آقاي مدرسي يزدي ـ من هم ميگويم اينها عضو نيستند. ما داريم عضو ميشويم و دست خودمان را ميبنديم در حالي كه آنها عضو نيستند.
آقاي كدخدائي ـ خب حالا اگر آقايان بحث ديگري دارند بفرمايند، وگرنه كه نسبت به اين اشكالات رأي بگيريم. حاجآقا، چه اشكالي را رأي بگيريم؟ اشكال خلاف شرع را رأي بگيريم؟
آقاي مدرسي يزدي ـ بله، عضويت در اين كنوانسيون خلاف شرع است. به نظر بنده، هم خلاف شرع است و هم خلاف قانون اساسي است.
آقاي كدخدائي ـ حاجآقا، بفرماييد خلاف كدام اصل قانون اساسي است؟
آقاي مدرسي يزدي ـ خلاف اصلي است كه دلالت بر نفي ستمگري دارد.[8]
آقاي كدخدائي ـ اصل مربوط به نفي ظلم و ستم را ميفرماييد؟
آقاي مدرسي يزدي ـ بله، همچنين موجب تبعيض ناروا است.
آقاي كدخدائي ـ تبعيض ناروا؟
آقاي مدرسي يزدي ـ بله، اينكه ما زير بار اين كنوانسيون برويم، ولي بقيه زير بار آن نروند موجب تبعيض است.
آقاي رهپيك ـ با اين اشكالات كه [مصوبه مغاير قانون اساسي شناخته] نميشود.
آقاي كدخدائي ـ ما كه نميتوانيم به مجلس بگوييم اين كنوانسيون تبعيض ناروا است.
آقاي مدرسي يزدي ـ چرا؛ ميتوانيم. تبعيض ناروا از نظر قانون اساسي اشكال دارد؛ چون ما خودمان داريم يك تبعيض، يعني يك معاهدهاي كه يكطرفه است را به خودمان تحميل ميكنيم.
آقاي طحاننظيف ـ خب همان اصل مربوط به نفي ستمكشي كفايت ميكند.
منشي جلسه ـ آقاي دكتر، در گزارشهايي كه به شورا ارسال شده است، به همين بند (3) ماده (3) يك ايرادي گرفتهاند كه اين بند با بند (3) سياستهاي كلي خودكفايي دفاعي و امنيتي مغايرت دارد.
آقاي كدخدائي ـ چه كسي اين مطلب را گفته است؟
منشي جلسه ـ بند (3) اين سياستها اين است: «3- دستيابي به فناوريهاي برتر مورد نياز دفاعي و امنيتي حال و آينده با تأكيد بر نوآوري و پشتيباني از توسعه آنها.» در اين اشكال، بيشتر بحث بر سر اين است كه فناوريهاي مورد نياز دفاعي و امنيتي لزوماً نظامي نيستند؛ مثل پيشرانهاي هستهاي و مانند آنها. الآن به موجب اين بند، موارد مرتبط با آنها هم ذيل اين كنوانسيون قرار ميگيرند.
آقاي آملي لاريجاني ـ خب برنامههاي دفاعي هم مستثنا هست. اين كنوانسيون برنامههاي نظامي و دفاعي را استثنا كرده است. در متن اين كنوانسيون، برنامههاي نظامي و دفاعي استثنا شده است.
آقاي كدخدائي ـ اين گزارشي كه ميفرماييد از كجاست؟
منشي جلسه ـ اين گزارش را دوستان مجمع تشخيص مصلحت فرستادهاند.
آقاي طحاننظيف ـ ظاهراً اين گزارش ارسالي خود مجمع است.
آقاي آملي لاريجاني ـ بله؟
آقاي طحاننظيف ـ ظاهراً اين، گزارش ارسالي مجمع است.
آقاي آملي لاريجاني ـ چه كسي فرستاده است؟
آقاي كدخدائي ـ نه، مجمع كه اين را نفرستاده است، بلكه آقاي وحيدي فرستادهاند.
منشي جلسه ـ نه.
آقاي رهپيك ـ كميسيون مجمع اين را فرستاده است.
آقاي كدخدائي ـ بله، اين نامه از كميسيون است. آقاي وحيدي آن را فرستاده است.
آقاي اعرافي ـ همين كه به موجب ماده (6) احتمال دارد اسرائيل مدعي شود [كشور مجاور است و از ما درخواست اطلاعات كند، همين براي اعلام مغايرت مصوبه] كافي است.
آقاي كدخدائي ـ خب حالا اگر نظر آقايان فقهاي معظم اين است كه اين مصوبه خلاف شرع است، ما رأيگيري كنيم. حاجآقاي آملي، نميدانم شما به مغايرت ماده (3) رأي ميدهيد؟
آقاي آملي لاريجاني ـ نه، من دارم فرمايش آقاي وحيدي را ميخوانم. ميگويم خوب بود اين گزارش را ميخوانديم. آخر ايشان زحمت كشيدهاند.
آقاي كدخدائي ـ الآن آقاي ابوالحسني [= منشي جلسه] مطلبي كه در آن نامه نسبت به ماده (3) آمده است را خدمتتان گفتند.
آقاي آملي لاريجاني ـ نه، نامهي ايشان اين مطلب را نداشت. مطلبي كه ايشان گفتند يك چيز ديگري است.
منشي جلسه ـ اشكالي كه عرض كردم در اصل نامهي ايشان نيست. آن نامه يك ضميمهاي داشته است، يك جدولي را به آن ضميمه كرده بودند. اين ضميمه دست من است. هر وقت نوبت به مواد مربوطه برسد من نكات را اعلام ميكنم. در خصوص همين ماده (3) در ادامهي اشكال قبل گفتهاند كه با بند (8) سياستهاي كلي حوزهي دفاعي و امنيتي[9] هم مغايرت دارد.
آقاي آملي لاريجاني ـ يعني اين ضميمه غير از نامهي آقاي وحيدي است. حتماً چيز ديگر بوده است.
آقاي كدخدائي ـ حاجآقا، اين گزارش، ضميمهي اين نامه بوده است.
آقاي رهپيك ـ بند (3) ماده (3)، ربطي به سياستهاي كلي ندارد؛ يعني بند (3) مانع دستيابي به فناوريهاي برتر ميشود؟ بند (3) ربطي به سياستهاي كلي ندارد.
آقاي آملي لاريجاني ـ نه، اصلاً برنامههاي نظامي و دفاعي از شمول كنوانسيون استثنا شده است.
آقاي كدخدائي ـ آقاي دكتر موسوي، بفرماييد.
آقاي موسوي ـ ببينيد؛ كشورهايي كه مواد هستهاي دارند، كشورهاي محدودي هستند. خيلي از كشورها كه در حال توسعه هستند از اين چيزها ندارند. هر چند ظاهر كنوانسيون اين است كه بايستي بر پسماندهاي پرتوزا نظارت شود و به مسائل مربوط به محيط زيست دقت شود، ولي هدف كليِ آن بحث نقل و انتقالات اين پسماندها است. اگر دقت كنيم در صفحه (6)، هم تعريف كشور مقصد را ميگويد و هم تعريف كشوري كه مبدأ است و هم كشوري كه گذري است.[10] بعد براي هر كدام يك قواعدي ميگذارد. پس هدف كلي كنوانسيون بيشتر اين است آن كشورهايي كه رآكتورهاي هستهاي دارند، بتوانند سوختهاي مصرفشدهي خود و پسماندهاي پرتوزايي كه اشعه دارند و مضر است را در قالب اين كنوانسيون به يك جايي منتقل كنند. حالا درست است ميگويد بايد قرارداد ببندند و اين كارها را بكنند، ولي هدف نهايي كنوانسيون همين است. به خاطر اين است كه از اين جهت مسائلي مطرح ميشود. به اين ترتيب، ممكن است از خلال اين كنوانسيون يك آسيبهايي به كشور برسد. همانطوري كه دوستان هم فرمودند، به هرحال ممكن است از طريق سلطهي كشورهاي بيگانه، به كشور ما آسيبهايي برسانند. البته مطالب ديگري هم هست كه حالا بعداً ميگوييم؛ مثلاً طبق اين كنوانسيون،[11] بايد گزارشدهي هم بكنيم كه كجا ما هستيم و چه محلي داريم. اين گزارشدهي مسائل امنيتي دارد كه حالا بعداً به آن رسيدگي ميكنيم.
آقاي مدرسي يزدي ـ بله.
آقاي آملي لاريجاني ـ اين نكاتي كه آقاي وحيدي نوشته است بحثهاي مهمي است؛ مثلاً در بند (5) گفته است كه هند و پاكستان و تركيه و كره جنوبي و قطر و بحرين و رژيم صهيونيستي و برخي كشورهاي ديگر كنوانسيون را نپذيرفتهاند.[12] خب اين حرف، حرف قابل توجهي است. آنوقت نتيجهي آن، اين ميشود كه اگر ما داريم در ضمن پيوستن به اين كنوانسيون براي امنيت محيط زيست خودمان كار ميكنيم، اينكه كشورهاي همسايههاي ما اين كنوانسيون را نپذيرفتهاند، [موجب ميشود كه اقدامات ما بياثر ميشود؛] مثلاً هند و پاكستان نپذيرفتهاند.
آقاي مدرسي يزدي ـ تازه، آنها به موجب اين كنوانسيون از ما طلبكار هم ميشوند.
آقاي كدخدائي ـ بله.
آقاي آملي لاريجاني ـ بله ديگر؛ بر اساس اين كنوانسيون، ما بايد اطلاعاتمان را به آنها بدهيم. اين يك نكته است. بعد يك نكتهاي ديگري كه ايشان گفته است و اين هم خيلي مهم است، اين است كه خود سازمان انرژي اتميِ ما گفته است كه ما بر اساس اين كنوانسيون، حداقل (18) مورد تعهد هستهاي جديد ميپذيريم.[13] حالا من درست نميفهمم كه مقصود او از اين جمله چيست. نفهميدم مقصود او همين كنوانسيون است يا نه.
آقاي كدخدائي ـ بله، يعني احتمالاً ميگويند با پذيرش اين كنوانسيون، ما بايد (18) مورد تعهد جديد بپذيريم.
آقاي آملي لاريجاني ـ بله، آخر منظور ايشان خيلي روشن نيست. ميگويد: «... الحاق به اين كنوانسيون و پذيرش تعهدات هستهاي جديد ...» به مصلحت نيست. من نفهميدم اين حرف «و» يعني چه.
آقاي كدخدائي ـ يعني همين كنوانسيون.
آقاي رهپيك ـ الآن ما بر اساس اين كنوانسيون تعهد ميكنيم ديگر.
آقاي كدخدائي ـ بله، مقصودش همين كنوانسيون است.
آقاي آملي لاريجاني ـ خلاصه اگر منظورش اين كنوانسيون باشد، ما داريم (18) مورد تعهد جديد ميپذيريم. بعد ايشان ميگويد كه اين امر به مصلحت نيست. خب حالا تشخيص ايشان است. ايشان در ادامه ميگويد: «... بلكه مغاير سياست اتخاذشده و تدابير ابلاغي شوراي امنيت ملي است.» ما بايد روي اين نكات هم تأمل بكنيم.
آقاي كدخدائي ـ حاجآقا، چون وقت نداريم [نميتوانيم اظهار نظر در اين مورد را به بعد موكول كنيم].
آقاي آملي لاريجاني ـ خب حالا بايد براي اين مسئله يك فكري بكنيد. بايد براي اين مسئله يك كاري بكنيم؛ چون ما واقعاً نرسيدهايم اينها را مطالعه كنيم.
آقاي مدرسي يزدي ـ ابهام بگيريم.
آقاي آملي لاريجاني ـ نه، ابهام نگيريد. حالا بگذاريد [بقيهي مواد را بررسي كنيم].
آقاي رهپيك ـ ميشود چند تا اشكال كلي به مصوبه گرفت.
آقاي كدخدائي ـ يك كاري ميتوانيم كنيم. اگر الآن آقايان فقهاي معظم به اشكال بند (3) رأي دهند، ما ميتوانيم اعلام كنيم.
آقاي آملي لاريجاني ـ ايراد بند (3) چه بود؟
آقاي كدخدائي ـ همين بحثي كه الآن مطرح شد ديگر. همين موردي كه متن انگليسي را خوانديم. همين بندي كه متن انگليسي آن را خوانديم ديگر. همين كه حاجآقاي مدرسي ايراد گرفتند.
آقاي مدرسي يزدي ـ من به مغايرتش با قانون اساسي رأي ميدهم.
آقاي آملي لاريجاني ـ اين بند كه اشكالي نداشت.
آقاي كدخدائي ـ چرا؛ آقاي مدرسي فرمودند همين بند (3) اشكال دارد ديگر.
آقاي آملي لاريجاني ـ نه، ايشان يك اشكال كلي دارند؛ ميگويند چرا رعايت اين كنوانيسيون براي مسائل نظامي نيست و استثناي برنامههاي نظامي تبعيض ميشود. حالا من واقعاً اين اشكال را نميفهمم؛ چون آن طرفِ قسمت نظامي را كه سلب نكرده و نفي نكرده است، بلكه فقط چيزي نگفته است.
آقاي مدرسي يزدي ـ چرا ديگر.
آقاي يزدي ـ عضو شدن در يك كنوانسيوني كه نتيجهاش اين باشد كه آن كشوري كه فعاليتهاي اتمي دارد بتواند پسماندهاي سوخت اتمي خود را در يك مواردي به قول ايشان به كشورِ ما منتقل كند اشكال دارد؛ مثلاً ميگويند ميخواهيم پسماندها را به فلان نقطه منتقل كنيم.
آقاي آملي لاريجاني ـ نه، كنوانسيون چنين حكمي ندارد. اين مطلب را ندارد.
آقاي رهپيك ـ انتقال پسماندها به يك كشور بايد با توافق آن كشور باشد.
آقاي آملي لاريجاني ـ اصلاً كنوانسيون چنين مطلبي ندارد. حاجآقا، آخر كنوانسيون اين مطلب را ندارد. اصلاً چنين حكمي در خود ندارد.
آقاي رهپيك ـ نه، ميتوانند پسماندها را به كشوري ديگر منتقل كنند، منتها اين كار توافق ميخواهد. آنطوري نيست كه بدون توافق انجام شود.
آقاي يزدي ـ اينكه كشور محل دفن پسماندهاي سوختهاي اتمي [كشورهاي ديگر واقع شود، درست نيست]. آنوقت انتقال پسماندها چه آثار بدي براي مردم و كشور دارد! به نظر من ميشود عضو شدن در چنين كنوانسيوني را خلاف شرع اعلام كرد.
آقاي آملي لاريجاني ـ چه ايرادي بگيريم؟ آخر چه ايرادي بگيريم؟
آقاي يزدي ـ اين كار، خلاف شرع است ديگر؛ اينكه در حقيقت كشور را در معرض اين امر قرار دهيم كه كشورهاي ديگر پسماندهاي اتمي خود را اينجا دفن كنند اشكال دارد.
آقاي مدرسي يزدي ـ [برخي گزارشها] ميگويد دو نكتهي مهم وجود دارد. اينها اشكالهايي است كه در كنوانسيونهاي ديگر هم هست و غالباً دست و پا گير است. ميگويد كه: «اولاً كشورهاي همسايه جمهوري اسلامي بالأخص حوزه خليج فارس نظير امارات يا عربستان سعودي ميتوانند در خصوص تأسيسات مثل نيروگاه اتمي بوشهر يك ادعاهايي داشته باشند كه بر اساس اين كنوانسيون نظام مقدس جمهوري اسلامي ايران ملزم به ارائه اطلاعات تكميلي و محرمانه بر اساس بند (2) ماده (32) كنوانسيون در اين خصوص مينمايد. ثانياً رژيم اشغالگر قدس ميتواند عضو اين كنوانسيون باشد و بخواهد با نظام مقدس جمهوري اسلامي ايران بر سر يك ميز مذاكره نمايد كه با نص صريح قانون اساسي مغايرت دارد.»[14]
آقاي آملي لاريجاني ـ چه مغايرتي دارد؟ اين اشكالات چيست كه ميخوانيد؟!
آقاي مدرسي يزدي ـ «در ماده (38)[15] كنوانسيون نيز چنين شبههاي وجود دارد». منتها يك سؤال اينجا مطرح است و آن اينكه آيا كساني كه عضو كنوانسيون نشدهاند، ميتوانند از آن كشوري كه عضو كنوانسيون است اين تقاضا را بكنند؟
آقاي دهقان ـ نه، نميتوانند. چنين چيزي مجاز نيست.
آقاي صادقيمقدم ـ نه، نميتوانند.
منشي جلسه ـ حاجآقا، ماده (32) گفته است گزارش اعضا، براي جلسهي بازنگري طرفهاي متعاهد ارائه ميشود.
آقاي مدرسي يزدي ـ نميدانيم. اين يك مسئله است. بايد اين مسئله بررسي بشود.
آقاي دهقان ـ اين حق، حق كشورهاي متعاهد است. كشورهايي كه عضو نشدهاند حقي ندارند.
آقاي رهپيك ـ بله، آن كشوري كه عضو ميشود، اين چنين حق را دارد.
آقاي مدرسي يزدي ـ حالا آنها [= بعضي كشورهاي متخاصم، عضو كنوانسيون] بشوند مشكلات در پي دارد.
آقاي يزدي ـ حالا اگر به همين اشكالي كه من عرض كردم رأي دهيم، مصوبه خلاف شرع شناخته ميشود؛ چون عضو شدن در يك كنوانسيوني كه احتمال قوي هست كه موجب شود مخالفان ما و دشمنان ما كه فعاليتهاي اتمي دارند بر اساس عضو شدن ما مجوز پيدا كنند پسماندهاي سوخت اتمي خود را به اين كشور بياورند و دفن كنند مغاير شرع است.
آقاي آملي لاريجاني ـ حاجآقا، اگر آنطور باشد، تابع قرارداد است. اينطور نيست كه شما ميفرماييد؛ انتقال پسماند قرارداد ميخواهد. نميتوانند بدون قرارداد اقدام كنند. اين قرارداد ميخواهد.
آقاي يزدي ـ اگر در تاريخ بررسي كنيد، ميفهميد كه عملاً در جاهاي زيادي اين كار را كردهاند. حالا اگر ما بخواهيم عضو يك چنين كنوانسيوني شويم قطعاً خلاف شرع است.
آقاي آملي لاريجاني ـ خب حالا اگر ميخواهيد، رأي بگيريد.
آقاي رهپيك ـ انجام اين كار با توافق طرفين است. كشور پذيرنده بايد اجازه دهد و موافقت كند.
آقاي آملي لاريجاني ـ بند (1) اشكال هم قابل توجه است. ميگويد اين كنوانسيون چند تا ضميمه دارد، ولي اصلاً ضميمهاي را براي ما نفرستادهاند.[16] يك چيز عجيبي است! ميگويد اين ضمائم در جمهوري اسلامي ترجمه هم نشدهاند. ميگويد اين كنوانسيون سه سند پيوستي دارد؛ يعني اين كنوانسيون سه تا سند پيوستي دارد كه هيچ كجا هم ترجمه نشدهاند. مجلس هم بررسي نكرده است كه اين پيوستها شامل چه چيزي هستند آخر.
آقاي كدخدائي ـ بله، همين اشكال خوب است. ما يك چنين ايرادي را قبلاً هم گرفتهايم.[17]
آقاي شبزندهدار ـ تا زماني كه آن ضمائم را به ما ندهد نميتوانيم اظهار نظر كنيم.
آقاي آملي لاريجاني ـ بله، به نظر اين اشكال خوب است.
آقاي كدخدائي ـ اگر آقايان موافق باشند، ما همين اشكال را بگيريم؛ اين اشكال، مثل اشكال موافقتنتامهي پاريس ميشود. بايد اعلام كنيم پيوستها را ارسال بكنيد تا بررسي شود. الآن موافقتنامهي پاريس چند سال است كه براي اصلاح به مجلس رفته است.
آقاي مدرسي يزدي ـ خب آن مادهاي كه نوشته است كنوانسيون پيوست دارد را بياوريد.
آقاي آملي لاريجاني ـ يك چيز ديگر هم ميشود گفت؛ به يك شكل ديگر هم ميشود اشكال وارد كرد؛ چون غير از مقدمه كه جزء خود كنوانسيون است، در اول مصوبه، يعني در ماده واحده گفته است كه دولت با ملاحظهي برداشتها و شرايط زير ملحق گردد.[18] يك شبهه مطرح كنيم كه آيا اين شرايط لازمالاتباع است يا نه و آيا اين شراط در آن كبراي كنوانسيونها ميافتد يا نه. بپرسيم كه اينها كه لازمالاتباع هستند يا نيستند. نتيجتاً مصوبه به مجلس ميرود تا رويش بحث شود. و مجلس توضيح دهد. به نظرم يك ابهام بگيريم. آقاي دهقان توجه ميكنيد؟
آقاي جنتي ـ نه، همين كه ما بگوييم پيوستها همراه مصوبه نيست كافي است.
آقاي كدخدائي ـ بله، بگوييم پيوستها كجاست. اين مطلبي كه گفتم، يك اشكال ديگر است؛ اين هم يك اشكال ديگري است. همين اشكال را در بحث كنوانسيون مربوط به [19]FATF هم مطرح كردهاند؛ چون مجلس يك مشت شرط براي الحاق به آن كنوانيسيون گذاشته بود. در مجمع تشخيص بحث شد كه اين شرطها فايده دارد يا ندارد. الآن براي الحاق به اين كنوانسيون هم چند تا شرط گذاشتهاند. حالا ما اشكال وارد كنيم و ابهام بگيريم كه اين مسئله بايد بررسي شود. بگوييم اين مسئله ابهام دارد كه آيا اين شرطها لازمالاتباع هستند يا نه؛ چون در بعضي از كنوانسيونها، شرايطي كه دولت بر اساس آنها الحاق ميشود لازمالاتباع هستند، ولي در بعضيها لازمالاتباع نيست. بگوييم ابهام وجود دارد؛ شما بايد توضيح دهيد. بله، خوب است؟ بگوييم اين شرايط لازمالاتباع است يا نه؟
آقاي يزدي ـ اينجا هم لازمالاتباع است.
آقاي آملي لاريجاني ـ معلوم نيست لازمالاتباع باشد. ببينيد؛ مقدمهي متن كنوانسيون را نميگويم، بلكه مقدمهي خود لايحه را ميگويم. معلوم نيست مقدمهي لايحه كه در مجلس تصويب شده است لازمالاتباع باشد؛ چون ميگويند در مورد كنوانسيونها، شرايط الحاقي براي لازمالاتباع بودن سه تا شرط لازم دارد، از جمله اينكه با روح كنوانسيون مخالف نباشد يا فلان نباشد و فلان نباشد. ما ميگوييم كه اين مسئله ابهام دارد؛ لذا بايد بررسي كنيم و ببينيم اين شرايطي كه مجلس ميگويد با روح كنوانسيون مخالفت دارد يا نه. ما بايد ابهام بگيريم تا ابهام ماده واحده را درست كنند. بايد ابهام بگيريد تا مصوبه به مجلس برود و بررسي مجدد شود.
آقاي كدخدائي ـ آقاي دكتر موسوي بفرماييد.
آقاي موسوي ـ من تمام كنوانسيون را خواندهام. يك ايراد ديگر هم ميشود به اين كنوانسيون گرفت تا وضعيتش مقداري معوق بماند. آن ايراد اين است كه در اين كنوانسيون در خيلي جاها ميگويد كه مثلاً بايد اين قوانين را تصويب كنيد، اين سندها را تصويب كنيد. اين مقررات مربوط به دستورالعملها و ضوابط سوخت است. بنابراين در حال حاضر، ما اين قوانين و مقررات و اسناد را در كشور نداريم. خب، به موجب اين كنوانسيون يك تعهدي براي ما ايجاد ميشود كه وقتي اين كنوانسيون لازمالاجرا ميشود، بايد اين قوانين و مقررات را داشته باشيم. قوانيني كه بايد آنها را تصويب كنيم و تدوين كنيم، حدود ده يازده مورد است. بنابراين الآن اين آمادگي در ما نيست كه كنوانسيون را اجرا كنيم.
آقاي طحاننظيف ـ اين ايراد را در گزارش مجمع تشخيص آوردهاند.[20]
آقاي كدخدائي ـ بله، اين را گفته است.
آقاي موسوي ـ نكتهي دوم اين است كه كنوانسيون ميگويد بايد يك ساختارهايي را هم براي اين كار ايجاد كنيم؛ مثلاً ميگويد بايد مرجع نظارتي صلاحيتدار مستقلي وجود داشته باشد يا اينكه متولي براي سوخت مصرفشده وجود داشته باشد. همچنين الزاماتي نظير ايجاد دبيرخانه و مانند آن هم زياد دارد. در نتيجه، الآن ما نه ساختارهاي آن را آماده كردهايم و نه قوانين و مقررات آن را آماده كردهايم. اين اشكالات هم خودش ميتواند يك عاملي باشد كه اين مصوبه فعلاً كمي معوق بماند.
آقاي كدخدائي ـ نسبت به بار مالي مصوبه ابهام ميگيريم.
آقاي آملي لاريجاني ـ نميشود به اين مسئله اشكال گرفت. خب برويد ساختارها را درست كنيد. آخر چه اشكالي بگيريم؟ اين اشكال را نميشود مطرح كرد.
آقاي موسوي ـ نه، الآن ميگويد وقتي كه شما به اين كنوانسيون ملحق ميشويد اين تعهدات را داريد. آنوقت تا ما اين كارها را نكنيم در واقع نميتوانيم اقداماتي انجام دهيم.
آقاي كدخدائي ـ من فكر كنم ايراد شما [= آقاي لاريجاني] بهتر است.
آقاي آملي لاريجاني ـ الآن در نامهي مجمع نوشتهاند كه اين كنوانسيون سه تا پيوست دارد. البته من خودم مُتيَقِّن نيستم؛ ولي دارم مطلبي كه آقاي وحيدي نوشته است را عرض ميكنم.
آقاي اعرافي ـ به همان دو تا [= بندهاي (13) و (14) مقدمهي كنوانيسيون] ايراد بگيريم.
آقاي كدخدائي ـ يعني به قراردادهاي الحاقي اشكال بگيريم؟ ايراد شرعي بگيريم؟
آقاي دهقان ـ درست است.
آقاي آملي لاريجاني ـ [الآن اين سه سند پيوستي، ضميمهي كنوانسيون] نيست؟
آقاي كدخدائي ـ نه حاجآقا، چيزي نيست.
آقاي رهپيك ـ نه، نيست. اين اشكال، درست است.
آقاي آملي لاريجاني ـ من بند (1) نامهي مجمع را ميگويم. آيا چنين اسنادي، ضميمهي اين كنوانسيون نيست؟
آقاي كدخدائي ـ نه، اين كنوانسيون ميگويد آيينِ كاري در آينده تعيين ميشود.[21] گفته است تصويب آيينِ كار بايد با نظر خود اعضا باشد.
آقاي رهپيك ـ اين كنوانسيون گفته است بايد براي كارِ خود، سه تا دستورالعمل بنويسند. خود اعضا هم مينويسند. اين دستورالعملها پيوست كنوانسيون نيست.
آقاي كدخدائي ـ تصويب آنها با نظر خودشان است.
آقاي آملي لاريجاني ـ اين مطلب را كجا نوشته است؟
آقاي رهپيك ـ در ماده (29).
آقاي آملي لاريجاني ـ ماده (29)؟
آقاي رهپيك ـ بله، ماده (29) اين را نوشته است.
آقاي طحاننظيف ـ حاجآقا، بند (2) در صفحه (20) را بياوريد.
آقاي اعرافي ـ اين اشكال آخر مجمع كه گفته است عضويت در كنوانسيون، (18) مورد تعهد جديد به همراه ميآورد و خلاف سياستهاي كلان است چطور است؟
آقاي رهپيك ـ خب اين كنوانسيون تعهداتي را همراه خود آورده است ديگر. قطعاً تعهداتي ميآورد.
آقاي اعرافي ـ يعني خلاف سياستهاي [شوراي عالي امنيت ملي است؟]
آقاي رهپيك ـ مقصود مجمع از مغايرت با سياستها اين است كه ما ديگر در بحث هستهاي تعهد جديد براي كشور درست نكنيم.
آقاي كدخدائي ـ در صفحه (8)، جزء (3) بند (1) ماده (6) گفته است: «3- قرار دادن اطلاعات ايمني چنين تأسيساتي در دسترسي اعضاي جامعه.»
آقاي شبزندهدار ـ اين مسئله در دو جا مطرح شده است؟
آقاي كدخدائي ـ بله.
آقاي شبزندهدار ـ «قرار دادن اطلاعات ايمني»، يعني اينكه ميتوانند اطلاعات تأسيسات هستهاي ما را هم بررسي كنند.
آقاي كدخدائي ـ بله، مجمع مشورتي فقهي به هر دو بند [= جزءهاي (3) و (4)[22] بند (1) ماده (6)] ايراد گرفته است.[23] من فكر ميكنم آقايان فقها با خلاف شرع بودن اين دو بند راحتتر موافقت ميكنند. حاجآقا، صفحه (8) را بياوريد و ببينيد. حالا توضيح ميدهم. ذيل ماده (6) گفته است: «3- قرار دادن اطلاعات ايمني چنين تأسيساتي در دسترس اعضاي جامعه». آنوقت ماده (5) ميگويد: «5- هر طرف متعاهد اقدامات مقتضي را به منظور بررسي ايمني هر نوع تأسيسات مديريت سوخت مصرفشده موجود در زماني كه اين كنوانسيون براي آن طرف متعاهد لازمالاجراء ميگردد، و به منظور حصول اطمينان از اينكه در صورت نياز، تمامي پيشرفتهاي عملي متعارف جهت بهروزرساني ايمني چنين تأسيساتي اعمال ميگردند، اتخاذ خواهد نمود.»
آقاي كدخدائي ـ حاجآقا، صفحهي هشت مورد اشكال مجمع مشورتي است
آقاي آملي لاريجاني ـ مجمع مشورتي قم؟
آقاي كدخدائي ـ بله، حاجآقا، توضيح دهيد.
آقاي مدرسي يزدي ـ اين مجمع به كدام بند اشكال دارد؟
آقاي كدخدائي ـ صفحه (8) جزء (3) در ذيل ماده (6) را ملاحظه بفرماييد.
آقاي آملي لاريجاني ـ بله.
آقاي دهقان ـ اشكال در مورد جزء (3) است.
آقاي شبزندهدار ـ بند (1) ماده (6) ميگويد: «1- هر طرف متعاهد به منظور حصول اطمينان از اينكه دستورالعملها براي تأسيسات پيشنهادي مديريت سوخت مصرفشده برقرار و اجرايي ميگردند، اقدامات مقتضي زير را اتخاذ خواهد نمود:
(1) ...
(3) قرار دادن اطلاعات ايمني چنين تأسيساتي در دسترس اعضاي جامعه». حالا فرض كنيد مملكت صلاح نميداند كه اين اطلاعات در دست ديگران باشد.
آقاي آملي لاريجاني ـ مقصود از «جامعه» چيست؟
آقاي شبزندهدار ـ يعني جامعه ديگر.
آقاي مدرسي يزدي ـ يعني مردم خود ما؛ مثلاً به مردم بگويند چه خطراتي هست و بايد چه تحفظهايي بكنند.
آقاي رهپيك ـ بله، مقصودش مردم هستند. جامعه يعني مردم.
آقاي مدرسي يزدي ـ چطور اين بند خلاف شرع تلقي ميشود؟
آقاي رهپيك ـ مثلاً ما بايد به مردم بگوييم مثلاً اين تأسيسات تا شعاع (200) متري تشعشعات دارد.
آقاي آملي لاريجاني ـ اين امر اشكالي دارد؟
آقاي شبزندهدار ـ بله، دادن بعضي اطلاعات به مردم اشكال دارد.
آقاي مدرسي يزدي ـ نه، حالا گفته است اطلاعات ايمني را در دسترس جامعه قرار دهيد؛ چيزهاي ديگر را نگفته است.
آقاي دهقان ـ حاجآقا، جزء (3) ميگويد اطلاعاتي كه مربوط به خطرات دفن زبالههاي پرتوزا است را به مردم بگويند. بايد خطرات اين پسماندها را به مردم بگويند.
آقاي رهپيك ـ بله، مقصودش مردم هستند. جامعه يعني مردم.
آقاي آملي لاريجاني ـ اين، حرفِ بدي نيست.
آقاي دهقان ـ حاجآقا، جان مردم در خطر است. جزء (3) ناظر به مسائل زيستمحيطي است؛ براي امنيت جاني مردم است. اين جزء ميگويد اگر شما در يكجايي زباله دفن كرديد، مردم بايد بدانند اينجا زباله دفن شده است تا مراقب جان خود باشند و به آنجا نزديك نشوند؛ مثلاً بچههايي كه دارند، به جايي كه زباله دفن شده است نروند بازي كنند. حاجآقا، هدف اين بند اين است.
آقاي رهپيك ـ مثلاً دو كيلومتري آن تشعشات نروند.
آقاي شبزندهدار ـ نه، ببينيد؛ ما ميتوانيم دو طور فعاليت هستهاي كنيم؛ يكي اينكه خود ما عملاً كار را طوري انجام دهيم كه مخاطرهاي براي مردم نداشته باشد. در اين صورت، لازم نيست به مردم اطلاعات بدهيم. ببينيد؛ اشكال اين جزء اين است كه ميگويد در مواردي كه شما بايد تأسيسات هستهاي مخفي داشته باشيد [باز هم ملزم هستيد اطلاعات آن را به مردم بدهيد.]
آقاي آملي لاريجاني ـ اين جزء براي اطلاعات نيروگاهها نيست؛ براي پسماند است.
آقاي كدخدائي ـ اين بحث فايدهاي ندارد. اگر اجازه دهيد، رأي بگيريم.
آقاي شبزندهدار ـ خب يكوقت هست كه خودتان ميتوانيد طوري كار كنيد كه احتياجي به اطلاعرساني به مردم نباشد.
آقاي آملي لاريجاني ـ چرا به مردم اطلاع ندهيم؟ خب به مردم بگوييد تا بيچارهها از يك فاصلهي مثلاً پنجكيلومتري به اينجا نروند. خب، اين پسماندها اثرگذار است. حداقل يكي دو تا علامت خطر مرگ بگذارند تا مردم نزديك آنها نروند. خب اين كه كار خوبي است.
آقاي دهقان ـ حاجآقا، فرضاً زبالهي پرتوزا در محلي دفن شده است. بچههاي مردم بروند در محل دفن زباله بازي كنند؟!
آقاي آملي لاريجاني ـ درست است ديگر؛ چه اشكالي دارد به مردم اطلاع بدهيم؟!
آقاي طحاننظيف ـ آقاي دكتر، اين اشكال هم مقبول واقع نشد. اشكال بعدي را بگوييد.
آقاي آملي لاريجاني ـ يك چيزي بگوييد كه بتوانيم به آن رأي دهيم.
آقاي شبزندهدار ـ جزء (4) ميگويد: «4- مشورت با طرفهاي متعاهد مجاور چنين تأسيساتي، تا جايي كه احتمال تأثيرپذيري آنها از تأسيسات مذكور وجود دارد و به محض درخواست آنها، در اختيار قرار دادن دادههاي كلي مرتبط با تأسيسات بهمنظور قادرسازي آنها به ارزيابي اثر ايمني احتمالي تأسيسات مذكور بر قلمرو آنها.»
آقاي آملي لاريجاني ـ اين جزء كجاست؟ صفحهي چند است؟
آقاي كدخدائي ـ همانجا جزء (4) آمده است.
آقاي شبزندهدار ـ بله، در جزء (4) همان ماده آمده است.
آقاي يزدي ـ صفحه (8).
آقاي شبزندهدار ـ معناي اين جزء اين است كه مثلاً كشورهاي مجاور ميتوانند [به اطلاعات ما دسترسي داشته باشند].
آقاي آملي لاريجاني ـ آن كشورها حتماً بايد متعاهد باشند.
آقاي شبزندهدار ـ بله، اگر كشوري متعاهد بود، چنين حقي دارد؛ كشورهاي مجاور بايد متعاهد باشند؛ لذا برخي كشورهاي ميتوانند از اين راه بيايند و ما را اذيت كنند؛ مثلاً ممكن است امارات عضو شود، بعد بخواهد ما را اذيت كند.
آقاي اعرافي ـ. احتمال اينكه اسرائيل هم عضو كنوانسيون شود وجود دارد.
آقاي دهقان ـ كشورهاي مجاور، يعني كشورهاي چسبيده به هم ديگر. اين جزء ميگويد كشورهاي مجاور حق دارند از شما بپرسند اين پسماندها را كجا دفن ميكنيد؛ چون كشور مجاور ميخواهد امنيت داشته باشد.
آقاي يزدي ـ اگر كشوري همسايهي جغرافيايي نباشد، يعني مقداري دورتر باشد اما فعاليتهاي هستهاي بر آن اثر داشته باشد آن هم در حكم مجاور است.
آقاي آملي لاريجاني ـ اين جزء هم راجع به پسماند است. آيا اين مطلب اشكالي دارد؟ حالا اگر جاي پسماند، نيروگاه را ميگذاشتند ميشد اشكال گرفت.
آقاي مدرسي يزدي ـ من ميگويم عمدتاً همان اشكال اولي را كه گفتم وارد است.
آقاي دهقان ـ حاجآقا، ببينيد؛ چون مقصود از كشورهاي مجاور، كشورهاي چسبيدهبههم است، لذا اگر پسماندي دفن شد كشورهاي مختلف حق دارند خبر داشته باشند. آن كشورهايي كه مجاور هستند حق دارند خبر داشته باشند تا اينكه مراقب جان مردم خود باشند.
آقاي شبزندهدار ـ ببينيد؛ ظاهر اين مطلب را ميشود قبول كرد؛ اما اين مطالب حاوي سوژههايي است كه به دست برخي داده ميشود.
آقاي مدرسي يزدي ـ بله، اگر حسن همجواري باشد، حسن ظن باشد، مشكلي ندارد، ولي شرايطي كه ما در آن قرار داريم واقعاً [شرايط حسّاسي است].
آقاي دهقان ـ ميخواهم بگويم متون اين دو جزء اينطوري ايرادي ندارد، ولي اصل فرمايش حاجآقا[ي شبزندهدار] يك بحث كلاني است. حالا هم اصل بحث، آن فرمايش حاجآقا است.
آقاي شبزندهدار ـ توجه كنيد؛ ببينيد؛ به نظرم اينكه ميگويد: «در اختيار قرار دادن دادههاي كلي مرتبط با تأسيسات» اشكال دارد.
آقاي كدخدائي ـ خب گزارش پژوهشكده هم يكي دو تا مطلب دارد كه اگر اجازه بفرماييد اينها را هم عرض كنم.
آقاي جنتي ـ بيشتر از اين معطل نشويم.
آقاي كدخدائي ـ چه بگوييم؟
آقاي جنتي ـ بگوييد همان پيوستها را برايمان بفرستند.
آقاي مدرسي يزدي ـ پيوستي در كار نيست.
آقاي كدخدائي ـ حاجآقا، اصلاً در اين كنوانسيون پيوستي نيست.
آقاي رهپيك ـ كنوانسيون پيوستي ندارد؛ پيوست ندارد. پيوستي موجود نيست.
آقاي مدرسي يزدي ـ بله، پيوست ندارد.
آقاي كدخدائي ـ به پيوست اشاره نشده است.
آقاي آملي لاريجاني ـ حالا به نظر من، مقدماتي كه در ابتداي مصوبه مطرح كردهاند، آن مقدمات ايراد دارد.
آقاي كدخدائي ـ آنوقت در متن ايراد چه بگوييم؟
آقاي مدرسي يزدي ـ اگر به مقدمهي مصوبه ايراد بگيريم، آنوقت بايد در خصوص همهي مصوبات اين كار را بكنيم.
آقاي آملي لاريجاني ـ نه، حالا به اين يكي ابهام بگيريم؛ ابهام بگيريم.
آقاي رهپيك ـ اين تعهدات ديگر، در مقدمه آمده است. به مقدمه نميشود ايراد گرفت؛ چون مقدمه است الزامآور نيست. بعد از پايان مقدمه، تازه گفته است: «... به شرح زير توافق نمودهاند: ...»
آقاي آملي لاريجاني ـ نه، حرف من اين است كه به مجلس بگوييم بايد بررسي بكنيم آيا اين شرايطي كه شما در ماده واحده گذاشتهايد در خصوص كنوانسيون قابل اعمال است يا نه. ما از حيث اينكه آيا اين شرايط در مورد اين كنوانسيون قابل التزام و الزام است يا نيست، ابهام داريم ونميدانيم چگونه است.
آقاي رهپيك ـ شما به شرايط مذكور ابهام داريد؟
آقاي آملي لاريجاني ـ بله، چون آنجا يك شرايطي وجود دارد كه بايد روشن شود اين شرايط در خصوص كنوانسيون قابل اعمال است يا خير.
آقاي رهپيك ـ حاجآقاي لاريجاني، البته اين چند تا كشوري كه عضو كنوانسيون شدهاند هم شرط گذاشتهاند.
آقاي آملي لاريجاني ـ باشد؛ آن ملاك نيست.
آقاي رهپيك ـ كنوانسيون از شرط گذاشتن منع نكرده است.
آقاي آملي لاريجاني ـ باشد؛ اين دليل نميشود.
آقاي رهپيك ـ خود كنوانسيون از شرط گذاشتن منع نكرده است. ساير كشورها هم عملاً شرط گذاشتهاند.
آقاي آملي لاريجاني ـ نه، ميخواهيم ابهام بگيريم. بايد اين مشكل را درست كنند. اين چيزي كه عرض ميكنم، اين مصلحت در خود انشاء است.
آقاي رهپيك ـ خب اين حرف ديگري است. اگر آقايان رأي ميدهند رأي دهند كه مصوبه به مجلس برگردد.
آقاي طحاننظيف ـ حالا ايرادهاي موجود در گزارش پژوهشكده را هم ببينيم.
آقاي كدخدائي ـ ايرادات پژوهشكده را هم ببينيم؛ ببينيم از آنها ميتوانيم يك چيزي پيدا كنيم.
آقاي شبزندهدار ـ حاجآقا، ايراد شرعي جزء (4) را هم ببينيد. روي جزء (4) دقت بفرماييد.
آقاي كدخدائي ـ ايراد جزء (4) چيست؟
آقاي آملي لاريجاني ـ خب جزء (4) چه مادهاي است؟
آقاي شبزندهدار ـ همين بند (1) ماده (6).
آقاي كدخدائي ـ همان صفحه (8)؟
آقاي شبزندهدار ـ بله، صفحه (8).
آقاي آملي لاريجاني ـ ماده (6) را ميفرمايند.
آقاي شبزندهدار ـ ببينيد؛ جزء (4) ميگويد: «... و به محض درخواست آنها، در اختيار قرار دادن دادههاي كلي مرتبط با تأسيسات به منظور قادرسازي آنها به ارزيابي اثر ايمني احتمالي تأسيسات مذكور بر قلمرو آنها.» ببينيد؛ اين بند ميگويد اطلاعات اين تأسيسات را بايد به كشورهاي مجاور بدهيم.
آقاي آملي لاريجاني ـ خب باشد. اين جزء دربارهي پسماند است. پسماند، يعني سوخت مصرفشده. منظورش از «تأسيسات»، تأسيسات مديريت پسماند است، نه تأسيسات نيروگاه.
آقاي شبزندهدار ـ معلوم نيست منظورش اين باشد.
آقاي آملي لاريجاني ـ بابا، اصلاً اين بحث راجع به پسماند است.
آقاي شبزندهدار ـ درست است.
آقاي طحاننظيف ـ حسن همجواري [اقتضا ميكند اين كار را انجام دهيم]. اين، اقتضاي حسن همجواري است.
آقاي مدرسي يزدي ـ خب ممكن است در خود نيروگاه هم پسماند وجود داشته باشد.
آقاي آملي لاريجاني ـ نه، آن را استثنا كردهاند.
آقاي مدرسي يزدي ـ نه، چنين مطلبي در كنوانسيون وجود ندارد.
آقاي آملي لاريجاني ـ چرا؛ استثنا كردهاند. كنوانسيون[24] را بخوانيد؛ ميگويد اگر پسماندهايي هست كه دوباره قابل فرآوري سوختي است، آنها از شمول كنوانسيون خارج است؛ مثل خود سوخت. گفته است اين موارد خارج از اين كنوانسيون است. اين كنوانيسيون، فقط در مورد سوخت مصرفشدهي تامي است كه پسماندش غير قابل استفاده است. اگر ميخواهند آن پسماندها را يكجايي دفن كنند، چه اشكالي دارد كه اطلاعات آن را به كشورهاي همسايه بدهند؟ بعد هم اينطور نيست كه حتماً همهي اين موارد اجرايي شود؛ مثلاً اگر همسايهي شما اين اطلاعات را به شما نداد، خب شما هم اطلاعات نميدهيد.
آقاي طحاننظيف ـ اقتضاي حسن همجواري است.
آقاي شبزندهدار ـ بالاخره اينها سوژههايي است كه مشكل امنيتي دارد.
آقاي رهپيك ـ حالا عنوان «همسايه» يك اشكال ديگري دارد كه ما اول صحبتمان عرض كرديم؛ گفتيم كه مقصود از كشور مجاور، فقط همسايهي جغرافيايي نيست.
آقاي آملي لاريجاني ـ ولي كشور همسايه بايد متعاهد باشند.
آقاي رهپيك ـ خب باشد؛ متعاهد ميشود؛ يعني همان فرضي كه ما گفتيم.
آقاي آملي لاريجاني ـ خب اگر بگويند اين اطلاعات پسماندي را به ما بدهيد، چه اشكالي دارد؟ ما هم ميگوييم مثلاً در كوير يزد پسماندهايي با اين خصوصيات داريم. خب اين چه اشكالي دارد؟
آقاي رهپيك ـ نه، ببينيد؛ شما ميتوانيد از روي اطلاعات پسماندها، هم كميت و هم كيفيت اطلاعات فعاليتهاي هستهاي را متوجه شويد.
آقاي آملي لاريجاني ـ معلوم نيست.
آقاي رهپيك ـ مثلاً فرض بفرماييد اگر شما بگوييد كه ما از اين نوع پسماند (300) كيلو داريم، از اين معلوم ميشود كه شما در چه مدتي چقدر فعاليت هستهاي داشتهايد. از روي اين [پسماندها، اطلاعات هستهاي شما را به دست ميآورند.]
آقاي آملي لاريجاني ـ اينها يك بحثهاي ديگري است. حالا بايد ديد كه واقعاً اينطور است يا خير. اگر ميخواهيم [از قوانين آژانس انرژي اتمي] تخلف كنيم، بايد برويم يك راه ديگري برايش پيدا كنيم؛ الآن كلاً همهي زير و بم فعاليتهاي ما آشكار است. الآن دوربينها بالاي سر سانتريفيوژهاي ما است و دارد همهي كارها را بررسي ميكند.
آقاي رهپيك ـ حالا كه اين نظارتها را هم اضافه كنيم، كه هيچ [چيزي باقي نميماند]!
آقاي مدرسي يزدي ـ خب اين بند ميگويد ميخواهيم نظارتمان را باز بيشتر كنيم.
آقاي آملي لاريجاني ـ ديگر چه نظارتي ميخواهند بكنند؟ ميخواهند از راه پسماند نظارت كنند؟ اينها روي سانتريفيوژهاي ما دوربين دارند.
آقاي رهپيك ـ حاجآقا، [ارائهي اطلاعات پسماند هستهاي] اينطوري هم كه شما ميفرماييد نيست. حاجآقا، اينها آدم ميفرستند كه برود و در كوير از تأسيسات هستهاي عكس بگيرد. اينطوري نيست كه شما ميفرماييد.
آقاي آملي لاريجاني ـ حالا آن كارها هم خيلي معلوم نيست.
آقاي شبزندهدار ـ حاجآقا، حالا آن بند را مجدد ملاحظه كنيد.
آقاي رهپيك ـ اصلاً اين اطلاعات پسماند خيلي گرانقيمت است. چند تا از مسئولين سازمان انرژي اتمي هم آمدهاند با ما جلسه گذاشتهاند.
آقاي آملي لاريجاني ـ بايد مصوبه را يك مقدار با دقت بيشتر بخوانيم. به نظرم به همان شرايط مذكور در ماده واحده اشكال بگيريد و ابهام بگيريد.
آقاي طحاننظيف ـ حالا نظر پژوهشكده را هم ببينيم.
آقاي كدخدائي ـ نظر پژوهشكده را هم ببينيم و ببينيم آقايان چه ميگويند.
آقاي آملي لاريجاني ـ نظر پژوهشكده چيست؟ بخوانيد.
آقاي رهپيك ـ حالا اگر آقايان به اشكال شرايط مذكور در ماده واحده رأي ميدهند خب رأي دهند. ما كه رأي نميدهيم.
آقاي كدخدائي ـ خب بعداً از اين اشكال عقبنشيني نكنيم. بعد از اينكه يك چيزي گفتيم عقبنشيني نكنيم.
آقاي رهپيك ـ اين كنوانسيون يكسري اشكالات جزئي هم دارد.
آقاي آملي لاريجاني ـ مثلاً اشكال اصل (15) دارد.
آقاي رهپيك ـ بله، اشكال اصل (15) هم دارد؛[25] از جمله اشكالات ديگر اين كنوانسيون، بند (ب) خود ماده واحده است: «ب- مفاد ماده (27)[26] كنوانسيون به هيچ وجه متضمن يا وضعكننده هيچگونه تعهدي نميباشد كه دولت جمهوري اسلامي ايران از طريق تصويب يا الحاق به كنوانسيونهاي بينالمللي مربوط يا به گونه ديگري به موجب حقوق بينالملل به صورت صريح نپذيرفته است.»
آقاي آملي لاريجاني ـ صفحهي چند؟
آقاي رهپيك ـ صفحه (1)، بند (ب) خود ماده واحده ميگويد: «ب- مفاد ماده (27) كنوانسيون به هيچ وجه متضمن يا وضعكننده هيچگونه تعهدي نميباشد كه دولت ...»
آقاي كدخدائي ـ يعني پيوستن ما به اين كنوانسيون به منزلهي پذيرش تعهداتي كه ما نپذيرفتهايم تلقي نميشود. خب آنوقت شما چه ميگوييد؟ اين مطلب كه خوب است.
آقاي رهپيك ـ نه، ميگويد: «... يا به گونه ديگري به موجب حقوق بينالملل به صورت صريح نپذيرفته است.» اين «به گونه ديگري» را ديگر نميشود قبول كرد.
آقاي كدخدائي ـ نه، ميگويد ما متعهد به كنوانسيونهايي كه به گونهي ديگري هم نپذيرفتهايم نميشويم. ميگويد آنها نپذيرفتهايم ديگر. اين حرف كه خوب است؛ اين كه بد نيست. ميگويد ما نسبت به آن كنوانسيونهايي كه از طريق تصويب نپذيرفتهايم، از طريق الحاق نپذيرفتهايم يا به هر گونهي ديگري نپذيرفتهايم تعهدي نداريم. اين خوب است.
آقاي اعرافي ـ بله، اين نكتهي مثبتي است.
آقاي كدخدائي ـ خب ديگر چه اشكالي داريم؟
آقاي رهپيك ـ نه، ببينيد؛ حالا ميتوانيم عبارت را يكطور ديگري تفسير كنيم.
آقاي كدخدائي ـ ايشان ميخواهند اين بند را يك نوع ديگري تفسير كنند.
آقاي آملي لاريجاني ـ نه، صبر كنيد. اين عبارت دو تا قيد دارد. آخر گفته است كه: «يا به گونه ديگري به موجب حقوق بينالملل ... نپذيرفته است». اينكه ميگويد به موجب حقوق بينالملل به صورت صريح نپذيرفته است، يعني اگر عدم پذيريش به صورت غير صريح باشد، نپذيرفتن فايدهاي ندارد. قيد بعدي هم اين است كه بايد به موجب حقوق بينالملل نپذيرفته باشد.
آقاي كدخدائي ـ اين يك بحث ديگري است.
آقاي رهپيك ـ عموم پذيرش بر اساس حقوق بينالملل، [شامل مواردي كه ما بر اساس اصل (77) به كنوانسيوني ملحق نشدهايم ميگردد.]
آقاي آملي لاريجاني ـ ببينيد؛ اينكه گفته است از طريق تصويب يا الحاق به كنوانسيونهاي بينالمللي نپذيرفته است، يعني بايد به موجب حقوق بينالملل نپذيرفته باشد. حالا اگر عدم پذيرش كنوانسيوني به موجب حقوق بينالملل نبوده است، بلكه خود ما از روي مصلحت كشورمان نپذيرفته باشيم، [مشمول بند (ب) نخواهد بود.]
آقاي كدخدائي ـ مصلحت كشور ما جزئي از حق حاكميت است ديگر. حق حاكميت هم جزئي از حقوق بينالملل است.
آقاي آملي لاريجاني ـ واقعاً اينطوري است؟ پس اين الزامات بينالمللي كه نسبت به ما اعمال ميكنند چيست؟
آقاي رهپيك ـ نه، [حقوق بينالملل، شامل موارد كه حاكميت بر اساس مصلحت چيزي را نپذيرد،] نميشود.
آقاي آملي لاريجاني ـ فرض كنيد كه از سوي شوراي امنيت سازمان ملل يك مصوبه آوردهاند، ولي ما آن را قبول نكردهايم و گفتهايم خلاف مصلحت ما است. با اين وجود، ما را به رعايت آن الزام ميكنند.
آقاي كدخدائي ـ خب شوراي امنيت كه قطعنامه تصويب ميكند.
آقاي آملي لاريجاني ـ بله ديگر.
آقاي كدخدائي ـ حاجآقا، قطعنامهاي را كه شوراي امنيت تصويب ميكند، شما چه بگوييد ما ميپذيريم چه بگوييد نميپذيريم ملزم به رعايت آن هستيد.
آقاي آملي لاريجاني ـ اول بايد روشن شود كه اين امور به خواست ما نيست.
آقاي كدخدائي ـ خب بله، به ما تحميل ميشود.
آقاي آملي لاريجاني ـ خيلي خب، ميدانم. پس ما چرا يك چنين تحميلي را بپذيريم؟ چرا در اين كنوانسيون اين تحميل را بپذيريم؟ در سازمان ملل به ما زور ميگويند، ولي اينجا چرا به خواست خودمان بپذيريم؟
آقاي رهپيك ـ معناي بند (ب) اين است كه ما كنوانسيونهايي كه غير صريح نپذيرفتهايم، به موجب اين كنوانسيون پذيرفتهايم. معني آن، اين ميشود ديگر.
آقاي دهقان ـ نه.
آقاي رهپيك ـ چرا ديگر.
آقاي آملي لاريجاني ـ بله، ميگويند بايد به صورت صريح نپذيرفته باشيم.
آقاي دهقان ـ نه يك زماني دولت ميگويد ما اين كنوانسيون را نپذيرفتهايم، ولي نه اينكه عدم پذيرش به صورت صريح باشد، بلكه به صورت ضمني نپذيرفتهايم.
آقاي آملي لاريجاني ـ بله ديگر؛ عدم پذيرش به صورت صريح نيست.
آقاي دهقان ـ نپذيرفتهايم؛ ولي اينطور نيست كه به عنوان حقوق بينالملل نپذيرفته باشيم، بلكه به عنوان حاكميت خودمان نپذيرفتهايم. حاجآقا، منظور، اين است.
آقاي آملي لاريجاني ـ بله، خودمان نپذيرفتهايم، ولي اينگونه تعهدات را استثنا نكردهاند؛ اينها را استثنا نكردهاند.
آقاي رهپيك ـ خيلي خب، يعني هر تعهدي كه غير از پذيرش صريح بر اساس حقوق بينالملل باشد، [به واسطهي الحاق به اين كنوانسيون، مقبول خواهد شد.]
آقاي آملي لاريجاني ـ درست است. مستثنا شدن اين موارد را در اين بند نپذيرفتهاند. بنابراين، آن مواردي كه مستثنا است، آن تعهداتي است كه صريحاً و به موجب حقوق بينالملل نپذيرفته باشيد.
آقاي رهپيك ـ بله ديگر.
آقاي آملي لاريجاني ـ يعني اگر عدم پذيرش تعهدي غير صريح باشد، اشكالي ندارد كه در اين كنوانسيون بيايد؛ يعني اين موارد اشكالي ندارد و اينها خارج از كنوانسيون نيست.
آقاي كدخدائي ـ آقاي دكتر صادقيمقدم، بفرماييد.
آقاي صادقيمقدم ـ عرض شود كه من يك پيشنهادي براي ايراد به اين كنوانسيون دارم. اين عبارت را ملاحظه كنيد؛ «از آنجا كه الحاق به اين كنوانسيون موجب پذيرش تعهدات هستهاي جديد است و بر خلاف سياستهاي ابلاغي و تدابير ابلاغي شوراي عالي امنيت ملي است، از اين لحاظ خلاف شرع شناخته شد.»
آقاي آملي لاريجاني ـ ميدانم. همين اشكال، يكي از بندهاي نامهي آقاي وحيدي است، ولي آيا خب اين حرف درست است كه ما به موجب اين كنوانسيون تعهد جديد خواهيم داشت؟
آقاي صادقيمقدم ـ به هر حال اين ايراد را بگيريم تا مصوبه به مجلس برود و ديگر برنگردد.
آقاي كدخدائي ـ آخر با جزئيات اين اشكال، مشكل داريم.
آقاي آملي لاريجاني ـ بالاخره بايد ببينيم كه اين اشكال درست است يا نه. همينطوري اشكال بگيريم؟
آقاي صادقيمقدم ـ حالا اين اشكال را بگيريم تا مصوبه به مجلس برود.
آقاي كدخدائي ـ نه.
آقاي صادقيمقدم ـ شما دنبال يك فرصت هستيد كه به مصوبه اشكال بگيريد ديگر. شما دنبال يك فرصت هستيد كه اين مصوبه به مجلس برود و ديگر برنگردد.
آقاي كدخدائي ـ نه، شما بايد به مجلس برويد و پاسخ دهيد. خب بايد به مجلس برويم و پاسخ دهيم. بايد برويم آنجا بگوييم اشكالمان چيست.
آقاي آملي لاريجاني ـ ببينيد؛ الآن اسناد شوراي عالي امنيت ملي دست ما نيست [كه بتوانيم از آن جهت اشكال بگيريم؛ ولي] ميتوانيم ابهام بگيريم و بگوييم كه آيا اين كنوانسيون از جهت تطابق با تدابير شوراي عالي امنيت ملي بررسي شده است يا نشده است. ميتوانيم اينطوري بگوييم.
آقاي صادقيمقدم ـ اين موضوع، در نامهي مجمع هست. البته معلوم نيست كنوانسيون موافق [تدابير ابلاغي شوراي عالي امنيت ملي است يا خير، ولي ميتوانيم] به همين مسئله ابهام بگيريم.
آقاي آملي لاريجاني ـ بله، اينطوري بگوييم؛ بگوييم آيا جهاتي كه مربوط به امنيت ملي است، در اين كنوانسيون ملحوظ شده است يا نشده است.
آقاي رهپيك ـ اين ابهام رأي نميآورد.
آقاي آملي لاريجاني ـ نه، واقعاً اين ابهام درست است. چرا نميشود ابهام گرفت؟
آقاي صادقيمقدم ـ ميگوييم تدابير ابلاغي رعايت شده است يا خير.
آقاي آملي لاريجاني ـ آيا شما رفتهايد ببينيد تدابير ابلاغي چيست؟ رفتهايد فحص كنيد ببينيد آن تدابير چيست؟
آقاي كدخدائي ـ خب شما خودتان برويد پيدا كنيد.
آقاي آملي لاريجاني ـ آخر اين تدابير ابلاغي دست ما نيست؛ چون سرّي است به ما نميدهند.
آقاي صادقيمقدم ـ بگوييم آيا تدابير ابلاغي رعايت شده است يا نه.
آقاي رهپيك ـ حالا به اين [اشكال بند (ب) ماده واحده] رأي نميدهيد؟ به آن اشكال رأي نميدهيد؟
آقاي طحاننظيف ـ آقاي دكتر، اشكال قبلي را رأيگيري كنيد. حالا آن را رأي بگيريد.
آقاي كدخدائي ـ اين اشكال مربوط به «عدم پذيرش تعهد صريح و بر اساس حقوق بينالملل» را رأي بگيرم؟
آقاي رهپيك ـ بله.
آقاي طحاننظيف ـ اشكال كلمهي «صريح» را رأيگيري كنيد.
آقاي رهپيك ـ فقط من سريع دو سه تا اشكال كلي ديگر را بگويم. زود رأي بگيريد و بررسي مصوبه را تمام كنيم.
آقاي مدرسي يزدي ـ بند (2) ماده (27) گفته است: «2- طرف متعاهد مجوزي را براي حمل سوخت مصرفشده يا پسماند پرتوزاي خود به مقصد جنوب عرض جغرافيايي (60) درجه جنوبي براي نگهداري يا دفن، پروانه صادر نخواهد كرد.» نكتهي اين بند چيست؟
منشي جلسه ـ قبلاً كشورهاي بزرگ پسماندهاي خود را به قطب جنوب ميبردند و دفن ميكردند. اين بند كلاً اين قضيه را منتفي كرده است.
آقاي اعرافي ـ آقا، فعلاً نقدتر از همهي ايرادات، همان اشكالي است كه در مقدمات مطرح شد؛ آنجا كه ميگويد: «با در نظر داشتن كنوانسيون ...»
آقاي دهقان ـ بله، عبارت «با در نظر داشتن» ابهام دارد.
آقاي آملي لاريجاني ـ بله ديگر.
آقاي صادقيمقدم ـ يعني معلوم نيست كه رعايت آن تعهدات لازم شده باشد.
آقاي آملي لاريجاني ـ نه، معلوم نيست اين تعهدات الزامآور باشد.
آقاي كدخدائي ـ مقدمهي كنوانسيون از جهت اجرايي الزامي نيست، ولي وقتي اختلافي وجود داشته باشد مبناي داوري قرار ميگيرد. هر جا در بحثهاي كنوانسيون [اختلافي وجود داشته باشد، به كنوانسيونهاي مذكور در مقدمه مراجعه ميكنند.]
آقاي رهپيك ـ ايشان [= آقاي اعرافي] ميگويند چيز ديگري اشكال دارد. ايشان مقدمهي كنوانسيون را ميگويد.
آقاي آملي لاريجاني ـ نه، منظورم شرط گذاشتن براي كنوانسيونها است. خود كنوانسيون وين[27] كه مربوط به كنوانسيونه است، در آنجا شرايط چندگانهاي [براي الحاق به كنوانسيونها] دارد.
آقاي كدخدائي ـ نه آن مقدمه يك بحث است.
آقاي رهپيك ـ آقاي لاريجاني، شما ميفرماييد شرايط مذكور در ماده واحده ابهام دارد، ولي [آقاي اعرافي] ميگويند مقدمهي كنوانسيون ايراد دارد.
آقاي آملي لاريجاني ـ نه، ايشان هم ميگويند همان شرايط مذكور در ماده واحده اشكال دارد.
آقاي رهپيك ـ نه، ايشان ميگويند مقدمهي كنوانسيون اشكال دارد.
آقاي كدخدائي ـ بله، اشكال ايشان در مورد بحثي است كه در مقدمه آمده است.
آقاي آملي لاريجاني ـ نه، ايشان هم بحثشان همين است. ايشان هم مقدمهي الحاقيِ مجلس به كنوانسيون را ميگويد. ايشان هم همين مقدمه را ميگويد؛ يعني مقدمهي دولت جمهوري اسلامي را ميگويد.
آقاي اعرافي ـ من ميگويم طبق مقدمهي كنوانسيون بگوييم كه پذيرش آن تعهدات براي ما محرز نيست.
آقاي آملي لاريجاني ـ چه چيزي محرز نيست؟
آقاي اعرافي ـ اينكه ممكن است عبارت «با در نظر داشتن» به معناي «مبتني بودن» باشد؛ يعني ممكن است در آينده بتوانند [ما را ملزم به اجراي تعهدات مذكور در مقدمه نمايند.]
آقاي طحاننظيف ـ حالا رأي بدهيم.
آقاي كدخدائي ـ خب اگر نظر موافق داريد، الآن ايراد بحث عدم پذيرش بر اساس حقوق بينالملل رأي بگيريم؟
آقاي آملي لاريجاني ـ من ميگويم به كليت مصوبه اشكال بگيريم. اصلاً همينطور اشكال كلي بگيريم. بد نميشود.
آقاي كدخدائي ـ اشكالي كلي مصوبه، همان مطلبي بود كه آقاي دكتر صادقيمقدم نوشتند.
آقاي آملي لاريجاني ـ نه، اشكال ايشان بيانگر حرف ديگري است.
آقاي دهقان ـ اگر تدابير ابلاغي شوراي عالي امنيت ملي را در اختيار داريم و ميدانيم چيست خوب است، ولي اگر نداريم [نميتوانيم چنين اشكالي بگيريم].
آقاي كدخدائي ـ نداريم ديگر.
آقاي آملي لاريجاني ـ نه، ما نميدانيم تدابير ابلاغي چيست.
آقاي دهقان ـ تدابير ابلاغي اين شورا را كه داريم.
آقاي طحاننظيف ـ نه، نميدانيم.
آقاي رهپيك ـ ما راجع به بحث معافيت برنامههاي دفاعي و مسئلهي كشورهاي مجاور و بحث اطلاعات دادن هم اشكال داريم.
آقاي كدخدائي ـ حالا اشكالات خودتان را هم بگوييد.
آقاي مدرسي يزدي ـ اين اشكال كه چرا برنامههاي نظامي را از رعايت اين كنوانسيون معاف كردهاند، اشكال خيلي خوبي است، منطقي است.
آقاي آملي لاريجاني ـ برنامههاي نظامي و دفاعي، هر دو را معاف كردهاند.
آقاي مدرسي يزدي ـ بله ديگر؛ خب آخر چرا معاف باشند؟!
آقاي آملي لاريجاني ـ خب اين حرف خوبي است.
آقاي رهپيك ـ بله، چرا معاف باشد؟ اين كنوانسيون ميگويد من فقط در مورد برنامههاي غير نظامي قابل اعمال هستم.
آقاي مدرسي يزدي ـ خب چرا آنها را معاف كردهاند؟
آقاي رهپيك ـ عرض كرديم براي كشورمان همسايههايي داريم كه كار نظامي هستهاي انجام ميدهند، ولي از كنوانسيون پسماندهاي پرتوزا معاف هستند. در عين حال ما بايد تعهداتي را در اين زمينه بپذيريم. اين امر خلاف مصالح ما است.
آقاي مدرسي يزدي ـ بله، اين خلاف [شرع] است.
آقاي رهپيك ـ اين يك مسئله است كه دربارهي بحث دفاعي و نظامي هستهاي است.
آقاي اعرافي ـ به خصوص اگر اسرائيل هم در اين كنوانسيون بگنجد اشكال دارد.
آقاي كدخدائي ـ اسرائيل كه جزء همسايههاي ما نيست.
آقاي مدرسي يزدي ـ الآن نيست. الآن مجاور نيست.
منشي جلسه ـ براي اين اشكالات يكي يكي رأي ميگيريم.
آقاي رهپيك ـ مسئلهي دوم دربارهي بحث كشورهاي مجاور است. ببينيد؛ در دو تا ماده يا سه تا ماده بحث كشورهاي مجاور آمده است. بگذاريد در اين خصوص توضيح عرض كنيم. در دو سه تا ماده بحث كشورهاي مجاور آمده است.
آقاي دهقان ـ حاجآقا، چرا ميگوييد كه پذيرش كنوانسيون خلاف مصالح ما است؟ اصلاً چرا ميگوييد خلاف مصالح ما است؟
آقاي رهپيك ـ براي اينكه اين كنوانسيون دارد ميگويد كه ما بايد يك تعهداتي را بپذيريم؛ مثلاً اطلاعات پسماندهايمان را به كشورهاي مجاور بدهيم يا از پسماندها مراقبت كنيم. از طرفي، اين تعهدات فقط هم براي برنامههاي غير نظامي است.
آقاي دهقان ـ بله.
آقاي آملي لاريجاني ـ بله.
آقاي رهپيك ـ ما كه پسماند نظامي نداريم.
آقاي دهقان ـ خب بله، نداريم.
آقاي رهپيك ـ اما كشورهاي مجاور ما پسماند نظامي دارند. با تعريف موسعي كه اين كنوانسيون از كشورهاي مجاور كرده است، ممكن است شامل بعضي از كشورها حتي اسرائيل هم بشود. كشورهايي مانند پاكستان و هند پسماند نظامي دارند. بعضي از اين كشورها در مجاورت ما هستند، اما هيچ تعهدي نسبت به ايمني پسماند خودشان ندارند.
آقاي آملي لاريجاني ـ اگر [كشورهاي همسايه كه پسماند نظامي دارند به كنوانسيون] ملحق نشده باشند، پيوستن ما فايدهاي ندارد.
آقاي رهپيك ـ نه، فايده ندارد.
آقاي صادقيمقدم ـ خب در آينده ملحق ميشوند.
آقاي رهپيك ـ بله، بعضي از اين كشورها ملحق ميشوند، ولي ما كه نميدانيم [چه زماني ملحق ميشوند]. بايد هر همسايهي متعاهدي اطلاعات بدهيم.
آقاي آملي لاريجاني ـ اگر ملحق بشوند، ما به آنها اطلاعات ميدهيم، آنها هم بايد به ما اطلاعات بدهند.
آقاي مدرسي يزدي ـ نه، اطلاعات نميدهند. اطلاعات نظامي خود را كه به ما نميدهند.
آقاي رهپيك ـ نه، ديگر اطلاعات نظامي را نميدهند.
آقاي آملي لاريجاني ـ نه، اطلاعات نظامي را نميدهند.
آقاي مدرسي يزدي ـ خب نميدهند.
آقاي آملي لاريجاني ـ ندهند.
آقاي رهپيك ـ ما كه برنامهي نظامي نداريم. ما ميگوييم پذيرش كنوانسيون خلاف مصالح ما است؛ چون ما برنامهي نظامي نداريم.
آقاي اعرافي ـ خب پسماندهاي نظامي هم همان مضرات را دارد.
آقاي رهپيك ـ ما برنامهي نظامي نداريم، ولي برخي كشورهاي مجاور برنامهي نظامي دارند. ما متعهد به دادن اطلاعات پسماند و حمايت از كنوانسيون و دادن تضمين و فعاليت زير نظر آژانس هستيم، ولي كشوري كه برنامهي نظامي دارد، در مجاورت ما هم هست، پسماند پرتوزا هم دارد، آن مضرات را هم دارد و هيچ تعهدي ندارد. اين يك نكته است.
آقاي موسوي ـ ايراد شرعي به آن داشتيم.
آقاي مدرسي يزدي ـ اين واقعاً يك مسئلهي مهمي است.
آقاي آملي لاريجاني ـ آنوقت اشكالِ آن چيست؟ اين موضوع چه اشكالي دارد؟
آقاي رهپيك ـ اشكالش اين است كه واقعاً خلاف مصالح ما است. بر خلاف موازين شرع است.
آقاي مدرسي يزدي ـ اين، مصداق ستمكشي است. مصداق انظلام[28] است. لزوم نفي ستمكشي در متن قانون اساسي آمده است ديگر. اين، مصداق تحقير است. آخر آنها هر غلطي ميخواهند بكنند، ميتوانند.
آقاي آملي لاريجاني ـ عبارت قانون اساسي چيست؟ عبارت اصل مربوطه چيست؟ بفرماييد كه ما هم يك نگاهي بكنيم و ببينيم.
آقاي مدرسي يزدي ـ نفي ستمكشي و ستمپذيري را عرض ميكنم.
آقاي طحاننظيف ـ حاجآقا، ميفرماييد مغاير اصل (2) است؟
منشي جلسه ـ مغاير اصل (3) است.
آقاي دهقان ـ اين بايد در اصل (3) باشد.
آقاي طحاننظيف ـ نه، در اصل (2) است.
آقاي كدخدائي ـ بله، در اصل (2) است. ذيل اصل (2) است.
آقاي طحاننظيف ـ بله، اين مغاير ذيل اصل (2) ميشود. ذيل اصل (2) آمده است.
آقاي مدرسي يزدي ـ بله، مغاير بند (ج) آن است.
آقاي آملي لاريجاني ـ يعني اگر ما به كنوانسيون ملحق شويم موجب ستمكشي است؟ خب اگر ملحق نشويم [و به كشورهاي مجاور اطلاعات ندهيم، آنها هم] همين كار را ميكنند. آخر، اگر ملحق نشويم هم [آنها به ما اطلاعات نميدهند].
آقاي رهپيك ـ نه، ما با پيوستن به اين كنوانسيون، خودمان را متعهد كردهايم كه به كشورهاي مجاور اطلاعات بدهيم.
آقاي مدرسي يزدي ـ بله، خود را ملزم ميكنيم كه جواب آنها را بدهيم، ولي آنها ملزم نيستند.
آقاي آملي لاريجاني ـ اين كه ستمكشي نيست.
آقاي مدرسي يزدي ـ چرا ديگر؛ خب اينطور قبول كردهايم به آنها خبر دهيم، به آنها گزارش بدهيم.
آقاي آملي لاريجاني ـ ميدانم. اين كه ستمكشي نيست.
آقاي مدرسي يزدي ـ چرا ديگر.
آقاي آملي لاريجاني ـ الآن اگر ما به كنوانسيون ملحق نشويم باز به ما اطلاعات نميدهند.
آقاي مدرسي يزدي ـ خب ما هم به آنها اطلاعات نميدهيم ديگر.
آقاي آملي لاريجاني ـ نه، ساير كشورها هم اخبار اين پسماندها را به ما نميدهند.
آقاي مدرسي يزدي ـ خب ندهند، ولي با پذيرش كنوانسيون، ملزم ميشويم به آنها اطلاعات بدهيم، در حالي كه آنها ملزم نيستند به ما اطلاعات بدهند. حالا اگر به كنوانسيون ملحق نشويم، ديگر، نه آنها اطلاعات ميدهند و نه ما.
آقاي دهقان ـ اگر كشورهاي مجاور متعاهد شوند، بايد به ما اطلاعات بدهند.
آقاي مدرسي يزدي ـ بله، به هر حال ممكن است پاكستان به كنوانسيون ملحق بشود. ممكن است هند ملحق بشود؛ ممكن است اينها ملحق بشوند، ولي چون برنامهي نظامي [دارند ملزم نيستند اطلاعات نظامي را به ما بدهند.]
آقاي دهقان ـ آنها موظف هستند اطلاعات پسماند برنامههاي غير نظامي خود را به ما بدهند. ما هم اطلاعات پسماند برنامههاي غير نظامي خود را ميدهيم.
آقاي رهپيك ـ منتها تفاوتش اين است كه ما برنامهي نظامي نداريم، ولي آنها برنامهي نظامي دارند.
آقاي آملي لاريجاني ـ ببينيد؛ حالا براي اينكه شايد يك اجماعي حاصل بشود، ابهام بگيريد و بگوييد اين مسئله از اين جهت ابهام دارد. بگوييد روشن كنيد كه معناي كنوانسيون چه چيزي است. آيا ما در اثر الحاق به اين [كنوانسيون بايد اطلاعات خود را به ساير كشورها بدهيم؟]
آقاي رهپيك ـ خب آخر معناي كنوانسيون روشن است.
آقاي آملي لاريجاني ـ ميتوانند اين مسئله را به عنوان يك نكته در مقدمهي ماده واحده بياورند ديگر .
آقاي مدرسي يزدي ـ يعني چه نكتهاي؟
آقاي آملي لاريجاني ـ همين نكته؛ همين كه آيا كشورهاي مجاور در چنين شرايطي ملزم نيستند اطلاعات پسماند برنامههاي نظامي خود را به ما بدهند، ولي ما ملزم ميشويم.
آقاي مدرسي يزدي ـ خب كنوانسيون به اين مسئله تصريح كرده است.
آقاي آملي لاريجاني ـ بايد ابهام بگيريم.
آقاي مدرسي يزدي ـ ابهامي ندارد. كنوانسيون تصريح كرده است.
آقاي آملي لاريجاني ـ ما ابهام بگيريم، آنوقت بيايند مثلاً در مقدمه چنين چيزي را ذكر كنند؛ يعني نسبت به اين موضوع تحفظ كنند. البته اگر تحفظ مقبول است تحفظ كنند. بگويند در مواردي كه كشور مجاور برنامهي نظامي دارد، ما قبول نداريم كه در مورد پسماندها به آنها اطلاعات بدهيد، ولي آنها به ما اطلاعات ندهند.
آقاي اعرافي ـ در ماده (36) به اين مسئله اشاره شده است.
آقاي شبزندهدار ـ بله ماده (36) را لطف كنيد. شايد جواب بعضي از اين حرفها باشد.
آقاي آملي لاريجاني ـ ماده (36) چيست؟
آقاي طحاننظيف ـ ماده (36) را بياوريد.
آقاي شبزندهدار ـ «ماده 36- محرمانگي
1- مفاد اين كنوانسيون حقوق و تعهدات طرفهاي متعاهد به موجب قوانين خود مبني بر حفاظت از افشاي اطلاعات را تحت تأثير قرار نخواهد داد. از نظر اين ماده، اطلاعات از جمله شامل اطلاعات مرتبط با امنيت ملي يا حفاظت فيزيكي از مواد هستهاي، اطلاعات حفاظتشده به موجب حقوق مالكيت معنوي يا به وسيله محرمانگي صنعتي يا تجاري و دادههاي شخصي ميباشد.»
آقاي كدخدائي ـ حاجآقا، اين ماده ميگويد كه پيوستن به كنوانسيون، حفاظت از افشاي اطلاعات كشور را تحت تأثير قرار نخواهد داد.
آقاي شبزندهدار ـ بله، تحت تأثير قرار نميدهد؛ يعني شما ميتوانيد طبق قانون خود عمل كنيد.
آقاي كدخدائي ـ خب اين كه خوب است.
آقاي شبزندهدار ـ همين، خوب است ديگر. ميگويم بعضي از اين اشكالات را برطرف ميكند.
آقاي كدخدائي ـ آهان! شما داريد در رد [اشكال استدلال ميكنيد.] درست است.
آقاي آملي لاريجاني ـ اين ماده دارد اشكال ما را رد ميكند.
آقاي رهپيك ـ نه، دارد ميگويد بايد اطلاعاتتان را افشا بكنيد.
آقاي كدخدائي ـ نه.
آقاي شبزندهدار ـ نه.
آقاي آملي لاريجاني ـ نه، ميگويد نبايد افشا بكنيد؛ ميگويد ميتوانيد بر اساس قوانين خودتان عمل بكنيد.
آقاي شبزندهدار ـ ميگويد: «... افشاي اطلاعات را تحت تأثير قرار نخواهد داد»؛ يعني نبايد افشا بكنيد.
آقاي رهپيك ـ يعني قوانين ما را تحت تأثير قرار نميدهد؟
آقاي كدخدائي ـ نه، در هر كشور قوانين خودش حاكم است. بر اساس قوانين خودش هم اقدام ميكند.
آقاي شبزندهدار ـ اين ماده يكخرده اشكالات را حل ميكند.
آقاي مدرسي يزدي ـ اجازه دهيد من يك كلمهي ديگر را هم بخوانم. مقدمهي كنوانسيون يك بند (8) هم دارد كه ميتوانيم يكطوري به آن ابهام بگيريم. اين بند ميگويد: «8- با تصديق اينكه سوخت مصرفشده و پسماند پرتوزايي كه به دليل اينكه در حيطه برنامههاي نظامي يا دفاعي هستند از اين كنوانسيون مستثني شدهاند و بايد طبق اهداف بيانشده در اين كنوانسيون مديريت شوند.» اصلاً اين عبارت دچار تناقض است؛ چون از يك طرف ميگويد پسماند برنامههاي نظامي مستثنا شدهاند، از طرفي ميگويد بايد طبق اهداف اين كنوانسيون مديريت شوند. ميشود به اين عبارت يك ابهام گرفت.
آقاي كدخدائي ـ آقاي دكتر صادقيمقدم هم بفرمايند. شما پيشنهاد خودتان را بفرماييد.
آقاي صادقيمقدم ـ استظهار داريد كه ما الآن داريم تعهدات برجامي را كاهش ميدهيم. الآن داريم تعهدات برجامي را كاهش ميدهيم. از يك طرف هم سازمان انرژي هستهاي گفته است اين كنوانسيون (18) مورد تعهد جديد ايجاد ميكند. پس اصل الحاق به اين كنوانسيون موجب پذيرش تعهدات هستهاي جديد است. همچنين مشخص نيست سياستهاي ابلاغي شوراي عالي امنيت ملي كه به تأييد رهبري رسيده است در اين مصوبه رعايت شده باشد؛ لذا از اين جهت ابهام دارد. به عبارت ديگر اصل پذيرش كنوانسيون ابهام دارد.
آقاي مدرسي يزدي ـ اين اشكال بد نيست؛ چون الآن شوراي عالي امنيت ملي تدابيري را ابلاغ كرده است.
آقاي صادقيمقدم ـ بله.
آقاي دهقان ـ بله، در سياستهاي ابلاغي حرف خود را زده است.
آقاي آملي لاريجاني ـ خب چه گفته است؟
آقاي كدخدائي ـ شوراي عالي امنيت ملي چه گفته است؟
آقاي رهپيك ـ اگر آقايان به ايراد مستثنا شدن پسماند برنامههاي دفاعي از كنوانسيون رأي نميدهند، اشكالي را كه راجع به بحث «مجاورت» است مطرح كنيم. در دو سه تا ماده مجاورت را اينطوري تعريف كرده است؛ [از جمله در جزء (4) بند (1) ماده (6) ميگويد] كه: «4- مشورت با طرفهاي متعاهد مجاور چنين تأسيساتي تا جايي كه احتمال تأثيرپذيري آنها از تأسيسات مذكور وجود دارد ...»؛ يعني مقصودش از كشور مجاور، همسايهي جغرافيايي نيست، بلكه تا آنجايي كه احتمال تأثيرپذيري وجود دارد كشور مجاور محسوب ميشود. در ادامه ميگويد: «... و به محض درخواست آنها، در اختيار قرار دادن دادههاي كلي مرتبط با تأسيسات به منظور قادرسازي آنها به ارزيابي اثر ايمني احتمالي تأسيسات مذكور بر قلمرو آنها.» اين مطلب را دو سه جا تكرار كردم، جنابعالي هم خوانديد كه اگر معناي «كشور مجاور» اين باشد كه توضيح دادم، آنوقت دايرهي آن تا آنجايي كه احتمال تأثيرپذيري وجود داشته باشد توسعه پيدا ميكند.
آقاي يزدي ـ بله، همينطور توسعه داده است ديگر.
آقاي رهپيك ـ خب، فردا خيلي از كشورها مثل اسرائيل، مدعي ميشوند و ميگويند من هم تأثيرپذيري دارم.
آقاي موسوي ـ بله، اين هم ممكن است.
آقاي مدرسي يزدي ـ نه، حالا بايد ببينند اسرائيل به كنوانسيون ملحق شده است يا نه. بعيد است به كنوانسيون ملحق شده باشد. تاكنون ملحق نشده است.
آقاي صادقيمقدم ـ ممكن است ملحق بشود.
آقاي رهپيك ـ بله، ممكن است ملحق بشود.
آقاي مدرسي يزدي ـ نه، شما ميفرماييد ممكن است ملحق شود. اگر ممكن است ملحق بشود آنوقت بايد ابهام بگيريم.
آقاي آملي لاريجاني ـ نه، آخر اين كنوانسيون فقط ناظر به بحث مديريت پسماند است. من نميدانم واقعاً از لحاظ فني از اطلاعات پسماند ميتوانند چيزي دربياورند يا نه.
آقاي رهپيك ـ بله، درميآورند. درميآيد ديگر.
آقاي مدرسي يزدي ـ مطمئن باشيد ميتوانند اطلاعات دربياورند.
آقاي آملي لاريجاني ـ نه، از كجا مطمئن باشيم؟
آقاي مدرسي يزدي ـ مطمئن باشيد.
آقاي موسوي ـ آثار پسماندهاي هستهاي خيلي وسيع است.
آقاي آملي لاريجاني ـ ما فيزيك هستهاي نخواندهايم!
آقاي رهپيك ـ حاجآقا، شما اين مواد را كنار همديگر بگذاريد. ماده (32) را كنار اين بند بگذاريد. اطلاعاتي كه بايد به كشورهاي مجاور داد را با گزارشدهي كنار هم بگذاريد.
آقاي موسوي ـ گزارش دهي آن اطلاعات را [موجب افشاي آن خواهد شد.]
آقاي كدخدائي ـ ديگر چه اشكال قابل طرحي داريم؟
آقاي آملي لاريجاني ـ شما داريد همهي اشكالات را ميخوانيد. بالاخره شما از اين كنوانسيون يك اشكالي درميآوريد!
آقاي رهپيك ـ بله ديگر.
آقاي مدرسي يزدي ـ اشكال بگيريد يادداشت كنيم.
آقاي رهپيك ـ ببينيد؛ جزء (3) بند (2) ماده (32) ميگويد: «3- فهرست تأسيسات مديريت پسماند پرتوزاي مشمول اين كنوانسيون، مكان، هدف اصلي و ويژگيهاي اساسي آنها». بند (4) هم ميگويد: «4- موجودي پسماند پرتوزاي مشمول اين كنوانسيون كه:
(الف) در انبار، در تأسيسات چرخه سوخت هستهاي و مديريت پسماند پرتوزا در حال نگهداري ميباشند
(ب) دفن شده است يا
(پ) از رويههاي قبلي نتيجه شده است.» شما بايد آمار اين پسماندها را ارائه بدهند؛ يعني شما بايد كل اطلاعات پسماندها را ارائه بدهيد. خب از اين اطلاعات ميفهمند كه شما داريد چهكار ميكنيد.
آقاي مدرسي يزدي ـ وقتي كه آمار پلوتونيوم را بدهند، وقتي بگويند چقدر سوخت مصرفشده داشتهاند، اگر خواسته باشند، [اطلاعات افشا خواهد شد.]
آقاي آملي لاريجاني ـ اگر فعاليتهايتان غير قانوني باشد كه اصلاً حق نداشتهايد اين كار بكنيد؛ اگر هم قانوني است كه خب اطلاعاتش را بدهيد.
آقاي رهپيك ـ ميتوانيم در نظرمان بگوييم كه شمول كنوانسيون نسبت به موارد دفاعي ابهام دارد. ببينيد؛ اين بحثهايي كه آقاي وحيدي نوشته است، در جلسات مشترك با مسئولين انرژي اتمي مطرح شده بوده است. نتيجتاً در پنج شش تا مسئله به نتيجه نرسيدهاند؛ مثلاً بحث برنامههاي دفاعي و نظامي تكليفش روشن نشده است. بحث «مجاورت» تكليفش روشن نشده است. بحث وارسي و كنترل سيستم هم تكليفش روشن نشده است. بحث دادن اطلاعات و آثار آن هم تكليفش روشن نشده است. ميشود در نظر شورا نوشت كه اين موارد ابهام دارد. ابهام بگيريم تا توضيح بدهند و تكليف اين مسائل را روشن كنند.
آقاي كدخدائي ـ حاجآقا، ميتوانيم اينطوري بگوييم كه با عنايت به اينكه مسائل دفاعي و هستهاي هم در كنوانسيون مطرح شده است، لذا لازم است نظرات نهادهاي ذيربط هم ضميمه شود. از اين جهت تا زماني كه نظرات آنها را در اختيار نداريم نميتوانيم اظهار نظر كنيم.
آقاي شبزندهدار ـ بله، مسائل امنيتي هم در كنوانسيون مطرح شده است.
آقاي دهقان ـ [اين نظر،] منطقي است.
آقاي طحاننظيف ـ آقاي دكتر، آخر ما هيچوقت اين مطلب را به مجلس نگفتهايم. نگفتهايم اين نظرات را ضميمه كنيد.
آقاي آملي لاريجاني ـ ما ميتوانيم بگوييم اگر نهادهاي ذيربط يك نظراتي دارند، به ما بگويند تا ما اشكال وارد كنيم، اما ما بر اساس نظر احتمالي نميتوانيم به مصوبه اشكال بگيريم.
آقاي كدخدائي ـ بله، حالا خدمت شما عرض ميكنم.
آقاي آملي لاريجاني ـ با توجه به چه چيزي ديگر ابهام بگيريم؟ بايد بگوييم ممكن است يك سندي وجود داشته باشد [كه به مصوبه ضميمه نشده باشد.]
آقاي كدخدائي ـ حاجآقا، اگر ما بتوانيم الآن جمعبندي كنيم، ديگر ضرورتي به برگزاري جلسهي عصر نيست.
آقاي دهقان ـ همين ابهام را رأيگيري كنيد. همين را رأيگيري كنيد و بگوييد با توجه به اينكه [نظرات مراجع ذيربط ضميمه نشده است، ابهام دارد].
آقاي يزدي ـ نظرآقاي جنتي اين است كه اين مصوبه خلاف مصلحت كشور است.
آقاي كدخدائي ـ حالا اگر شما به اين ابهام رأي بدهيد، ما با همين ابهام ميتوانيم اقدام كنيم.
آقاي دهقان ـآقاي دكتر، به نظرم ابهام را رأي بگيريد.
آقاي كدخدائي ـ [آقاي جنتي] به اين ابهام رأي دارند.
آقاي يزدي ـ اين ابهام چيست؟
آقاي آملي لاريجاني ـ خب بفرماييد الآن ميخواهيد چه اشكالي را رأي بگيريد؟
آقاي كدخدائي ـ عرض ما اين است كه به مجلس بگوييم با عنايت به اينكه در اين كنوانسيون موضوعات هستهاي و دفاعي هم مطرح شده است، مثلاً بايد موضع يا نظرات شوراي عالي امنيت ملي را بدانيم.
آقاي طحاننظيف ـ آقاي دكتر، آخر تا حالا هيچوقت نگفتهايم كه بايد نظرات فلان مراجع ضميمه شود.
آقاي رهپيك ـ نه، نميتوانيم اين را بگوييم.
آقاي كدخدائي ـ به مجلس نميگوييم كه اين نظرات را نداريم، بلكه ميگوييم چون نظر مراجع ذيربط معلوم نيست، لذا ما نميتوانيم الآن اظهار نظر كنيم و از اين جهت ابهام دارد.
آقاي طحاننظيف ـ نه، نبايد اين را بگوييم.
آقاي رهپيك ـ نه، مجلس ميگويد كه بايد ظرف مدت اين (20) روز نظرات مراجع را ميگرفتيد و نظر ميداديد.
آقاي آملي لاريجاني ـ يك ابهام بگيريم. بنويسيد چون ممكن است احتمالاً [نسبت به تعهدات پيوست اين كنوانسيون] اشكال داشته باشيم، لذا مصوبه داراي ابهام است.
آقاي رهپيك ـ نه، آن يك حرف ديگري است.
آقاي دهقان ـ بگوييد چون در اين كنوانسيون احكام مرتبط با مسائل هستهاي و دفاعي و نظامي نيز موجود ميباشد و معلوم نيست كه در اينجا مصالح كشور رعايت شده است يا نه، ابهام دارد؛ لذا پس از رفع ابهام اظهار نظر خواهد شد. حاجآقا، ميشود اينگونه ابهام گرفت ديگر؟ واقعاً اين كنوانسيون خلاف مصالح است.
آقاي صادقيمقدم ـ بله، ابهام دارد.
آقاي طحاننظيف ـ اين ابهامي است كه شوراي نگهبان بايد آن را رفع كند. خب اگر شورا ميخواهد، ميتواند برود با مراجع مربوطه صحبت كند تا برايش رفع ابهام شود.
آقاي رهپيك ـ اصلاً اين كنوانسيون غرري است!
آقاي آملي لاريجاني ـ غرر نيست. چنين نظري، اقرار به جهل است. من نميفهمم معناي اين ابهام چيست. من واقعاً نميفهمم معنايش چيست. ميدانيد چرا؟ آخر ما تا به حال اينطوري ايراد نگرفتهايم. آخر تا جايي كه من ميدانم ما تا به حال اينطوري اشكال نگرفتهايم كه بگوييم مصوبه بر خلاف مصالح كشور است. اگر اينطوري بگوييد، خب ممكن است تمام اين مصوباتي كه از مجلس به اينجا ميآيد مخالف مصالح باشد. ما نميتوانيم به دليل مخالفت با مصلحت اشكال وارد كنيم؛ چون اين، كارِ ما نيست.
آقاي طحاننظيف ـ آقاي دكتر، براي همين مواردي كه گفته شد دانهدانه رأي بگيريد. ببينيم كدام مورد رأي ميآورد.
آقاي كدخدائي ـ اگر اين اشكالات رأي داشت كه رأي ميگرفتيم.
آقاي رهپيك ـ به مقدمهي كنوانسيون ايراد بگيريم.
آقاي آملي لاريجاني ـ اگر شما خلاف قانون اساسي ميدانيد ميتوانيد اشكال بگيريد.
آقاي كدخدائي ـ مقدمهي ماده واحده را ميفرماييد؟
آقاي رهپيك ـ نه، منظورم مقدمهي ماده واحده نيست؛ منظورم مقدمهي كنوانسيون است. به مقدمه ايراد بگيريم.
آقاي آملي لاريجاني ـ من به مقدمهي ماده واحده آنطور كه خودم گفتم رأي ميدهم.
آقاي رهپيك ـ نه، نميگويم به مقدمهي ماده واحده اشكال بگيريم.
آقاي كدخدائي ـ نه، ماده واحده را نميگويند. مقدمهي اين معاهده را ميگويند.
آقاي رهپيك ـ نسبت به معاهداتي كه در مقدمه ذكر شده است و ما به آنها ملحق نشدهايم ايراد بگيريم. به اضافهي اينكه در مقدمه يك چيزهاي كلي هم نوشتهاند؛ مثل استانداردهاي بينالمللي ايمني. گفتهاند بر اساس اين معاهدات داريم اين كنوانسيون را منعقد ميكنيم.
آقاي طحاننظيف ـ بله، اين اشكال بهتر است؛ چنين اشكالي بهتر است.
آقاي آملي لاريجاني ـ يعني اينگونه ايراد بگيريم كه مقدمه گفته است كنوانسيون با ملاحظهي كذا و كذا منعقد ميشود. اگر مقصودشان التزام به اين معاهدات باشد، چون ما به بعضي از آنها ملحق نشدهايم، لذا آنها بايد بررسي شود. يعني اينطور بگوييم.
آقاي رهپيك ـ بله، بگوييم بايد بررسي شود. يك اشكال اينطوري بگيريم.
آقاي طحاننظيف ـ حاجآقا، ابهام بگيريم ديگر؟
آقاي آملي لاريجاني ـ بله ديگر.
آقاي طحاننظيف ـ بگوييم نسبت به اينها ابهام داريم كه مصوبه به مجمع تشخبص مصلحت هم نرود.
آقاي رهپيك ـ بله.
آقاي آملي لاريجاني ـ بله، ابهام بگيريم و بگوييم اگر مقصود از عبارات «با ملاحظه»، «با ابتنا» اين است كه بايد به مفاد آنها ملتزم باشيم، چون كشور هنوز به اين معاهدات ملحق نشده است، لذا اين دچار مشكل است. بنابراين تعيين كنيد و معلوم كنيد كه مقصودتا چيست.
آقاي طحاننظيف ـ اين اشكال بهتر است.
آقاي آملي لاريجاني ـ البته يكقدري بد ميشود؛ چون واقعاً معلوم نيست كه به رعايت اين كنوانسيونها ملزم باشيم. ممكن است مجلس به ما بگويد مگر ملزم هستيم؟!
آقاي رهپيك ـ خب حالا ميگوييم كنوانسيون از اين نظر داراي ابهام است.
آقاي آملي لاريجاني ـ بگوييم اين موضوع را جزء شرايط مذكور در ماده واحده بنويسند.
آقاي رهپيك ـ بله، جزء شرايط بنويسند. بنويسند كه ما ملزم به رعايت اين كنوانسيونها نيستيم.
آقاي آملي لاريجاني ـ بله، بگوييم چون عدم الزام ما به رعايت اين معاهدات در شرايط نيامده است، داراي ابهام است. شما تعيين تكليف كنيد.
آقاي رهپيك ـ اصلاً عبارت مقدمهي كنوانسيون شبيه يك شرط است كه كنوانسيون بنا بر آن مقدمه انجام شده است. ميگويد با ملاحظهي اين معاهدات به شرح زير توافق ميشود. همين اشكال را بنويسيد.
آقاي طحاننظيف ـ اين اشكال خوب است.
آقاي آملي لاريجاني ـ بله ديگر؛ بگوييم چون عبارت كنوانسيون ابهام دارد و در شرطهاي اوليه هم نيامده است كه معاهدات مذكور الزامي نيست، ابهام دارد.
آقاي رهپيك ـ بله.
آقاي طحاننظيف ـ حاجآقا، همين مواردي كه هيئت عالي نظارت مجمع تشخيص مصلحت نظام مواردي را تحت مغايرت با سياستهاي كلي براي ما فرستادهاند، اگر كميسيونهاي ديگر مجمع تشخيص مصلحت هم جلسه تشكيل بدهند و به مصوبه ايراد وارد كنند، ميشود آن اشكالات را هم به نظر شورا ضميمه كرد.
آقاي آملي لاريجاني ـ حالا امروز بايد با اعضاي مجمع يك صحبتي كنم كه چرا اين كار را نكردهاند. بايد بپرسم.
آقاي رهپيك ـ آقاي دكتر كدخدائي، اشكال شورا را اينطوري بنويسيد.
آقاي طحاننظيف ـ بله.
آقاي دهقان ـ آقاي دكتر، حالا تازه ما بايد بگوييم محتواي كنوانسيون باقي باشد [تا بعد از رفع ابهام، مورد بررسي قرار دهيم.]
آقاي آملي لاريجاني ـ بايد بگويند معناي عبارت چيست؛ بايد معناي عبارت را بگويند تا ما نسبت به مصوبه رأي بدهيم.
آقاي طحاننظيف ـ حاجآقا، همين تقرير اخير خوب است؛ همين خوب است
آقاي آملي لاريجاني ـ همين عبارتي كه آقايان فرمودند را ما هم قبول داريم. بگوييم تعبير «با ملاحظهي» و امثال آن كه در مقدمه وارد شده است، از جهت اينكه نميدانيم آيا مفاد آن التزام است يا خير و در مقدمهي لايحه هم شرط نشده است كه مفيد التزام نباشد، لذا اين مسئله به نظر اشكال يا ابهام دارد. بگوييم بايد معنايش را روشن كنيد تا ما اظهار نظر ميكنيم.
آقاي دهقان ـ بگوييم بعد از ابهام اظهار نظر ميكنيم.
آقاي رهپيك ـ بنويسيد با توجه به اينكه ما به كنوانسيونها و اسناد مذكور در مقدمه ملحق نشدهايم ...
آقاي آملي لاريجاني ـ بله، ملحق نشدهايم.
آقاي رهپيك ـ بله، و روشن نيست اينها جزء التزامات توافقنامه است يا نه، لذا ابهام دارد. بايد اين مسئله روشن شود تا ما اظهار نظر كنيم.
آقاي آملي لاريجاني ـ بله، تعبير «با ملاحظهي» و امثال آن ابهام دارد؛ چون معلوم نيست آيا ما بايد به اينها ملتزم بشويم يا نه. معلوم نيست اينها جزء الزامات هست يا نيست؛ همين اشكال خوب است. اين خوب است. البته ما ميخواستيم اين اشكال وارد كنيم كه [آيا شروط ماده واحده لازمالاجرا است يا خير]. اصلاً ممكن است اگر در مقدمه هم عدم التزام به اين تعهدات را شرط كنند، فايدهاي نداشته باشد.
آقاي رهپيك ـ حالا اين ايراد با همين تقرير خوب است ديگر.
آقاي آملي لاريجاني ـ خيلي خب، حالا عيبي ندارد. ما هم به اين ابهام رأي ميدهيم.
آقاي طحاننظيف ـ بله.
آقاي رهپيك ـ بله.
آقاي كدخدائي ـ اينطور بگوييم: «با عنايت به اينكه جمهوري اسلامي ايران به برخي از كنوانسيونها و استانداردهاي مذكور در مقدمهي كنوانسيون نپيوسته است، از جهت اينكه روشن نيست مقصود از عبارتي كه در اين مقدمه آمده است، التزام جمهوري اسلامي ايران به اين معاهدات است يا خير ابهام دارد. مقصود را روشن كنيد تا بررسي شود.»
آقاي آملي لاريجاني ـ درست است؛ عيبي ندارد. خوب است.
آقاي كدخدائي ـ آقاياني كه اعلام نظر ميفرمايند، بفرمايند. آقايان ديگر هم رأي دادند.
آقاي طحاننظيف ـ بله.
آقاي رهپيك ـ اين ايراد، رأي آورد.
آقاي طحاننظيف ـ بله، اين ايراد به اتفاق آرا تصويب شد.[29]
==================================================================================================
[1]. لايحه الحاق دولت جمهوري اسلامي ايران به كنوانسيون مشترك ايمني مديريت سوخت مصرفشده و ايمني مديريت پسماند پرتوزا در تاريخ 22/6/1396 به تصويب هيئت وزيران رسيد. اين لايحه، پس از ارسال به مجلس شوراي اسلامي، نهايتاً در تاريخ 24/4/1398 به تصويب نمايندگان رسيد. اين مصوبه، مطابق با روند قانوني پيشبينيشده در اصل (94) قانون اساسي، طي نامهي شماره 34664/337 مورخ 30/4/1398 به شوراي نگهبان ارسال شد. اين مصوبه، در مجموع در سه مرحله بين شوراي نگهبان و مجلس شوراي اسلامي رفت و برگشت داشته است. شوراي نگهبان اين مصوبه را در مرحلهي اول رسيدگي در جلسهي مورخ 16/5/1398، در مرحلهي دوم در جلسات 17/7/1398، 20/7/1398 و 24/7/1398 و در مرحلهي سوم در جلسهي مورخ 18/10/1398 (صبح) بررسي كرد و نظر خود مبني بر مغايرت برخي از مواد اين مصوبه با قانون اساسي را طي نامههاي شماره 11538/102/98 مورخ 19/5/1398، 13131/102/98 مورخ 24/7/1398 و 15147/102/98 مورخ 19/10/1398 به مجلس شوراي اسلامي اعلام كرد. در نهايت، با اصرار مجلس شوراي اسلامي بر بند (3) ماده واحده و بند (4) بخش (1) ماده (6)، بند (4) بخش (1) ماده (13) و ماده (32) مصوبهي خود، اين مصوبه بر اساس اصل (112) قانون اساسي به مجمع تشخيص مصلحت نظام ارسال شد.
[2]. احمد وحيدي، رئيس كميسيون سياسي، دفاعي و امنيتي مجمع تشخيص مصلحت نظام.
[3]. لايحه موافقتنامه بين دولت جمهوري اسلامي ايران و دولت جمهوري خلق چين در خصوص همكاري در زمينه بهداشت و قرنطينه دامي مصوب 24/4/1398 مجلس شوراي اسلامي.
[4]. بندهاي (13)، (14) و (15) مقدمهي كنوانسيون مشترك ايمني مديريت سوخت مصرفشده و ايمني مديريت پسماند پرتوزا مصوب 24/4/1398 مجلس شوراي اسلامي: «13- با در نظر داشتن كنوانسيون ايمني هستهاي (1994 برابر با 1373)، كنوانسيون اعلام فوري حادثه هستهاي (1986 برابر با 1365)، كنوانسيون كمكرساني به هنگام وقوع حادثه هستهاي يا فوريت راديولوژيكي (1986 برابر با 1365)، كنوانسيون حفاظت فيزيكي از مواد هستهاي (1980 برابر با 1359)، كنوانسيون جلوگيري از آلودگي دريايي از طريق تخليه پسماندها و ساير مواد، اصلاحي سال (1994 برابر با 1373) و ديگر اسناد بينالمللي مربوط؛
14- با در نظر داشتن اصول مندرج در «استانداردهاي اساسي بينالمللي ايمني بين سازماني براي حفاظت در برابر تابش يونساز و ايمني چشمههاي پرتوي (1996 برابر با 1375)»، اصول بنيادي ايمني آژانس بينالمللي انرژي اتمي با عنوان «اصول مديريت پسماند پرتوزا (1995 برابر با 1374)» و استانداردهاي بينالمللي موجود مرتبط با ايمني انتقال مواد پرتوزا
15- با يادآوري فصل (22) دستور جلسه (21) مصوب فراهمايي سازمان ملل متحد در خصوص محيط زيست و توسعه در سال 1992 (برابر با 1371) در ريودوژانيرو، كه بر اهميت روزافزون مديريت ايمن و سازگار با محيط زيست پسماند پرتوزا مجدداً تأكيد مينمايد.»
[5]. «بررسي: ذيل اين بند، يعني عبارت «چنانچه و زماني كه چنين موادي ...» داراي مشكل عبارتي ميباشد و نظر بعضي از اعضاء اين بود كه ابهام داشته و نامفهوم ميباشد.» نظر كارشناسي مجمع مشورتي فقهي شوراي نگهبان، شماره 346/ف/98 مورخ 8/5/1398، قابل مشاهده در نشاني زير: https://b2n.ir/502426
[6]. بند (1) ماده (6) كنوانسيون مشترك ايمني مديريت سوخت مصرفشده و ايمني مديريت پسماند پرتوزا مصوب 24/4/1398 مجلس شوراي اسلامي: «ماده 6- مكانيابي تأسيسات پيشنهادي
1- هر طرف متعاهد به منظور حصول اطمينان از اينكه دستورالعملها براي تأسيسات پيشنهادي مديريت سوخت مصرفشده برقرار و اجرايي ميگردند، اقدامات مقتضي زير را اتخاذ خواهد نمود:
(1) ...
(4) مشورت با طرفهاي متعاهد مجاور چنين تأسيساتي، تا جايي كه احتمال تأثيرپذيري آنها از تأسيسات مذكور وجود دارد و به محض درخواست آنها، در اختيار قرار دادن دادههاي كلي مرتبط با تأسيسات به منظور قادرسازي آنها به ارزيابي اثر ايمني احتمالي تأسيسات مذكور بر قلمرو آنها.»
[7]. «... همچنين از مفاد كنوانسيون چنين بر ميآيد كه آنچه از طرفهاي متعاهدِ «مجاور» مورد نظر بوده است، صرفاً محدود به همسايگان يك كشور متعاهد نميشود و مفهومي عامتر از كشورهاي همسايه مد نظر ميباشد؛ لكن دامنه طرفهاي متعاهد «مجاور» مذكور در بند (4) ماده (۶) و بند (4) ماده (۱۳) كه دادههاي كلي مرتبط با تأسيسات مديريت سوخت مصرفشده و پسماند پرتوزا بايد به محض درخواست آنها در اختيارشان قرار گيرد، مشخص نيست و معلوم نيست كه عملاً چه كشورهايي را در بر خواهد گرفت.» نظر كارشناسي مجمع مشورتي حقوقي (پژوهشكده شوراي نگهبان)، شماره 9805037، مورخ 15/5/1398، ص 4، https://b2n.ir/775817
[8]. جزء (ج) بند (6) اصل دوم قانون اساسي: «اصل دوم- جمهوري اسلامي، نظامي است بر پايه ايمان به:
1- ...
6- كرامت و ارزش والاي انسان و آزادي توأم با مسئوليت او در برابر خدا كه از راه:
الف- ...
ج- نفي هر گونه ستمگري و ستمكشي و سلطهگري و سلطهپذيري، قسط و عدل و استقلال سياسي و اقتصادي و اجتماعي و فرهنگي و همبستگي ملي را تأمين ميكند.»
[9]. بند (8) سياستهاي كلي خودكفايي دفاعي و امنيتي ابلاغي 29/9/1391 مقام معظم رهبري: «8- برقراري ارتباط و همكاري با ديگر كشورها در زمينههاي علمي، توليدي و تجاري كالاها و خدمات دفاعي و امنيتي براي دستيابي به اهداف سياستهاي كلي خودكفايي دفاعي و امنيتي.»
[10]. بندهاي (ص)، (ض) و (ط) ماده (2) كنوانسيون مشترك ايمني مديريت سوخت مصرفشده و ايمني مديريت پسماند پرتوزا مصوب 24/4/1398 مجلس شوراي اسلامي: «ماده 2- تعاريف
از نظر اين كنوانسيون:
(الف) ...
(ص) كشور مقصد: به كشوري اطلاق ميشود كه انتقال فرامرزي به آن برنامهريزي شده يا صورت ميگيرد؛
(ض) كشور مبدأ: به كشوري اطلاق ميشود كه برنامهريزي شده تا جابهجايي فرامرزي از آن آغاز شود يا آغاز شده است؛
(ط) كشور گذري: به هر كشوري به غير از كشور مبدأ يا كشور مقصد اطلاق ميشود كه جابهجايي فرامرزي از طريق قلمرو آن برنامهريزي شده يا صورت ميگيرد.»
[11]. ماده (32) كنوانسيون مشترك ايمني مديريت سوخت مصرفشده و ايمني مديريت پسماند پرتوزا مصوب 24/4/1398 مجلس شوراي اسلامي: «ماده 32- گزارشدهي
1- طبق مفاد ماده (30)، هر طرف متعاهد يك گزارش ملي را براي هر جلسه بازنگري طرفهاي متعاهد ارائه خواهد نمود. اين گزارش به اقدامات اتخاذشده براي اجراي هر يك از تعهدات اين كنوانسيون خواهد پرداخت. همچنين براي هر طرف متعاهد، گزارش به موارد زير اشاره خواهد داشت:
(1) خط مشي مديريت سوخت مصرفشده آن
(2) رويههاي مديريت سوخت مصرفشده آن
(3) خط مشي مديريت پسماند پرتوزاي آن
(4) رويههاي مديريت پسماند پرتوزاي آن
(5) معيارهاي مورد استفاده در تعريف و طبقهبندي پسماند پرتوزا.
2- اين گزارش همچنين شامل موارد زير خواهد بود:
(1) فهرست تأسيسات مديريت سوخت مصرفشده مشمول اين كنوانسيون، مكان، هدف اصلي و ويژگيهاي اساسي آنها؛
(2) موجودي سوخت مصرفشده كه مشمول اين كنوانسيون است و در حال نگهداري در انبار بوده و سوخت مصرفشدهاي كه دفن شده است. اين موجودي شامل توصيف مواد خواهد بود و در صورت وجود، اطلاعاتي درخصوص جِرم و كل فعاليت آن را ارائه خواهد نمود.
(3) فهرست تأسيسات مديريت پسماند پرتوزاي مشمول اين كنوانسيون، مكان، هدف اصلي و ويژگيهاي اساسي آنها
(4) موجودي پسماند پرتوزاي مشمول اين كنوانسيون كه:
(الف) در انبار در تأسيسات چرخه سوخت هستهاي و مديريت پسماند پرتوزا در حال نگهداري ميباشند
(ب) دفن شده است يا
(پ) از رويههاي قبلي نتيجه شده است.
اين موجودي شامل توصيف مواد و ساير اطلاعات مقتضي موجود نظير جِرم، فعاليت و راديونوكلئيدهاي ويژه خواهد بود.
(5) فهرست تأسيسات هستهاي در فرآيند برچيده شدن و وضعيت فعاليتهاي برچيدن در آن تأسيسات.»
[12]. بند (5) نظر شماره 51607-9953 مورخ 14/5/1398 كميسيون سياسي دفاعي و امنيتي مجمع تشخيص مصلحت نظام: «5- بر اساس ماده (32) كنوانسيون، ايران موظف به دادن اطلاعات گستردهاي است كه در دسترس همگان (حتي كشورهاي غير عضو) قرار ميگيرد. از (174) كشور عضو آژانس، تعداد (80) كشور به اين كنوانسيون پيوستهاند. تعدادي از كشورهاي داراي رآكتور هستهاي مانند هند، پاكستان، تركيه، كرهجنوبي، قطر، بحرين، رژيم صهيونيستي و ... اين كنوانسيون را نپذيرفتهاند. از سوي ديگر بعضي از اين كشورها در مجاورت ايران قرار دارند و پسماندهاي ناشي از برنامه هستهاي آنان ميتواند خطرات زيستمحيطي و انساني براي ما ايجاد نمايد و پيوستن به اين كنوانسيون بدون حضور اين كشورها در ميان اعضاء متعاهد، عملاً بيفايده است و لذا هدف و منظور معاهده كه حفاظت از محيط زيست، افراد و جامعه است را محقق نخواهد كرد.»
[13]. بند (6) نظر شماره 51607-9953 مورخ 14/5/1398 كميسيون سياسي دفاعي و امنيتي مجمع تشخيص مصلحت نظام: «6- شرايط كنوني كه جمهوري اسلامي ايران تصميم به كاهش تعهدات برجامي خود گرفته است، الحاق به اين كنوانسيون و پذيرش تعهدات هستهاي جديد (كه حداقل بر اساس گزارش مكتوب سازمان انرژي اتمي (18) مورد ميباشد)، نه تنها به مصلحت نبوده، بلكه مغاير سياست اتخاذشده و تدابير ابلاغي شوراي عالي امنيت ملي است، ضمن اينكه بر اساس برجام، كشورهاي 5+1 متعده شدهاند كه به هزينه خود تمامي پسماندهاي پرتوزاي ناشي از رآكتورهاي فعلي و آينده ايران را از كشور خارج نمايند.»
[14]. مشخص نيست كه سند قرائتشده چه سندي است؛ لذا با اصل سند تطبيق داده نشده است.
[15]. ماده (38) كنوانسيون مشترك ايمني مديريت سوخت مصرفشده و ايمني مديريت پسماند پرتوزا مصوب 24/4/1398 مجلس شوراي اسلامي: «ماده 38- حل اختلافات
در صورت بروز اختلاف ميان دو يا چند طرف متعاهد در ارتباط با تفسير يا اجراي اين كنوانسيون، طرفهاي متعاهد در چهارچوب جلسه طرفهاي متعاهد با هدف حل اختلاف به مشورت خواهند پرداخت. در صورت بدون نتيجه بودن مشورتها، ميتوان به سازوكارهاي ميانجيگري، مصالحه و داوري پيشبينيشده در حقوق بينالملل از جمله قواعد و رويههاي حاكم در آژانس بينالمللي انرژي اتمي متوسل شد.»
[16]. بند (1) نظر شماره 51607-9953 مورخ 14/5/1398 كميسيون سياسي دفاعي و امنيتي مجمع تشخيص مصلحت نظام: «1- اين كنوانسيون داراي سه سند پيوستي است: (1- قواعد اجرايي و مالي 2- راهنماي شكل و ساختار گزارش ملي 3- فرآيند بررسي گزارش ملي) كه معلوم نيست مجلس شوراي اسلامي آنها را مورد بررسي قرار داده است يا خير؟ لازم به ذكر است كه ترجمه اين سه سند در هيچكدام از سازمانها و نهادهاي جمهوري اسلامي ايران موجود نيست. اين سه سند پيوستي، بر اساس ماده (29) كنوانسيون تهيه شده است و كشورهاي عضو ملزم به رعايت تعهدات مندرج در آنها هستند.»
[17]. بند (1) نظر شماره 3220/100/95 مورخ 24/9/1395 شوراي نگهبان در خصوص لايحه موافقتنامه پاريس مصوب 23/8/1395 مجلس شوراي اسلامي: «1- با توجه به بندهاي (8) و (9) ماده (4) و بند (11) ماده (13)، پيوستهاي اين موافقتنامه بايد ضميمه شوند تا امكان بررسي و اظهار نظر در اين شورا فراهم گردد.»
[18]. ماده واحدهي لايحه الحاق دولت جمهوري اسلامي ايران به كنوانسيون مشترك ايمني مديريت سوخت مصرفشده و ايمني مديريت پسماند پرتوزا مصوب 24/4/1398 مجلس شوراي اسلامي: «ماده واحده- به دولت جمهوري اسلامي ايران اجازه داده ميشود به كنوانسيون مشترك ايمني مديريت سوخت مصرفشده و ايمني مديريت پسماند پرتوزا مشتمل بر يك مقدمه و چهل و چهار ماده بهشرح پيوست با لحاظ برداشتها و شرايط زير ملحق گردد و اسناد مربوط را تسليم نمايد:
1- از نظر دولت جمهوري اسلامي ايران:
الف- همكاري بينالمللي مقرر در بند (1) ماده (1) كنوانسيون، شامل همكاري براي تسهيل خريد و انتقال تجهيزات، مواد، دانش، فناوري و آموزش مربوط به ايمني مديريت سوخت مصرفشده و ايمني مديريت پسماند پرتوزا نيز خواهد شد.
ب- مفاد ماده (27) كنوانسيون، بههيچوجه متضمن يا وضعكننده هيچگونه تعهدي نميباشد كه دولت جمهوري اسلامي ايران از طريق تصويب يا الحاق به كنوانسيونهاي بينالمللي مربوط يا بهگونه ديگري بهموجب حقوق بينالملل بهصورت صريح نپذيرفته است.
2- دولت جمهوري اسلامي ايران خود را ملزم به سازوكارهاي داوري از جمله قواعد و رويههاي داوري حاكم مربوط در آژانس بينالمللي انرژي اتمي براي حل و فصل اختلافها (موضوع ماده (38) كنوانسيون) نميداند. رعايت اصل يكصد و سي و نهم (139) قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران در ارجاع به داوري الزامي است.
3- در اجراي اين كنوانسيون، رعايت اصول هفتاد و هفتم (77)، يكصد و بيست و پنجم (125) و يكصد و سي و نهم (139) قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران الزامي است.»
[19]. لايحه الحاق دولت جمهوري اسلامي ايران به كنوانسيون بينالمللي مقابله با تأمين مالي تروريسم موسوم به «CFT» مصوب 15/7/1397 مجلس شوراي اسلامي.
[20]. بند (3) نظر شماره 51607-9953 مورخ 14/5/1398 كميسيون سياسي دفاعي و امنيتي مجمع تشخيص مصلحت نظام: «3- جمهوري اسلامي ايران در حق شرط «جزء (ب) بند (1) ماده واحده»، اسناد الزامآور بينالمللي موضوع ماده (27) را از شمول تعهدات خود خارج نموده است. حال آنكه در بند (13) و (14) مقدمه و ماده (29) كنوانسيون، به يكسري كنوانسيونها، ضوابط، دستورالعملها و استانداردهاي لازمالاجراء اشاره شده است كه ما صريحاً نسبت به پذيرش تعهدات ناشي از اين اسناد، هيچ نظري اعلام نكردهايم.»
[21]. ماده (29) كنوانسيون مشترك ايمني مديريت سوخت مصرفشده و ايمني مديريت پسماند پرتوزا مصوب 24/4/1398 مجلس شوراي اسلامي: «ماده 29- جلسه مقدماتي
1- جلسه مقدماتي طرفهاي متعاهد حداكثر شش ماه پس از تاريخ لازمالاجراء شدن اين كنوانسيون برگزار خواهد گرديد.
2- در اين جلسه طرفهاي متعاهد:
(1) تاريخ نخستين جلسه بازنگري موضوع ماده (30) را تعيين خواهند نمود. اين جلسه بازنگري در اسرع وقت حداكثر سي ماه پس از تاريخ لازمالاجراء شدن اين كنوانسيون برگزار خواهد گرديد.
(2) آيين كار و قواعد مالي را با اجماع تهيه و تصويب خواهند كرد.
(3) بهويژه و طبق آيين كار، موارد زير را تعيين خواهند نمود:
(الف) راهنماييهايي درخصوص شكل و ساختار گزارشهاي ملي كه قرار است براساس ماده (32) ارائه شود
(ب) تاريخ ارائه گزارشهاي مذكور
(پ) فرآيند بررسي گزارشهاي مذكور.
3- ...»
[22]. جزء (4) بند (1) ماده (6) كنوانسيون مشترك ايمني مديريت سوخت مصرفشده و ايمني مديريت پسماند پرتوزا مصوب 24/4/1398 مجلس شوراي اسلامي: «ماده 6- مكانيابي تأسيسات پيشنهادي
1- هر طرف متعاهد بهمنظور حصول اطمينان از اينكه دستورالعملها براي تأسيسات پيشنهادي مديريت سوخت مصرفشده برقرار و اجرايي ميگردند، اقدامات مقتضي زير را اتخاذ خواهد نمود:
(1) ...
(4) مشورت با طرفهاي متعاهد مجاور چنين تأسيساتي، تا جايي كه احتمال تأثيرپذيري آنها از تأسيسات مذكور وجود دارد و به محض درخواست آنها، در اختيار قرار دادن دادههاي كلي مرتبط با تأسيسات بهمنظور قادرسازي آنها به ارزيابي اثر ايمني احتمالي تأسيسات مذكور بر قلمرو آنها.»
[23]. «ماده 6، بخش 1، بند 3 و 4: قرار دادن اطلاعات ايمني چنين تأسيساتي ...
بررسي: در مواردي كه امنيت كشور اقتضا مينمايد كه تأسيسات هستهاي مخفي باشد، در اختيار ديگران قرار دادن «اطلاعات ايمني» و «دادههاي كلي» داراي ايراد ميباشد.» نظر كارشناسي مجمع مشورتي فقهي شوراي نگهبان، شماره 346/ف/98 مورخ 8/5/1398، قابل مشاهده در نشاني زير: https://b2n.ir/502426
[24]. بند (1) ماده (3) كنوانسيون مشترك ايمني مديريت سوخت مصرفشده و ايمني مديريت پسماند پرتوزا مصوب 24/4/1398 مجلس شوراي اسلامي: «ماده 3- دامنه كاربرد
1- اين كنوانسيون در مورد ايمني مديريت سوخت مصرفشدهاي اعمال خواهد گرديد كه سوخت مصرفشده، ناشي از بهرهبرداري از رآكتورهاي هستهاي غير نظامي باشد. سوخت هستهاي نگهداريشده در تأسيسات بازفرآوري به عنوان بخشي از فعاليت بازفرآوري، مشمول اين كنوانسيون نميگردد، مگر آنكه طرف متعاهد اعلام نمايد كه بازفرآوري، بخشي از مديريت سوخت مصرفشده است.»
[25]. «مغايرت با اصل (15): در كل اين كنوانسيون، استفاده بعضاً مكرّر از واژگان بيگانه «كنترل»، «رآكتور»، «راديولوژيك» و «كپسول» بدون ذكر معادل فارسي آن، مغاير اصل (15) قانون اساسي است.» نظر كارشناسي مجمع مشورتي حقوقي (پژوهشكده شوراي نگهبان)، شماره 9805037، مورخ 15/5/1398، ص 6، https://b2n.ir/775817
[26]. ماده (27) كنوانسيون مشترك ايمني مديريت سوخت مصرفشده و ايمني مديريت پسماند پرتوزا مصوب 24/4/1398 مجلس شوراي اسلامي: «ماده 27- جابهجايي فرامرزي
1- هر طرف متعاهد درگير در جابهجايي فرامرزي، اقدامات مقتضي به منظور حصول اطمينان از اينكه چنين جابهجايي به گونهاي طبق مفاد اين كنوانسيون و اسناد الزامآور بينالمللي مرتبط صورت پذيرد را اتخاذ خواهد نمود.
در اين راستا:
(1) ...»
[27]. كنوانسيون وين در مورد حقوق معاهدات.
[29]. نظر شماره 11538/102/98 مورخ 19/5/1398 شوراي نگهبان: «عطف به نامه شماره 34664/337 مورخ 30/4/1398 و پيرو نامه شماره 11395/102/98 مورخ 9/5/1398، لايحه الحاق دولت جمهوري اسلامي ايران به كنوانسيون مشترك ايمني مديريت سوخت مصرفشده و ايمني مديريت پسماند پرتوزا مصوب جلسه مورخ بيست و چهارم تيرماه يكهزار و سيصد و نود و هشت مجلس شوراي اسلامي در جلسه مورخ 16/5/1398 شوراي نگهبان مورد بحث و بررسي قرار گرفت كه به شرح زير اعلام نظر ميگردد:
با توجه به اينكه در مقدمه اين معاهده، كشورهاي متعاهد «با در نظر داشتن» مجموعهاي از معاهدات ديگر به پذيرش اين معاهده توافق نمودهاند و جمهوري اسلامي ايران نيز تاكنون به برخي از اين معاهدات و اسناد ملحق نشده است، از اين حيث كه مشخص نيست تعهدات جمهوري اسلامي ايران با پذيرش اين معاهده شامل چه مواردي است و آيا جمهوري اسلامي ايران ملتزم به تعهدات اين اسناد ميباشد يا خير، فارغ از بررسي محتواي اين مصوبه، ابهام دارد. پس از رفع ابهام اظهار نظر خواهد شد.»