فايل ضميمه :
<img src="/Content/Images/Icons/word.png" />
        

لايحه الحاق دولت جمهوري اسلامي ايران به كنوانسيون مشترك ايمني مديريت سوخت مصرف‌شده و ايمني مديريت پسماند پرتوزا (اعاده‌شده از شوراي نگهبان)


جلسه 20/‏7/‏1398


منشي جلسه ـ بسم‌الله الرحمن الرحيم. «لايحه الحاق دولت جمهوري اسلامي ايران به كنوانسيون مشترك ايمني مديريت سوخت مصرف‌شده و ايمني مديريت پسماند پرتوزا (اعاده‌شده از شوراي نگهبان)[1]


ماده ‌واحده- به دولت جمهوري اسلامي ايران اجازه داده مي‌شود به كنوانسيون مشترك ايمني مديريت سوخت مصرف‌شده و ايمني مديريت پسماند پرتوزا مشتمل بر يك مقدمه و چهل ‌و چهار ماده به شرح پيوست با لحاظ برداشت‌ها و شرايط زير ملحق گردد و اسناد مربوط را تسليم نمايد:


1- از نظر دولت جمهوري اسلامي ايران:


الف- همكاري بين‌المللي مقرر در بند (1) ماده (1) كنوانسيون شامل همكاري براي تسهيل خريد و انتقال تجهيزات، مواد، دانش، فناوري و آموزش مربوط به ايمني مديريت سوخت مصرف‌شده و ايمني مديريت پسماند پرتوزا نيز خواهد شد.


ب- مفاد ماده (27) كنوانسيون[2] به ‌هيچ ‌وجه متضمن يا وضع‌كننده هيچ‌گونه تعهدي نمي‌باشد كه دولت جمهوري اسلامي ايران از طريق تصويب يا الحاق به كنوانسيون‌هاي بين‌المللي مربوط يا به گونه ديگري به ‌موجب حقوق بين‌الملل به ‌صورت صريح نپذيرفته است.» حالا مجلس مي‌گويد: «در جزء (ب) بند (1) ماده واحده عبارت «مفاد اين كنوانسيون به ‌ويژه ماده (27)» جايگزين عبارت مفاد ماده (27) كنوانسيون» شد.» مادهي اصلاحي‌اش اين‌گونه مي‌شود: «ب- مفاد اين كنوانسيون به ‌ويژه ماده (27) به‌ هيچ ‌وجه متضمن يا وضع‌كننده هيچ‌گونه تعهدي نمي‌باشد كه دولت جمهوري اسلامي ايران از طريق تصويب يا الحاق به كنوانسيون‌هاي بين‌المللي مربوط يا به گونه ديگري به ‌موجب حقوق بين‌الملل به ‌صورت صريح نپذيرفته است.»


آقاي مدرسي‌ يزدي ـ اينكه اصلاح شده است.


آقاي كدخدائي ـ بله.


آقاي شب‌زنده‌دار ـ پيشنهاد شد كه آن را ‌طوري بنويسند كه به دو گونه معنا نشود.[3]


آقاي كدخدائي ـ بله، بايد به دو گونه معنا نشود.


آقاي شب‌زنده‌دار ـ درست است.


منشي جلسه ـ «2- دولت جمهوري اسلامي ايران خود را ملزم به سازوكارهاي داوري از جمله قواعد و رويه‌هاي داوري حاكم مربوط در آژانس بين‌المللي انرژي اتمي براي حل ‌و فصل اختلافها (موضوع ماده (38) كنوانسيون[4]) نمي‌داند. رعايت اصل يكصد و سي و نهم (139) قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران در ارجاع به داوري الزامي است.


3- در اجراي اين كنوانسيون، رعايت اصول هفتاد و هفتم (77)، يكصد و بيست و پنجم (125) و يكصد و سي نهم (139) قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران الزامي است...


مقدمه


طرف‌هاي متعاهد:


(1) با تصديق اينكه بهره‌برداري از رآكتورهاي هسته‌اي، سوخت مصرف‌شده و پسماند پرتوزا توليد مي‌نمايد و اينكه ساير كاربردهاي فناوري هسته‌اي نيز پسماند پرتوزا توليد مي‌كند؛


(2) با تصديق اينكه اهداف ايمني يكساني در مورد مديريت سوخت مصرف‌شده و پسماند پرتوزا اعمال مي‌گردد؛


(3) با تأييد مجدد اهميت اطمينان جامعه بين‌المللي از اينكه روش‌هاي مناسبي براي ايمني مديريت سوخت مصرف‌شده و پسماند پرتوزا برنامه‌ريزي‌شده و اجرا مي‌شوند؛


(4) با تصديق اهميت اطلاعرساني به جامعه در خصوص مباحث مرتبط با ايمني مديريت سوخت مصرف‌شده و پسماند پرتوزا؛


(5) با تمايل به ارتقاي فرهنگ ايمني هسته‌اي مؤثر در سراسر جهان؛


(6) با تأييد مجدد اينكه مسئوليت نهايي اطمينان از ايمني مديريت سوخت مصرف‌شده و پسماند پرتوزا به‌عهده كشور است؛


(7) با تصديق اينكه تعريف خط‌مشي چرخه سوخت بهعهده كشور است، برخي كشورها سوخت مصرف‌شده را به ‌عنوان منبعي ارزشمند كه مي‌تواند بازفرآوري شود، مد نظر قرار ميدهند و برخي ديگر تصميم به دفن آن مي‌گيرند؛


(8) با تصديق اينكه سوخت مصرف‌شده و پسماند پرتوزايي كه به دليل اينكه در حيطه برنامه‌هاي نظامي و دفاعي هستند، از اين كنوانسيون مستثنا شده‌اند و بايد طبق اهداف بيان‌شده در اين كنوانسيون مديريت شوند ...»


آقاي مدرسي ‌يزدي ـ حالا صبر كنيد. «(8) با تصديق اينكه سوخت مصرف‌شده و پسماند پرتوزايي كه به دليل اينكه در حيطه برنامه‌هاي نظامي و دفاعي هستند، از اين كنوانسيون مستثنا شده‌اند و بايد طبق اهداف بيان‌شده در اين كنوانسيون مديريت شوند.» اين عبارت يعني چه؟ خلاصه سوخت و پسماند نظامي مشمول اين كنوانسيون مي‌شوند يا نه؟


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ نه ديگر؛ برنامههاي نظامي و دفاعي مستثنا مي‌شوند.


آقاي مدرسي ‌يزدي ـ نه، آخر ببينيد؛ عبارت، دو گونه است. عبارت، يك‌طوري دو پهلو است. «(8) با تصديق اينكه سوخت مصرف‌شده و پسماند پرتوزايي كه به دليل اينكه در حيطه‌ برنامه‌هاي نظامي و دفاعي هستند، از اين كنوانسيون مستثنا شده‌اند و بايد طبق اهداف بيان‌شده در اين كنوانسيون مديريت شوند.» اين سوخت‌ها از چه چيزي مستثنا شدند؟ در چه مواردي مديريت مي‌شوند؟


آقاي دهقان ـ متن انگليسي‌اش را بخوانيد.


آقاي ره‌پيك ـ كنوانسيون در يك جايي اين مطلب را داشت كه اگر برنامههاي دفاعي به غير دفاعي تبديل شد، چه‌كار كنند. اين كنوانسيون ‌چند تا حكم اين‌طوري داشت.[5]


آقاي مدرسي‌ يزدي ـ خب، حالا عيبي ندارد. ولي مادامي ‌كه سوخت و پسماند نظامي مستثنا نشدند، آيا تحت مديريت پسماند قرار مي‌گيرند يا نه؟


آقاي ره‌پيك ـ نه ديگر؛ برنامههاي دفاعي و نظامي خارج از اين كنوانسيون است.


آقاي مدرسي‌ يزدي ـ اين ماده مي‌گويد اينها بايد طبق اهداف بيان‌شده در اين كنوانسيون مديريت شوند.


آقاي دهقان ـ اين بند ايراد دارد.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ نه، ايراد ندارد. ببينيد؛ اگر يادتان باشد، اين‌طور بود كه اگر همين‌ها بيايند و از حالت دفاعي و نظامي خارج شوند، [طبق اين كنوانسيون مديريت ميشوند.]


آقاي مدرسي‌ يزدي ـ بله، اين درست است.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ اينها، طبق همين مديريت هستند ديگر.


آقاي مدرسي‌ يزدي ـ ببينيد؛ آخر اينجا علي‌الاطلاق مي‌گويد اينها از اين كنوانسيون مستثنا هستند. از يك‌ طرف مي‌گويد آنها مستثنا شدند. از ‌طرف ديگر مي‌گويد اينها بايد طبق اين كنوانسيون مديريت شوند.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ خب، بله، اگر وارد اين كنوانسيون شوند، بايد طبق اين كنوانسيون مديريت شوند. لبّ مطلب، اين است. اين موضوع را از قبل داشتيم.


آقاي شب‌زنده‌دار ـ اين موضوع از جهتي ابهام دارد.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ خب، حالا ديگر قبلاً گفتيم كه مديريت اينها چگونه است.


آقاي مدرسي‌ يزدي ـ ببينيد؛ به ‌هر حال اين عبارت مي‌گويد اينها از اين كنوانسيون مستثنا شدند. اولاً اينها كجا مستثنا شدند؟


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ قبلاً هم همين موضوع را مستثنا كردند.


آقاي مدرسي‌ يزدي ـ نه، الآن كه داريم آن را مي‌خوانيم.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ خب، بعد كه جلوتر مي‌رود، مستثنا مي‌شوند.


آقاي مدرسي‌ يزدي ـ نه، اينجا را ميگويم. اينها در اينجا مستثنا نشدند.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ مقصود از استثنا شدن در اينجا، همين‌جا كه نيست؛ يعني از اين كنوانسيون استثنا شدند. حالا مادهاش را بخوانيد. اين مطلب ماده كه ديگر دارد.


آقاي مدرسي ‌يزدي ـ عليايحال، الآن يا آنجا يا اينجا استثنا شدند و الآن اينجا به ‌تنهايي ابهام دارد. اگر اين بند يك مبيّن بعدي داشته باشد، مسئله حل ميشود.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ بله، حالا ممكن است مبيّن بعدي داشته باشد. خيلي خب، حالا آن را بخوانيد.


آقاي مدرسي ‌يزدي ـ ولي اگر اين بند مبيّني در اين كنوانسيون نداشته باشد، چه ميشود؟ فعلاً بند (8) مقدمه را يادداشت كنيد. بايد بعد از خواندن بقيهاش، بگرديم تا ببينيم مسئله‌اش چيست؟


آقاي طحان‌نظيف ـ حاج‌آقا، ببخشيد جسارت مي‌كنم. اين مطلب جزء همان مواردي است كه بار قبل مطرح شد؛ دربارهي آن بحث شد و رأي‌گيري شد، اما رأي نياورد. حالا ما دوباره شروع كنيم دربارهي آن بحث كنيم؟


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ حالا دوباره دربارهي آن بحث كنيم؟


آقاي مدرسي‌ يزدي ـ پس براي چه داريم دوباره آنها را مي‌خوانيم؟


آقاي طحان‌نظيف ـ خب، من هم همين را عرض مي‌كنم.


آقاي مدرسي ‌يزدي ـ براي اين است كه الآن ببينيم واقعاً چه چيزي را مصوب كردهاند. دفعهي پيش با عجله خوانديم. خب، بايد معناي اين عبارات معلوم شود.


آقاي طحان‌نظيف ـ حاج‌آقا، دفعهي پيش باعجله نخوانديم. اتفاقاً مبسوط بحث شد و دربارهي اين مطلب رأي‌گيري كردند، اما رأي نياورد. حالا ما دوباره شروع به خواندن آن كرديم.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ حالا آن ماده را بياوريد.


آقاي مدرسي‌ يزدي ـ آقا، ببينيد؛ الآن شما اين بند را طوري معنا كنيد تا ما آن را بپذيريم و براي ما قانع‌كننده باشد.


آقاي طحان‌نظيف ـ در جلسه‌ي قبل گفتيم اين مصوبه ابهام دارد. گزارش پژوهشكده اين‌طور بوده است.[6]


آقاي ره‌پيك ـ يك مطلب ديگري راجع به بحث دفاعي بود. ولي در مقدمه دربارهي آن بحثي نشد؛ چون مقدمه دارد كليات را مي‌گويد. آنجا مي‌گويد كه اينها به ‌طور كلي مستثنا شده است. مواردي مانند صنايع دفاعي، هستهي دفاعي و اينها را ميگويد.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ نه، آن ماده‌اي كه اينها در آن مستثنا شده است را براي آقايان بخوانيد.


آقاي ره‌پيك ـ بله، آن ماده، اينجا هست.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ آن ماده را بياوريد تا اينها قانع شوند.


آقاي كدخدائي ـ چه مادهاي را بياوريم؟ الآن كه چيزي وجود ندارد.


آقاي ره‌پيك ـ نه، در خود متن گفتند كه اين كنوانسيون شامل برنامههاي دفاعي و نظامي نمي‌شود.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ يك ماده دارد كه در آن چيزهاي دفاعي و نظامي مستثنا شده است.


آقاي مدرسي ‌يزدي ـ بله، اين مطلب در يكجايش وجود دارد كه مي‌تواند قرينهاي براي اينجا باشد.


آقاي صادقي‌مقدم ـ بند (3) ماده (3) است. بند (3) ماده (3) مي‌گويد: «3- اين كنوانسيون در مورد ايمني مديريت سوخت مصرفشده يا پسماند پرتوزاي برنامههاي نظامي يا دفاعي اعمال نخواهد شد ...»


آقاي ره‌پيك ـ نسخهي فارسي‌ كنوانسيون را هم بياوريد.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ متن انگليسياش را به ما انداخته است. شانس ما انگليسي آن به ما افتاده است؛ پس اقلاً متنش را بياوريد تا بخوانيم. بند (3) ماده (3) را بياوريد يا اصلاً همين بند (8) مقدمه را بياوريد. همين‌ بندي را كه الآن استثنا درست كرده و اين‌طور اينها را به هم پيچانده است، بياوريد تا ببينيم اين بند چگونه است.


منشي جلسه ـ بله، ماده (3) را بخوانيد.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ نه، همين‌ بندي را كه الآن ابهام ايجاد كرده است، بياوريد. بند (8) است؟


آقاي مدرسي ‌يزدي ـ همين چيزها را بياوريد.


آقاي كدخدائي ـ اين بند مي‌گويد كه اگرچه چند مورد مستثنا شده است، ولي فقط بايد اهدافشان با اهداف اينجا بخواند. اين بند دارد اين نكته را مي‌گويد و چيز ديگري نميگويد. اين موارد از جهت اجرايي مرتبط با كنوانسيون‌هاي مربوط به صنايع دفاعي و اينها است.


آقاي مدرسي‌ يزدي ـ بله، واقعاً همين‌طور است. متن انگليسي اين بند هم عين همين مصوبه است. هيچ فرقي ندارد. بند (8) مقدمه، ترجمهي درستي است.


آقاي كدخدائي ـ مفاد انگليسي‌ و فارسي اين بند، يكي است. بحثي ندارد.


آقاي صادقي‌مقدم ـ آقاي دكتر، در بند (3) ماده (3) همين كنوانسيون كه برنامههاي نظامي و دفاعي خارج مي‌شوند.


آقاي كدخدائي ـ بند (3) ماده (3) را مي‌فرماييد؟


آقاي مدرسي ‌يزدي ـ فعلاً كه بند (8) عين ترجمهي فارسي آن است و هيچ فرقي نمي‌كند. فقط عبارت «convention present» را كه گفته است روشن است كه ميخواهد همين كنوانسيون را بگويد. اينها از اين كنوانسيون استثنا شده است، نه چيز ديگري. منتها الآن بايد ببينيم اينها در كجاي اين كنوانسيون و با چه وجهي استثنا شدهاند؟


آقاي ره‌پيك ـ بند (3) ماده (3) را ببينيد.


آقاي مدرسي‌ يزدي ـ معلوم است كه اين بند استثنا ايجاد مي‌كند. اينكه نمي‌شود كه آنهايي كه بمب اتمي دارند، [استثنا شوند.] اصلاً كار پلوتونيوم، ساختن بمب اتم است.


آقاي صادقي‌مقدم ـ بند (3) ماده (3) را ببينيد.


منشي جلسه ـ الآن متن فارسي آن را مي‌آورم.


آقاي مدرسي‌ يزدي ـ بند (3) ماده (3) را بياوريد.


منشي جلسه ـ بند مذكور مي‌گويد: «3- اين كنوانسيون در مورد ايمني مديريت سوخت مصرف‌شده يا پسماند پرتوزاي برنامه‌هاي نظامي يا دفاعي اعمال نخواهد شد، مگر آنكه به‌ عنوان سوخت مصرف‌شده يا پسماند پرتوزاي مورد نظر اين كنوانسيون توسط طرف متعاهد اعلام گردد. با اين ‌حال، اين كنوانسيون در مورد ايمني مديريت سوخت مصرف‌شده و پسماند پرتوزاي برنامه‌هاي نظامي يا دفاعي اعمال خواهد شد، چنانچه و زماني كه چنين موادي به‌ طور دائمي به برنامه‌هاي منحصراً غيرنظامي منتقل و در آنها مديريت گردند.»


آقاي مدرسي‌ يزدي ـ چه؟ با اين ‌وجود كه چه؟


منشي جلسه ـ «... با اين ‌حال، اين كنوانسيون در مورد ايمني مديريت سوخت مصرف‌شده و پسماند پرتوزاي برنامه‌هاي نظامي يا دفاعي اعمال خواهد شد، چنانچه و زماني كه چنين موادي به‌ طور دائمي به برنامه‌هاي منحصراً غيرنظامي منتقل و در آنها مديريت گردند.»


آقاي مدرسي ‌يزدي ـ خب، اين مطلب چيز ديگري است.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ همين هم به ما كمك ميكند.


آقاي ره‌پيك ـ «چنانچه» يعني مشروط بر اينكه.


آقاي كدخدائي ـ بله.


آقاي مدرسي‌ يزدي ـ بله، «3- اين كنوانسيون در مورد ايمني مديريت سوخت مصرفشده يا پسماند پرتوزاي برنامه‌هاي نظامي يا دفاعي اعمال نخواهد شد ...»


آقاي كدخدائي ـ بند فوق مي‌گويد تا زماني كه برنامهها، نظامي و دفاعي است، سوخت آنها تحت اين كنوانسيون نيست. اما اگر اين سوخت به برنامههاي غير نظامي آمد، بايد اين كار انجام شود.


آقاي اعرافي ـ اول شرط را مي‌آوردند.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ بله.


آقاي كدخدائي ـ ترجمهي انگليسي‌اش اين است و فارسي آن اين‌طوري شده است.


آقاي طحان‌نظيف ـ حاجآقا، اين مطلب در متن كنوانسيون است. اين بند در متن آمده است. آن بند (8) هم در مقدمه است.


آقاي مدرسي‌ يزدي ـ خب.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ اگر اينها به امور غير نظامي و غير دفاعي منتقل ميشود، تحت اين كنوانسيون هستند.


آقاي مدرسي‌ يزدي ـ حالا ما به اين بند اشكال وارد نكرديم كه چه چيزي استثنا شده است؟


آقاي كدخدائي ـ وقتي در مقدمه آمده است، ما بايد آن را تصويب كنيم.


آقاي مدرسي ‌يزدي ـ بله ديگر؛ خب ما داريم اين بند را تصويب مي‌كنيم. خب، ما داريم به آمريكا ميگوييم لازم نيست شما سوخت نظامي را مديريت بكنيد. به روسيه ميگوييم لازم نيست شما اين سوخت را مديريت كنيد.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ آن سوخت‌ها براي خودشان است. به ما چه ارتباطي دارد؟ مي‌خواهند اين مواد را در زمين خودشان و در كشور خودشان دفن كنند. به ما ربطي ندارد.


آقاي مدرسي ‌يزدي ـ نه، ببينيد؛ اگر ما اين مصوبه را تصويب ‌كنيم آيا اين بند تعهدي براي ما ايجاد مي‌كند يا نمي‌كند؟ آيا اين كنوانسيون يك تعهد بين‌المللي است يا نه؟


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ تعهدي به جهت ايمني براي خودمان ايجاد مي‌شود.


آقاي مدرسي‌ يزدي ـ خب، آيا اگر ما همسايهي آنها بوديم، اينها مي‌توانند اين موضوع را از ما درخواست بكنند؟ اين را بعداً به ما خواهند گفت.


آقاي صادقي‌مقدم ـ بله ديگر.


آقاي مدرسي ‌يزدي ـ كشورهاي همسايه و مجاور بعداً اين مطلب را از ما مطالبه مي‌كنند.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ نه، هر چيزي را كه نميتوانند بخواهند. ميتوانند ‌چيزهايي را كه در متن كنوانسيون گفته است، بخواهند.


آقاي مدرسي ‌يزدي ـ ميتوانند مانع دفن اينها در آنجايي كه ضرر دارد، بشوند.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ خيلي خب، حالا فرض كنيد كه اين مطلب را نپذيريد. آنوقت چه مي‌شود؟


آقاي مدرسي‌ يزدي ـ خيلي خب، حالا چرا ما بايد اين را بپذيريم و تعهدي بدهيم كه بعداً براي ما مسئوليت ايجاد كند؟


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ نه، اگر اين مطلب را نپذيريد، چه فايدهاي برايتان دارد؟


آقاي مدرسي‌ يزدي ـ آن را بپذيريم؟


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ اگر نپذيريد، چه مي‌شود؟


آقاي مدرسي ‌يزدي ـ اگر اين مطلب را نپذيريم، آنها نمي‌توانند حرفي بزنند. در اين صورت ما خودمان هر كاري بخواهيم، مي‌كنيم.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ خب، ميدانم. اما شما از آن مواد ايمن نيستيد. از آن چيزهايي كه خيال مي‌كنيد، ايمن نيستيد.


آقاي مدرسي‌ يزدي ـ فرض اين است كه طلبكار پيدا مي‌كنيم.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ چه طلبي؟ آخر ببينيد؛ آن دفعه اينها را خوانديم.


آقاي مدرسي‌ يزدي ـ عجب. پس چرا اينها را استثنا كردند؟


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ آقاي مدرسي، حالا دفعهي پيش يك‌سري بحث‌هايي گذشت. آن‌وقت هم به همين موضوع اشكال وارد كرديم. متن را آورديم و خوانديم. آن چيزهايي كه همسايه‌ها مي‌توانند بر اساس آن از ما طلبكار شوند، اين چيزها نيست. ببينيد؛ شما آن بندهاي اين كنوانسيون را بياوريد. چيزهاي مورد مطالبه، يك‌‌سري چيزهاي خيلي محدودي است.


آقاي مدرسي‌ يزدي ـ به ‌هر حال.


آقاي آملي‌ لاريجاني ـ نه، خب.


آقاي مدرسي‌ يزدي ـ آقا، اجازه بدهيد.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ آخر از ما چه چيزي طلب مي‌كنند؟


آقاي مدرسي‌ يزدي ـ هر چه كه طلب كنند، مهم است. با تأييد كردن اين بند، يك طلبكار به طلبكارهايمان اضافه مي‌كنيم.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ خب، شايد پنج قران از ما بخواهند. اين مقدار هم مهم است؟ خب، بايد ببينيم چه مي‌خواهند كه مهم است.


آقاي مدرسي‌ يزدي ـ خيلي خب.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ آن دفعه اينها را خوانديم. حالا دوباره بخوانيم؟


آقاي مدرسي‌ يزدي ـ من يادم نيست.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ من هم يادم نيست كه چه بود، ولي مطمئنم آن دفعه هم همين را خوانديم. گفتيم كه بر اساس اين متن، همسايه‌ها چه چيزي مي‌توانند از ما بخواهند. حالا عبارتش را بياوريد.


آقاي كدخدائي ـ جلوتر برويم. حالا بعداً اين را ميخوانيم.


آقاي دهقان ـ يعني اين بحث را مراعي بگذاريم.


آقاي كدخدائي ـ بله.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ چه‌كار كنيم؟


آقاي دهقان ـ اين بحث را  مراعي بگذاريم و فعلاً جلو برويم.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ بند (12)[7] را بخوانيد.


منشي جلسه ـ بند (12) مقدمه را بخوانم؟


آقاي صادقي‌مقدم ـ اين بند مي‌گويد نمي‌توانند سوخت مصرفشده و پسماند پرتوزاي خارجي به كشور ديگر ببرند.


آقاي ره‌پيك ـ نه، آن ‌يك مادهي ديگر است. ماده (6) است.


آقاي صادقي‌مقدم ـ طبق بند (12)، هر كشور مي‌تواند از ورود سوخت مصرفشده به كشورش ممانعت به عمل آورد.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ بله، اين كه درست است. اما ايشان مي‌فرمايد شايد مثلاً دوباره وجود همان مواد پرتوزا در خاك خودش آثار زيان‌باري براي ما داشته باشد؛ البته بعيد هم نيست؛ مثلاً اين مواد در جاهايي كه نزديك كشور ما باشد، دفن شود.


آقاي صادقي‌مقدم ـ مثلاً نزديك مرز دفن شوند.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ بله، بله ديگر؛ خب، اين‌طور زيان‌بار مي‌شود.


آقاي مدرسي‌ يزدي ـ بعيد نيست چنين چيزي اتفاق بيفتد.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ نه، ما شك داريم كه اين اتفاق بيافتد. ولي حالا ببينيم چنين چيزي هست يا نه.


آقاي مدرسي‌ يزدي ـ چرا ديگر؛ مواد را دم مرزهايشان دفن مي‌كنند.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ حالا بايد ببينيم يك چنين چيزي هست يا نه.


آقاي مدرسي‌ يزدي ـ اينگونه لااقل آسيبش كمتر به داخل مرز ميآيد.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ حالا بايد ببينيم چنين چيزي هست يا نه. در اين كنوانسيون اطلاقي وجود دارد كه مانع چنين چيزي باشد يا نه.


آقاي مدرسي‌ يزدي ـ بعضي كشورها اصلاً مي‌روند و آنها را در دريا دفن مي‌كنند.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ همان عبارت را بيزحمت بياوريد.


آقاي صادقي‌مقدم ـ اصلاً اينها را يادداشت كنيد. اين بحث را مراعي بگذاريم.


آقاي كدخدائي ـ حالا دربارهي بند (8) نظر بدهيم. باشد؟


آقاي مدرسي‌ يزدي ـ ظاهراً ميشود اين بند را با ماده (3) معنا كنيم.


آقاي كدخدائي ـ خيلي خب.


آقاي مدرسي‌ يزدي ـ اين بند كه فينفسه غلط است، اما با آن ماده درست مي‌شود.


آقاي موسوي ـ متوجه ايرادي كه فرموديد، شدم. شايد هم درست باشد كه ميگوييم اين سوخت‌ها مستثنا شده است. خب اگر اينها مستثنا شده است، چرا ديگر بايد طبق اين كنوانسيون مديريت شود؟


آقاي كدخدائي ـ اهداف اين كنوانسيون اين است كه برنامههاي نظامي را مستثنا كند.


آقاي مدرسي‌ يزدي ـ خب، منتها ميگويند مقصود اين است كه اگر بعداً آن مواد را در چرخهي غير نظامي آوردند، بايد اين احكام بر آنها بار شود.


آقاي دهقان ـ بله، معناي اين بند، اين‌طور شد.


آقاي كدخدائي ـ طبق اين كنوانسيون، برنامههاي نظامي‌ مستثنا شده است و برنامههاي غير نظامي بايد تحت اينجا باشد.


آقاي مدرسي‌ يزدي ـ يعني مواد برنامه‌هاي نظامي در اختيار خود كشورها است. اگر آنجا خواستند، اين مواد را در كشور خود حفظ مي‌كنند و اگر بعداً آنها را به برنامه‌ي غير نظامي آوردند، جور ديگري عمل كنند.


منشي جلسه ـ «9- با تأييد اهميت همكاري‌هاي بين‌المللي در ارتقاي ايمني مديريت سوخت مصرف‌شده و پسماند پرتوزا از طريق سازوكارهاي دوجانبه و چندجانبه و از طريق اين كنوانسيون تشويقي.»


آقاي مدرسي‌ يزدي ـ خب، صبر كنيد. اين كنوانسيون، تشويقي است؟ يعني چه كه اين كنوانسيون تشويقي است؟ يعني التزامي نمي‌آورد؟


منشي جلسه ـ الزامآور نيست.


آقاي مدرسي‌ يزدي ـ الزام‌آور نيست؟


آقاي كدخدائي ـ الآن كه هيچ الزامي در آن نيست. اين كنوانسيون كشورها را تشويق مي‌كنند كه در آن عضو شوند.


آقاي مدرسي‌ يزدي ـ نه، خب اينجا ميگويد كه ماهيت كنوانسيون تشويقي است.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ آخر اينكه الآن به عضويت در كنوانسيون تشويق كنند و بگويند كنوانسيون تشويقي است، معنا ندارد. كنوانسيون‌ها را دو قسم كردند.  احتمالاً يك قسم آن الزام‌آور نباشد.


آقاي دهقان ـ كنوانسيون الزام‌آور است.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ عبارت انگليسي چيست؟


آقاي كدخدائي ـ «incentive».


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ «incentive».


منشي جلسه ـ «incentive».


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ بله ديگر؛ اين، الزامآور است.


آقاي مدرسي‌ يزدي ـ اين كلمه به معناي «محرك» است.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ نه، به اين معنا نيست؛ يعني به معناي محرك نيست.


آقاي مدرسي‌ يزدي ـ به معناي انگيزاننده است.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ نه، انگيزاننده، معناي لغويش است؛ يعني مثل ‌اينكه به معناي همان الزام‌آور است.


آقاي كدخدائي ـ «convention this incentive».


آقاي مدرسي‌ يزدي ـ كلمه‌ي «this» را هم دارد. به معناي «اين كنوانسيون» است.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ بله ديگر.


آقاي مدرسي‌ يزدي ـ اينجا مي‌گويد اين كنوانسيون يعني همين كنوانسيون، تشويقي است.


آقاي كدخدائي ـ «.convention through this incentive ...»


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ «incentive» در انگليسي يك اصطلاح است. اين كلمه ربطي به تحريك ندارد. بلكه معناي الزام‌آور را مي‌دهد. شما عبارت انگليسياش را بخوانيد. معناي لغويش درست است؛ يعني به معناي تشويقي است. ولي «incentive» يك اصطلاح حقوقي است.


آقاي مدرسي‌ يزدي ـ چه كسي اين را گفته است؟


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ من ميدانم. همين برجام هم كلمهي «incentive» را داشت.


آقاي كدخدائي ـ به خاطر اين كلمه مي‌خواهند بگويند كه مثلاً عضويت در اينجا داوطلبانه است.


آقاي مدرسي‌ يزدي ـ اين دليلي بر الزامآور نبودن آن است.


آقاي كدخدائي ـ يعني دولت‌ها تحت هيچ الزامي درنيامدهاند.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ خيلي خب، ولي داوطلبانه بودن هم غير از تشويقي بودن است آخر.


آقاي كدخدائي ـ خودشان آمدند و خواستند كه با ما همكاري كنند.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ حالا شما اين متن را ببينيد. ترجمهي حقوقي‌اش را بياوريد.


آقاي كدخدائي ـ شايد به معناي «رضايت» است.


آقاي مدرسي‌ يزدي ـ اصلاً در فرهنگ لغت چنين چيزي نيامده است. اين واژه،  قيد است.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ معناي «incent» كه رضايت نيست. «insent» با «s» به معناي رضايت است. اين كلمه  با «s» به معناي رضايت است، نه با «c». الآن اين حرف، «c» است يا «s»؟


آقاي كدخدائي ـ اين با «c» است.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ با «s» به معناي رضايت است.


آقاي مدرسي‌ يزدي ـ با «c» است؟


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ با «c» به معناي رضايت نيست.


آقاي كدخدائي ـ اينجا با «c» است.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ با «c» به معناي رضايت نيست. با «s» به معناي رضايت است.


آقاي كدخدائي ـ معناي عاميانه‌ي «‌incent»، تحريك‌آميز است.


آقاي مدرسي‌ يزدي ـ درست است. با «c» نوشته است.


آقاي كدخدائي ـ تحريك‌آميز يعني محرّك است.  در اينجا منظور تشويقي است.


آقاي مدرسي‌ يزدي ـ معاني ديگر آن فتنه‌انگيز، آتش‌افروز، مشوق و موجب است.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ معناي اصطلاحياش را بياوريد. اينطوري فايده ندارد.


آقاي مدرسي‌ يزدي ـ به ‌هر حال بايد معناي آن را پيدا كنيم.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ الآن معناي «مُوجِب» كه الزام‌آور است. معناي «مُوجِب» كه الزام‌آور است.


آقاي اعرافي ـ آقاي دكتر، بايد اصطلاحاتش را هم معنا كنيم.


آقاي ره‌پيك ـ مقصود الزامآور و غير الزامآور بودن آن نيست.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ چرا؟


آقاي مدرسي‌ يزدي ـ نه، اينطور كه نمي‌شود آن را معنا كرد. نمي‌شود آن را به «موجب كنوانسيون» كه معنا كرد. بايد آن را «مشوق» ترجمه كنيم.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ نه، منظور، «كنوانسيون موجب» است، نه «موجب كنوانسيون».


آقاي كدخدائي ـ الآن ما در عرف بين‌المللي ميگوييم معاهدات داوطلبانه. اين يعني چه؟


آقاي مدرسي‌ يزدي ـ معناي موجب چيست؟


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ صفت است ديگر.


آقاي مدرسي‌ يزدي ـ اگر به معناي «موجبي» بود، بله، درست است.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ صفت نيست؟


آقاي مدرسي‌ يزدي ـ اگر به معناي «موجبي» بود، بله، صفت بود.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ «موجبي» چيست؟ «موجب»، صفت است. «موجبي» ديگر چيست؟


آقاي مدرسي‌ يزدي ـ آن چيزي ‌كه شما گفتيد، نمي‌شود.


آقاي كدخدائي ـ حاج‌آقا، الآن وقتي ما در عرف بين‌المللي ميگوييم معاهدات داوطلبانه، داوطلبانه بودن يعني چه؟ يعني اين است ديگر؛ يعني تشويقي تا كشورها عضو شوند.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ يعني اينكه الحاق به كنوانسيون داوطلبانه است.


آقاي كدخدائي ـ يعني آن كلمه در واقع به معناي انگيزه است.


آقاي مدرسي‌ يزدي ـ اين فرهنگ لغت الآن يك مثال هم زده است؛


«For some people money is a major incentive.»


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ بله، آن درست است.


آقاي كدخدائي ـ حالا شما آن‌وقت چه مي‌خواهيد از اين واژه استنباط بفرماييد؟


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ من مي‌خواهم بگويم كه اين كلمه، يك اصطلاح حقوقي است. «incentive» يك اصطلاح است.  فكر كنم در برجام هم لفظ «incentive» بود.


آقاي كدخدائي ـ خيلي خب، الآن اينكه ميگويند اين كنوانسيون تشويقي است، در اين بحث چه فرقي مي‌كند؟ شما مي‌فرماييد كه چه فرقي دارد؟


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ من حدس مي‌زنم كه معناي اين واژه «تشويقي» نباشد.


آقاي كدخدائي ـ حالا مثلاً اگر به اين معنا نباشد، آن‌وقت چه مي‌شود؟ يعني چه مي‌شود؟


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ نمي‌دانم چه مي‌شود. خب، بايد معنايش را پيدا كنيم تا معلوم شود چه مي‌شود.


آقاي كدخدائي ـ چيزي ندارد كه بخواهيم پيدا كنيم.


آقاي مدرسي‌ يزدي ـ خب، اگر واقعاً معنايش اين باشد كه الزام‌آور نيست.


آقاي كدخدائي ـ نه، حاج‌آقا، نه، به معناي الزام‌آور نيست؛ يعني اينكه دولت‌ها را تشويق مي‌كنند تا اين كار را انجام بدهند.


آقاي ره‌پيك ـ بله، تشويق مي‌كنند كه عضو كنوانسيون شوند.


آقاي كدخدائي ـ اين كنوانسيون مثل معاهدات داوطلبانه است. حاج‌آقا، ما داريم در حقوق بين‌الملل اصطلاح «معاهدات داوطلبانه» را ميگوييم. اين داوطلبانه بودن يعني چه؟ داوطلبانه بودن يعني اينكه هر كشوري هر وقت خواست، برود و هر وقت خواست، بيايد؟ يعني هيچ الزامي بر او نيست؟ معاهدات داوطلبانه يعني اينكه خود شما با پاي خودتان رفتيد و يك كار را انجام داديد.


آقاي صادقي‌مقدم ـ ولي به آن ملتزم ميشوند.


آقاي كدخدائي ـ بله، ولي به آن ملتزميد. اين هم يعني اينكه بعد از عضو شدن به آن معاهده ملتزميد.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ به اين شكل كه شما ميگوييد، ما معاهدهي غير داوطلبانه نداريم. چون اين نوع معاهده بايد اختياري باشد.


آقاي كدخدائي ـ خب، حالا اين واژهاي است كه در حقوق بين‌الملل خيلي استفاده مي‌شود.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ آخر الحاق اضطراري به يك معاهده كه نداريم.


آقاي كدخدائي ـ حاج‌آقا، اين واژه‌اي است كه خيلي در حقوق بين‌الملل از آن استفاده مي‌شود.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ حالا شما در حقوق داخلي از آن استفاده ميكنيد.


آقاي مدرسي‌ يزدي ـ آقاي موسوي، شما كه حقوقدان بين‌الملل هستيد، بفرماييد.


آقاي موسوي ـ خب، همين‌طور است. فكر مي‌كنم همين‌طور باشد.


آقاي مدرسي‌ يزدي ـ خب، اين را تأييد كنيد ديگر. همين را بگوييد. همين‌طوري يكي ‌دو تا شاهد باشد، كافي است.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ آخر خود آقاي كدخدائي متخصص حقوق بين‌الملل است ديگر.


آقاي مدرسي‌ يزدي ـ عيبي ندارد.


آقاي موسوي ـ الآن اينجا موافقتنامهي پاريس را داريد؟


آقاي كدخدائي ـ آن معاهده مشكل است.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ كار ما به كجا رسيد.


آقاي مدرسي ‌يزدي ـ چه مي‌فرماييد؟


آقاي موسوي ـ موافقتنامهي پاريس را ميگويم.


آقاي ره‌پيك ـ ببينيد؛ تشويق و داوطلبانه بودن مربوط به قبل از اين است كه وارد معاهده بشويد. اما وقتي شما وارد معاهده شديد و امضا كرديد، ديگر آن معاهده الزام‌آور است.


آقاي موسوي ـ خب، كنوانسيون‌ها را بياوريد.


آقاي مدرسي‌ يزدي ـ يعني تشويقي بودن معاهده‌اي منافاتي كه با الزام‌آوري آن ندارد.


آقاي موسوي ـ بله، وقتي ‌كه به آن ملحق شوند، فقط الزام‌آور دارد.


آقاي اعرافي ـ معاهده، الزام‌آور است. اين‌‌طور است ديگر.


آقاي صادقي‌مقدم ـ كشورها ديگر مجبور نيستند به كنوانسيون ملحق شوند. الحاق بايد داوطلبانه انجام شود.


آقاي طحان‌نظيف ـ من معناي آن را جستجو كردم.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ خب، چه نوشته است؟


منشي جلسه ـ در مورد «incentive» مي‌گويد:


«something that incites or has a tendency to incite to determination or action»


آقاي موسوي ـ يعني همان معناي تشويق را ميدهد.


آقاي مدرسي‌ يزدي ـ همان است.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ نه، «determination» به معناي الزام است.


آقاي مدرسي‌ يزدي ـ حالا يك ‌چيزي بايد پيدا شود ديگر.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ «determination» به معناي الزام است.


آقاي مدرسي‌ يزدي ـ نه، آ‌ن به معناي تشويق است، نه اينكه براي الزام باشد.


آقاي موسوي ـ يعني تشويق مي‌كند كه به اين كنوانسيون ملحق شوند. اما وقتي ‌كه ملحق شدند، مفادش الزامآور است.


آقاي طحان‌نظيف ـ اين كلمه را جستجو كردم. گفتند به معناي انگيزه و مشوق است.


آقاي ره‌پيك ـ نمي‌خواهد بگويد كه اين كنوانسيون غير الزام‌آور است. اين بند مي‌گويد با تأييد اين مسئله كه همكاري بين‌المللي مهم است و از طريق سازوكارهاي دوجانبه و چندجانبه و از طريق اين كنوانسيون كه دارد به مديريت پسماند تشويق ميكند و تأييد چيزهاي ديگر، ما مي‌خواهيم بعداً قرارداد را منعقد كنيم.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ اينجا «determination» به معناي تصميم است. آن را بياور و داخل ديكشنري بزن.


آقاي مدرسي‌ يزدي ـ شما اين معنا را مي‌فرماييد. از عبارت اين معلوم نمي‌شود.


آقاي ره‌پيك ـ معناي كنوانسيون تشويقي اين نيست كه كنوانسيون الزام‌آور نباشد.


آقاي موسوي ـ اينجا هم مي‌گويد كشورها را تحريك و تشويق كنند تا اقدامي انجام بدهند يا تسهيلي به وجود بياورند.


آقاي ره‌پيك ـ اين بند نمي‌خواهد بگويد كه ماهيت كنوانسيون چيست.


آقاي شب‌زنده‌دار ـ به اين بند اشكال نگيريم؟


آقاي ره‌پيك ـ نه حاج‌آقا.


آقاي كدخدائي ـ تشويق به مفهوم تشويق به الحاق به اين كنوانسيون است. تشويق مربوط به الحاق است.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ پس اين كلمه يعني تشويق؟


آقاي مدرسي‌ يزدي ـ اين توضيح شما است. ولي نه فارسي و نه انگليسي اين عبارت، اين‌طور نيست.


آقاي موسوي ـ يعني ابتدا بايد به كنوانسيون ملحق شوند. بعد كه ملحق شدند، آنوقت كنوانسيون الزام‌آور است.


آقاي مدرسي‌ يزدي ـ يعني داوطلبانه در چاه بيفتد. ما در چاه افتاديم و ديگر گير افتاديم.


آقاي كدخدائي ـ بله، اصلاً همين‌طور است.


آقاي طحان‌نظيف ـ آقاي دكتر، در متن حقوقي هم جستجوكرديم. معنايش، همين‌طور است.


آقاي كدخدائي ـ بله، معنايش غير از اين نيست.


آقاي صادقي‌مقدم ـ ميگويند اين كنوانسيون تشويقي است.


آقاي كدخدائي ـ چون روابط در عرصهي بين‌المللي با عرصهي داخلي فرق ميكند. در واقع مي‌خواهند دولت‌ها را تشويق كنند كه در اين مسير بيايند. البته خيلي‌ از كشورها هم نمي‌آيند.  يك عنواني روي كنوانسيون مي‌گذارند و از همان ابتدا ميگويند كه اين كنوانسيون تشويقي است و هر كسي خواست، بيايد و هر كسي نخواست، عضو نشود.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ آخر اين مطلب در بحثهاي حقوقي چيز خيلي جالبي نيست كه بگوييم كنوانسيون تشويقي و يا كنوانسيون غير تشويقي است. آيا اصلاً يك چنين تقسيمي را داريم؟


آقاي موسوي ـ بله، الآن ديگر هست. حاج‌آقا، ببخشيد؛ الآن در همين كنوانسيون تغييرات آب و هوايي كه در سال 1992 تصويب شد، يك‌سري چيزهاي كلي مي‌گويد. يك پروتكل كيوتو هم هست كه پنج سال بعد از آن تصويب شده است. در اينجا كشورها را به سه دسته تقسيم كردهاند. اين پروتكل براي يك عده‌ از كشورها تعهدآور است و براي يك عدهي ديگر نه. متأسفانه كشورهاي صنعتي و اروپايي تعهداتي هم داشتند كه به آنها خوب عمل نكردند و اين پروتكل تقريباً دچار شكست شد.  سپس موافقتنامهي پاريس را در سال 2015 تصويب كردند كه به مجلس هم آمد و ما اينجا يك ايرادي به آن گرفتيم[8] و حالا برگشته است. اينجا مي‌گويد اين موافقتنامه تقريباً حالت اختياري است. حالا مي‌توانيم اسمش را تشويقي بگذاريم؛ يعني كشورها خودشان تعهد مي‌كنند؛ مثلاً سازمان محيط زيست ما و دولت تعهد ميكند كه چهار درصد گازهاي دي‌اكسيد كربن را كم كند. يعني خودشان تعهد مي‌كنند. يك ‌حالتي هست كه تعهداتي كه براي كشورهاي صنعتي وجود دارد، كشورهاي در حال ‌توسعه نيز آنها را به طور داوطلبانه مي‌پذيرند. وقتي آنها را پذيرفتند، براي آنها تعهدآور است. يعني تعهد ايجاد مي‌كند.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ ما در مفهوم كلي اشكالي به اين بند نداريم. فقط مي‌خواهيم ببينيم الآن اين اصطلاح در اينجا به چه معناست؟ اين اصطلاح چه باري دارد و چرا مي‌گويد تشويقي است؟


آقاي موسوي ـ عرض من هم همين است ديگر؛ يعني اين كنوانسيون تشويق مي‌كند كه كشورها به آن ملحق شوند. وقتي ملحق شدند، آن‌وقت تعهداتي دارند كه بايد انجام دهند. آن چيزي كه مي‌گويد، همين است.


آقاي كدخدائي ـ بله، همين‌طور است. حالا بفرماييد.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ نه ديگر؛ حالا از اين بحث رد شويم. بعد به آن نگاه مي‌كنيم.


آقاي موسوي ـ رد شويم. مشكلي نيست.


آقاي طحان‌نظيف ـ آقاي غفاري ميگويند كه ما هفتهي گذشته هم كه در خود سازمان انرژي اتمي كارگاهي داشتيم و همين سؤال را پرسيديم. اصطلاحشان اين است كه به ‌قول ‌معروف در اينجا اجباري نيست، بلكه يك توصيه است. اين، يك تشويق است.


آقاي كدخدائي ـ در پذيرش اوليه، توصيه‌اي است.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ يعني پذيرش اوليه‌اش داوطلبانه است و يا متنش الزام‌آور نيست؟


آقاي موسوي ـ نه، پذيرش اوليه‌اش اين‌طور است ديگر.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ پس بگوييد اجباري نيست؛ يعني بعد از پذيرش اوليهاش اجباري نيست يا قبلش اجباري نيست؟


آقاي طحان‌نظيف ـ [آقاي غفاري،] مي‌توانيد توضيحتان را بگوييد؟ خيلي كوتاه همين توضيح را بفرماييد. يك ‌لحظه گوشي را داشته باشيد.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ چنين چيزي نميشود. حالا اين بحث را رها كنيد.


آقاي موسوي ـ ادامه بدهيد.


آقاي طحان‌نظيف ـ آقاي غفاري بفرماييد.


آقاي غفاري (مهمان تلفني) ـ سلام ‌عليكم آقاي دكتر.


آقاي طحان‌نظيف ـ عليكم السلام.


آقاي غفاري (مهمان تلفني) ـ ارادتمنديم. آقاي دكتر، خدمتتان عرض شود كه اصطلاح «incentive» در خيلي از اسناد يك اصطلاح موجودي است. ما هفتهي گذشته با حضور اساتيد آژانس و اتحاديهي اروپا يك كارگاه پنج روزه داشتيم. اتفاقاً خود بنده اين اصطلاح را به ‌صورت مفصل پرسيدم و گفتم كه غرض از تشويقي بودن اين معاهده چيست و با ساير معاهدات غير تشويقي چه تفاوتي دارد. پاسخ‌هايي كه ما دريافت كرديم عمدتاً شامل اين بود كه اگر كشوري يكي از تعهدات اين كنوانسيون را انجام ندهد، اين‌طور نيست كه مجازات داشته باشد يا يك فشار ديپلماتيك يا سياسي و بين‌المللي داشته باشد.  نهايتاً منجر به گزارشي مي‌شود كه اين كشور اين كار را انجام نداده است و تشويق مي‌شود كه آن را انجام بدهد و لا غير، نه اينكه يك فشار يا تحميلي داشته باشد.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ همين‌طور است ديگر؛ اين مطلب خيلي مهم است.


آقاي غفاري (مهمان تلفني)  ـ اين را هم عمدتاً به دليل حادثهي چرنوبيل گفتند؛ در حقيقت بعد از حادثهي چرنوبيل كشورها به اين موضوع تشويق شدند تا يك چنين رژيم ايمني را دنبال كنند.


آقاي طحان‌نظيف ـ آقاي غفاري، متشكرم. ممنون.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ حالا معناي اين بند يك چيز ديگري شد. الآن ميگويم كه اصلاً خود ايشان معلوم كردند كه كنوانسيون الزام‌آور نيست.


آقاي مدرسي ‌يزدي ـ آقا، ولي نميشود به حرف اينها اعتماد كرد.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ خيلي خب.


آقاي كدخدائي ـ بالاخره كنوانسيون الزام‌آور كه هست.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ ايشان چه كسي بودند؟


آقاي مدرسي‌ يزدي ـ اين آقا قصدي ندارد. خود سازمان انرژي اتمي اين حرفهايي را كه ايشان گفتند، گفته است؟


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ بله، ولي الآن ايشان يك مسئله درست كردند. ببينيد؛ اينجا ايشان مي‌گويد كه مضمون كنوانسيون الزام‌آور نيست.


آقاي مدرسي‌ يزدي ـ بله.


آقاي كدخدائي ـ نه حاج‌آقا، نمي‌گويد الزام‌آور نيست.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ گفتند الزامآور نيست. به اين مطلب تصريح كردند ديگر.


آقاي كدخدائي ـ مي‌گويند براي كشور متخلف مجازات در نظر نميگيرند.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ نه، خب وقتي ميگويد پنالتي ندارد، يعني  همين‌طور است ديگر. اگر پنالتي نباشد، ديگر الزامي در آن نيست.


آقاي اعرافي ـ بالاخره تخلف گزارش داده مي‌شود. روي آن گزارش هم حساب مي‌شود.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ عيب ندارد. چه حسابي روي گزارش ميكنند؟ ايشان مي‌گويد كه پنالتي ندارد.


 آقاي موسوي ـ نه، اين را ميگويند كه در اينجا تنبيهي نيست.


آقاي كدخدائي ـ اگر از اينها تخلف كنيد، عليهتان اجماع جهاني درست مي‌كنند.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ آخر نه، نمي‌توانند.


آقاي مدرسي ‌يزدي ـ اجماع يعني چه؟


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ اصلاً اجماع درست كنند كه چه بشود؟


آقاي كدخدائي ـ اجماع جهاني و افكار عمومي عليه شما راه مياندازند.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ عليه ما؟ ما چه كرديم؟ اجماع درست مي‌كنند كه اين كار را نكردهاند؟ خب، اگر اين كار را نكرده باشيم، نمي‌توانند موضوع را به شوراي امنيت ببرند و عليه ما مجازات درست كنند.


آقاي كدخدائي ـ عرض كنم كه پيوستن به غالب  همين «CFT»[9] و كنوانسيونهاي مشابه، اختياري بوده است.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ نه، اختياري كه نبود. آنها پنالتي‌هايشان اين است كه آن مكان را مي‌بندند.


آقاي كدخدائي ـ در اين كنوانسيون‌ها دولت‌ها آمدند و توافق كردند كه اين كار را بكنند.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ خب، بله ديگر.


آقاي كدخدائي ـ الآن دولت آمريكا مي‌گويد اگر كسي با «FATF»[10] و اينها كار نكرد، من مي‌روم و فلان كار را با او مي‌كنم.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ حالا آقاي دكتر، ما خيلي به اين حرف اطمينان نداريم. اما اگر اين حرف درست باشد، خيلي مهم است؛ چون سرنوشت رسيدگي ما به اين مصوبه را عوض مي‌كند؛ يعني ايشان مي‌گويد اصلاً در اينجا الزامي نيست.


آقاي موسوي ـ نه حاج‌آقا، اين‌طور نيست.


آقاي دهقان ـ حالا در ادامه فرمايش آقاي دكتر معلوم ميشود.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ چه مي‌فرماييد؟


آقاي طحان‌نظيف ـ حاج‌آقا، البته اولش ايشان گفتند كه موضوع اختلافي است. ولي بعد گفتند ما هفتهي گذشته كه كارگاهي داشتيم اين را پرسيديم و آنها اين‌طوري به ما جواب دادند.


آقاي كدخدائي ـ پس اين‌طوري جواب دادند.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ من هم همين را ميگويم.


آقاي مدرسي ‌يزدي ـ به دليل اينكه در اين مذاكرات آقاي روحاني[11] براي اولين بار در اين مورد پرسيده بودند، آنها گفتند كه مشكلي نيست.


آقاي اعرافي ـ بله.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ حالا نمي‌شود خيلي به آنها [= خارجي‌ها] اطمينان كرد.


آقاي طحان‌نظيف ـ بله.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ من هم براي همين ميگويم. بايد بار حقوقي اين لغت‌ها را دقيق بررسي كنند.


آقاي دهقان ـ كلاً از اين واژه همين معناي تشويقي بيشتر درنيامد. جلو برويم.


آقاي كدخدائي ـ ولي اين كنوانسيون الزامآور است؛ يعني شما ملزم هستيد كه آن را انجام بدهيد.


آقاي مدرسي‌ يزدي ـ عيبي ندارد. اينگونه بهتر است؛ پس شما هم سفت‌تر مي‌گيريد.


آقاي كدخدائي ـ ميخواهيد شما را صريحاً به شوراي امنيت ببرند؟ نه، اين‌طور صريح نمي‌برند.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ طبق ادعاي ايشان، هيچ جا نمي‌برند. حالا آقاي دكتر، چه ضرري دارد ما يك تحقيقي كنيم و اصلاً ببينيم معناي واژهي «incentive» چيست؟


آقاي مدرسي‌ يزدي ـ اين تحقيق به ‌جايي نمي‌رسد.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ چرا به جايي نمي‌رسيم؟


آقاي مدرسي ‌يزدي ـ اينها بهانه است؛ چون آنها معمولاً اين بدجنسي را مي‌كنند و الفاظ ابهامداري ميآورند و بعداً از آن سوء استفاده مي‌كنند.


آقاي كدخدائي ـ تا چه زماني براي بررسي اين مصوبه وقت داريم؟


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ همه‌ي اينها بار حقوقي دارند. اتفاقاً آن‌وقت كه مسئلهي برجام مطرح بود، من اصرار كردم كه كلمه به كلمهي آن را در شوراي عالي امنيت ملي نگاه ‌كنيم. آنجا هم همين بحث‌ها پيش مي‌آمد. آن‌وقت آنها مي‌رفتند و مستند مي‌آوردند كه مثلاً اين اصطلاح‌ها چه بار معنايي دارد.


آقاي مدرسي‌ يزدي ـ آن‌وقت بايد يك‌سري چيزهايي را واقعاً روشن و بدون ابهام و بدون اينكه از اصطلاح خاصي سوء استفاده شود، مي‌نوشتيم.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ الآن مي‌خواهيد چه‌كار كنيد؟


آقاي مدرسي‌ يزدي ـ بايد كلماتي به كار رود كه آنها نتوانند از آن سوء استفاده كنند.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ الآن مي‌خواهيد چه‌كار كنيد؟ يا بايد اين بحث را رها كنيد و برويد يا اينكه يك دقتي كنيم و ببينيم چه راهي وجود دارد.


آقاي مدرسي‌ يزدي ـ خب، وجه بد اين كلمه را مي‌گيريم. آن وجه، الزامي بودن اين كنوانسيون است.


آقاي كدخدائي ـ حاج‌آقا، تا شنبه وقت داريم. بايد تا شنبه نظر بدهيم. البته تا شنبه معلوم نيست كه بتوانيم همهي آن را بررسي كنيم.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ نه، اين چه حرفي است؟ مگر ما اين‌طوري مي‌توانيم بياييم و بررسي كنيم؟


آقاي مدرسي‌ يزدي ـ بله.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ يعني چه؟


منشي جلسه ـ تا روز ششم وقت است.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ اصلاً بگوييم خلاف شرع است. چيز ديگري نمي‌گوييم.


آقاي مدرسي‌ يزدي ـ اجازه بدهيد.


آقاي كدخدائي ـ امروز سيزده روز از مهلت بررسي اين مصوبه گذشته است. هفت روز ديگر باقي است. تا همين شنبهي هفته ديگر وقت داريم.


آقاي مدرسي‌ يزدي ـ در صورتي ‌كه مفاد اين كنوانسيون الزام‌آور باشد، اشكالات ديگري ايجاد ميشود.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ نمي‌توانيم اشكال را به صورت «در صورتي ‌كه» بگوييم.


آقاي مدرسي‌ يزدي ـ چرا؟


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ نه، يعني چه؟


آقاي مدرسي‌ يزدي ـ خب بايد به الزامآور بودن يا نبودن تصريح كنند.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ ما كه نميتوانيم اشكال را به مجلس «اگري» بگوييم.


آقاي مدرسي ‌يزدي ـ ميگوييم ما وارد اين كنوانسيون مي‌شويم، به‌ شرط اينكه الزام‌آور نباشد.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ آقاي مدرسي، قانون اساسي را به خاطر داشته باشيد.


آقاي اعرافي ـ به نحو قضيهي شرطيه اشكال وارد ميكنيم.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ اينطور كه نميشود.


آقاي مدرسي‌ يزدي ـ مثل الآن كه گفتيم. مثل بقيهي چيزها اول مقدمه ميآوريم و سپس حق شرط‌هايي كه گفتهاند را ميگوييم.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ نه، آقاي مدرسي، اگر اين‌طور باشد، هر آنچه كه به شوراي نگهبان وارد مي‌شود و ما چه خلاف شرعاش و چه خلاف قانون اساسياش را بلد نيستيم، بگوييم اگر اين مصوبه مخالف با كتاب و سنت است، پس اشكال دارد.


آقاي مدرسي‌ يزدي ـ در مورد خلاف شرع بودنش كه خودمان مي‌توانيم تحقيق كنيم.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ حقوقياش هم همين‌طور است؛ يعني خلاف قانون اساسي‌ بودن هم همين‌طور است.  ما نمي‌توانيم با «اگر» ايراد خلاف قانون اساسي درست كنيم.


آقاي مدرسي ‌يزدي ـ آقا ما ميگوييم شرط تحفظ بكنند. ميگوييم ما با استظهار به اينكه اين كنوانسيون الزامي نيست، چنين چيزي را ميگوييم.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ خب، حالا اين حرف يك ‌چيز ديگري است. باز اين حرف، يك بار معنايي دارد.


آقاي مدرسي‌ يزدي ـ بله، همينطور است.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ يعني ما اينطوري استظهار كرديم كه اين كنوانسيون اين‌طوري است. حالا اين كار چه ضرري دارد؟ بگوييد در بحث حقوقي‌اش يك دقتي كنند.


آقاي مدرسي‌ يزدي ـ اين‌طوري بحث به‌ جايي نمي‌رسد. تا اينجا بحث ما هيچ‌ چيزي بيشتر از آنچه كه قبلاً تا حالا بحث كردهايم، نبوده است.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ آخر شما اين معنا را از كجا مي‌فرماييد؟


آقاي مدرسي‌ يزدي ـ يعني اين معنا را از اين عبارت نمي‌فهميد؟


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ شما اين معنا را از كجا ميگوييد؟


آقاي مدرسي‌ يزدي ـ شما چنين چيزي را نمي‌فهميد؟


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ نه، نه به خاطر اينكه من نمي‌فهمم، بلكه به خاطر اينكه الآن نه من و نه شما متوجه نمي‌شويم كه در آينده چه چيزي از كار تحقيقي درمي‌آيد.


آقاي مدرسي‌ يزدي ـ نه، معلوم است.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ چرا آخر؟ هيچ تحقيقي انجام ندادند. اصلاً آقاي ره‌پيك و دوستانشان [= اعضاي مجمع مشورتي حقوقي شوراي نگهبان] در اين وادي نرفتند كه معناي «incentive» را ببينند. واقعاً ميگويم اين يك بحث مهم است. به نظر من راهش اين است كه اول يك تحقيقي بكنيم و ببينيم اين اصطلاح واقعاً به چه معنا است.


آقاي كدخدائي ـ حاج‌آقا، ما وقت نداريم. ما براي بررسي اين مصوبه تا شنبه بيشتر وقت نداريم.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ شنبه كه اربعين است و تعطيل است.


آقاي كدخدائي ـ بله ديگر؛ تا اربعين وقت باقي است.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ آن روز كه حساب نمي‌شود.


آقاي كدخدائي ـ حالا تا يكشنبه وقت هست. يكشنبه بايد نظرمان را بفرستيم.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ حالا فعلاً آن را بخوانيم و برويم. بعداً اين ‌يكي را نگاه مي‌كنيم.


آقاي مدرسي‌ يزدي ـ بله، بند بعدي را بخوانيد.


آقاي ره‌پيك ـ اين بند را مراعي بگذاريم.


آقاي كدخدائي ـ بله، بعدي را بخوانيد.


آقاي مدرسي‌ يزدي ـ بله ديگر.


آقاي ره‌پيك ـ مگر بقيهي معاهدات مجازات دارد؟


آقاي كدخدائي ـ نه، حالا مثلاً يك‌وقت شوراي امنيت ممكن است برايش ضمانت اجرايي بگذارد.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ اين كنوانسيون الزام‌آور است. الزام‌آور است. تعهد است.


آقاي ره‌پيك ـ بله، آخرش نوشته كه لازم‌الاجرا است.[12]


آقاي كدخدائي ـ بله، لازم‌الاجرا است.


آقاي ره‌پيك ـ اين كنوانسيون از تاريخ فلان، لازم‌الاجرا مي‌شود.


آقاي موسوي ـ اين كنوانسيون تعهد ايجاد مي‌كند. بعد بايد به آنها گزارش بدهيد. اگر گزارش ندهيد، جريمه ميشويد.


آقاي ره‌پيك ـ تعهد كه ايجاد مي‌كند، منتها اينكه تبعاتش چيست، اينجا مشخص نيست و بايد تبعاتش را در كنوانسيونهاي بينالمللي ببينيد.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ اينكه الآن در مورد اين تعهد اين حرف [= تشويقي بودن اين كنوانسيون] را زدند، چه اثري دارد؟


آقاي ره‌پيك ـ مي‌خواستند اين را بگويند كه اين كنوانسيون پنالتي خاصي ندارد كه شما را مجازات كنند. اما آژانس مي‌بيند و مي‌گويد شما خلاف تعهد عمل كرديد.


آقاي مدرسي‌ يزدي ـ بله.


آقاي صادقي‌مقدم ـ بله.


آقاي ره‌پيك ـ تبعات بعدياش مثلاً ارسال پرونده به شوراي امنيت است كه موضوع همين‌طوري به آنجا نمي‌رود. اگر تشخيص دادند كه مثلاً چهار گزارش نداديد يا داريد پنهان‌كاري مي‌كنيد، آنوقت شوراي امنيت براي رسيدگي به صلح و امنيت وارد ميشود.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ نه، پنهان‌كاري يك بحث ديگر است.


آقاي كدخدائي ـ آقا، اصلاً در «FATF» هيچ مجازاتي پيش‌بيني نشده است، ولي دارند ما را به خاطر آن به شوراي امنيت ميبرند.


آقاي ره‌پيك ـ غالباً هم به خاطر اينها مجازات مي‌كنند.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ آخر اصلاً «FATF» معاهده نيست.


آقاي كدخدائي ـ خيلي خب، همين‌طور است ديگر.


آقاي ره‌پيك ـ كنوانسيون است.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ معاهده نيست.


آقاي كدخدائي ـ هيچ‌ چيز نيست، ولي دارند ما را به خاطر آن به شوراي امنيت ميبرند. بالاخره الزام‌آور بودن اينها ربطي به بودن مجازات در آنها ندارد.


آقاي ره‌پيك ـ حاج‌آقا، كجاي كنوانسيون‌ها مجازات مي‌گذارند؟ كسي در اينها مجازات نمي‌گذارد، ولي تعهد ايجاد مي‌كنند. اگر شما خلاف تعهد عمل كنيد، تبعاتي دارد. اگر خلاف تعهدات عمل كردي، يك دبيرخانهاي يا يك جايي گزارش مي‌دهند و يا حتي كشورها گزارش مي‌دهند. بعد اين گزارش براي شما تبعاتي دارد.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ اگر اين‌طور است، پس چرا كنوانسيون را اينطوري معنا كردند؟


آقاي موسوي ـ بعداً گزارش تخلف را به اجلاس سران مي‌دهند.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ اگر اين‌طور است، پس چرا اينها همين آقايان اين كنوانسيون را اين‌طوري معنا كردند؟ خب، اينها ميگويند همهي كنوانسيون همين‌طور بدون الزام است.


آقاي اعرافي ـ اين اصطلاح، يعني اينكه پذيرش كنوانسيون داوطلبانه است. بعد از پذيرش آن، ديگر الزامآور ميشود.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ نه، اينها گفتند كه مضمونش هم اين‌طور است.


آقاي اعرافي ـ آقاي كدخدائي الآن ميگويند معناي اصطلاحياش اين است.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ بله، آقاي كدخدائي اين‌طور گفتند، ولي اين آقاياني كه الآن اينجا را معنا كردند، گفتند كه مضمونش اين‌طوري است.


آقاي موسوي ـ بعد از پذيرش، اينها الزام‌آور است.


آقاي كدخدائي ـ بله، الزام‌آور است.


آقاي موسوي ـ بعد اينها وظيفه دارند كه از كارها گزارش بدهند.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ حالا از اين بحث بگذريم. اين بند براي بعد مي‌ماند.


آقاي ره‌پيك ـ معلوم نشد كه ايشان چه گفتند. ايشان ‌هم چندگونه حرف زدند.


آقاي اعرافي ـ ايشان فقط يك سؤال كرده است.


آقاي ره‌پيك ـ گفتند اجمالاً فهميديم كه اين كنوانسيون هم داوطلبانه بوده است و هم پنالتي خاصي ندارد.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ ما سؤال مفصّل كرديم. آنها هم جواب مختصر دادند.


آقاي اعرافي ـ ما سؤال مفصل كرديم.


آقاي ره‌پيك ـ حالا معلوم نيست چه كسي از آژانس به اينجا آمده بود.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ خيلي خب.


آقاي كدخدائي ـ خب، اگر اجازه بدهيد، بقيهاش را بخوانيم. حالا اگر بعداً مطلبي بود، آقايان مي‌فرمايند.


آقاي موسوي ـ بفرماييد.


آقاي شب‌زنده‌دار ـ اگر مشوق بدهيد، بخوانيم.


منشي جلسه ـ «10- با آگاهي از نيازهاي كشورهاي در حال ‌توسعه و به‌ويژه كشورهاي كمتر توسعهيافته و كشورهاي با اقتصاد در حال گذار و نياز به ...


آقاي موسوي ـ ... تسهيل سازوكارهاي موجود جهت مساعدت در انجام حقوق و تعهدات آنها كه در اين كنوانسيون تشويقي درج شده است.»


آقاي دهقان ـ بند را جا به جا خواندند.


آقاي موسوي ـ ما اين بند را خوانديم ديگر. تمام شد.


آقاي طحان‌نظيف ـ متن را به من بدهيد.


منشي جلسه ـ آقاي دكتر، يك‌ لحظه صبر كنيد.


آقاي موسوي ـ يك ‌بار ديگر بند (10) را مي‌خوانيم: «10- با آگاهي از نيازهاي كشورهاي در حال‌ توسعه و به‌ويژه كشورهاي كمتر توسعه‌يافته و كشورهاي با اقتصاد در حال گذار و نياز به تسهيل سازوكارهاي موجود جهت مساعدت در انجام حقوق و تعهدات آنها كه در اين كنوانسيون تشويقي درج‌ شده است.»


منشي جلسه ـ آقاي دكتر من ميخوانم. «11- با اعتقاد به اينكه پسماند پرتوزا مادامي ‌كه با ايمني مديريت چنين موادي سازگار باشد، بايد در كشور توليدكننده آن دفن گردد؛ ضمن تصديق اينكه در برخي شرايط، مديريت ايمن و مؤثر سوخت مصرف‌شده و پسماند پرتوزا مي‌تواند از طريق موافقتنامه‌هاي بين طرف‌هاي متعاهد ترويج گرديده تا از امكانات يكي از آنها به نفع طرف‌هاي ديگر استفاده شود، به‌ويژه در جايي كه پسماند ناشي از طرح‌ (پروژه)هاي مشترك باشد.»


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ صبر كنيد؛ اين بند الآن يعني چه؟ اين عبارت يك‌ قدري اجمال دارد. اول مي‌گويد كه مواد در خود كشور توليدكننده دفن مي‌شود. بعد  عبارت «ضمن تصديق به اينكه ...» را مي‌گويد.


آقاي كدخدائي ـ نه، اينها، هنوز مقدمه است.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ ميدانم.


آقاي كدخدائي ـ يعني ما هنوز به تعهدات نرسيدهايم.


آقاي مدرسي‌ يزدي ـ يعني دو كشور در پروژهها با هم شريك هستند و مواد در يكي از كشورها دفن مي‌شود.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ نه، اين بند ذيلش درست است، اما وسطش چه؟ «... ضمن تصديق اينكه در برخي شرايط مديريت، ايمن و مؤثر سوخت مصرف‌شده و پسماند پرتوزا مي‌تواند از طريق موافقتنامه‌هاي بين طرفهاي متعاهد ترويج گرديده ...» يعني ظاهراً كشورها مي‌توانند اينها را به كشور ديگري بدهند.


آقاي موسوي ـ بله ديگر.


آقاي مدرسي‌ يزدي ـ يعني دفع اين موارد در يكي از اين كشورها باشد.


آقاي صادقي‌مقدم ـ يعني براي دفن مواد با هم توافق كنند.


آقاي موسوي ـ بله، با هم توافق كنند.


آقاي مدرسي ‌يزدي ـ يعني پسماند را به زمينهاي طرف ديگر ببرند.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ پس اينكه از اول به ما گفتند كه اين كنوانسيون فقط راجع به داخل خود كشور است، درست نيست؟


آقاي طحان‌نظيف ـ حاج‌آقا، بند (12) را ببينيد.


آقاي مدرسي‌ يزدي ـ اين كار عيبي ندارد؛ چون طرفيني است.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ بله، خب اجمالاً كه نمي‌توانند اين مواد را به كشور ديگري بياورند.


آقاي موسوي ـ مي‌تواند اينها را با اين موافقتنامه به كشور ديگر ببرد.


آقاي طحان‌نظيف ـ حاج‌آقا، بند (12) مشكل را حل مي‌كند: «(12) با تصديق اينكه هر كشور حق دارد تا از ورود سوخت مصرف‌شده و پسماند پرتوزاي خارجي به قلمرو خود ممانعت به عمل آورد.»


آقاي صادقي‌مقدم ـ ورود اين مواد به كشورها، اختياري است ديگر.


آقاي دهقان ـ اين بندها با هم تعارضي ندارند.


آقاي صادقي‌مقدم ـ كشورها با هم تفاهم مي‌كنند و به آنجا مي‌آيند.


آقاي دهقان ـ پس يك كشور ضعيف و واداده مي‌تواند بر اساس بند (11) تحت سيطره قرار بگيرد.


آقاي مدرسي‌ يزدي ـ البته ممكن است با اين ‌همه درآمدهايي هم پيدا كنند.


آقاي دهقان ـ اما دولت‌هاي ضعيف و غرب‌گرا را مي‌تواند تبديل به محل دفن پسماندها كند.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ آنها هم پول مي‌گيرند تا مواد را دفن كنند.


آقاي كدخدائي ـ بند (13) را بخوانيد.


منشي جلسه ـ «13- با در نظر داشتن كنوانسيون ايمني هسته‌اي (1994 برابر با 1373) كنوانسيون اعلام فوري حادثه هسته‌اي (1986 برابر با 1365)، كنوانسيون كمك‌رساني به هنگام وقوع حادثه هسته‌اي يا فوريت راديولوژيكي (1986 برابر با 1365)،  كنوانسيون حفاظت فيزيكي از مواد هسته‌اي (1980 برابر با 1359)، كنوانسيون جلوگيري از آلودگي دريايي از طريق تخليه پسماندها و ساير مواد اصلاحي سال (1994 برابر با 1373) و ديگر اسناد بين‌المللي مربوط.»


آقاي موسوي ـ اينجا به كلمه‌ي «راديولوژيكي»، ايراد مغايرت با اصل (15) قانون اساسي را گرفتيد؟


آقاي طحان‌نظيف ـ معادل خاص آن هست؟


آقاي كدخدائي ـ چه مي‌فرماييد؟


آقاي موسوي ـ به آن كلمه‌، پرتوزايي ميگويند ديگر.


آقاي كدخدائي ـ خب.


آقاي موسوي ـ يكي ايراد مغايرت با اصل (15) قانون اساسي وارد است. اين، ‌يك مسئله است. يكي هم اين است كه آنها در بند فوق، كنوانسيون‌هايي را مطرح كردهاند. اينكه آيا الآن ايران به همهي اين كنوانسيونها ملحق شده است يا نه، مسئلهي دوم است.


آقاي مدرسي ‌يزدي ـ مسئلهي آنها را كه با بند (ب) ماده واحده حل كردند.


آقاي طحان‌نظيف ـ مسئله‌ي اينها كه حل شد.


آقاي موسوي ـ نه، اين مسئله با آن مسئله‌ي قبلي فرق مي‌كند. آن مسئله‌ي قبلي مربوط به مفاد اين كنوانسيون بود.


آقاي كدخدائي ـ نه، آن بند مفاد اينها را هم گفته است.


آقاي مدرسي‌ يزدي ـ گفتند اگر ما صريحاً چيزي را نپذيرفتيم، مفاد اين كنوانسيون متضمن تعهد نسبت به هر چيزي كه در اينجا استفاده ‌شده است، نيست.


آقاي كدخدائي ـ ما به اين كنوانسيونها ملحق نشديم.


آقاي طحان‌نظيف ـ اصلاً ايراد همين است.


آقاي موسوي ـ بالاخره اين بند ايراد اصل (15) را دارد يا ندارد؟


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ حالا اصلاً خود اين جمله يعني چه؟ با در نظر داشتن اينها، يعني چه؟


آقاي كدخدائي ـ دارند بر اين كنوانسيونها تأكيد مي‌كنند ديگر.


آقاي مدرسي‌ يزدي ـ واقعاً بايد به اين مسائل توجه كنند.


آقاي كدخدائي ـ «با در نظر داشتن» معادل عبارت «keeping in mind» است. معنايش، همين است.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ اينكه مهم نيست.


آقاي كدخدائي ـ حاجآقا، آخر اين بند مربوط به مقدمه است.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ ميدانم. اين بند كه مثلاً اينجا نگفته است كه كشورها بايد به اين كنوانسيونها ملتزم باشند.


آقاي كدخدائي ـ توجه به اين داشته است كه اين كنوانسيونها با عنايت به اينها امضا مي‌شود.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ خيلي خب، يعني مي‌خواهم بگويم در آن التزامي يا چيز ديگري كه وجود ندارد.


آقاي كدخدائي ـ نه.


آقاي طحان‌نظيف ـ البته حاج‌آقا، ايراد ما در مرحله‌ي قبل دقيقاً به همين عبارت «در نظر داشتن» بود. اصلاً  ايراد مرحلهي قبل ما همين بود ديگر: «با توجه به اينكه در مقدمه اين معاهده، كشورهاي متعاهد «با در نظر داشتن» مجموعهاي از معاهدات ديگر به پذيرش اين معاهده توافق نمودهاند ...»


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ آخر عبارت «در نظر داشتن» كه خب دليل بر التزام به اين معاهدات نيست.


آقاي كدخدائي ـ حالا آنها براي احتياط گفتند كه اگر در نظر آقايان عبارت «در نظر داشتن» يكوقت الزامي ايجاد مي‌كند، ديگر ايجاد نكند.


منشي جلسه ـ اين عبارت را براي تصديق اين معاهدات آوردهاند؟ اين تصديق را كه نداشت.


آقاي طحان‌نظيف ـ در مرحله‌ي قبل خيلي احتياط كرديم.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ خيلي خب.


آقاي كدخدائي ـ بايد عبارت «not keeping in mind» را مي‌نوشتند.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ بله.


منشي جلسه ـ «(15) با يادآوري فصل (22) دستور جلسه (21) مصوب فراهمايي سازمان ملل متحد در خصوص محيط ‌زيست و توسعه در سال 1992 در ريودوژانيرو كه بر اهميت روزافزون مديريت ايمن و سازگار با محيط زيست پسماند پرتوزا مجدداً تأكيد مي‌نمايد؛


(16) با تصديق تمايل به تقويت نظام وارسي (كنترل) بين‌المللي در حال اجراء به‌ويژه براي مواد پرتوزاي موضوع بند (3) ماده (1) كنوانسيون بازل درباره وارسي (كنترل) انتقالات برون‌مرزي مواد زائد زيان‌بخش و دفن آنها (1989 برابر با 1368)؛


به شرح زير توافق نمودهاند ...»


آقاي مدرسي ‌يزدي ـ اين‌ كنوانسيونها هم هست.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ نه، اين بند راجع به موادي است كه آنها را از كشور توليدكننده بيرون مي‌برند و كنترل ميكنند تا ايمن باشد.


آقاي مدرسي‌ يزدي ـ «... بند (3) ماده (1) كنوانسيون بازل درباره وارسي (كنترل) انتقالات برون‌مرزي مواد زائد زيانبخش و دفن آنها (1989 برابر با 1368)؛


به شرح زير توافق نمودهاند ...» اين بند در مورد انتقال برون‌مرزي مواد زائد است. اين بند در مورد انتقال برون‌مرزي اين مواد است. من فكر كردم «برونزا» است. «برون‌مرزي مواد زائد» درست است. خب، سراغ بند بعدي برويم.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ نه، اين‌طور نيست.


آقاي مدرسي‌ يزدي ـ نه، «برون‌زا» نيست.


آقاي كدخدائي ـ حالا از اين به بعد، به توافقات ايراد بگيريم.


منشي جلسه ـ «فصل 1- اهداف، تعاريف و دامنه كاربرد


ماده 1- اهداف


اهداف اين كنوانسيون عبارتند از:


1- دستيابي و برقراري سطح بالايي از ايمني جهاني در مديريت سوخت مصرف‌شده و پسماند پرتوزا از طريق افزايش اقدامات ملي و همكاري‌هاي بين‌المللي از جمله در صورت اقتضاء همكاري فني مرتبط با ايمني


2- حصول اطمينان از وجود دفاع‌هاي مؤثر در تمامي مراحل مديريت سوخت مصرف‌شده و پسماند پرتوزا در برابر خطرات بالقوه اثرات زيان‌بار تابش يون‌ساز و محافظت از افراد، جامعه و محيط زيست در حال حاضر و آينده ...»


آقاي مدرسي‌ يزدي ـ حالا ممكن است معادل فارسي واژهي «يون» را هم درست كرده باشند.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ به جاي آن چه بگويند؟


آقاي مدرسي‌ يزدي ـ به‌ هر حال اين را به ‌عنوان ‌يك احتمال براي مغايرت با اصل (15) قانون اساسي يادداشت كنيد.


منشي جلسه ـ «... به‌گونه‌اي كه نيازها و آرمان‌هاي نسل فعلي بدون در خطر افتادن قابليت نسل‌هاي آتي در برآورده نمودن نيازها و آرمان خود محقق گردد


3- جلوگيري از حوادث با پيامدهاي پرتوشناختي (راديولوژيكي) و كاهش پيامدهاي آنها در صورت وقوع در طول هر مرحله از مديريت سوخت مصرف‌شده و پسماند پرتوزا.


ماده 2- تعاريف


از نظر اين كنوانسيون:


الف- بستن: به تكميل تمامي عمليات در زمان پس از جايگذاري سوخت مصرف‌شده يا پسماند پرتوزا در تأسيسات دفن اطلاق مي‌شود. اين اصطلاح، مهندسي نهايي يا ساير فعاليت‌هاي مورد نياز جهت دستيابي به تأسيسات داراي شرايط ايمني بلندمدت را شامل مي‌گردد.


ب- برچيدن: به ‌تمامي اقدامات منتهي به خروج تأسيسات هسته‌اي، به ‌غير از تأسيسات دفن، از وارسي (كنترل) قانوني اطلاق مي‌شود. اين اقدامات شامل فرآيندهاي رفع آلودگي و پياده‌سازي مي‌باشد.


پ- رهاسازي: به آزادسازي‌هاي برنامه‌ريزي و وارسي (كنترل)شده مواد پرتوزاي گازي يا مايع به‌ عنوان يك‌ رويه قانوني به محيط ‌زيست در حدود اجازهدادهشده توسط نهاد قانوني اطلاق مي‌شود كه از تأسيسات هسته‌اي تحت نظارت در طول بهره‌برداري عادي نشأت مي‌گيرد.


ت- دفن: به ‌جايگذاري سوخت مصرف‌شده يا پسماند پرتوزا بدون قصد بازيابي در يك ساختگاه مناسب اطلاق مي‌شود.


ث- پروانه: اعطاي هرگونه اجازه، مجوز يا گواهي اعطاشده توسط نهاد قانوني به‌ منظور انجام هرگونه فعاليت مربوط به مديريت سوخت مصرف‌شده يا پسماند پرتوزا اطلاق مي‌شود.


ج- تأسيسات هسته‌اي: به تأسيسات غير نظامي و محوطه، ساختمان‌ها و تجهيزات وابسته به آن اطلاق مي‌شود كه مواد پرتوزا در چنان مقياسي كه نيازمند ملاحظات ايمني است در آن مكان توليد، فرآوري، استفاده، جابهجا، نگهداري يا دفن مي‌گردند.


چ- عمر بهره‌برداري: به دوره‌اي اطلاق مي‌شود كه در طي آن تأسيسات مديريت سوخت مصرف‌شده يا پسماند پرتوزا براي هدف در نظر گرفته‌شده براي آن مورد استفاده قرار مي‌گيرد. در خصوص تأسيسات دفن اين دوره زماني در ابتدا با جايگذاري سوخت مصرف‌شده يا پسماند پرتوزا در داخل تأسيسات آغاز مي‌شود و با بستن تأسيسات خاتمه مي‌يابد.


ح- پسماند پرتوزا: به مواد پرتوزا به شكل گاز، مايع يا جامد اطلاق مي‌شود كه براي آن استفاده آتي توسط طرف متعاهد يا توسط يك شخص حقيقي يا حقوقي كه تصميم آن توسط طرف متعاهد پذيرفته شده، پيش‌بيني نگرديده است و به ‌عنوان پسماند پرتوزا توسط نهاد قانوني به ‌موجب چهارچوب قانوني و قانون‌گذاري طرف متعاهد وارسي (كنترل) مي‌شود.


خ- مديريت پسماند پرتوزا: به‌ تمامي فعاليت‌ها از جمله فعاليت‌هاي برچيدن كه مرتبط با جابهجايي، پيش‌آمايش، آمايش، تثبيت، نگهداري يا دفن پسماند پرتوزا به ‌استثناي حمل ‌و نقل خارج از ساختگاه است، اطلاق مي‌شود. اين اصطلاح مي‌تواند در بر گيرنده رهاسازي نيز باشد.


د- تأسيسات مديريت پسماند پرتوزا: به هر تأسيسات يا مركزي اطلاق مي‌شود كه هدف اصلي آن مديريت پسماند پرتوزا باشد؛ از جمله تأسيسات هسته‌اي در حال برچيده شدن، تنها چنانچه توسط متعاهد به ‌عنوان تأسيسات مديريت پسماند پرتوزا در نظر گرفته شده باشد.


ذ- نهاد قانوني: به نهاد يا نهادهايي اطلاق مي‌شود كه توسط طرف متعاهد به آن اختيار قانوني داده شده تا هر جنبه‌اي از ايمني مديريت سوخت مصرف‌شده يا پسماند پرتوزا از جمله اعطاي پروانه را نظام‌مند نمايد.


ر- باز فرآوري: به فرآيند يا عملياتي اطلاق مي‌شود كه هدف آن استخراج ايزوتوپ‌هاي پرتوزا از سوخت مصرف‌شده براي استفاده آتي مي‌باشد.


ز- چشمه بسته: به مواد پرتوزايي به‌ استثناي ميله‌هاي سوخت رآكتور اطلاق مي‌شود كه به ‌طور دائمي در يك كپسول مهر و موم يا به ‌دقت محصور شده و به شكل جامد باشند.


ژ- سوخت مصرف‌شده: به سوخت هسته‌اي اطلاق مي‌شود كه در قلب رآكتور پرتو ديده و به‌ طور دائم از قلب رآكتور خارج شده است.


س- مديريت سوخت مصرف‌شده: به تمام فعاليت‌هاي مرتبط با جابهجايي يا نگهداري سوخت مصرف‌شده به‌ استثناي حمل ‌و نقل خارج از ساختگاه اطلاق مي‌شود. اين اصطلاح مي‌تواند در بر گيرنده رهاسازي نيز باشد.


ش- تأسيسات مديريت سوخت مصرف‌شده: به هر تأسيسات يا مركزي اطلاق مي‌گردد كه هدف اصلي آن مديريت سوخت مصرف‌شده باشد.


ص- كشور مقصد: به كشوري اطلاق مي‌شود كه انتقال فرامرزي به آن برنامه‌ريزي شده يا صورت مي‌گيرد.


ض- كشور مبدأ: به كشوري اطلاق مي‌شود كه برنامه‌ريزي شده تا جا‌‌بهجايي فرامرزي از آن آغاز شود يا آغاز شده است.


ط- كشور گذري: به هر كشوري به‌ غير از كشور مبدأ يا كشور مقصد اطلاق مي‌شود كه جابهجايي فرامرزي از طريق قلمرو آن برنامه‌ريزي شده يا صورت مي‌گيرد.


ظ- نگهداري: به نگهداري سوخت مصرف‌شده يا پسماند پرتوزا در تأسيساتي اطلاق مي‌شود كه محصورسازي آن را با هدف بازيابي فراهم مي‌كند.


ع- جابهجايي فرامرزي: به هر نوع حمل سوخت مصرف‌شده يا پسماند پرتوزا از كشور مبدأ به كشور مقصد اطلاق مي‌شود.


ماده 3- دامنه كاربرد


1- اين كنوانسيون در مورد ايمني مديريت سوخت مصرف‌شده‌اي اعمال خواهد گرديد كه سوخت مصرف‌شده ناشي از بهره‌برداري از رآكتورهاي هسته‌اي غير نظامي باشد. سوخت هسته‌اي نگهداريشده در تأسيسات بازفرآوري به ‌عنوان بخشي از فعاليت بازفرآوري، مشمول اين كنوانسيون نمي‌گردد، مگر آنكه طرف متعاهد اعلام نمايد كه بازفرآوري بخشي از مديريت سوخت مصرف‌شده است.


2- اين كنوانسيون در مورد ايمني مديريت پسماند پرتوزا نيز زماني كه پسماند پرتوزا ناشي از كاربردهاي غير نظامي باشد، اعمال خواهد گرديد. با اين ‌وجود، اين كنوانسيون در مورد پسماند حاوي تنها مواد پرتوزاي موجود در طبيعت و پسماندهايي كه منشأ آن چرخه سوخت هسته‌اي نيست، اعمال نخواهد شد، مگر آنكه پسماند متشكل از چشمه بسته غير قابل استفاده باشد يا توسط طرف متعاهد به ‌عنوان پسماند پرتوزا براي اهداف اين كنوانسيون اعلام شده باشد.


3- اين كنوانسيون در مورد ايمني مديريت سوخت مصرف‌شده يا پسماند پرتوزاي برنامه‌هاي نظامي و دفاعي اعمال نخواهد شد، مگر آنكه به ‌عنوان سوخت مصرف‌شده يا پسماند پرتوزاي مورد نظر اين كنوانسيون توسط طرف متعاهد اعلام گردد. با اين‌ حال، اين كنوانسيون در مورد ايمني مديريت سوخت مصرف‌شده و پسماند پرتوزاي برنامه‌هاي نظامي يا دفاعي اعمال خواهد شد، چنانچه و زماني كه چنين موادي به ‌طور دائمي به برنامه‌هاي منحصراً غير نظامي منتقل و در آنها مديريت گردند.


4- اين كنوانسيون در مورد رهاسازي‌هاي پيش‌بيني‌شده در مواد (4)، (7)، (11)، (14)، (24) و (26) نيز اعمال خواهد شد.»


آقاي مدرسي‌ يزدي ـ به ‌هر حال تا اينجا جزء‌ مسلمات است كه مي‌گويد پسماند سوخت كارهاي نظامي مديريت نمي‌شود. خب، دليلش هم همين است كه وقتي سوخت‌هاي هسته‌اي و رآكتورها و خيلي از چيزها مصرف مي‌شود، پلوتونيوم مي‌ماند. همه‌ي حرف اينها هم همين بود ديگر. وقتي سوخت را مصرف مي‌كنند، پلوتونيوم باقي مي‌ماند. از پلوتونيوم هم مي‌شود براي ساخت بمب اتم استفاده كرد. خب، اگر آنها خواسته باشند كه اينها را براي بمب اتم استفاده كنند، هيچ نظارتي بر آنها نيست. ولي اگر خواسته باشند كار غير نظامي كنند، بايد اين كنوانسيون را رعايت كنند. اين مطلب از لحاظ قانون اساسي اشكالي ندارد؟


آقاي جنتي ـ حالا مي‌خواهيد اول همه (26) صفحهي اين كنوانسيون را بخوانيد؟


آقاي مدرسي ‌يزدي ـ حالا فعلاً اين اشكال چه شد؟ اول جواب اين اشكال داده شود.


آقاي جنتي ـ بالاخره قانون‌گذار بايد جواب دهد.


آقاي مدرسي‌ يزدي ـ حاجآقا، الآن اين مطلب يك اشكال است. حواستان هست؟ الآن اشكال وارد كرديم. اشكال، جواب دارد؟ آيا اين اشكال كه الآن وارد كرديم، جواب دارد؟


آقاي جنتي ـ خب، اشكال وارد مي‌كنيد و جواب ميگيريد.


آقاي مدرسي‌ يزدي ـ جواب آن چيست؟ اين اشكال جوابش چه است؟ حالا واقعاً اين مصوبه را براي ما فرستادند تا ما از لحاظ قانون اساسي نظر بدهيم. خب اين مصوبه رسماً اين مطلب را مي‌گويد. حالا در اينجا بايد يك كسي حرف بزند كه فني باشد.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ آقاي مدرسي، ببينيد؛ اگر ما بر فرض اين مصوبه را نپذيريم، آن را كه بهتر نمي‌كنيم. الآن اين مصوبه دارد راجع به ‌نوعي ايمن‌سازي در درون كشورها حرف ميزند كه خوب است.


آقاي مدرسي‌ يزدي ـ خودمان هم ميتوانيم اين را وضع كنيم. «آقا» [= مقام معظم رهبري] فرمودند خودتان قانون درست كنيد و خودتان عمل كنيد. چه لزومي دارد كه ما بياييم و اين كنوانسيونها را تصويب كنيم؟


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ حالا اين حرف، يك حرف ديگري است. حالا آن، ‌يك حرف ديگري است؛ يعني مجلس مي‌توانست يك مصوبه‌اي به جاي اين بياورد. مجلس مي‌توانست يك بديلي بياورد، ولي حالا اين مصوبه را آورده است. اينكه الآن اشكال ندارد.


آقاي مدرسي‌ يزدي ـ خب، پس چرا بياييم و چيزي را كه مفادش معلوم نيست، بررسي كنيم؟ واقعاً چرا؟ ممكن است اين كنوانسيون اشكال داشته باشد. يك‌سري محدوديت‌هايي در اين هست. خب، اينها ميگويند كه آنها نمي‌توانند بر كار نظامي ما نظارت كنند.


آقاي صادقي‌مقدم ـ حاج‌آقاي مدرسي، به نظر مي‌رسد كه ميتوانند بر پسماند ما نظارت كنند.


آقاي موسوي ـ ميتوانند به بعضي موارد نظارت كنند.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ نه، اين حرف را ندارد.


آقاي مدرسي‌ يزدي ـ وقتي ‌كه مي‌خواهند كنوانسيوني را تصويب كنند، حتماً يك نظارتي در آن هست.


آقاي كدخدائي ـ نه، چون ما اطلاعاتمان را مي‌دهيم، از اين طريق ممكن است اطلاعات ما را داشته باشند.


آقاي مدرسي‌ يزدي ـ خب.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ اينكه الآن اينجا دوربين هست، يعني روي همهي كارهاي ما دارند نظارت انجام ميدهند.


آقاي مدرسي‌ يزدي ـ بابا، تا ابد كه معلوم نيست اينطور باشد. ولي اين كنوانسيون براي هميشه هست. خب، اين دوربين‌ها دارند جمع مي‌شوند. طبق برجام، اينها بايد جمع شوند.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ نه، در چنين مواردي دوربين جمع نمي‌شود.


آقاي مدرسي‌ يزدي ـ تا شرايط عادي شود، دوربين‌ها جمع مي‌شود.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ دوربين جمع نمي‌شود. اين هيچ ربطي به برجام ندارد.


آقاي مدرسي‌ يزدي ـ چرا.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ ربطي به برجام ندارد.


آقاي مدرسي‌ يزدي ـ چند سال بايد بگذرد تا شرايط عادي شود. (25) سال كه شد، بعد شرايط عادي مي‌شود؛ مثل همهي كشورها. كما اينكه آنها اين مسائل را ندارند. ما هم بعداً اينها را نداريم.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ نه، چه كسي مي‌گويد آنها ندارند؟


آقاي مدرسي‌ يزدي ـ بابا، ندارند. معلوم است بعداً آمدند و دوربين‌ها را گذاشتند.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ نه، معلوم نيست.


آقاي مدرسي‌ يزدي ـ ميدانم؛ ببينيد؛ مثلاً از سوخت هسته‌اي نيروگاه بوشهر علي‌القاعده مي‌شود پلوتونيوم برداشت. من بلد نيستم، ولي علي‌القاعده مي‌شود از سوختش پلوتونيوم برداشت. خب، اگر آن كنترل را نداشته باشند و نتوانند نظارت كنند يا لازم نباشد گزارش بدهيم، ما خودمان ميدانيم و هر كاري خواستيم، مي‌كنيم. ولي الآن چه لزومي دارد كه ما به هر حال يك تعهدي بدهيم كه آنها هم بتوانند به نوعي از ما طلبكار باشند.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ الآن اين كنوانسيون دارد كه ما بايد پسماندها را گزارش بدهيم؟


آقاي موسوي ـ بله، بايد گزارش بدهيم.


آقاي صادقي‌مقدم ـ بله.


آقاي كدخدائي ـ بله، اصلاً بايد اطلاعات و اينها را بدهيم ديگر.


آقاي موسوي ـ خيلي از اطلاعات ما را ميگيرند.


آقاي كدخدائي ـ بايد از كارهايي كه انجام مي‌دهيم، گزارش بدهيم.


‌ِآقاي مدرسي‌ يزدي ـ اين مصوبه مثل «FATF» مي‌ماند. در «FATF» هم همين‌طور كم‌ كم اطلاعات ميگيرند.


آقاي كدخدائي ـ در واقع اين كار يك خوداظهاري است.


آقاي مدرسي‌ يزدي ـ نوعي خوداظهاري است كه بعد هم مي‌آيند و ما را كنترل مي‌كنند.


آقاي كدخدائي ـ بله ديگر؛ خوداظهاري است.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ بالاخره ما را كنترل مي‌كنند يا نمي‌كنند؟ بايد اول اين مسئله روشن شود. ممكن است صرف خوداظهاري باشد.


آقاي موسوي ـ فكر كنم اول ما بايد گزارش بدهيم. بعد اگر گزارش ندهيم، تخلف حساب مي‌شود.


آقاي مدرسي‌ يزدي ـ همين گزارش دادن، مسئله دارد. چرا بايد گزارش بدهيم؟


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ نه، يك‌وقتي گزارش، خوداظهاري محض است. خب، در اين صورت ممكن است كشورها خلاف واقع گزارش بدهند. اما يك‌وقت آنها مي‌آيند و ما را كنترل مي‌كنند. مي‌آيند و دوربين مي‌گذارند.


آقاي مدرسي‌ يزدي ـ «FATF» هم همين‌طور است. ميگويند خودتان انجام بدهيد، ولي بعد اقدامات ما را ارزيابي مي‌كنند.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ «FATF» كه اين‌طور نيست.


آقاي اعرافي ـ خود اينكه بايد گزارش داد يا نه، اين اشكال دارد؟


آقاي ره‌پيك ـ نه، مواد اين كنوانسيون مختلف است. مادهي اصلي‌اش، ماده (32) است: «ماده 32- گزارشدهي:


1- طبق مفاد ماده (30)، هر طرف متعاهد يك گزارش ملي را براي هر جلسه بازنگري طرفهاي متعاهد ارائه خواهد نمود. اين گزارش به اقدامات اتخاذشده براي اجراي هر يك از تعهدات اين كنوانسيون خواهد پرداخت. همچنين براي هر طرف متعاهد، گزارش به موارد زير اشاره خواهد داشت:


(1) خط مشي مديريت سوخت مصرفشده آن


(2) رويههاي مديريت سوخت مصرفشده آن


(3) خط مشي مديريت پسماند پرتوزاي آن


(4) رويههاي مديريت پسماند پرتوزاي آن


(5) معيارهاي مورد استفاده در تعريف و طبقهبندي پسماند پرتوزا ...»


آقاي اعرافي ـ بالاخره اين گزارش در فرآيند ميرود.


آقاي موسوي ـ موضوع تصويب چيست؟


آقاي ره‌پيك ـ اين گزراش راجع به همه ‌چيز است. راجع به خط‌ مشي مديريت سوخت و غيره است.


منشي جلسه ـ «... 2- اين گزارش همچنين شامل موارد زير خواهد بود:


(1) فهرست تأسيسات مديريت سوخت مصرف‌شده مشمول اين كنوانسيون، مكان، هدف اصلي و ويژگي‌هاي اساسي آنها


(2) موجودي سوخت مصرف‌شده كه مشمول اين كنوانسيون است و در حال نگهداري در انبار بوده و سوخت مصرف‌شده‌اي كه دفن شده است. اين موجودي شامل توصيف مواد خواهد بود و در صورت وجود، اطلاعاتي در خصوص جِرم و كل فعاليت آن را ارائه خواهد نمود.


(3) فهرست تأسيسات مديريت پسماند پرتوزاي مشمول اين كنوانسيون، مكان، هدف اصلي و ويژگيهاي اساسي آنها


(4) موجودي پسماند پرتوزاي مشمول اين كنوانسيون كه


(الف) در انبار در تأسيسات چرخه سوخت هسته‌اي و مديريت پسماند پرتوزا در حال نگهداري ميباشند


(ب) دفن ‌شده است يا


(پ) از رويههاي قبلي نتيجه شده است.


اين موجودي شما توصيف مواد و ساير اطلاعات مقتضي موجود نظير جِرم، فعاليت و راديونوكلئيدهاي ويژه خواهد بود.


(5) فهرست تأسيسات هستهاي در فرآيند برچيده شدن و وضعيت فعاليتهاي برچيدن در آن تأسيسات.»


آقاي مدرسي ‌يزدي ـ اين مطلب، خيلي مهم است. اگر فردا آن را هم بردارند، كم كنند يا زياد كنند، ما نمي‌توانيم چيزي بگوييم. به نظر من اين گزارش، جايز نيست. اينها، بيخودي است.


آقاي دهقان ـ گزارش دادن، يك تعهد بدون دليل است. هيچ امتيازي در قبال آن نيست.


آقاي مدرسي‌ يزدي ـ بله.


آقاي دهقان ـ بالاخره ما يك مسئلهي كلي با دنيا داريم كه حالا اين هم يك‌گوشه‌اش است. هر چقدر كه ما ميگوييم كار ما صلح‌آميز است، آنها ميگويند نه، شما مي‌خواهيد بمب بسازيد. آخرين كاري كه ترامپ كرد، اين بود كه از برجام خارج شد. دليل آنها چه بود؟ گفتند آقا، هر كاري ما كرديم، فايدهاي نداشت. اينها الآن دارند بمب مي‌سازند؛ يعني دليلي كه از برجام خارج شدند، اين بود.


آقاي ره‌پيك ـ جلسهي گذشته اين اشكال مطرح شد، اما آقايان به آن رأي ندادند.


آقاي مدرسي ‌يزدي ـ حالا رأي مي‌دهيم.


آقاي ره‌پيك ـ خب، رأي بدهيد.


آقاي مدرسي ‌يزدي ـ مشكلي نيست. حالا به آن رأي مي‌دهيم.


آقاي دهقان ـ چون آن دفعه، آخر جلسه بود. گفتيم فعلاً ابهام بگيريم تا وقت بيشتري بشود.


آقاي صادقي‌مقدم ـ اگر آقايان موافقند، رأي بدهند.


آقاي طحان‌نظيف ـ آقاي دكتر، آخر جلسه نبود.


آقاي ره‌پيك ـ از روي اين پسماند مي‌توانند بفهمند كه شما چقدر توليد داريد.


آقاي موسوي ـ خب، حالا الآن آقايان رأي مي‌دهند.


آقاي مدرسي‌ يزدي ـ حالا فعلاً رأي بدهيم. براي چه دوباره آن را بررسي كنيم؟


آقاي دهقان ـ حالا چه اشكالي دارد؟


آقاي مدرسي ‌يزدي ـ الآن دوباره در اين مورد نظر بدهيم.


آقاي طحان‌نظيف ـ حاج‌آقا، ببخشيد؛ دوباره رأي‌گيري بفرماييد. اين مسئله به مجلس هم منتقل ‌شده بود تا آن را هم اصلاح بكند.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ ديگر مهم نيست. حالا رأي بگيريد.


آقاي موسوي ـ بنا به دلايلي به اين مورد رأي ندادند.


آقاي دهقان ـ يعني اين را به مجلس منتقل كردند؟


آقاي طحان‌نظيف ـ نه حاج‌آقا، حالا چون من به كميسيون رفته بودم، عرض مي‌كنم. در جلسه‌ي كميسيون آقاي كواكبيان[13] اين را گفت. آقاي كمالوندي[14] هم اين موضوع را گفت. گفتند اين ايراد چيزي است كه يك‌وقتهايي به ما ميگويند. پس اين ايراد را همين‌طوري گرفتيد. من گفتم نه، ما مصوبه را دقيق بررسي كرديم و رأي‌گيري كرديم. اين اشكالي كه در نظر است، تنها اشكال شكلي ما است. خب، من به ‌شدت جواب دادم نه، اصلاً‌ اين‌طوري نيست.


آقاي كدخدائي ـ من فكر كنم آنجا نوشتيم كه بقيهي ايرادات متعاقباً ارسال مي‌شود.


منشي جلسه ـ نوشتيم فارغ از بررسي محتواي اين مصوبه، اين مصوبه ابهام دارد.


آقاي طحان‌نظيف ـ بله، اينطور نوشتيم.


آقاي كدخدائي ـ فارغ از بررسي محتواي اين مصوبه، ابهام دارد. اين را نوشتيم.


آقاي طحان‌نظيف ـ بله.


آقاي كدخدائي ـ بله.


آقاي مدرسي ‌يزدي ـ حالا اين ايراد، صريحاً چه مي‌شود؟


آقاي طحان‌نظيف ـ هر ايرادي مي‌خواهيد وارد كنيد.


آقاي كدخدائي ـ اين موضوع را به آنها گفتيم. از آن ‌جهت مشكلي نيست كه ايراد بگيريم.


آقاي ره‌پيك ـ به‌ هر حال اگر الآن ايراد داريد،‌ ايراد بگيريد ديگر.


آقاي مدرسي ‌يزدي ـ بله ايراد داريم و ايراد هم مي‌گيريم.


آقاي طحان‌نظيف ـ بله.


آقاي صادقي‌مقدم ـ حاج‌آقاي مدرسي، ما كلاً ميگوييم كه ما هيچ اقدام نظامي نداريم و تمام‌ كارهاي ما صلح‌آميز است و غير نظامي است؛ يعني با آن گزارش همه آن چيزهايي را كه بايد بدهيم، بايد بدهيم ديگر. بايد راجع به بوشهر، راجع به جاهاي ديگر و راجع به همهي ‌جاهايي كه الآن داريم كار مي‌كنيم، گزارش بدهيم.


آقاي كدخدائي ـ خب.


آقاي موسوي ـ ما آن را تكميل ميكنيم؛ يعني آنهايي كه جزء برنامههاي نظامي هستند، مشمول اين كنوانسيون نمي‌شود. آنها اين گزارش‌ها را ندارند، ولي ما كه برنامه‌مان غير نظامي است بايد اين چيزها را بدهيم ديگر.


آقاي مدرسي ‌يزدي ـ خب، چرا؟ چه لزومي دارد اين كار را بكنيم؟


آقاي موسوي ـ خب، من هم همين را ميگويم ديگر.


آقاي دهقان ـ اگر در مورد اين موضوع نياز داريم، خودمان برويم و قانون وضع كنيم يا هر كاري كه مي‌خواهيم بكنيم، ولي اينكه ما بياييم و يك تعهدي را بدون هيچ مابه‌ازايي بدهيم، درست نيست.


آقاي مدرسي‌ يزدي ـ اين كار، تعهد بيجايي است.


آقاي صادقي‌مقدم ـ انصافاً بياييم و ببينيم كه چه ضرورتي دارد الآن ما به اينها اين امتيازات را بدهيم؟


آقاي ره‌پيك ـ مخصوصاً حالا كه مرجع اين كنوانسيون، آژانس بين‌المللي انرژي اتمي است؛ يعني همان نهادي كه الآن ما با آن سروكار داريم و الآن بحث اين است كه تعهدات برجامي تعديل شود. در واقع حالا داريم يك تعهد ديگر را كنار آن تعهدات مي‌پذيريم و آن مرجع بايد به اينها رسيدگي كند.


آقاي كدخدائي ـ بله ديگر.


آقاي طحان‌نظيف ـ آقاي دكتر، آقاي دكتر صالحي[15] هم ابراز تمايل كرده بودند كه بيايند و توضيح بدهند. اگر لازم ميدانيد، ايشان را دعوت كنيم.


آقاي كدخدائي ـ آقاي كمالوندي و اينها هم قبلاً صحبت كردند. قبل از ايراد مرحلهي اول بود كه با ما صحبت كردند. ايشان اعلام مي‌كرد كه ما بيشتر ميخواهيم اين كنوانسيون را جهت اعتمادسازي در صحنهي بين‌المللي تصويب كنيم. يعني هدفي كه آنها دنبالش هستند، اين است. اظهار هم كردند و گفتند اگر لازم شد، آقاي دكتر صالحي و دوستان هم مي‌توانند به جلسه‌‌ي شورا بيايند.


آقاي مدرسي ‌يزدي ـ الآن اين كنوانسيون ضد اين هدف را نتيجه مي‌دهد.


آقاي كدخدائي ـ بله.


آقاي مدرسي ‌يزدي ـ ضدش را نتيجه مي‌دهد.


آقاي كدخدائي ـ خب، براي همين مطلب رأي بگيريم. اين مطلب راجه به بند (3) بود؟


منشي جلسه ـ حالا آقايان بحث گزارش را مطرح كردند.


آقاي دهقان ـ بله، بحث گزارشدهي است.


آقاي ره‌پيك ـ نه، اين اشكال مربوط به گزارشدهي نبود.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ مي‌خواهيد راجع به چه چيزي رأي بگيريد؟


آقاي دهقان ـ به ‌هر حال اين اشكال راجع به بحث گزارشدهي است.


آقاي كدخدائي ـ يعني به صورت كلي رأي بگيريم؟


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ نه، مي‌خواهيد راجع به چه چيزي رأي بگيريد؟


آقاي ره‌پيك ـ اينكه اين كنوانسيون خلاف امنيت و مصالح كشور است.


آقاي كدخدائي ـ خلاف امنيت كه هست. آقايان فقها رأي نمي‌دهند؟


آقاي مدرسي ‌يزدي ـ بايد ايراد خلاف قانون اساسي را بياوريم.


آقاي ره‌پيك ـ اين مصوبه باعث نفوذ اجانب هم مي‌شود. از روي اين اطلاعات ميتوانند به ما نفوذ كنند.


آقاي كدخدائي ـ طبق اصل دوم قانون اساسي ميتوانيم ايراد سلطه‌پذيري را بياوريم.


آقاي ره‌پيك ـ كشورهاي ديگر اطلاعات ما را مي‌فهمند ديگر.


آقاي مدرسي‌ يزدي ـ اصلاً اين كار خلاف قانون اساسي مي‌شود.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ نه، حالا من مي‌خواهم بگويم كه ما نميتوانيم به ضرورت تصويب اين كنوانسيون اشكال بگيريم. آخر ما كه نمي‌دانيم تصويب اين مصوبه چه ضرورتي دارد. اگر واقعاً جهت امنيتي داشته باشد، اشكال بگيريد.


آقاي كدخدائي ـ همين‌طور است. من فقط عرض كردم كه اينها ميگويند تصويب كنوانسيون جهت اعتمادسازي در صحنهي بينالمللي است.


آقاي مدرسي ‌يزدي ـ آقا، ببينيد؛ ادارهي صحيح كشور با اين چيزها محقق نمي‌شود. چرا بايد تعهدي كه هيچ لزومي ندارد و دوباره تعهدي روي تعهدهايي كه وجود داشته است، ميگذارد، تصويب شود؟ در حالي‌ كه طرف‌هاي مقابل ما هم به آن عمل نمي‌كنند. تصويب اين كنوانسيون به ‌هيچ ‌وجه به مصلحت نيست. اين كار، خلاف نظام اداري صحيح است.


آقاي دهقان ـ بالاخره اين‌ كنوانسيون يك تعهدي دارد.


آقاي ره‌پيك ـ نه، خلاف نظام صحيح اداري كه نمي‌شود. اين يك كنوانسيون بين‌المللي است.


آقاي مدرسي‌ يزدي ـ چرا؛ كشورهاي عضو بايد حتماً‌ از وضعيت خود گزارش بدهند. اين كار، خلاف نظام اداري صحيح است ديگر.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ نه، خلاف نظام اداره نيست. خلاف نظام اداري صحيح است.


آقاي ره‌پيك ـ نه، خلاف نظام اداري صحيح كه نيست.


آقاي كدخدائي ـ بالاخره موجب سلطه است ديگر. منظور اين است كه ميتوانيم به سلطهپذيري ايراد بگيريم.


آقاي ره‌پيك ـ اشكال اين مصوبه، بحث نفوذ اجانب است.


آقاي كدخدائي ـ بحث نفوذ اجانب، اصل چندم قانون اساسي است؟


آقاي ره‌پيك ـ در اصل (3) قانون اساسي است.


آقاي دهقان ـ آقاي دكتر، من يك نكته را در مورد اصل (153) بگويم.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ اگر بحث امنيتي باشد، مي‌شود ايراد خلاف شرعي گرفت.


آقاي دهقان ـ آقاي كدخدائي.


آقاي كدخدائي ـ بفرماييد. آقاي دكتر دهقان، بفرماييد.


آقاي ره‌پيك ـ مغاير اصل چندم است؟


آقاي دهقان ـ ببينيد؛ حاج‌آقا، ما يك‌وقت يك قرارداد جامعي راجع به همين بحث فعاليت هسته‌اي يا صنعت هسته‌اي با طرف مقابل داريم كه يك‌گوشهي آن هم بحث پسماند يعني پسماند هستهاي است. خب، بالاخره ما داريم با دنيا قرارداد مي‌بنديم. ولي الآن آنها همهي تعهداتشان را زير پا گذاشتند. بعد حالا ما در اين قضايا بياييم و يك بخش ديگري را كه هيچ امتيازي براي ما ندارد، تصويب كنيم؟! بالاخره اگر قرار است روزي اين كنوانسيون را هم بپذيريم، بايد در برابرش يك مابازايي يا آورده‌اي براي كشور داشته باشد. اين كنوانسيون هيچ آورده‌اي براي ما ندارد. ما داريم يك تعهدي را مفت مي‌پذيريم، بدون اينكه براي ما ذره‌اي آورده داشته باشد. به نظر من هيچ دليلي براي اين كار وجود ندارد. حالا مي‌توانيم بر اساس اصل (153) قانون اساسي ايراد بگيريم و بگوييم هرگونه قرارداد كه موجب سلطهي بيگانه بر شئون كشور گردد، مخالف قانون اساسي است.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ بله ديگر؛ مخالف اصل (153) است.


آقاي مدرسي ‌يزدي ـ بله، واقعاً مخالف است.


آقاي دهقان ـ حالا چيزهاي ديگري هم در اين كنوانسيون وجود دارد، ولي منظور من اين يك تكهاش بود. هرگونه قراردادي كه موجب سلطهي بيگانگان بر شئون كشور گردد، مخالف قانون اساسي است. بالاخره شما مجبوريد اطلاعات مربوط به پسماندتان را در اين كنوانسيون به آنها بدهيد. علاوه بر اين، در موقعيتي كه بالاخره آنها به تعهداتشان در برجام وفا نكردند، در واقع كل اين كنوانسيون، چه اصلش و چه پذيرشش، اشكال دارد. ما رفتيم و قراردادي بستيم، اما آنها همهي تعهداتشان را زير پا گذاشتند. حالا ما بياييم و يك تعهد جديد را بدون هيچ مابازايي بپذيريم؟ به نظر من اين كار اصلاً به صلاح نيست. نمي‌دانم؛ اگر يك اصلي در اين مورد در قانون اساسي مي‌داشتيم، كار ما راحتتر بود. اصلاً به نظر من جداي از اين حرف‌هايي كه حالا موجب سلطه و اينها است، اين كار يك حماقت است. آخر چه دليلي دارد ما الآن در اين موقعيت بياييم و اين كنوانسيون را بپذيريم؟


آقاي صادقي‌مقدم ـ قسمت اخير بند (5) اصل (3) قانون اساسي يعني «جلوگيري از نفوذ اجانب» در اين مورد است.


آقاي موسوي ـ بله، بند (5) اصل (3) هم مرتبط با اين بحث است.


آقاي مدرسي ‌يزدي ـ بله.


آقاي دهقان ـ بله، اگر يك‌ خرده نرمتر به آن نگاه كنيم، مغاير است و الّا تصويب اين كنوانسيون همان حماقت است.


آقاي مدرسي ‌يزدي ـ اشكال اين كار، همان مغايرت با نظام اداري صحيح است.


آقاي دهقان ـ آقاي مدرسي، اين حرف الآن سودي ندارد.


آقاي مدرسي ‌يزدي ـ آقا، اين كنوانسيون مغاير نظام اداري صحيح است. با اين كار، ما يك‌سري التزام‌هايي به خودمان مي‌بنديم يا يك‌سري تضييقات براي خودمان درست مي‌كنيم يا تعهداتي براي خودمان درست مي‌كنيم كه هيچ بازدهي ندارد. اين كار، خلاف نظام اداري صحيح است.


آقاي موسوي ـ نه، اين چيزها، مسائل داخلي‌اش است.


آقاي ره‌پيك ـ نظام اداري صحيح، براي امور داخلي است.


آقاي مدرسي‌ يزدي ـ بابا، گزارشدهي به ديگران، مغاير نظام اداري صحيح است.


آقاي كدخدائي ـ بله، اين مصوبه، مغاير  اصل چندم بود؟


آقاي ره‌پيك ـ بند (5) اصل (3). موضوع اين بند، جلوگيري از نفوذ اجانب يا طرد هر نوع نفوذ اجانب است. اين مصوبه مغاير اصل (153) هم است. اين اصل هم در مورد جلوگيري از سلطهي بيگانگان است.


آقاي دهقان ـ بله، مغاير اصل (153) است.


آقاي دهقان ـ اصل (152) هم كه در اين رابطه است. اين اصل هم مي‌گويد سياست خارجي جمهوري اسلامي بر نفي هرگونه سلطه‌جويي و سلطه‌پذيري استوار است.


آقاي كدخدائي ـ خب، مي‌خواهيد اين ايراد را به همين بند بگيريد يا به ‌كل كنوانسيون؟


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ نه، ببينيد؛ الآن بهتر است يك‌قدري دقيق‌تر بشويم. ببينيد؛ الآن حتي اگر نظام سلطه از اطلاعات ما سوء استفاده كنند، اين موضوع مصداق سلطه‌ي اجانب نيست. ببينيد؛ سوء استفاده از اطلاعات يك حرف است و سلطه يك حرف ديگري است. آخر بايد حرف‌هايي بزنيم كه دقيق باشد.


آقاي مدرسي ‌يزدي ـ بابا، اين مصوبه مغاير همان نظام اداري صحيح است.


آقاي موسوي ـ سلطه به‌ وسيلهي سوء استفاده از اطلاعات است.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ حالا اگر بگوييم موجب نفوذ است، باز شايد يك‌طوري قابل قبول باشد.


آقاي ره‌پيك ـ به نظر من همين فرض نفوذ اجانب بهتر است.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ شايد سلطه مثلاً يك‌طوري باشد، ولي نفوذ قابل قبولتر است. مثلاً ممكن است از اطلاعات ما سوء استفاده كنند. اما اينكه بتوانند بر ما سلطه پيدا كنند، درست نيست. ممكن است اضرار هم به ما بزنند، اما اين كار مصداق سلطه نيست. بالاخره بين سلطه يافتن و بين اين چيزها فرق است. حالا ممكن است از اطلاعات ما سوء استفاده كنند.


آقاي شب‌زنده‌دار ـ ظاهر اين كنوانسيون هم اين است كه امنيت جهاني حفظ شود. اين‌طوري است ديگر.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ بله ديگر؛ اين هم يك نكته است. اينكه الآن شما اين اشكال را ميگوييد، قابل تأمل است. من هم كه دارم همين‌طور فكر مي‌كنم، براي اين است. شما مي‌فرماييد اين كنوانسيون هيچ فايدهاي ندارد. آخر كشورهاي ديگر هم اين اطلاعات را به ما ميدهند. كشورهاي ديگر هم آن اطلاعات را به ما مي‌دهند آخر. فرض اين است ديگر كه آن طرف متعاهد هم بايد اطلاعاتش را به ما بدهد.


آقاي شب‌زنده‌دار ـ ديگر هر چه بشود، خوب است.


آقاي مدرسي ‌يزدي ـ ما كه بحث نفوذ را در قانون اساسي نداريم.  در قانون اساسي بحث نفوذ را جايي نداريم.


آقاي ره‌پيك ـ بند (5) اصل (3) قانون اساسي در اين مورد است.


منشي جلسه ـ اصل (3).


آقاي مدرسي ‌يزدي ـ آهان، در مورد جلوگيري از نفوذ اجانب است.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ آن‌وقت در بسياري از امور دنيا هم همين‌طور است ديگر؛ يعني دو طرف اطلاعاتشان را به همديگر مي‌دهند.


آقاي موسوي ـ اصل (3) بند (5) را ببينيد.


آقاي مدرسي ‌يزدي ـ بله.


آقاي دهقان ـ ما منعي نداريم كه برويم و قرارداد دوجانبه ببنديم.


آقاي صادقي‌مقدم ـ اگر به ‌طور مستقل باشد، اشكالي ندارد.


آقاي دهقان ـ ما كه براي قرارداد دوجانبه منعي نداريم. اما اينكه اين موضوع را نسبت به همهي دنيا بپذيريم، اين كار گير دارد و الّا اگر ما برويم و با مثلاً پاكستان قرارداد دوجانبه ببنديم، اين چه اشكالي دارد؟


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ الآن آيا آمريكا اين كنوانسيون را پذيرفته است؟ كشورهاي اروپايي اينها را پذيرفتند؟


آقاي كدخدائي ـ آمريكا و اينها كه بعيد است. آنها اصلاً جزء قدرت‌هاي هسته‌اي هستند و اين كنوانسيون ربطي به آنها ندارد.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ نه، در برنامههاي دفاعيشان نپذيرفتند. اما الآن بايد پسماند غير دفاعي‌شان را بررسي كنيم.


آقاي كدخدائي ـ نه، اعضاي كنوانسيون را بياوريد. آنها اين مسائل را ندارند. اعضايش را بياوريد.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ الآن بيشتر برق فرانسه با انرژي هسته‌اي است. برقشان با نيروي هسته‌اي است. الآن كشورهاي اروپايي اينها را پذيرفتهاند؟ مثلاً امريكا اين كنوانسيون را پذيرفته است؟


آقاي مدرسي ‌يزدي ـ آقا، اصلاً بند (10) نوشته است: «10- ايجاد نظام اداري صحيح و حذف تشكيلات غير ضرور.» يكي از اين تشكيلات هم، تشكيلات براي گزارشدهي است.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ الآن ژاپن، روسيه و اينها اين‌ كنوانسيون را پذيرفتند؟


آقاي كدخدائي ـ آن دو تا بهتر است.


منشي جلسه ـ خود آمريكا اين كنوانسيون را پذيرفته است.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ پذيرفته است؟


آقاي كدخدائي ـ پذيرفته است؟


منشي جلسه ـ بله، پذيرفته است.


آقاي كدخدائي ـ چند كشور پذيرفته است؟ اعضايش چند تا است؟


آقاي شب‌زنده‌دار ـ هدف اينها درست است؛ يعني اين كنوانسيون، نظام اداري غير صحيح نيست.


آقاي مدرسي ‌يزدي ـ چرا؛ غير صحيح است.


آقاي شب‌زنده‌دار ـ براي اينكه آنها هم به اين چيزها عمل نمي‌كنند. پس اين تعهد، ‌يكطرفه مي‌شود.


آقاي مدرسي ‌يزدي ـ خيلي خب، ما اين را ميدانيم. خب ديگر.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ آخر ببينيد؛ من مي‌خواهم بگويم اين ‌يك مسئلهي مهمي است. آخر بايد خدا و پيغمبري‌اش هم درست باشد كه اين كنوانسيون را رد مي‌كنيم. اما الآن آمريكايي‌ها آن را پذيرفتند.


آقاي مدرسي ‌يزدي ـ حالا اينها در چه چيزهايي شك مي‌كنند؟


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ بحث نظامي و دفاعي اينها جدا است، ولي خب آنها نمي‌توانند همين حرفي را كه ما مي‌زنيم بزنند؟ يعني بگويند اگر اطلاعات پسماندشان بيرون برود، چه مي‌شود؟


آقاي كدخدائي ـ اطلاعات آنها دست چه كسي ميرود؟


منشي جلسه ـ روسيه هم آن را پذيرفته است.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ روسيه هم كنوانسيون را پذيرفته است؟ بله؟


آقاي كدخدائي ـ اطلاعات آنها دست چه كسي برود؟ اگر دست ما بيايد كه فايدهاي ندارد.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ نه، بالاخره اين اطلاعات هم مهم است.


منشي جلسه ـ اسرائيل كنوانسيون را نپذيرفته است.


آقاي كدخدائي ـ حاج‌آقا، ما ضربه‌پذيريم. خب، آنها كه مشكلي ندارند.


آقاي مدرسي ‌يزدي ـ اينكه كدام يك از كشورها به آن عمل مي‌كنند، مهم است.


منشي جلسه ـ فرانسه هم آن را پذيرفته است.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ فرانسه هم پذيرفته است؟


منشي جلسه ـ اسرائيل نپذيرفته است.


آقاي دهقان ـ ما بايد مابهازايي در برابر تصويب اين كنوانسيون بگيريم. خب، مابازاء چيست؟ اصل، مصالح كشور خودمان است. بالاخره آنها راهش را پيدا مي‌كنند. بايد بفهميم چرا اطلاعات ما را ميخواهند؟


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ نه، آخر مثلاً شما يك ‌وقتي ميگوييد انجام يك كاري به مصلحت نيست و داريد آن را سبك و سنگين مي‌كنيد. آخر نكته‌اش خيلي مهم است. آقاي دهقان، اين نكته‌اش خيلي مهم است. يك‌وقتي نكته اين است كه ما در اين بده و بستان به ‌اندازه‌اي كه تسهيلات مي‌دهيم يا اطلاعات مي‌دهيم، اطلاعات نمي‌گيريم. در اين صورت براي ما فايدهاي ندارد؛ يعني به اندازه‌اي كه فايده مي‌رسانيم، فايده نمي‌گيريم. اين بحث، ‌يك بحث عقلايي است. بايد اين را در ترازويي كه داريم، بسنجيم. اما يك‌وقت بحث اين است كه ما اصلاً كاري به اين حرف‌ها نداريم و ريزهاي اين كنوانسيون هم اشكال ندارد. اما اين كنوانسيون به امنيت ما مربوط مي‌شود. امنيت واقعاً مسئلهي مهمي است. اگر مسئله امنيتي باشد، آنوقت مي‌شود ‌هم جهت شرعي و هم جهت قانون اساسي‌اش را براي اشكال گرفتن درست كرد. اما اگر بحث بده و بستان باشد، خب، واقعاً اينجا خيلي به ما ربطي ندارد. آقاي دهقان، اين بحث مصلحت را نگوييد. ما كه نمي‌توانيم يكي ‌يكي به اين قراردادها ورود كنيم. الآن ما يكي‌ يكي اين قراردادهايي را كه مرتب دارند با خارج ميبندند،‌ مرور مي‌كنيم و مي‌گوييم بستن آنها به مصلحت ما است يا نيست؟


آقاي دهقان ـ خب، به آنها هم ورود كنيم.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ نه، ابداً. چه كسي اين مطلب را گفته است؟ چه كسي اين را گفته است؟


آقاي دهقان ـ اين كار معني ندارد.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ ما بخشي از مجلس نيستيم.


آقاي دهقان ـ شوراي نگهبان‌ هم بدون مجلس معني ندارد.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ چه كسي مي‌گويد معني ندارد؟ خيلي هم معني دارد.


آقاي دهقان ـ يعني اينطور بوده است [كه شوراي نگهبان مصوبه‌ي مجلس را بررسي مي‌كند،] وگرنه شورا چهكار دارد كه اينجا اين‌طوري باشد؟


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ اين‌طور نيست كه ما به ريش ديگري بچسبيم.


آقاي ره‌پيك ـ نظارت بر انتخابات هم از وظايف شورا است.


آقاي مدرسي‌ يزدي ـ به نظر بنده، اينجا اشكال دارد و بايد هم اشكال وارد كنيم.


آقاي كدخدائي ـ خب، بفرماييد.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ اشكالش چيست؟ نكته‌اش را بگوييد.


آقاي كدخدائي ـ دو تا اصل در اين رابطه هست؛ يكي اصل (153) كه موضوعش بحث جلوگيري از سلطه و نفوذ اجانب است.


آقاي مدرسي ‌يزدي ـ اينجا مغاير اصل (153) نيست.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ نه، اصلاً بحث سلطه مطرح نيست.


آقاي مدرسي ‌يزدي ـ چرا اصل (153) را مي‌فرماييد؟


آقاي ره‌پيك ـ اين اصل در مورد همان سلطه است ديگر.


آقاي كدخدائي ـ اشكال اينجا هم سلطه‌ي بيگانه است.


آقاي كدخدائي ـ موضوع دوم بند (5)  اصل دوم هم بحث نفوذ است.


آقاي موسوي ـ اين مصوبه مغاير اصل (3) است.


آقاي ره‌پيك ـ بله، مغاير اصل (3) است.


آقاي كدخدائي ـ بله، مغاير اصل سوم است.


آقاي صادقي‌مقدم ـ خلاف بند (5) اصل (3) است.


آقاي طحان‌نظيف ـ آقاي دكتر، بايد ايراد را فقط به ماده بگيريد.


آقاي كدخدائي ـ بله.


آقاي طحان‌نظيف ـ چون ما واقعاً ايراد شكلي‌مان يعني ايراد كليمان را در مرحله‌ي اول گرفتيم.


آقاي كدخدائي ـ بله.


آقاي طحان‌نظيف ـ اگر مي‌خواستيم اين ايراد كلي را بگيريم، بايد مرحلهي قبل مي‌گرفتيم.


آقاي كدخدائي ـ نه، ايراد كلي نمي‌گيريم. الآن به همين مورد ايراد مي‌گيريم.


آقاي طحان‌نظيف ـ نسبت به ماده ايراد بگيريد.


آقاي كدخدائي ـ مغاير اصل سوم است.


آقاي طحان‌نظيف ـ بله.


آقاي مدرسي ‌يزدي ـ آقا، بند (5) اصل (3) خوب است و به نظر من بند (10) آن ‌هم خوب است. مغايرت با هر دوتايشان را بگوييد.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ آخر اينجا كه بحث نظام اداري نيست.


آقاي مدرسي ‌يزدي ـ چرا؛ اينجا همين بحث مي‌شود.


آقاي كدخدائي ـ نه.


آقاي مدرسي ‌يزدي ـ كشور بايد دائماً گزارش بدهد يا برنامه‌اي داشته باشد.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ نه، بحث نظام اداري كه مطرح نيست.


آقاي مدرسي ‌يزدي ـ چرا ديگر؛ بحث ادارهي كشور است.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ نه، مطرح كردن ادارهي كشور، بحث لغوي آن است.


آقاي مدرسي‌ يزدي ـ يعني اين مصوبه مربوط به اداره نيست؟


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ نه، نظام اداري صحيح غير از اداره كردن است.


آقاي مدرسي ‌يزدي ـ به موجب اين مصوبه ما در مقابل آنها متعهد ميشويم.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ نظام اداري غير از اداره كردن است.


آقاي كدخدائي ـ خب، ما در مقابل آنها متعهد مي‌شويم. ما بايد طبق تعهدمان، گزارشدهي را انجام دهيم.


آقاي مدرسي ‌يزدي ـ اين كار، بخشي از نظام اداري است.


آقاي ره‌پيك ـ نه، بحث گزارشدهي در ماده (32) كنوانسيون آمده است.


منشي جلسه ـ گزارشدهي در ماده (32) است.


آقاي طحان‌نظيف ـ بله، ماده (32) است.


آقاي كدخدائي ـ الآن شما براي چه داريد اين بحث را مي‌كنيد؟


آقاي ره‌پيك ـ نه، گفتند كه بايد گزارش بدهيم. گفتيم بله، در ماده (32) ميگويند بايد گزارش بدهيم.


منشي جلسه ـ اين مطلب در ماده (32) است.


آقاي كدخدائي ـ خيلي خب، پس اينجا بايد بگوييم اين ماده مبنياً بر ماده (32) اشكال دارد.


آقاي طحان‌نظيف ـ خود ماده (32) كنوانسيون داراي اشكال است.


آقاي كدخدائي ـ آخر بايد بعداً به ماده (32) برسيم.


آقاي ره‌پيك ـ بله، الآن به اين ماده نمي‌رسيم.


آقاي اعرافي ـ بايد اشكال شرعي بگيريم.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ اشكال شرعي بگيريد. ولي من واقعاً در اين مورد شبهه دارم. يعني چه آخر؟


آقاي كدخدائي ـ به مادهي چند اشكال بگيريم؟


آقاي دهقان ـ حالا بگوييم اين ماده بر اساس بند (5) اصل (3) اشكال دارد. «5- طرد كامل استعمار و جلوگيري از نفوذ اجانب.»


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ من واقعاً شك دارم كه اين مواد اين‌طوري است يا نه.


آقاي كدخدائي ـ ماده (32) را كه بعداً بررسي مي‌كنيم.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ ببينيد؛ يك ‌لحظه صبر كنيد. اگر اين حرف درست است كه اين كشورها عضو اين كنوانسيون هستند، يعني آمريكايي‌ها، فرانسوي‌ها و همهي آنها، به قول شما عقلشان را كنار گذاشتند و احمق شدند و نفوذ اجانب را مي‌پذيرند؟


آقاي كدخدائي ـ نه حاج‌آقا، شما ببينيد؛ حاج‌آقاي لاريجاني، مثلاً در «FATF» كشورهايي عضو هستند و الآن دارند از عملكرد خود گزارش مي‌دهند. اما چرا ما نمي‌رويم و به آنها ملحق شويم؟ ما فقط بايد يك گزارش مالي بدهيم ديگر. ما هم ميگوييم نمي‌رويم گزارش بدهيم. كشورهاي بزرگ هم دارند گزارش مي‌دهند.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ چون ما ميگوييم آنها در اين مورد به ‌خصوص سوء استفاده مي‌كنند.


آقاي كدخدائي ـ از اطلاعات ما سوء استفاده مي‌كنند ديگر.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ بله، سوء استفاده مي‌كنند.


آقاي كدخدائي ـ الآن اين كنوانسيون هم همين‌طور است. عين همان «FATF» است؛ يعني از اطلاعات پسماند ما سوء استفاده مي‌كنند، وگرنه چيز ديگري نيست. ما همين را ميگوييم.


آقاي اعرافي ـ حالا اجازه بدهيد.


آقاي كدخدائي ـ حاج‌آقا، بفرماييد.


آقاي اعرافي ـ من فكر مي‌كنم الآن شايد كسي به مغايرت با بند (5) اصل (3) اشكال وارد كند و بگويد موضوع نفوذ اجانب و اينها محرز نيست. ولي اگر اين احتمال وجود داشته باشد، يعني احتمال عقلايي نفوذ وجود داشته باشد، با قطع ‌نظر از مغايرت با قانون اساسي، اين كنوانسيون از نظر شرعي اشكال دارد.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ حالا من يك سؤال ديگر بكنم. اين مسائل فني است و ما از آنها اطلاع نداريم.


آقاي اعرافي ـ ديگر خيلي نياز به اين تخصص نداريم كه بگوييم از نظر شرعي چه اشكالي وجود دارد.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ آقاي اعرافي، الآن براي سيستم‌هاي هسته‌اي ما، چه تحقيقاتي و دانشگاهي‌اش و چه سانتريفيوژهايي كه آنجا هست، لازم نيست كه بيايند و دوربين بگذارند. بعد از سالياني مشكلات از جهت الحاق به پروتكل الحاقي ديگر برطرف مي‌شود و دوربين لازم نيست. ولي آيا ما نبايد اطلاعاتمان را بدهيم؟ به نظرم بايد بدهيم؛ يعني خود «NPT»[16] اين‌طوري است.


آقاي دهقان ـ ما كه «NPT» را پذيرفتيم.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ همين‌طور است ديگر؛ همه كه «NPT» را پذيرفتند. ما هم آن را پذيرفتيم. ما الآن در مورد پروتكل الحاقي بحث داشتيم كه حالا بعضي از موارد اين پروتكل را به طور داوطلبانه تا يك‌ زماني پذيرفتيم. حالا فرض كنيد كه اصلاً مسائل پروتكل الحاقي بعد از مثلاً بيست سال يا سي سال تمام بشود. صحبت اين است كه ما نبايد همين كار را با «NPT» انجام بدهيم؟ يعني مي‌شود كشورها سوخت داشته باشند و آن را مصرف كنند، اما نگويند ما چقدر سوخت داريم يا داريم چه‌كار مي‌كنيم؟! ممكن است دوربين نباشد، ولي اطلاعات كه بايد بدهند.


آقاي كدخدائي ـ نه، دو تا مطلب هست.


آقاي دهقان ـ  دوربين و اينها موجب سوء استفاده ميشود.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ بله، دوربين اين‌طور است، ولي اطلاعات را كه بايد بدهند.


آقاي كدخدائي ـ حاج‌آقا، آنجا [= «NPT»] بايد فعاليت‌هاي هسته‌اي را گزارش بدهيم.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ بله ديگر.


آقاي كدخدائي ـ اين كنوانسيون فقط براي دفن پسماندها است. اين جداي از آن است.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ آخر شما ميگوييد دفن پسماند موجب نفوذ است. از اين جهت كه اين اطلاعات كاشف از اين است كه شما داريد چه‌كار مي‌كنيد. اشكال، اين است ديگر و الّا خب پسماند، پسماند است. پسماند چه ارزشي دارد؟ ميگويند از اين‌ پسماند مي‌شود فهميد كه شما داريد چه‌كار مي‌كنيد.


آقاي كدخدائي ـ نه، حسب ظاهر هدف اين كنوانسيون اين است كه اين پسماندها به‌گونه‌اي دفن شود كه آثار محيط زيستي نداشته باشد. اين هدف، هدف ظاهري‌اش است.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ اين هدف كه درست است. اين مطلب كه روشن است. اينها كه روشن است. خطري را كه آقايان دارند بيان مي‌كنند اين است كه مي‌گويند آنها از روي پسماند مي‌توانند بفهمند كه ما اينجا چه‌كار مي‌كنيم. سؤال من اين است كه ما بايد اين مطلب را نسبت به خود «NPT» هم بگوييم.


آقاي كدخدائي ـ نه.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ ظاهراً اين‌طوري است.


آقاي طحان‌نظيف ـ حاج‌آقا، ظاهراً الآن كشورهايي كه «NPT» را نپذيرفتند، اين كنوانسيون را هم نپذيرفتند. هند و پاكستان ‌همينطور هستند.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ نه، چون ما به آنجا ملحق شديم، پس بايد طبق اين كنوانسيون گزارش بدهيم.


آقاي كدخدائي ـ يعني بايد گزارش بدهيم؟ اگر عضو شويم، بايد بر اساس آن رأي بدهيم و گزارش بدهيم.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ نه، حالا شما يك سؤال كنيد.


آقاي كدخدائي ـ اصلاً چرا برويم و به اين كنوانسيون وارد بشويم؟


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ حالا شما يك سؤال بكنيد. ما برحسب «NPT» بايد به اين كنوانسيون ملحق شويم يا نه؟


آقاي ره‌پيك ـ ممكن است شما يك موقع هم بخواهيد «NPT» را مثل همين تعديل تعهداتي كه الآن مي‌كنيد، تعديل كنيد.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ «NPT» را تعديل كنيم؟


آقاي ره‌پيك ـ بله، تعهداتتان را تعديل كنيد.


آقاي دهقان ـ خب، بله آن را تعديل ميكنيم.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ ما كه نمي‌توانيم «NPT» را تعديل كنيم.


آقاي ره‌پيك ـ چرا؟


آقاي دهقان ـ حاج‌آقا، ببينيد؛ ما «NPT» را در گذشته پذيرفتيم. آن موقع به ‌ظاهر به ما امتيازاتي دادند. حالا هر چند سر ما كلاه گذاشتند، ولي به ‌ظاهر به ما امتيازاتي دادند و ما «NPT» را پذيرفتيم. در سال آخر عمر دولت آقاي خاتمي[17] آن را پذيرفتيم.


آقاي كدخدائي ـ نه، قرار بود نيازهاي هسته‌اي ما را تأمين كنند.


آقاي دهقان ـ ولي بالاخره ما يك تعهدي داديم. آنها هم همان زمان به ما تعهدي دادند. «NPT» را هم كه در سال 1383 يعني سال آخر دولت آقاي خاتمي تصويب كرديم. ما يك‌سري تعهداتي از آنها گرفتيم و يك‌سري تعهداتي هم به آنها داديم. حالا آنها به تعهدشان عمل نكردند. الآن چرا ما تعهد جديدي به صورت مفت و مجاني بدهيم؟ بحث، اين است و الّا اينكه مي‌فرماييد، درست است؛ البته «NPT» هم سازوكار خودش را دارد. مدام چند بار اين بحث در مجلس هم مطرح شد كه ما نيز از «NPT» خارج بشويم؛ براي اينكه آنها توافق هسته‌اي را زير پا گذاشتند. البته حالا اين كار به صلاح نبود. دوستان در اين مورد بحث كردند و اختلاف ‌نظر وجود داشت. جلسه غير علني گذاشته شد و گفته شد كه آقا، صلاح نيست كه ما از «NPT» خارج شويم؛ چون الآن در اين موقعيت ضررش براي ما زياد است. يك نظري در كشور هست كه حالا خروج به صلاح نيست. اما اينكه ما الآن بدون هيچ مابهازايي اين تعهد را بپذيريم، درست نيست. ما ميگوييم راهي براي اين اشكال پيدا شود.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ حالا اگر اين تعهد در مقابل ‌شرطي باشد و يك‌ چيز مازادي در مقابل آن باشد، بله، بهتر است.


آقاي دهقان ـ حاج‌آقا، تعهد ما مازاد است ديگر.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ اگر بخشي از آن چيزي كه شما آن را خطر ميدانيد در «NPT» هم باشد، چه مي‌گوييد؟


آقاي دهقان ـ حاج‌آقا، ما كه نبايد تعهدتمان را دوقبضه كنيم. قبلاً يك تعهدي را پذيرفتيم و آن زمان در برابرش مابازايي را گرفتيم. اما الآن كه نبايد دوقبضه كنيم و بدون هيچ مابهازايي، تعهد جديدي را بپذيريم.


آقاي كدخدائي ـ حاجآقا، اشتباهي را كه قبلاً كرديم، دوباره تكرار نكنيم.


آقاي دهقان ـ قبلاً يك اشتباهي كرديم، اما حالا اشتباه خودمان را دوقبضه‌ كنيم؟


آقاي كدخدائي ـ حالا حاجآقا اگر اجازه بفرماييد، رأي بگيريم.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ بله، رأي بگيريد.


آقاي اعرافي ـ شما كه به قانون اساسي مسلط هستيد. اينجا مغاير جايي است كه مصالح عمومي كشور در ميان است.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ نه، قانون اساسي اينها را ندارد.


آقاي كدخدائي ـ چيزي به اين عنوان نيست.


آقاي ره‌پيك ـ حاج‌آقا، بند (5) اصل (3) در مورد نفوذ اجانب است و تقريباً بيان شما است.  ببينيد؛ اينجا نگفته است كه نفوذ اجانب بالفعل باشد. گفته است بايد از نفوذ اجانب جلوگيري كنيد و پيشگيري كنيد.


آقاي اعرافي ـ من ميگويم اگر قانون اساسي به اين صورت ‌هم تفسير نشود، اما باز اين مصوبه از نظر شرعي اشكال دارد.


آقاي ره‌پيك ـ بله، حالا مي‌شود اشكال شرعي هم وارد كرد.


آقاي كدخدائي ـ «5- طرد كامل استعمار و جلوگيري از نفوذ اجانب.»


آقاي ره‌پيك ـ بايد از نفوذ جلوگيري كرد، نه اينكه با نفوذ اجانب مقابله كنيم. بايد جلوگيري كنيم.


آقاي كدخدائي ـ اين مصوبه مغاير بند (5) اصل (3) قانون اساسي است.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ جلوگيري همان پيشگيري است.


آقاي ره‌پيك ـ  يعني يك كاري بكنيد كه مانع نفوذ اجانب شويد.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ مانع ‌شدن، منظور است.


آقاي ره‌پيك ـ بله ديگر؛ چون نگفته است كه مقابله كنيد.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ يعني جلوگيري غير از پيشگيري است.


آقاي ره‌پيك ـ منظور از جلوگيري، مقابله نيست.


آقاي كدخدائي ـ بله؟


آقاي جنتي ـ اصل (153) را هم ببينيد.


منشي جلسه ـ بله، اصل (153) مطرح است.


آقاي كدخدائي ـ حاج‌آقا، آقايان بيشتر روي بند (5) اصل سوم موافقند. بند (5) اصل سوم.


آقاي جنتي ـ بله.


آقاي شب‌زنده‌دار ـ اين مصوبه، مغاير جلوگيري از نفوذ اجانب است.


آقاي جنتي ـ بله.


آقاي كدخدائي ـ حالا شما با اين واژه‌شناسي كه شروع كرديد، ادامه ميدهيد.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ خب، چهكار كنيم؟ ذهن شما به ‌اشتباه به جاي ديگري منصرف مي‌شود.


آقاي كدخدائي ـ از «incentive» شروع كرديم.


آقاي دهقان ـ همان قسمت صدر اصل (9) را ببينيد: «در جمهوري اسلامي ايران آزادي و استقلال و وحدت و تماميت ارضي كشور از يكديگر تفكيك‌ناپذيرند ...» آيا نميشود در اينجا به استقلال استناد كرد؟


آقاي ره‌پيك ـ مثال خوبي بود.


آقاي كدخدائي ـ بند چند را گفتيد؟


آقاي دهقان ـ صدر اصل (9) نهم را گفتم. بحث استقلال است.


آقاي كدخدائي ـ صدر اصل (9). اينكه بحث آزادي‌ها است و مربوط به حقوق داخلي است.


آقاي موسوي ـ خب، براي اين اشكال رأي بگيريد.


آقاي دهقان ـ اين مصوبه مغاير بند (ج) اصل دوم يعني نفي هرگونه ستمگري است.


آقاي كدخدائي ـ خب، آقاياني كه موافق هستند ماده (32) مغاير با بند (5) اصل سوم يعني جلوگيري از نفوذ اجانب است، اعلام نظر بفرمايند.


آقاي طحان‌نظيف ـ به تعداد كافي رأي دارد.


آقاي جنتي ـ خيلي خب.


آقاي كدخدائي ـ خيلي خب، سراغ مطلب بعدي برويم. ماده‌ي بعدي را بخوانيد.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ به‌ اتفاق آرا رأي آورد.[18]


آقاي جنتي ـ اين مورد را تمام كنيم و سراغ مورد بعدي برويم.


آقاي مدرسي‌ يزدي ـ به اين مورد ميتوانيم از لحاظ شرعي هم ايراد بگيريم.


آقاي اعرافي ـ ايراد شرعي هم اينجا هست.


آقاي مدرسي‌ يزدي ـ نه، از لحاظ شرعي ايراد نگرفتيم. اين ايراد، ايراد مغايرت با قانون اساسي بود.


آقاي اعرافي ـ بله، من هم اينجا عرض كردم. اشكال اينجا، ايراد شرعي است.


آقاي مدرسي ‌يزدي ـ فرض اين است كه خداوند متعال مي‌فرمايند: «خفتم مِن قومٍ خيانه ...» يعني اگر در معاهدات از خيانتي ترسيديد، «فأنفذ اليهم الي سواءٍ ...»[19]


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ رأي بدهيد. رأي بدهيد.


آقاي دهقان ـ اصلاً نتيجتاً به اين آيه مي‌رسيم.


آقاي مدرسي ‌يزدي ـ اجازه بدهيد. خب، وقتي ‌كه اينها دارند قراردادهايي به اين محكمي را از بين مي‌برند، ما دوباره بياييم و يك قرارداد جديدي با آنها ببنديم؟


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ آخر اينطور كه شما ميگوييد يعني اينكه كلاً با خارج قراردادي نبنديم.


آقاي مدرسي‌ يزدي ـ نخير.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ اين استدلال شما اين‌طور است ديگر.


آقاي مدرسي ‌يزدي ـ نه، از اين سنخ نيست. استدلال من از اين سنخ نيست.


آقاي دهقان ـ حالا چون به قرارداد هسته‌اي خيانت كردند، ما نگرانيم.


آقاي مدرسي‌ يزدي ـ قرارداد بستن با اينها از اين سنخ است. آنها از قرارداد كنار رفتند. اصلاً بستن قرارداد با آنها جايز نيست.


آقاي دهقان ـ براي اينها بايد استدلال كرد.


آقاي طحان‌نظيف ـ اين مصوبه، مغاير اصل (112) قانون اساسي مي‌شود.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ خود آقاي دهقان را به مجلس بفرستيد.


آقاي مدرسي ‌يزدي ـ بله.


آقاي طحان‌نظيف ـ آقاي دكتر، ميگويم مغاير اصل (112) است. خلاف مصلحت است.


آقاي كدخدائي ـ خب، اجازه بفرماييد بقيه‌اش را هم بخوانيم. آقاي ابوالحسني [= منشي جلسه]، بخوان.


آقاي موسوي ـ اگر ايراد شرعي وارد است، رأي بگيريد.


آقاي كدخدائي ـ ايراد شرعي؟ آقايان فقهاي معظم هم كه ماده (32) را خلاف شرع مي‌دانند، اعلام نظر بفرمايند. دو رأي داده شد.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ آقاي يزدي كه حتماً به اين اشكال رأي مي‌دهد.


آقاي مدرسي‌ يزدي ـ خب، پس سه رأي دارد.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ چون ايشان قبلاً سخنرانياش را كرد.


آقاي مدرسي ‌يزدي ـ حاج‌آقا[ي جنتي] هم كه رأي مي‌دهند.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ من رأي نميدهم.


آقاي جنتي ـ خب، چطور مي‌شود؟


آقاي مدرسي‌ يزدي ـ اين ماده خلاف شرع است؛ يعني خلاف شرع هم است.


آقاي جنتي ـ چه مي‌فرماييد؟


آقاي مدرسي ‌يزدي ـ ماده (32) خلاف شرع هم است.


آقاي دهقان ـ حاج‌آقا، همين ‌كه اطلاعات را به اجنبي مي‌دهيم، خلاف شرع است ديگر.


آقاي طحان‌نظيف ـ آقاي دكتر، ما هم رأي بدهيم.


آقاي دهقان ـ همين كه اطلاعات را به اجنبي مي‌دهند، خلاف شرع است ديگر.


آقاي مدرسي ‌يزدي ـ قرارداد محدوديت با دشمن مي‌بندند. آراي اين اشكال هم سه رأي و با آقاي يزدي هم چهار رأي ميشود.


آقاي دهقان ـ حاج‌آقا، آقاي يزدي هم كه از قبل رأيش را اعلام كرده است.


آقاي كدخدائي ـ آقاي دكتر طحان و آقاي دكتر دهقان ‌هم رأي بدهند.


آقاي طحان‌نظيف ـ از نظر حقوقي رأي داديم.


آقاي مدرسي ‌يزدي ـ شما كه رأي نداديد؟


منشي جلسه ـ اين رأي‌گيري، براي خلاف شرع بودن اين ماده است. اين اشكال براي جهت شرعيش وارد است.


آقاي شب‌زنده‌دار ـ از حيث شرعي اشكال دارد.


آقاي مدرسي يزدي ـ آهان، از حيث شرعيش است.


آقاي كدخدائي ـ پس بايد از حاجآقاي يزدي هم بپرسيم. ماده‌ي بعدي را بخوانيد. وقت تنگ است. فردا بعد از ظهر هم بايد آقايان تشريف بياورند.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ اشكال همين يكي است يا باز هم هست؟


آقاي جنتي ـ خب، ديگر بررسي اين مصوبه بس است.


منشي جلسه ـ مصوبه تشكيل وزارت بازرگاني [مصوب 3/‏7/‏1398] هم هست.


آقاي كدخدائي ـ مصوبهي وزارت بازرگاني هم هست.


آقاي جنتي ـ بررسي اين مصوبه، كافي است.


آقاي دهقان ـ اين را تمام كنيم تا به مصوبهي وزارت بازرگاني برسيم.


آقاي جنتي ـ مي‌گويند همين‌قدر كافي است. بالاخره اين مصوبه را چه‌كار كنيم؟


آقاي كدخدائي ـ حاج‌آقا، بايد همه‌اش را بخوانيم.


آقاي جنتي ـ نه، اصلاً كلياتش رد مي‌شود.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ نه.


آقاي كدخدائي ـ يعني اگر اين را اصلاح مي‌كنند، حق شرطي جلويش مي‌گذارند و تمام مي‌شود.


آقاي دهقان ـ مجلس نمي‌تواند چنين كاري كند.


آقاي كدخدائي ـ بگذاريد همهاش را بخوانيم. حالا كه شروع كرديم، تمامش كنيم.


آقاي مدرسي ‌يزدي ـ  بله، بايد همهاش را خواند.


آقاي كدخدائي ـ  آقا، بخوان.


منشي جلسه ـ  «فصل 2- ايمني مديريت سوخت مصرف‌شده.»


آقاي جنتي ـ بگذاريد آقايان بقيهاش را خودشان مطالعه كنند.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ جلسهي بعدي نداريم.


آقاي موسوي ـ ما همهاش را مطالعه كرديم.


آقاي كدخدائي ـ حاج‌آقا، جلسهي بعدي نداريم. شنبه بايد در موردش نظر بدهيم تا به مجلس برود.


آقاي جنتي ـ نه، ما كه در اين مورد محدوديتي نداريم.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ چرا، نه.


آقاي موسوي ـ ‌همه را مطالعه كرديم.


آقاي جنتي ـ نه، چرا؟


آقاي صادقي‌مقدم ـ چهارشنبه جلسه بگذاريم.


آقاي دهقان ـ نوبت مصوبهي بازرگاني است.


آقاي كدخدائي ـ حاجآقا، بررسي اين مصوبه در مهلت بيست روزمان است ديگر.


آقاي مدرسي ‌يزدي ـ اين مصوبه، يك كنوانسيون است.


آقاي صادقي‌مقدم ـ حالا به ‌هر حال چهارشنبه جلسه بگذاريم.


آقاي دهقان ـ نوبت بررسي مصوبهي وزارت بازرگاني است.


آقاي كدخدائي ـ مصوبهي وزارت بازرگاني هم هست. هر دو تاي اينها هم هست.


آقاي مدرسي ‌يزدي ـ به حاج‌آقا بگوييد فعلاً اين را بررسي مي‌كنيم.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ بازرگاني ديگر كدام است؟ قبلاً چيزي به ما نداديد.


آقاي كدخدائي ـ چرا؛ دستور آن را داديم.


آقاي دهقان ـ منظور، طرح تشكيل وزارت بازرگاني است.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ آهان، خود وزارت بازرگاني را ميگوييد.


منشي جلسه ـ بله، تشكيل وزارت بازرگاني.


آقاي كدخدائي ـ حالا اين را بخوانيد.


منشي جلسه ـ «فصل 2- ايمني مديريت سوخت مصرف‌شده


ماده 4- الزامات كلي ايمني


هر طرف متعاهد به ‌منظور حصول اطمينان از اينكه در تمامي مراحل مديريت سوخت مصرف‌شده، افراد، جامعه و محيط ‌زيست به نحو مناسبي در برابر خطرات پرتوشناختي (راديولوژيكي) محافظت مي‌گردند، اقدامات مناسبي را اتخاذ خواهد نمود.


در اين راستا، هر طرف متعاهد اقدامات مقتضي زير را اتخاذ خواهد نمود تا:


1- اطمينان حاصل نمايد كه حالت بحراني و برداشت حرارت باقيمانده توليدي در طول مديريت سوخت مصرف‌شده به ‌قدر كفايت مورد ملاحظه قرار مي‌گيرند.


2- اطمينان حاصل نمايد كه طبق نوع خط ‌مشي چرخه سوخت پذيرفته‌شده، توليد پسماند پرتوزاي وابسته به مديريت سوخت مصرف‌شده، در حداقل ميزان قابل ‌اجراء نگه ‌داشته مي‌شود.


3- وابستگي متقابل ميان مراحل مختلف در مديريت سوخت مصرف‌شده را در نظر گيرد.


4- حفاظت مؤثر از افراد، جامعه و محيط ‌زيست را از طريق اعمال روش‌هاي حفاظتي مناسب مورد تأييد نهاد قانوني در سطح ملي و در چهارچوب قوانين ملي خود كه توجه مقتضي به استانداردها و معيارهاي بين‌المللي پذيرفته‌شده را دارد، پيش‌بيني نمايد.


5- خطرات زيستي، شيميايي و ديگر خطراتي را كه مي‌تواند به مديريت سوخت مصرف‌شده مربوط باشند، در نظر گيرد.


6- تلاش نمايد از اقداماتي پرهيز كند كه اثرات قابل پيش‌بيني متعارف بر نسل‌هاي آتي فراتر از اثرات مجاز بر نسل حاضر دارد.


7- اجتناب از تحميل هزينه‌هاي بي ‌مورد بر نسل‌هاي آينده را لحاظ نمايد.


ماده 5- تأسيسات موجود


هر طرف متعاهد اقدامات مقتضي را به‌ منظور بررسي ايمني هر نوع تأسيسات مديريت سوخت مصرف‌شده موجود در زماني كه اين كنوانسيون براي آن ‌طرف متعاهد لازم‌الاجراء مي‌گردد و به ‌منظور حصول اطمينان از اينكه در صورت نياز تمامي پيشرفت‌هاي عملي متعارف جهت به‌روزرساني ايمني چنين تأسيساتي اعمال مي‌گردند، اتخاذ خواهد نمود.


ماده 6- مكان‌يابي تأسيسات پيشنهادي


هر طرف متعاهد به ‌منظور حصول اطمينان از اينكه دستورالعمل‌ها براي تأسيسات پيشنهادي مديريت سوخت مصرف‌شده برقرار و اجرايي مي‌گردند، اقدامات مقتضي زير را اتخاذ خواهد نمود:


1- ارزيابي تمام عوامل مرتبط مبتني بر ساختگاه كه داراي اثر احتمالي بر ايمني چنين تأسيساتي در طول عمر بهره‌برداري آن مي‌باشد


2- ارزيابي اثر ايمني احتمالي چنين تأسيساتي بر افراد، جامعه و محيط‌ زيست


3- قرار دادن اطلاعات ايمني چنين تأسيساتي در دسترس اعضاي جامعه


4- مشورت با طرف‌هاي متعاهد مجاور چنين تأسيساتي تا جايي كه احتمال تأثيرپذيري آنها از تأسيسات مذكور وجود دارد و به ‌محض درخواست آنها، در اختيار قرار دادن داده‌هاي كلي مرتبط با تأسيسات به ‌منظور قادرسازي آنها به ارزيابي اثر ايمني احتمالي تأسيسات مذكور بر قلمرو آنها ...»


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ الآن اين ماده مهم است. روي حساب مادهي قبلي ميگويم. اين ماده مي‌گويد اگر طرف‌هاي ديگر اطلاعاتي خواستند، بايد همه‌اش را بدهيد.


آقاي ره‌پيك ـ عبارت بند (4) يك جاي ديگر هم آمده است. در قسمت (4) ماده (13)[20] هم وجود دارد. دورهي گذشته هم اين اشكال مطرح شد كه باز هم رأي نياورد.


آقاي مدرسي ‌يزدي ـ آقاي دكتر، اين بند عبارت «داده‌هاي كلي» را در پايين دارد.


آقاي ره‌پيك ـ ببينيد؛ مي‌گويد «4- مشورت با طرف‌هاي متعاهد مجاور چنين تأسيساتي ...» اين عبارت بعدي ظاهراً تعريف و توضيح «طرفهاي متعاهد مجاور» است: «... تا جايي كه احتمال تأثيرپذيري آنها از تأسيسات مذكور وجود دارد ...» يعني طرفهاي متعاهد لزوماً همسايه نيستند.


آقاي مدرسي ‌يزدي ـ بله.


آقاي ره‌پيك ـ ممكن است مثلاً دو همسايه در اين مورد واسطه شوند.  اگر آنها درخواست كردند بايستي كه داده‌هاي كلي مرتبط با تأسيسات به منظور اينكه آنها به ارزيابي اثر ايمني احتمالي تأسيسات مذكور قادر شوند، در اختيار آنها قرار داده شود. الآن اسرائيل عضو اين كنوانسيون نيست.


آقاي اعرافي ـ آنجا رأي بدهند. اين هم همان است ديگر.


آقاي ره‌پيك ـ الآن اسراييل عضو نيست. اما اگر فردا اسرائيل عضو شود، ممكن است بهانه بگيرد يا ممكن است عربستان بگويد كه من درخواست اطلاعات مي‌كنم.


آقاي طحان‌نظيف ـ عربستان عضو است.


آقاي ره‌پيك ـ بله، عربستان عضو است. خب، او الآن مي‌گويد من درخواست اطلاعات را مي‌كنم. شما بايد اطلاعات اين تأسيسات را به من بدهيد تا جايي كه من بتوانم ايمن بشوم.


آقاي اعرافي ـ دقيقاً همان اشكال قبلي همين‌جا هم هست.


آقاي مدرسي ‌يزدي ـ لازم نيست اطلاعات ريز را بدهيم. لازم نيست اطلاعات ريز داده شود. چون گفته است: «... در اختيار قرار دادن دادههاي كلي مرتبط با تأسيسات به ‌منظور قادرسازي آنها به ارزيابي اثر ايمني احتمالي تأسيسات مذكور بر قلمرو آنها.» اگر واقعاً به مفادش دقت كنيم، چيز مهمي نيست. اگر گزارش واقعاً حساب‌شده و دقيق بود، اشكال داشت؛ چون در اين صورت بايد مثقالش را هم حساب كنند.


آقاي اعرافي ـ اينجا هم داده‌هاي كلي را بايد بدهيم. بعد خودشان آنها را تفسير مي‌كنند.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ آقاي ره‌پيك من يك سؤال دارم. اين تأسيسات يعني تأسيسات ايمني يا تأسيسات هسته‌اي؟


آقاي مدرسي ‌يزدي ـ همه‌اش را در بر ميگيرد.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ نه، آخر اينها كه همه را نميگويند.


آقاي مدرسي ‌يزدي ـ شامل همهي تأسيسات ميشود.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ نه.


آقاي مدرسي ‌يزدي ـ شامل همه‌اش مي‌شود.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ اين بحث در مورد دو گونه كار مختلف است.


آقاي صادقي‌مقدم ـ بحث در مورد مديريت پسماند است.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ همين‌طور است؛ پس منظور تأسيسات ايمني است. خب، دادن اطلاعات تأسيسات ايمني چه اشكال دارد؟ اگر بگويد كه بحث در مورد دادن اطلاعات تأسيسات هسته‌اي است، خب، اشكال دارد.


آقاي ره‌پيك ـ حاج‌آقا، حالا ميگويند مثلاً اطلاعاتي كه شما مي‌دهيد، معلوم مي‌كند درجهي كاري كه آنجا داريد انجام مي‌دهيد، چقدر است.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ نه، اين اطلاعات مربوط به تأسيسات ايمني است.


آقاي ره‌پيك ـ بله ديگر؛ ببينيد؛ مثلاً اگر شما اطلاعات شكل ايمني كه آنجا داريد يا ساختاري كه ميگوييد يا نوع ايمني‌ كه آنجا ايجاد كرديد را بدهيد، از اينجا مي‌فهمند كه اين درجهي ايمني براي چه ‌كاري است. دوستاني كه توضيح مي‌دادند، مي‌گفتند شما وقتي اين اطلاعات را ميگوييد، معلوم مي‌شود داريد چه‌كار مي‌كنيد. فقط صرف اطلاعات آن تأسيسات كه نيست. حاج‌آقا، ببينيد؛ اگر اين كنوانسيون‌ها در شرايط متعارف باشند، مشكلي ايجاد نمي‌كنند، ولي وقتي عدم تعادل ايجاد ميشود، مشكل ايجاد مي‌كند.


آقاي مدرسي‌ يزدي ـ بله.


آقاي ره‌پيك ـ يعني شما صاف و صريح نوشتيد كه هر دو كشور به هم اطلاعات بدهند، ولي خب وقتي عدم تعادل ايجاد ميشود، به مشكل برميخوريم.


آقاي مدرسي ‌يزدي ـ احتمالاً قرارداد اينطور است.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ اين يك كنوانسيون است.


آقاي مدرسي ‌يزدي ـ يا بايد آن را به مجمع بفرستند يا صبر كنند.


آقاي دهقان ـ حالا درست است كه داده‌هايش اطلاعات كلي است، ولي مشكل ايجاد ميكند.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ شبيه به همان [= ماده (32)] است.


آقاي دهقان ـ بله، شبيه آن است.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ براي من اشكال اينجا واقعاً روشن نيست. واقعاً روشن نيست. مخصوصاً كه اينجا از يك‌ جهت ضعيف‌تر از آنجا است؛ چون اينجا تأسيساتش هم ابهام دارد. آيا اينجا منظور از تأسيسات، تأسيسات ايمني است يا گزارش مواد و پسماندها؟ آنجا بحث پسماند مطرح بود. باز شبهه‌ي آنجا قوي‌تر بود؛ چون‌كه وقتي اطلاعات پسماند را گزارش بدهند، آنها اطلاعاتي راجع به ميزان كار و فعاليت‌هاي هسته‌اي ما مي‌فهمند. بحث اينجا راجع به تأسيسات ايمني است. اگر اينطور باشد، براي من اشكالش خيلي روشن نيست. اصلاً اين تأسيسات مرجعش چيست؟ تأسيسات هسته‌اي است؟


آقاي ره‌پيك ـ نه، منظور، همان تأسيسات ايمني است.


آقاي صادقي‌مقدم ـ يعني منظور، تأسيسات فني است؟


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ نه، تأسيسات ايمني است.


آقاي ره‌پيك ـ تأسيسات ايمني است.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ يعني اگر تأسيسات هسته‌اي منظور نباشد، ايمني است.


آقاي مدرسي ‌يزدي ـ در بالا قبل از اين ماده تأسيسات را معنا كرده است.


آقاي صادقي‌مقدم ـ ايمني منظور است.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ اگر تأسيسات هسته‌اي نباشد، خب ايمني است.


آقاي صادقي‌مقدم ـ جزء (4) بند (1) ماده (13) هم اين مطلب را گفته است.


آقاي مدرسي ‌يزدي ـ لفظ «تأسيسات» به صورت كلي آمده است.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ منظور تأسيسات ايمني است؟ خب اين چه اشكالي دارد؟


آقاي مدرسي ‌يزدي ـ قبل از تأسيسات تعريفي آمده بود.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ حالا ادعايي كه دوستان شما ميگويند، خب از كجا قابل اثبات است؟ آخر واقعاً اين هم يك حرفي است.


آقاي ره‌پيك ـ نه، آنها اين مطلب را از نظر فني ميگويند.  ميگويند وقتي شما مشخصات تأسيسات ايمني‌تان را مي‌دهيد، معلوم مي‌شود كه در آنجا داريد چه‌كار مي‌كنيد.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ اگر اين اطلاعات راجع به بحث پسماند است، بله، اين حرف درست است. خب، الآن اگر اينها اطلاعاتشان را بدهند، اشكال دارد؟ من نمي‌دانم. آنها ميگويند دادن اطلاعات ملازم با اين است كه بفهمند چقدر سوخت هسته‌اي مثلاً چطور شده است. من اين را نمي‌دانم.


آقاي ره‌پيك ـ حاج‌آقا، حتي ميگويند اينكه شما بگوييد كه فاصله‌اي كه مثلاً بايد با اين تأسيسات داشته باشيد چقدر است، مهم است. آنها از روي فاصله نوع موادي كه عموماً استفاده مي‌شود را حدس مي‌زنند؛ يعني حدس مي‌زنند كه اين فاصله براي چه موادي ‌ايمني ايجاد ميكند. مثلاً صد متر است يا دويست متر است.


آقاي مدرسي‌ يزدي ـ  اگر اينها را هم نگوييم، باز هم مي‌توانند بفهمند.


آقاي ره‌پيك ـ حالا اينجا يك نكتهي ديگر دارد و آن اينكه بحث دفاعي ضميمه اين مطلب مي‌شود.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ آقا، ماهواره‌هايي كه چند سانتيمتر را تشخيص مي‌دهد، خب ظاهراً اينها را مي‌فهمند.


آقاي مدرسي ‌يزدي ـ حالا آن حرف شما تأييد مي‌شود. ما هم خودمان ‌همكاري مي‌كنيم، گرچه اين كنوانسيون تعهد هم برايمان مي‌آورد.


آقاي ره‌پيك ـ حالا نكته‌ي ديگري كه اينجا وجود دارد اين است كه ميگويند چون بعضي از كشورها سلاح هسته‌اي دارند، پسماند هسته‌اي و نظامي دارند. اما در اين كنوانسيون پسماند نظامي آنها استثنا شده است؛  مثل پاكستان و فرض كنيد عربستان و اسرائيل. ما نميتوانيم از آنها سؤال كنيم. اينها در جدار مرزهايشان پسماند هسته‌اي دارند؛ چون طبق اين كنوانسيون، اينجا فقط بحث مواد غير نظامي مطرح است. ولي آنها از ما سؤال مي‌كنند كه شما براي پسماند غير نظامي‌تان داريد چه‌كار مي‌كنيد؟


آقاي مدرسي‌ يزدي ـ البته اين مسئله هست كه ظاهراً بحث نظامي به صورت رسمي در اين كنوانسيون نيست. پاكستان كه هستهاي ندارد.


آقاي ره‌پيك ـ چرا ندارند؟ اعلام كردند كه ما داريم كار هسته‌اي ميكنيم.


آقاي مدرسي ‌يزدي ـ نه ديگر؛ پاكستان كه اينها را نپذيرفته است.


آقاي ره‌پيك ـ پاكستان ميگويد كه ما فعاليت نظامي هسته‌اي داريم.


آقاي مدرسي ‌يزدي ـ نه، عملاً فعاليت ندارند.


آقاي ره‌پيك ـ حالا ما داريم فرض مي‌كنيم كه دارند. اسرائيل كه فعاليت هسته‌اي دارد.


آقاي مدرسي ‌يزدي ـ بله، البته فعاليت هسته‌اي داشتن اين ‌هم رسمي نيست، ولي خب حرف درستي است.


آقاي ره‌پيك ـ اصلاً اسرائيل كه خودش معرفي كرد كه چند كلاهك دارد.


آقاي مدرسي ‌يزدي ـ نه.


آقاي ره‌پيك ـ چرا؛ اعلام كرده است كه كلاهك دارد.


آقاي كدخدائي ـ اعلام كرده است كه كلاهك دارد، ولي رسمي نيست.


آقاي مدرسي ‌يزدي ـ كلاهك دارد، ولي رسمي اعلام نكرده است.


آقاي ره‌پيك ـ علي‌اي‌حالٍ ما نمي‌توانيم از آنها راجع به پسماندشان سؤال كنيم، ولي آنها از ما سؤال مي‌كنند؛ چون مجاور ما هستند.


آقاي مدرسي ‌يزدي ـ خود روسيه هم همين‌طور است. مگر روسيه چقدر با ما فاصله دارد؟ مگر همسايه نيستيم؟ او مي‌گويد هسته‌اي من نظامي است و من هر چه بخواهم، مي‌كنم.


آقاي دهقان ـ بله، لازم نيست اطلاعاتش را بدهد.


آقاي مدرسي ‌يزدي ـ بله.


آقاي دهقان ـ  يعني كشور خارج از اين كنوانسيون لازم نيست اطلاعاتي بدهد.


آقاي مدرسي‌ يزدي ـ ما بايد اطلاعات بدهيم. اين كار واقعاً يك تبعيض ناروا است.


آقاي دهقان ـ چون اكثر تأسيسات آنها نظامي است، پس نيازي نيست اطلاعات بدهند.


آقاي كدخدائي ـ نمي‌توانيم كه تبعيض ناروا را براي خودمان بگوييم. اينجا، تبعيض ناروا مطرح نيست.


آقاي مدرسي ‌يزدي ـ چرا ديگر؛ اين كار، خلاف قانون اساسي است؛ يعني ما بايد تعهدي ناروا بدهيم.


آقاي ره‌پيك ـ حالا آنها كه قبول نمي‌كنند.


آقاي مدرسي ‌يزدي ـ آنها چون فعاليت نظامي دارند، بهانه دارند كه بگويند اطلاعات ندهيم. به بهانهي فعاليت نظامي اطلاعاتي نميدهند.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ تبعيض ناروا است؟ ما كه تبعيض نگذاشتيم.


آقاي كدخدائي ـ خودمان بايد قانون تبعيضآميز نداشته باشيم.


آقاي مدرسي‌ يزدي ـ نه، در هر قانوني ما نبايد تبعيض ناروا داشته باشيم.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ ما كه تبعيض نگذاشتيم.


آقاي ره‌پيك ـ اين مسئله بين خودمان است. تبعيض ناروا، بين خودمان مطرح است.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ آنها يك تبعيضي گذاشتند.


آقاي مدرسي ‌يزدي ـ آن قلدرها هر كاري بخواهند خودشان مي‌كنند و اخاذي ميكنند.


آقاي شب‌زنده‌دار ـ نه، آخر يك حرف عقلايي هم بايد زد.


آقاي ره‌پيك ـ نه، چون ما ميخواهيم عدالت را داخل كشور برقرار كنيم، در اين صورت داخل كشور نبايد تبعيض ناروا بشود.


آقاي كدخدائي ـ خب، بله.


آقاي ره‌پيك ـ ولي همان بحث امنيت و نفوذ و اينها در اينجا وجود دارد.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ همين‌طور است ديگر. ظاهر اين ماده اينطوري است.


آقاي ره‌پيك ـ بله.


آقاي دهقان ـ اين ماده را به همان ماده (32) الحاق كنيم.


آقاي ره‌پيك ـ بند (4) ماده (6) و بند (4) ماده (13) داراي اشكال است.


آقاي مدرسي ‌يزدي ـ به ‌هر حال، موجب تبعيض ناروا است.


آقاي دهقان ـ اين كار، مصداق تبعيض هم نيست.


آقاي مدرسي ‌يزدي ـ واقعاً اين تبعيض ناروا است كه ما تعهدي بدهيم، در حالي كه طرف مقابل تعهدي ندارد. لااقل بخشي از آن را نپذيريم.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ ما كه تبعيض ايجاد نكرديم.


آقاي مدرسي‌ يزدي ـ پس چه كسي تبعيض ايجاد كرده است؟ ما داريم آن را امضا مي‌كنيم.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ نه، اين كنوانسيون بين‌المللي اين كار را كرده است.


آقاي مدرسي ‌يزدي ـ الآن ما داريم آن را امضا مي‌كنيم.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ امضا كردن را ميدانم. امضا كه يعني فقط قسمت خودمان را پذيرفتيم.


آقاي مدرسي ‌يزدي ـ خيلي خب، بنابراين اين كار، پذيرش تبعيض است.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ ما كه تبعيض نگذاشتيم.


آقاي اعرافي ـ اين كار، پذيرش تبعيض ناروا است.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ نه، پذيرش هم نيست.


آقاي مدرسي ‌يزدي ـ چرا ديگر.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ آنها مي‌گويند كه ما اصلاً نمي‌خواهيم كه روسيه چنين حقي را داشته باشد.


آقاي مدرسي‌ يزدي ـ پس چرا اين را مي‌پذيريد؟


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ نه، ما اين ‌طرفش را پذيرفتيم. يعني بحث ايمنياش را پذيرفتيم.


آقاي مدرسي ‌يزدي ـ قرآني و روايي كه نمي‌شود اين موضوع را بررسي كرد.


آقاي كدخدائي ـ نه.


آقاي مدرسي ‌يزدي ـ خب، معلوم است كه نمي‌شود اين را بگويد. اين كنوانسيون يك پكيج است. يا آن را مي‌پذيريد يا نمي‌پذيريد.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ نه، عرض مي‌كنم اينكه اينجا آمده است، بحث ايمني پسماند خودمان است.


آقاي مدرسي‌ يزدي ـ نه.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ بله ديگر.


آقاي مدرسي ‌يزدي ـ با همسايه‌ها هم مشورت مي‌كنند.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ عيبي ندارد؛ اما اينكه بحث نظامي و كذاي آن استثنا باشد، اين را كه ما نگفتيم.


آقاي مدرسي ‌يزدي ـ پس چه كسي گفته است؟


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ من يك ‌چيزي بگويم.


آقاي اعرافي ـ نه، ما اين را نگفتيم.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ اينكه ما اين را بگوييم يا ديگري بگويد، خيلي فرق مي‌كند. ما كه اين را نگفتيم.


آقاي مدرسي ‌يزدي ـ هيچ فرقي نمي‌كند. پذيرفتن آن يعني اينكه اين حرف ما است.


آقاي كدخدائي ـ خب.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ آن تبعيضي كه در قانون اساسي گفتند كه اين نيست.


آقاي مدرسي‌ يزدي ـ عين همين است.


آقاي كدخدائي ـ نه. خب، ما ايراد را به بند (4) ماده (6) و بند (4) ماده (13) ميگيريم.


آقاي ره‌پيك ـ بله، بند (4) ماده (13) ايراد دارد.


آقاي كدخدائي ـ ما بند (4) ماده (6) و بند (4) ماده (13) را مغاير بند (5) اصل سوم ميدانيم. آقاياني كه موافق هستند، اعلام نظر بفرمايند.


آقاي مدرسي ‌يزدي ـ من اين را خلاف قانون اساسي ميدانم.  حالا به اين اشكال رأي بدهيد. شما رأي بدهيد. رأي آورد ديگر.


آقاي طحان‌نظيف ـ آقاي دكتر، رأي دارد.


آقاي مدرسي‌ يزدي ـ بله، رأي دارد.[21]


آقاي طحان‌نظيف ـ  آقاي دكتر، اين را هم آقايان بدانند كه چند كشور آن را پذيرفتند.


آقاي موسوي ـ اين كنوانسيون توسط همهي كشورهاي مجاور تأييد نشده است.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ بعضي‌هايش را بنويسيد.


آقاي مدرسي‌ يزدي ـ از آن ‌جهت هم بنويسيد كه موجب تبعيض ناروا است.


آقاي طحان‌نظيف ـ حاج‌آقاي لاريجاني، كشورهاي ارمنستان، اردن، لبنان، عمان، روسيه، عربستان، امارات و ازبكستان از همسايگان اين كنوانسيون را پذيرفتند. حالا اين را هم بدانيد.


آقاي مدرسي ‌يزدي ـ مهم كشور افغانستان است كه كنوانسيون را نپذيرفته است.


آقاي ره‌پيك ـ پاكستان و هند نيز به خاطر اينكه اصل «NPT» را نپذيرفتند، اين كنوانسيون را هم نپذيرفتند.


آقاي كدخدائي ـ خب بقيه‌اش را بخوانيد.


منشي جلسه ـ بند (2) ماده (6) را مي‌خوانم: «2- در اين راستا هر طرف متعاهد طبق الزامات عمومي ايمني ماده (4) اقدامات مقتضي به ‌منظور حصول اطمينان از اينكه استقرار چنين تأسيساتي داراي اثرات غير قابل ‌قبول بر ساير طرف‌هاي متعاهد نخواهد بود را اتخاذ خواهد نمود.


ماده 7- طراحي و ساخت تأسيسات


هر طرف متعاهد به ‌منظور حصول اطمينان از موارد زير اقدامات مقتضي را اتخاذ خواهد نمود:


1- طراحي و ساخت تأسيسات مديريت سوخت مصرف‌شده، اقدامات مناسب جهت محدودسازي اثرات پرتوشناختي (راديولوژيكي) احتمالي بر افراد، جامعه و محيط زيست از جمله اثرات ناشي از رهاسازي‌ها يا آزادسازي‌هاي وارسي (كنترل)نشده را پيشبيني مي‌كند.


2- در مرحله طراحي طرح‌هاي مفهومي و در صورت ضرورت، مقررات فني به‌ منظور برچيدن تأسيسات مديريت سوخت مصرف‌شده در نظر گرفته مي‌شوند ...»


آقاي مدرسي ‌يزدي ـ طرح‌هاي مفهومي يعني چه؟


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ منظور از طرحهاي مفهومي چيست؟


آقاي كدخدائي ـ معادل «conceptual plans» است.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ  معادل «مفهومي» چيست؟ «conceptual» است؟


آقاي كدخدائي ـ بله، «conceptual plans» معادل انگليسي‌اش است.


آقاي مدرسي ‌يزدي ـ بله، آن‌ هم به معناي برنامه‌هاي مفهومي است.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ متن انگليسي‌اش همين است؟


آقاي كدخدائي ـ بله ديگر؛ دارم همين متن انگليسي را عرض مي‌كنم.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ گفتم شايد در ذهنشان دارند اين را ترجمه مي‌كنند.


آقاي كدخدائي ـ نه.


آقاي ره‌پيك ـ اين يك اصطلاح است ديگر. اين اصطلاحات طرح‌هاي مفهومي و طرح‌هاي عملياتي و غيره در روش تحقيق كاربرد دارد.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ اين چيست؟


آقاي ره‌پيك ـ يعني مفاهيم را در طرح بيان مي‌كنند و مفهومبندي مي‌كنند. بعد آنها را به طرح‌هاي عملياتي ميبرند. آنجا نقشه و اينها را ترسيم ميكنند.


آقاي مدرسي ‌يزدي ـ بند (3) را خوانديد.


منشي جلسه ـ «3- فناوري‌هاي دخيل در طراحي و ساخت تأسيسات مديريت سوخت مصرف‌شده از طريق تجربه، آزمايش يا تحليل پشتيباني مي‌گردند.


ماده 8- ارزيابي ايمني تأسيسات


هر طرف متعاهد به‌ منظور حصول اطمينان از موارد زير اقدامات مقتضي را اتخاذ خواهد نمود:


1- پيش از ساخت تأسيسات مديريت سوخت مصرف‌شده، ارزيابي ايمني منظم و ارزيابي زيست ‌محيطي متناسب با خطر مطرح‌ شده به ‌وسيله تأسيسات و در بر گيرنده عمر بهره‌برداري آن صورت خواهد پذيرفت.


2- پيش از بهره‌برداري از تأسيسات مديريت سوخت مصرف‌شده و در زماني كه تكميل ارزيابي‌هاي موضوع بند (1) ضروري تلقي شود، نسخه‌هاي به‌روزرساني شده و تفصيلي ارزيابي ايمني و ارزيابي زيست‌ محيطي تهيه خواهند شد.


ماده 9- بهره‌برداري از تأسيسات


هر طرف متعاهد به ‌منظور حصول اطمينان از موارد زير اقدامات مقتضي را اتخاذ خواهد نمود:


1- پروانه بهره‌برداري از تأسيسات مديريت سوخت مصرف‌شده مبتني بر ارزيابي‌هاي مقتضي مصرح در ماده (8) و مشروط به تكميل برنامه راه‌اندازي مي‌باشد كه اثبات مي‌نمايد تأسيسات همان‌گونه كه ساخته‌ شده است، سازگار با الزامات طراحي و ايمني مي‌باشد.»


آقاي صادقي‌مقدم ـ آقاي دكتر، ببخشيد.


آقاي كدخدائي ـ بفرماييد.


آقاي صادقي‌مقدم ـ اين پروانه را چه كسي مي‌دهد؟


آقاي كدخدائي ـ دولت مي‌دهد.


آقاي صادقي‌مقدم ـ ببينيد؛ اينجا در تعريف پروانه اين بود: «پروانه: اعطاي هر گونه اجازه، مجوز يا گواهي اعطاءشده توسط نهاد قانوني ...» نهاد قانوني چه كسي بود؟ «نهاد قانوني: به نهاد يا نهادهايي اطلاق مي‌شود كه توسط طرف متعاهد به آن اختيار قانوني داده ‌شده تا هر جنبه‌اي از ايمني مديريت سوخت مصرف‌شده يا پسماند پرتوزا از جمله اعطاي پروانه را نظام‌مند نمايد.» چه كسي اين را تأييد مي‌كند؟ ببينيد؛ پروانه را چه كسي مي‌دهد؟


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ سازمان انرژي اتمي پروانه ميدهد.


آقاي صادقي‌مقدم ـ نه، يعني نهاد داخلي هر كشور پروانه را ميدهد؟


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ ظاهراً يك نهاد داخلي است ديگر.


آقاي مدرسي‌ يزدي ـ مي‌گويد هر طرف متعاهد كه خودش به آن نهاد اختيار قانوني داده است.


آقاي صادقي‌مقدم ـ خود نهاد قانوني پروانه را مي‌دهد؟ چه كسي آن نهاد قانوني را تعيين مي‌كند؟ كشور خودش، آن نهاد قانوني را تعيين ميكند.


آقاي كدخدائي ـ خب، بقيهاش را بخوانيد.


منشي جلسه ـ «2- شرايط و حدود بهره‌برداري حاصل از آزمايش‌ها، تجربه بهره‌برداري و ارزيابي‌هاي مصرح در ماده (8) در صورت ضرورت تعريف و بازنگري مي‌گردند.


3- بهره‌برداري، نگهداري، پايش، بازرسي و آزمايش تأسيسات مديريت سوخت مصرف‌شده طبق دستورالعمل‌هاي مقرر انجام مي‌گردند.


4- پشتيباني فني و مهندسي در تمامي حوزه‌هاي مبتني بر ايمني در سراسر عمر بهره‌برداري تأسيسات مديريت سوخت مصرف‌شده مهيا هستند.


5- رويدادهاي مهم ايمني توسط دارنده پروانه به ‌موقع به نهاد قانوني گزارش مي‌شوند ...»


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ در بازرسي و اينها، فاعل اينها بيروني است؟ چون همه‌ را به ‌صورت مجهول مي‌گويد و نمي‌گويد فاعلش كيست.


آقاي صادقي‌مقدم ـ همه‌ي اين كارها، داخلي است.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ نمي‌گويد فاعلشان كيست.


آقاي كدخدائي ـ خود طرف‌هاي قرارداد را به عنوان فاعل گفت؛ يعني فاعل، طرف‌هاي متعاهد است.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ بله، اين حرف در موارد بالا درست است.


آقاي كدخدائي ـ «... each contracting party shall take the apropriate steps to insure that» اينها، براي خود اينها [= طرفهاي متعاهد] است.


آقاي مدرسي ‌يزدي ـ يعني همين طرف‌ها ديگر.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ همين‌طور است، ولي مي‌خواهم ببينم كه ممكن است دستورالعمل بيروني باشد. اين كه اشكال ندارد. كسي كه اين كارها را انجام مي‌دهد، بهره‌برداري مي‌كند، نگهداري مي‌كند، پايش مي‌كند، بازرسي و آزمايش ميكند، چه كسي است؟ حالا بهره‌برداري كه با خود كشور است. نگهداري هم همين‌طور است، اما آيا پايش و بازرسي و آزمايش هم همه‌اش دروني است يا فردا ميگويند يك نفر خارجي هم بايد ضميمه شود؟


آقاي شب‌زنده‌دار ـ براي هر كدام مختلف است ديگر.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ چه مي‌فرماييد؟


آقاي صادقي‌مقدم ـ دستورالعمل‌ها قطعاً داخلي است.


آقاي شب‌زنده‌دار ـ اينجا گفته است دستورالعملها مقرر است.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ خب، من هم دارم همين را سؤال مي‌كنم. اگر از بيرون باشد كه خيلي خطرناك است ديگر.


آقاي مدرسي ‌يزدي ـ  اين مسئله غير از همان گزارشي است كه بايد بدهيم ديگر.


آقاي شب‌زنده‌دار ـ بحث اين است كه مقرِّر دستورالعمل‌ها كيست؟


آقاي مدرسي ‌يزدي ـ اين كنوانسيون اول بايد تصويب شود.


آقاي صادقي‌مقدم ـ دستورالعمل‌هاي مقرر يعني چه؟


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ من هم همين را دارم عرض مي‌كنم.


آقاي شب‌زنده‌دار ـ مقرِّرش كيست؟


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ چه مي‌فرماييد؟


آقاي مدرسي ‌يزدي ـ اينها بايد از طريق مجلس تصويب بشود. به ‌هر حال بدون مجلس كه نمي‌شود.


آقاي ره‌پيك ـ در واقع اين دستورالعملها در يك مجامعي بودند.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ نه، اين دستورالعمل را كه مجلس تصويب نمي‌كند.


آقاي صادقي‌مقدم ـ چرا؟


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ به نظر من، خيلي روشن نيست.


آقاي مدرسي ‌يزدي ـ البته مي‌شود ابهام گرفت كه حالا مقصود چيست، ولي معلوم است كه بايد قانون باشد.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ خب، حالا كه در تعريف نياورده است كه دستورالعمل چيست؟


آقاي اعرافي ـ در تعريف بود؟


آقاي كدخدائي ـ دستورالعمل‌ها در تعريف نبود.


آقاي ره‌پيك ـ ماده (19)[22] دربارهي چهارچوب قانوني و قانون‌گذاري و ماده (20)[23] دربارهي نهاد قانوني است.


آقاي كدخدائي ـ اين كنوانسيون يك «regulatory» داشت.


آقاي ره‌پيك ـ ماده (19) دربارهي چهارچوب قانوني و قانون‌گذاري است.


آقاي صادقي‌مقدم ـ دستورالعمل ديگر نبود.


منشي جلسه ـ در تعاريف، نهاد قانوني هست، ولي دستورالعمل نيست.


آقاي صادقي‌مقدم ـ در تعاريف، نهاد قانوني هست، پروانه هست، ولي دستورالعمل نيست.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ اگر دستورالعمل از بيرون باشد، في حد ذات‌ها اشكالي ندارد؛ ولي بازرس خارجي اشكال دارد. يك وقتي ممكن است مثلاً يك نفر خارجي هم به آنها ضميمه شود.


آقاي مدرسي ‌يزدي ـ دستورالعملها بايد قانوني باشد.


آقاي اعرافي ـ اينجا گفته است كه اين موارد را بايد در آن دستورالعمل بياورند.


آقاي مدرسي ‌يزدي ـ خب، بايد تصريح شود.


آقاي اعرافي ـ حالا خوب است ابهامي گرفته شود.


آقاي موسوي ـ اين مورد در بند (3) ماده (16) هم دوباره ذكر شده است.


آقاي دهقان ـ مفاد اين بند چيست؟


آقاي موسوي ـ گفته است: «3- بهره‌برداري،‌ نگهداري، پايش، بازرسي و آزمايش تأسيسات مديريت پسماند پرتوزا طبق دستورالعمل‌هاي مقرر انجام ميگردند ...» در اينجا اين مطلب را نوشته است.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ حالا شايد در آنجا كسي را ضميمه كرده باشند.


آقاي موسوي ـ ادامه‌اش را ببينيد: «... براي تأسيسات دفن، نتايجي كه به اين نحو حاصل‌شده‌اند، براي راستيآزمايي و بررسي اعتبار مفروضات و به‌روزرساني ارزيابي‌هاي مصرح در ماده (15)[24] براي دوره پس از بستن مورد استفاده قرار خواهند گرفت.» باز اينجا هم آن را مشخص نكردند.


آقاي كدخدائي ـ حاج‌آقا، متن انگليسي دو فرد را گفته است. يكي، «contracting party» را ذكر كرده است و يكي «regulatory body» را گفته است. ولي اينجا كه در اين ماده شروع مي‌كند، «each contracting party» را مي‌گويد. يعني در واقع هر طرف متعاهد را مي‌گويد و ميگويد فاعل، همين‌ها هستند.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ عبارتش چيست؟


آقاي كدخدائي ـ صدر عبارت را ببينيد.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ «contractive party»؟


آقاي كدخدائي ـ نه، «contracting party» درست است. اينجا گفته است: «... Each contracting party shall take the apropriate steps to insure that» حالا بعد موارد (1)، (2) و (3) دارد. اينها را مي‌گويد و مي‌رود.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ خب، ميدانم. هر كدام از طرفهاي تعهد فاعل هستند. اين مطلب، درست است. فاعلش خود همين طرف‌هاي متعاهدند.


آقاي كدخدائي ـ بله، طرفهاي متعاهد، افرادش هستند.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ طرفهاي متعاهد كه قرارداد بستند، فاعل هستند. اما گفته است بايد بهره‌برداري، نگهداري، پايش، بازرسي و آزمايش را طبق دستورالعمل‌هاي مقرر انجام بدهند. فاعلش اينها هستند. اما اينها بايد طبق اين دستورالعمل آنها را انجام بدهند. اگر آمديم و در اين دستورالعمل گفته باشند كه بايد مثلاً يك نفر بازرس خارجي هم ضميمه بشود، آنوقت چه ميشود؟ آقاي كدخدائي، معادل «دستورالعمل» در آنجا چيست؟


آقاي كدخدائي ـ دستورالعمل كه چيزي ندارد. فقط يك معادل «regulatory body» دارد كه من آن را در تعاريف ديدم.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ همين‌طور است ديگر؛ «body regulatory»


آقاي مدرسي ‌يزدي ـ «regulaitry body»؟


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ اينها يعني مجموعهي مقررات؛ يعني مقررات تنظيم‌كننده.


آقاي كدخدائي ـ منظور، مرجع وضع مقررات است ديگر. منظور، مرجع است. واژهي «body» را براي اين معنا مي‌آورند. معمولاً همين‌طور است ديگر.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ بله ديگر.


آقاي كدخدائي ـ يعني مرجع وضع مقررات.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ مثلاً «body of knowlege» را هم ميگويند. به معناي يك مجموعه از اطلاعات است.


آقاي كدخدائي ـ معمولاً اين اصطلاح مرسوم است.


آقاي دهقان ـ «body» مرسوم است.


آقاي كدخدائي ـ «regulatory body» يعني همين.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ يعني يك مجموعه مقررات تنظيم‌كننده.


آقاي كدخدائي ـ نه، يعني مرجع تصميم‌گيرنده و مرجع وضع مقررات.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ «body of knowledge» را ميگويند كه به معناي مجموعه‌اي از اطلاعات است.


آقاي مدرسي ‌يزدي ـ به معناي بدنه هم ميشود؟


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ نه.


آقاي كدخدائي ـ نه، «regulatory body» اصلاً اصطلاحي حقوقي است و معمولاً همين اصطلاح را براي مراجع تصميم‌گيري و اينها اعلام مي‌كنند.


آقاي كدخدائي ـ  خب، الآن چه‌كار كنيم؟ الآن مي‌فرماييد كه چهكار كنيم؟


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ به نظر من به اين ماده ابهام بگيريم.


آقاي كدخدائي ـ از چه جهت ابهام بگيريم؟


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ من دارم در مورد اين مسائل بازرسي و آزمايشي عرض مي‌كنم كه ابهام بگيريم.


آقاي كدخدائي ـ خب.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ راجع به تأسيسات مديريت سوخت هم ابهام هست.


آقاي اعرافي ـ احتمالاً بايد بگوييم كه دستورالعمل چگونه تنظيم مي‌شود؟


آقاي كدخدائي ـ از آنجا كه معلوم نيست ‌طرف‌هاي متعاهد بايد بر چه اساس يا با چه دستورالعملي اقدامات را انجام دهند، ابهام وجود دارد.


آقاي ره‌پيك ـ  درست است. حالا در ماده (19) چهارچوب قانوني و قانون‌گذاري را گفته است.


آقاي كدخدائي ـ خب.


آقاي ره‌پيك ـ دستورالعمل را كه نگفته است؛ ولي گفته است: «1- هر طرف متعاهد چهارچوب قانوني و قانون‌گذاري ناظر بر ايمني مديريت سوخت مصرف‌شده و پسماند پرتوزا را ايجاد و حفظ خواهد نمود.»


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ خب، اگر اين‌طور است، قانونگذاري در چهارچوب داخلي آن درست است.


آقاي دهقان ـ مي‌گويد فرض كنيد چهارچوب قانوني در داخل است.


آقاي ره‌پيك ـ «2- اين چهارچوب قانوني و قانونگذاري موارد زير را پيش‌بيني خواهد كرد ...»


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ درست است. آن‌وقت با وجود اين ماده مي‌شود مسئله را حل كرد.


آقاي كدخدائي ـ حالا از اين عبور كنيم؟


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ بله، حالا اين بند درست است.


آقاي كدخدائي ـ بند بعدي را بخوانيد.


منشي جلسه ـ «4- پشتيباني فني و مهندسي در تمام حوزه‌هاي مبتني بر ايمني در سراسر عمر بهره‌برداري و تأسيسات مديريت سوخت مصرف‌شده مهيا هستند.


5- رويدادهاي مهم ايمني توسط دارنده پروانه به ‌موقع به نهاد قانوني گزارش مي‌شوند.


6- برنامه‌هايي به‌ منظور جمع‌آوري و تحليل تجربه بهره‌برداري مرتبط ايجاد مي‌گردند و در صورت اقتضاء نتايج به ‌دست ‌آمده مورد عمل قرار مي‌گيرند.


7- طرح‌هاي برچيدن تأسيسات مديريت سوخت مصرف‌شده در صورت ضرورت با استفاده از اطلاعات حاصل در طول عمر بهره‌برداري از آن تأسيسات، آماده و به‌روزرساني مي‌شوند و توسط نهاد قانوني بازنگري مي‌گردند.


ماده 10- دفن سوخت مصرف‌شده


چنانچه يك ‌طرف متعاهد در چهارچوب قانوني و قانون‌گذاري خود، دفن سوخت مصرف‌شده را انتخاب كرده باشد، دفن چنين سوخت مصرف‌شده‌اي طبق تعهدات فصل (3) مرتبط با دفن پسماند پرتوزا خواهد بود.»


آقاي مدرسي ‌يزدي ـ بايد مادهي بعدي را بخوانيد.


منشي جلسه ـ «فصل 3- ايمني مديريت پسماند پرتوزا


ماده 11- الزامات كلي ايمني


هر طرف متعاهد به ‌منظور حصول اطمينان از اينكه در تمامي مراحل مديريت پسماند پرتوزا، افراد، جامعه و محيط زيست به نحو مناسبي در برابر خطرات پرتوشناختي (راديولوژيكي) و ساير خطرات محافظت مي‌گردند، اقدامات مناسبي را اتخاذ خواهد نمود.


در اين راستا هر طرف متعاهد اقدامات مقتضي زير را اتخاذ خواهد نمود تا:


1- اطمينان حاصل نمايد كه حالت بحراني و برداشت حرارت باقيمانده توليدي در طول مديريت پسماند پرتوزا به‌ قدر كفايت مورد ملاحظه قرار مي‌گيرد.


2- اطمينان حاصل نمايد كه توليد پسماند پرتوزا در حداقل ميزان قابل اجراء نگه داشته مي‌شود.


3- وابستگي متقابل ميان مراحل مختلف در مديريت پسماند پرتوزا را در نظر بگيرد.


4- حفاظت مؤثر از افراد، جامعه و محيط ‌زيست را از طريق اعمال روش‌هاي حفاظتي مناسب مورد تأييد نهاد قانوني در سطح ملي و در چهارچوب قوانين ملي خود كه توجه مقتضي به استانداردها و معيارهاي بين‌المللي پذيرفته‌شده را دارد، پيش‌بيني نمايد.


5- خطرات زيستي، شيميايي و ديگر خطراتي را كه مي‌تواند به مديريت پسماند پرتوزا مربوط باشند، در نظر گيرد.


6- تلاش نمايد از اقداماتي پرهيز نمايد كه اثرات قابل پيشبيني متعارف بر نسل‌هاي آتي فراتر از اثرات مجاز براي نسل حاضر دارد.


7- اجتناب از تحميل هزينه‌هاي بي‌مورد بر نسل‌هاي آينده را لحاظ نمايد.


ماده 12- تأسيسات موجود و فعاليت‌هاي گذشته


هر طرف متعاهد در موعد مقرر اقدامات مقتضي را براي بررسي موارد زير اتخاذ خواهد نمود:


1- ايمني هر تأسيسات مديريت پسماند پرتوزاي موجود در زماني كه اين كنوانسيون براي آن ‌طرف متعاهد لازم‌الاجراء مي‌گردد و به ‌منظور حصول اطمينان از اينكه در صورت نياز تمامي پيشرفت‌هاي عملي متعارف جهت به‌روزرساني ايمني چنين تأسيساتي اعمال مي‌گردد.


2- نتايج فعاليت‌هاي گذشته به ‌منظور تعيين اينكه آيا هر مداخله‌اي به دلايل حفاظت پرتويي مورد نياز مي‌باشد، با در نظر داشتن اين كه كاهش ضرر ناشي از كاهش در مقدار بايد به ‌قدر كفايت باشد، تا صدمه و هزينه‌هاي مداخله از جمله هزينه‌هاي اجتماعي را توجيه نمايد.


ماده 13- مكان‌يابي تأسيسات پيشنهادي


1- هر طرف متعاهد به ‌منظور حصول اطمينان از اينكه دستورالعمل‌هايي براي تأسيسات پيشنهادي مديريت پسماند پرتوزا برقرار و اجرايي مي‌گردند، اقدامات مقتضي زير را اتخاذ خواهد نمود:


(1) ارزيابي تمامي عوامل مرتبط مبتني بر ساختگاه كه داراي اثر احتمالي بر ايمني چنين تأسيساتي در طول عمر بهره‌برداري آن و نيز تأسيسات دفن آن پس از بستن مي‌باشد.


(2) ارزيابي اثرات ايمني احتمالي چنين تأسيساتي بر افراد، جامعه و محيط ‌زيست با احتساب احتمال تغيير شرايط ساختگاه تأسيسات دفن پس از بستن.


(3) قرار دادن اطلاعات ايمني چنين تأسيساتي در دسترس اعضاي جامعه.


(4) مشورت با طرف‌هاي متعاهد مجاور چنين تأسيساتي تا جايي كه احتمال تأثيرپذيري آنها از تأسيسات مذكور وجود دارد و به‌ محض درخواست آنها، در اختيار قرار دادن داده‌هاي كلي مرتبط با تأسيسات به‌ منظور قادرسازي آنها در ارزيابي اثر ايمني احتمالي تأسيسات مذكور بر قلمرو آنها.»


آقاي دهقان ـ اين بند هم همان ايراد را دارد ديگر.


آقاي اعرافي ـ اين مورد كه بحث شد.


آقاي ره‌پيك ـ آن را نوشتند.


آقاي كدخدائي ـ آن مورد را نوشتيم.


آقاي ره‌پيك ـ آن اشكال در مورد قسمت (4) بند (1) ماده (13) هم بوده است.


آقاي كدخدائي ـ بله، قسمت (4) بند (1) ماده (13) را نوشتيم.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ اشكالش، همان اشكال بود ديگر. اين بند را هم بررسي كردند.


آقاي اعرافي ـ حالا آمديم و مجدداً اين بند را ديديم.


آقاي صادقي‌مقدم ـ آن اشكال را نوشتيم.


آقاي كدخدائي ـ در اين مورد رأي گرفتيم. نسبت به هر دوتايش [= بند (4) ماده (6) و جزء (4) بند (1) ماده (13)] رأي گرفتيم.


منشي جلسه ـ «2- در اين راستا، هر طرف متعاهد طبق الزامات عمومي ايمني ماده (11) اقدامات مقتضي به ‌منظور حصول اطمينان از اينكه استقرار چنين تأسيساتي داراي اثرات غير قابل ‌قبول بر ساير طرف‌هاي متعاهد نخواهد بود را اتخاذ خواهد نمود.


ماده 14- طراحي و ساخت تأسيسات


هر طرف متعاهد به ‌منظور حصول اطمينان از موارد زير اقدامات مقتضي را اتخاذ خواهد نمود:


1- طراحي و ساخت تأسيسات مديريت پسماند پرتوزا، اقدامات مناسب جهت محدودسازي اثرات پرتوشناختي (راديولوژيكي) احتمالي بر افراد،‌ جامعه و محيط ‌زيست از جمله اثرات ناشي از رهاسازي‌ها يا آزادسازي‌هاي وارسي (كنترل)نشده را پيش‌بيني مي‌كند.


2- در مرحله طراحي، طرح‌هاي مفهومي و در صورت لزوم، مقررات فني به ‌منظور برچيدن تأسيسات مديريت پسماند پرتوزا به‌جز تأسيسات دفن در نظر گرفته مي‌شوند.


3- در مرحله طراحي، مقررات فني براي بستن تأسيسات دفن تهيه مي‌گردند.


4- فناوري‌هاي دخيل در طراحي و ساخت تأسيسات مديريت پسماند پرتوزا از طريق تجربه، آزمايش يا تحليل پشتيباني مي‌گردند.


ماده 15- ارزيابي ايمني تأسيسات


هر طرف متعاهد به‌ منظور حصول اطمينان از موارد زير اقدامات مقتضي را اتخاذ خواهد نمود:


1- پيش از ساخت تأسيسات مديريت پسماند پرتوزا، ارزيابي ايمني منظم و ارزيابي زيست ‌محيطي متناسب با خطر مطرح‌شده به‌وسيله تأسيسات و در بر گيرنده عمر بهره‌برداري آن صورت خواهد پذيرفت.


2- علاوه بر اين، پيش از ساخت تأسيسات دفن، يك ارزيابي ايمني منظم و ارزيابي زيست‌ محيطي براي دوره پس از بستن صورت خواهد پذيرفت و نتايج آن با توجه به معيارهاي مقررشده توسط نهاد قانوني ارزيابي خواهند شد.


3- پيش از بهره‌برداري از تأسيسات مديريت پسماند پرتوزا و در زماني كه تكميل ارزيابي‌هاي موضوع بند (1) ضروري تلقي شود، نسخه‌هاي به‌روزرساني شده و تفصيلي ارزيابي ايمني و ارزيابي زيست ‌محيطي تهيه خواهند شد.


ماده 16- بهره‌برداري از تأسيسات


هر طرف متعاهد به ‌منظور حصول اطمينان از موارد زير اقدامات مقتضي را اتخاذ خواهد نمود:


1- پروانه بهره‌برداري از تأسيسات مديريت پسماند پرتوزا مبتني بر ارزيابي‌هاي مقتضي مصرح در ماده (15) و مشروط به تكميل برنامه راه‌اندازي مي‌باشد كه اثبات مي‌نمايد تأسيسات، همان‌گونه كه ساخته شده است، سازگار با الزامات طراحي و ايمني مي‌باشد.


2- شرايط و حدود بهره‌برداري حاصل از آزمايش‌ها، تجربه بهره‌برداري و ارزيابي‌هاي مصرح در ماده (15) در صورت ضرورت، تعريف و بازنگري مي‌گردند.


3- بهره‌برداري، نگهداري، پايش، بازرسي و آزمايش تأسيسات مديريت پسماند پرتوزا طبق دستورالعملهاي مقرر انجام مي‌گردند. براي تأسيسات دفن، نتايجي كه به اين نحو حاصل ‌شده‌اند براي راستيآزمايي و بررسي اعتبار مفروضات و به‌روزرساني ارزيابي‌هاي مصرح در ماده (15) براي دوره پس از بستن مورد استفاده قرار خواهند گرفت.»


آقاي مدرسي ‌يزدي ـ همين ابهامي كه آنجا [= بند (3) ماده (9)] گرفتيم، اينجا هم وجود دارد.


منشي جلسه ـ به آن مورد ابهام نگرفتيم.


آقاي مدرسي ‌يزدي ـ ابهام نگرفتيم؟


آقاي كدخدائي ـ بله، ابهام نگرفتيم؛ چون دو رأي داشتيم.


منشي جلسه ـ نه، بعداً گفتيم كه ابهام با توجه به نهاد قانوني داخلي برطرف مي‌شود.


آقاي مدرسي يزدي  ـ بله.


منشي جلسه ـ «4- پشتيباني فني و مهندسي در تمامي حوزه‌هاي مبتني بر ايمني در سراسر عمر بهره‌برداري از تأسيسات مديريت پسماند پرتوزا مهيا هستند.


5- دستورالعمل‌هاي تعيين مشخصات و جداسازي پسماند پرتوزا اعمال مي‌گردند.


6- رويدادهاي مهم ايمني توسط دارنده پروانه به ‌موقع به نهاد قانوني گزارش مي‌شود.


7- برنامه‌هايي به ‌منظور جمع‌آوري و تحليل تجربه بهره‌برداري مرتبط ايجاد مي‌گردند و در صورت اقتضاء نتايج بهدست‌آمده مورد عمل قرار گيرند.


8- طرح‌هاي برچيدن تأسيسات مديريت پسماند پرتوزا به‌جز تأسيسات دفن، در صورت ضرورت، با استفاده از اطلاعات حاصل در طول عمر بهره‌برداري از آن تأسيسات، آماده و به‌روزرساني مي‌شوند و توسط نهاد قانوني بازنگري مي‌گردند.


9- طرح‌هاي بستن تأسيسات دفن، در صورت ضرورت، با استفاده از اطلاعات حاصل در طول عمر بهره‌برداري آن تأسيسات آماده و به‌روزرساني مي‌شوند و توسط نهاد قانوني بازنگري مي‌گردند.»


آقاي طحان‌نظيف ـ «ماده 17- اقدامات سازماني پس از بستن


هر طرف متعاهد به ‌منظور حصول اطمينان از وضعيت تأسيسات دفن پس از بستن آن اقدامات مقتضي زير را اتخاذ خواهد نمود:


1- حفظ سوابق مكان‌يابي، طراحي و موجودي آن تأسيسات كه توسط نهاد قانوني مقرر شده است.


2- انجام وارسي (كنترل)‌هاي سازماني فعال يا غير فعال نظير پايش يا محدوديت‌هاي دسترسي در صورت ضرورت و


3- انجام اقدامات مداخله‌اي، در صورت ضرورت، در طول هر دوره از وارسي (كنترل) سازماني فعال چنانچه آزادسازي برنامه‌ريزينشده مواد پرتوزا به محيط ‌زيست آشكار گردد.


فصل 4- مقررات عمومي ايمني


ماده 18- اقدامات اجرايي


هر طرف متعاهد در چهارچوب قانون ملي خود، اقدامات اجرايي، قانوني و قانون‌گذاري و ساير اقدامات مورد نياز براي اجراي تعهدات خود به ‌موجب اين كنوانسيون را اتخاذ خواهد نمود.


ماده 19- چهارچوب قانوني و قانون‌گذاري


1- هر طرف متعاهد چهارچوب قانوني و قانون‌گذاري ناظر بر ايمني مديريت سوخت مصرف‌شده و پسماند پرتوزا را ايجاد و حفظ خواهد نمود.


2- اين چهارچوب قانوني و قانون‌گذاري موارد زير را پيشبيني خواهد كرد:


1- برقراري الزامات ايمني ملي قابل ‌اجراء و مقررات ايمني پرتويي


2- نظام صدور پروانه براي فعاليت‌هاي مديريت سوخت مصرف‌شده و پسماند پرتوزا


3- نظام ممانعت از بهره‌برداري بدون پروانه از تأسيسات مديريت سوخت مصرف‌شده با پسماند پرتوزا


4- نظام وارسي (كنترل) سازماني مناسب، بازرسي قانوني، مستندسازي و گزارشدهي


5- اعمال مقررات قابل ‌اجراء و شرايط پروانه‌ها


6- تخصيص شفاف مسئوليت‌هاي نهادهاي درگير در مراحل مختلف مديريت سوخت مصرف‌شده و پسماند پرتوزا


3- طرف‌هاي متعاهد هنگام بررسي نظام‌مند نمودن مواد پرتوزا به ‌عنوان پسماند پرتوزا، اهداف اين كنوانسيون را مورد ملاحظه مقتضي قرار خواهند داد.


ماده 20- نهاد قانوني


1- هر طرف متعاهد يك ‌نهاد قانوني عهده‌دار اجراي چهارچوب قانوني و قانون‌گذاري موضوع ماده (19) را ايجاد يا تعيين خواهد نمود و اختيار، صلاحيت، منابع مالي و انساني كافي به ‌منظور اجراي مسئوليت‌هاي محوله به آن، در اختيار آن قرار خواهد داد.


2- هر طرف متعاهد طبق چهارچوب قانوني و قانون‌گذاري خود، اقدامات مقتضي به‌ منظور حصول اطمينان از استقلال مؤثر وظايف قانوني از ساير وظايفي كه در آن سازمان‌ها در مديريت پسماند پرتوزا يا سوخت مصرف‌شده و در نظام‌مندسازي آنها درگير مي‌باشند را اتخاذ خواهند نمود.


ماده 21- مسئوليت دارنده پروانه


1- هر طرف متعاهد اطمينان حاصل خواهد نمود كه مسئوليت اصلي مديريت ايمني سوخت مصرف‌شده يا پسماند پرتوزا بهعهده ‌دارنده پروانه مربوط مي‌باشد و اقدامات مقتضي را به ‌منظور حصول اطمينان از اين كه هر يك از دارندگان پروانه مذكور مسئوليت خود را انجام مي‌دهند، اتخاذ خواهند نمود.


2- در صورت عدم وجود دارنده پروانه مذكور يا طرف مسئول ديگر، اين مسئوليت بهعهده طرف متعاهدي است كه صلاحيت قضايي در خصوص سوخت مصرف‌شده يا پسماند پرتوزا را دارد.


ماده 22- منابع انساني و مالي ...»


آقاي صادقي‌مقدم ـ اين بند يعني چه؟ «عدم وجود دارنده پروانه» يعني چه؟ «صلاحيت قضايي» يعني چه؟


آقاي مدرسي ‌يزدي ـ منظور، طرف متعاهدي است كه در خصوص سوخت مصرفشده يا پسماند پرتوزا صلاحيت دارد؛ يعني آن شعبه‌اي كه مثلاً صلاحيت دارد.


آقاي صادقي‌مقدم ـ يك فرد داخلي است.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ نه، ‌چيز عجيبي است.


آقاي مدرسي ‌يزدي ـ منظور، طرف مسئول است ديگر، نه اينكه آن طرف خارجي باشد. منظور، طرف مسئول داخلي است و هيچ ‌كس ديگري نيست؛ مثلاً سازمان انرژي اتمي يا قوهي قضائيه در آن بخشي كه به آنها مربوط است.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ نه، مي‌گويد در صورت عدم وجود دارنده‌ي پروانه، مسئوليت بهعهدهي طرف متعاهد است.


آقاي مدرسي ‌يزدي ـ در صورت عدم وجود دارندهي پروانهي مذكور يا طرف مسئول ديگر، اين مسئوليت بهعهدهي طرف متعاهدي است كه صلاحيت قضايي در اين خصوص دارد.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ ظاهراً آن ‌طرف ديگر را مي‌گويد.


آقاي صادقي‌مقدم ـ يعني اين بند در مورد آنجايي است كه مثلاً پسماند در كشور ديگر دفن شده است يا در حال انتقال از يك كشور به كشور ديگر است.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ نه، مربوط به كشور ديگر نيست. نه، يعني اگر دارندهي پروانه يا طرف مسئول ديگر وجود ندارند، ‌طرف ديگري كه صلاحيت قضايي دارد، بايد مثلاً يك‌طوري كاري كند. اين بند دارد اين مطلب را مي‌گويد. دارد اين مسئله را مي‌گويد.


آقاي موسوي ـ طرف متعاهدي كه صلاحيت قضايي دارد، منظور است؛ يعني اين طرف در همان‌جا صلاحيت دارد. مثلاً اگر در مورد پسماند اشكالي وجود دارد، خب مي‌گويد مسئول آنجا بايد موضوع را به قوهي قضائيه معرفي كند تا آنجا موضوع را بررسي كنند.


آقاي مدرسي ‌يزدي ـ البته اعم از اين است كه مسئوليت مربوط به كشور خودش باشد يا ديگري باشد.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ اگر مربوط به مسئوليت در كشور ديگري باشد، باز هم آن حرف‌ها [= نفوذ و دادن اطلاعات كشور به ديگران] مطرح مي‌شود.


آقاي موسوي ـ نه، اين مطلب مربوط به همان كشور است ديگر.


آقاي مدرسي ‌يزدي ـ نه، اين بند اين مطلب را ندارد.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ نه، عبارت كه اين‌طور نيست آخر.


آقاي موسوي ـ ببينيد؛ عبارت راجع به مسئوليت دارنده‌ي پروانه است. پروانه براي چه كسي است؟


آقاي شب‌زنده‌دار ـ براي دارندهي پروانه است.


آقاي صادقي‌مقدم ـ ممكن است سوخت در حال انتقال باشد و به يك كشور ديگر وارد شود و از كشور ديگري بگذرد.


آقاي مدرسي ‌يزدي ـ در صورت عدم وجود دارندهي پروانه يا طرف مسئول ديگر، طرف متعاهد مسئول است؛ يعني در صورتي كه اصلاً به طرف پروانه ندادند، طرف متعاهد مسئول است.


آقاي شب‌زنده‌دار ـ  آن بالا گفته است كه اگر طرف مسئول ديگر هم نبود، صلاحيت قضايي وجود دارد، نه اينكه اصلاً پروانه نداده باشند.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ اين بند مربوط به صورتي است كه دارنده‌ي پروانه وجود ندارد ديگر. يكي از مصاديقش، اين است.


آقاي شب‌زنده‌دار ـ يعني آنكه پروانه دارد، الآن موجود نيست كه از او بازخواست كنند؛ پس مسئوليت ندارد.


آقاي مدرسي‌ يزدي ـ ظاهراً مربوط به فرد بدون پروانه هم است.


آقاي شب‌زنده‌دار ـ نه، اينجا نگفته است كسي كه بدون پروانه اقدام كرده است، مسئول است. اينجا چنين چيزي نگفته است.


آقاي مدرسي ‌يزدي ـ نه، مربوط به جايي است كه پروانه نداده است؛ يعني هنوز پروانه نداده است.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ الآن شما اين ‌طرف متعاهد را چطور معنا مي‌فرماييد؟ خط دوم را ميگويم. مي‌گويد در صورت عدم وجود دارندهي پروانه مذكور طرف متعاهد مسئول است. مي‌گويد اگر دارندهي پروانه نداشته باشيم يا طرف مسئول ديگر وجود نداشته باشد، طرف متعاهد مسئول است.


آقاي شب‌زنده‌دار ـ خود ‌طرف متعاهدي كه صلاحيت قضايي دارد يا پروانه داده است، اين ‌طرف مسئول قرار مي‌گيرد و مسئوليت متوجه اين مي‌شود.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ يعني همان دستگاه درون خود كشور صلاحيت دارد.


آقاي شب‌زنده‌دار ـ بله.


آقاي اعرافي ـ خود كشور داراي صلاحيت است. بله، ظاهرش اين است.


آقاي شب‌زنده‌دار ـ يعني اگر دارندهي آن پروانه موجود نيست، اين طرف مسئول است.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ مثلاً سازمان انرژي اتمي مسئول مي‌شود.


آقاي شب‌زنده‌دار ـ يعني آن شخصي كه پروانه دارد، الآن نيست كه از او بازخواست كنند.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ بله، شايد هم اين‌طور باشد.


آقاي دهقان ـ چون بند (1) هم مي‌گويد هر طرف متعاهد بايد اطمينان حاصل كند كه آن‌ كسي كه پروانه مي‌گيرد، مسئوليتش را درست انجام مي‌دهد.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ بله.


آقاي دهقان ـ حالا مي‌گويد اگر او مسئوليتش را انجام نداد يا پروانه نداشت، در واقع خود طرف متعاهد مسئول است.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ بله.


آقاي شب‌زنده‌دار ـ مثلاً  آن دارنده‌ي پروانه مثل خاوري فرار كرده است و رفته است.


آقاي مدرسي ‌يزدي ـ اين مورد، ‌يك حرف ديگري است. شامل اين مورد هم مي‌شود.


آقاي شب‌زنده‌دار ـ نه، اين بند كه صورت بدون پروانه را نمي‌گويد.


آقاي مدرسي ‌يزدي ـ اين بند اعم از اين مورد است. شامل هر دوتايشان ميشود.


آقاي شب‌زنده‌دار ـ ميگويد در صورت عدم وجود دارندهي پروانهي مذكور، طرف متعاهد مسئول است.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ خود عبارت «عدم وجود» هم يك‌طوري است.


آقاي شب‌زنده‌دار ـ دارندهي پروانهي مذكور موجود است يا موجود نيست.


آقاي مدرسي ‌يزدي ـ اصلاً كسي از اين ‌جهت پرونده ندارد.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ بله ديگر؛ عرب‌ها هم اين را ميگويند. «عدم الوجود» يك‌ چيز عجيبي است. عدم و وجود هر دو به ماهيت اضافه مي‌شود ديگر؛ يعني يك ماهيت يا عدم است يا وجود. اما «عدم الوجود» يعني چه؟ عرب‌ها اينطور ميگويند ديگر. عدمُ وجدان درست است.


آقاي كدخدائي ـ عنوان انگليسي ماده (22)، «human and finatioal resources» است و عنوان ماده  (21) آن، «responsibility of the licence holder» است.


آقاي صادقي‌مقدم ـ بالاخره معلوم نشد صلاحيت با كيست؟ مسئوليت يا بر عهده‌ي آن كشور وسط است يا با كشور مقصد است. يك كشور مبدأ بود، يك كشور مقصد بود و يك كشور احتمالاً وسط بود؛ يعني مسئوليت با آن ‌كسي است كه صلاحيت دارد و اين مسئله در سرزمينش واقع ‌شده است.


آقاي مدرسي ‌يزدي ـ بله، اما فرض اين است كه اين كار نه مسئول دارد، نه چيز دارد،‌ بلكه بايد قوهي قضائيه‌اش دخالت كند.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ اينجا نگفته است قوهي قضائيه مسئوليت دارد، بلكه مي‌گويد طرفي كه صلاحيت قضايي داشته باشد، مسئول است.


آقاي مدرسي ‌يزدي ـ خيلي خب، يعني قوهي قضائيه‌ي كشوري كه صلاحيت دارد، دخالت مي‌كند. گفته است آن بخشي ‌كه صلاحيت اين امور را دارد، مسئوليت دارد.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ آخر قوهي قضائيه كه در مورد سوخت مصرف‌شده صلاحيت ندارد؛ يعني صلاحيت دارد كه مثلاً به لحاظ قضايي مسئول باشد.


آقاي مدرسي ‌يزدي ـ بله، يعني اين مسئوليت اعم باشد.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ مثل سازمان انرژي اتمي مسئول فني است.


آقاي ره‌پيك ـ يعني كسي كه براي رسيدگي به اين موضوع صالح است، مسئوليت دارد. يعني دولتي كه پروانه مي‌دهد، مسئول است.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ اگر به لحاظ قضايي صلاحيت داشته باشد، موضوع مسئوليت قرار ميگيرد. اگر به لحاظ قضايي مسئول شناخته شود، اينطور است. اين‌طور است، نه اينكه قوه‌ي قضائيه صلاحيت رسيدگي داشته باشد. پيدا است كه اين‌طور نيست. خب، آخر معلوم است كه قوهي قضائيه راجع به مصرف پسماند كاري ندارد؛ يعني اينكه خودش بيايد و متصدي بشود كه پسماند پرتوزا را چه‌كار كنيد؟ اين كه معنا ندارد.


آقاي شب‌زنده‌دار ـ اين بند همين را ميگويند. فلذا ميگويند قوهي قضائيه مسئول اين كار نيست.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ بله، حتماً مسئول نيست.


آقاي شب‌زنده‌دار ـ اما داراي صلاحيت داوري است؛ به اين معنا كه تشخيص ميدهد مسئول كيست.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ بله، همين‌طور ديگر.


آقاي كدخدائي ـ مسئوليت از آنِ دولت متعاهد است.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ بله ديگر.


آقاي كدخدائي ـ يعني اگر كسي نباشد كه مؤاخذه‌اش كنند، آن دولتي كه اين‌ پسماند و مواد پرتوزا در آنجا مصرف شده است، مسئول پاسخگويي است.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ درست است ديگر.


آقاي دهقان ـ اين عبارت را اينجا آورده است.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ آقاي دكتر، عبارتش چيست؟


آقاي كدخدائي ـ ببينيد؛


»2. If there is no such licence holder or other responsible party,


the responsibility reste with the contracting party which has jurisdiction over the spent fuel or over the radioactive waste.«


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ «other responsible party»؟


آقاي كدخدائي ـ بله، «other responsible party» يعني هر فردي مسئول ديگري.


آقاي ره‌پيك ـ يعني طرف مسئول ديگر.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ ميدانم.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ اصلاً كجاي اين عبارت بحث صلاحيت قضايي را دارد؟


آقاي كدخدائي ـ نه، صلاحيت قضايي نيست. عبارت «has juristiction» هست.


آقاي ره‌پيك ـ در واقع صلاحيت است، نه صلاحيت قضايي.


آقاي كدخدائي ـ بله، به معناي «صلاحيت دارد» است.


آقاي ره‌پيك ـ منظور، صلاحيت است.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ چه دارد؟ عبارتش را بخوانيد.


آقاي كدخدائي ـ «juristiction» است.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ نه، كل عبارت را بخوانيد.


آقاي كدخدائي ـ «... which has juristiction over the spend field ...»


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ البته واژهي «juristiction» به معناي صلاحيت قضايي است.


آقاي كدخدائي ـ نه، الزاماً قضايي نيست.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ چرا.


آقاي ره‌پيك ـ به معناي صلاحيت است.


آقاي مدرسي‌ يزدي ـ پس «over» چه ميشود؟


آقاي كدخدائي ـ ببينيد: مي‌گويد؛


«which has jurisdiction over the spent fuel or over the radioactive waste. ...» يعني دولتي كه در رابطه با مصرف سوخت و پسماند پرتوز صلاحيت دارد، مسئول است.


آقاي ره‌پيك ـ «juristiction» به معناي صلاحيت مطلق است.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ «juristiction» به معناي صلاحيت قضايي است.


آقاي كدخدائي ـ نه، الزاماً به معناي صلاحيت قضايي نيست.


آقاي ره‌پيك ـ نه، بحث در مورد صلاحيت است. درست است. اين عبارت مي‌گويد كسي كه طرف متعاهد است، صلاحيت دارد.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ نه، اينكه روشن است. به معناي صلاحيت قوهي قضائيه كه نيست. اين مطلب كه معلوم است.


آقاي ره‌پيك ـ بله.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ آن كه روشن است؛ منتها «juristiction» به معناي بحث قضايي است. حالا اين مهم نيست.


آقاي كدخدائي ـ حالا اينجا خواسته است كه كسي از زير بار مسئوليت فرار نكند. مثلاً كسي آمده است و مي‌گويد كه اين پروانه داشته است يا نداشته است.


آقاي آملي‌لاريجاني ـ از عبارت انگليسي‌اش برمي‌آيد كه آن احتمالي كه آقاي شب‌زنده‌دار مي‌فرمايند، درست نيست. ايشان گفتند اين بند در مورد عدم وجود دارنده‌ي پروانه است. يعني مثلاً آن فرد فرار كرده است. نه، اينطور نيست. اصلاً اين بند اين معنا را ندارد.


آقاي دهقان ـ عدم وجود دارندهي پروانه يعني كسي پروانه ندارد.


آقاي كدخدائي ـ بله.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ يعني اينكه طرف پروانه ندارد، نه اينكه پروانه دارد و الآن نيست.


آقاي كدخدائي ـ «no such license holder».


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ يعني همين ديگر؛ يعني يك چنين كسي نيست.


آقاي شب‌زنده‌دار ـ بايد بگويد در صورت عدم وجود داشتن پروانه، طرف متعاهد مسئول است.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ حالا ديگر اين هم يك ترجمه است ديگر. خلاصه عدم وجود فرد داراي پروانه خودش يك چيز ديگري است.


آقاي كدخدائي ـ يك مقداري ترجمهي فارسياش را سخت كردند و سخت نوشتند. انگليسي‌اش روانتر است.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ اين ترجمه تقريباً شبيه فارسي دري است. تقريباً به همسايه‌هاي شرقي ما اقرب است.


آقاي دهقان ـ  ماده‌ي بعدي، اين مطلب را روشن مي‌كند.


منشي جلسه ـ «ماده 22- منابع انساني و مالي


هر طرف متعاهد اقدامات مقتضي به ‌منظور حصول اطمينان از موارد زير را اتخاذ خواهد نمود:


1- كاركنان ماهر مورد نياز براي فعاليت‌هاي مرتبط با ايمني در طول عمر بهره‌برداري از تأسيسات مديريت سوخت مصرف‌شده و پسماند پرتوزا مهيا مي‌گردند.


2- منابع مالي كافي به ‌منظور پشتيباني از ايمني تأسيسات مديريت سوخت مصرف‌شده و پسماند پرتوزا در طول عمر بهره‌برداري و براي برچيدن آنها تأمين مي‌گردد.


3- تأمين مالي كه امكان ادامه وارسي (كنترل)‌هاي سازماني و ترتيبات پايش مقتضي براي دوره ضروري پس از بستن تأسيسات دفن را فراهم مي‌سازد، صورت مي‌پذيرد.


ماده 23- تضمين كيفيت


هر طرف متعاهد اقدامات لازم به‌ منظور حصول اطمينان از اينكه برنامه‌هاي مقتضي تضمين كيفيت در خصوص ايمني مديريت سوخت مصرف‌شده و پسماند پرتوزا ايجاد و اجرايي گردند را اتخاذ خواهد نمود.


ماده 24- حفاظت پرتويي عملياتي


1- هر طرف متعاهد اقدامات مقتضي به‌ منظور حصول اطمينان از موارد زير در طول عمر بهره‌برداري از تأسيسات مديريت سوخت مصرف‌شده يا پسماند پرتوزا را اتخاذ خواهد نمود.


1- پرتوگيري كاركنان و مردم ناشي از تأسيسات با در نظر گرفتن عوامل اقتصادي و اجتماعي تا حد متعارف دست‌يافتني پايين نگه ‌داشته مي‌شود.


2- در شرايط عادي، هيچ فردي تحت پرتوگيري مقادير بيشتر از دستورالعمل‌هاي ملي براي محدوديت مقدار كه توجه مقتضي به استانداردهاي بين‌المللي حفاظت پرتويي پذيرفته‌شده را دارد، قرار نخواهد گرفت.


3- اقداماتي به ‌منظور جلوگيري از آزادسازي‌هاي بدون برنامه‌ريزي و وارسي (كنترل)نشده مواد پرتوزا به محيط ‌زيست اتخاذ مي‌شود.


2- هر طرف متعاهد اقدامات مقتضي را به ‌منظور حصول اطمينان از اينكه رهاسازي‌ها بايد به گونه زير محدود گردد، اتخاذ خواهد نمود:


1- پرتوگيري با درنظرگرفتن عوامل اقتصادي و اجتماعي تا حد متعارف دست‌يافتني، پايين نگه ‌داشته مي‌شود و


2- به‌ نحوي‌ كه هيچ فردي در شرايط عادي تحت پرتوگيري مقادير بيشتر از دستورالعمل‌هاي ملي براي محدوديت مقدار كه توجه مقتضي به استانداردهاي بين‌المللي پذيرفته‌شده حفاظت پرتويي را دارد، قرار نخواهد گرفت.


3- هر طرف متعاهد اقدامات مقتضي را اتخاذ خواهد نمود تا اطمينان حاصل نمايد چنانچه رهاسازي بدون برنامه‌ريزي يا وارسي (كنترل)نشده مواد پرتوزا به محيط ‌زيست در طول عمر بهره‌برداري از تأسيسات هسته‌اي تحت نظارت رخ دهد، اقدامات اصلاحي مناسب در جهت وارسي (كنترل) آزادسازي و كاهش اثرات آن به مورد اجراء گذارده مي‌شود.


ماده 25- آمادگي شرايط اضطراري ...»


آقاي كدخدائي ـ اين كنوانسيون (44) ماده است. ما الآن نمي‌توانيم تا ساعت يك ربع به شش هم همهي آن را بخوانيم؛ چون تمام نمي‌شود. پس آن را بعداً بخوانيد.[25]



=======================================================================================================================



[1]. لايحه الحاق دولت جمهوري اسلامي ايران به كنوانسيون مشترك ايمني مديريت سوخت مصرف‌شده و ايمني مديريت پسماند پرتوزا در تاريخ 22/‏6/‏1396 به تصويب هيئت وزيران رسيد. اين لايحه، پس از ارسال به مجلس شوراي اسلامي، نهايتاً در تاريخ 24/‏4/‏1398 به تصويب نمايندگان رسيد. اين مصوبه، مطابق با روند قانوني پيش‌بيني‌شده در اصل (94) قانون اساسي، طي نامه‌ي شماره 34664/‏337 مورخ 30/‏4/‏1398 به شوراي نگهبان ارسال شد. اين مصوبه، در مجموع در سه مرحله بين شوراي نگهبان و مجلس شوراي اسلامي رفت و برگشت داشته است. شوراي نگهبان اين مصوبه را در مرحله‌ي اول رسيدگي در جلسه‌ي مورخ 16/‏5/‏1398، در مرحله‌ي دوم در جلسات 17/‏7/‏1398، 20/‏7/‏1398 و 24/‏7/‏1398 و در مرحلهي سوم در جلسهي مورخ 18/‏10/‏1398 (صبح) بررسي كرد و نظر خود مبني بر مغايرت برخي از مواد اين مصوبه با قانون اساسي را طي نامه‌هاي شماره 11538/‏102/‏98 مورخ 19/‏5/‏1398، 13131/‏102/‏98 مورخ 24/‏7/‏1398 و 15147/‏102/‏98 مورخ 19/‏10/‏1398 به مجلس شوراي اسلامي اعلام كرد. در نهايت، با اصرار مجلس شوراي اسلامي بر بند (3) ماده‌ واحده و بند (4) بخش (1) ماده (6)، بند (4) بخش (1) ماده (13) و ماده (32) مصوبه‌ي خود، اين مصوبه بر اساس اصل (112) قانون اساسي به مجمع تشخيص مصلحت نظام ارسال شد.



[2]. ماده (27) لايحه الحاق دولت جمهوري اسلامي ايران به كنوانسيون مشترك ايمني مديريت سوخت مصرف‌شده و ايمني مديريت پسماند پرتوزا مصوب 2/‏7/‏1398 مجلس شوراي اسلامي: «ماده 27- جابهجايي فرامرزي


1- هر طرف متعاهد درگير در جابهجايي فرامرزي، اقدامات مقتضي بهمنظور حصول اطمينان از اينكه چنين جابهجايي بهگونهاي طبق مفاد اين كنوانسيون و اسناد الزامآور بينالمللي مرتبط صورت پذيرد را اتخاذ خواهد نمود.


در اين راستا:


(1) طرف متعاهدي كه كشور مبدأ است اقدامات مقتضي را بهمنظور حصول اطمينان از اينكه جابهجايي فرامرزي مجاز است و تنها با اطلاعيه قبلي و با رضايت كشور مقصد رخ ميدهد، اتخاذ خواهد نمود؛


(2) جابهجايي فرامرزي از طريق كشورهاي گذري مشمول آن دسته از تعهدات بين‌المللي مرتبط با شيوههاي خاص مورد استفاده در انتقال خواهد بود؛


(3) طرف متعاهدي كه كشور مقصد است به جابهجايي فرامرزي تنها زماني رضايت خواهد داد كه داراي ظرفيت فني و اجرايي و نيز ساختار قانوني مورد نياز براي مديريت سوخت مصرفشده يا پسماند پرتوزا بهگونهاي سازگار با اين كنوانسيون باشد ...»



[3]. نظر شماره 11538/‏102/‏98 مورخ 19/‏5/‏1398 شوراي نگهبان: «با توجه به اين كه در مقدمه اين معاهده كشورهاي متعاهد «با در نظر داشتن» مجموعهاي از معاهدات ديگر به پذيرش اين معاهده توافق نمودهاند و جمهوري اسلامي ايران نيز تا كنون به برخي از اين معاهدات و اسناد ملحق نشده است، از اين حيث كه مشخص نيست تعهدات جمهوري اسلامي ايران با پذيرش اين معاهده شامل چه مواردي است و آيا جمهوري اسلامي ايران ملتزم به تعهدات اين اسناد ميباشد يا خير، فارغ از بررسي محتواي اين مصوبه، ابهام دارد. پس از رفع ابهام اظهار نظر خواهد شد.»



[4]. ماده (38) لايحه الحاق دولت جمهوري اسلامي ايران به كنوانسيون مشترك ايمني مديريت سوخت مصرف‌شده و ايمني مديريت پسماند پرتوزا مصوب 2/‏7/‏1398 مجلس شوراي اسلامي: «ماده 38- حل اختلافات


در صورت بروز اختلاف ميان دو يا چند طرف متعاهد در ارتباط با تفسير يا اجراي اين كنوانسيون، طرف‌هاي متعاهد در چهارچوب جلسه طرف‌هاي متعاهد با هدف حل اختلاف به مشورت خواهند پرداخت. در صورت بدون نتيجه بودن مشورتها، ميتوان به سازوكارهاي ميانجيگري، مصالحه و داوري پيشبينيشده در حقوق بينالملل از جمله قواعد و رويههاي حاكم در آژانس بينالمللي انرژي اتمي متوسل شد.»



[5]. ماده (3) لايحه الحاق دولت جمهوري اسلامي ايران به كنوانسيون مشترك ايمني مديريت سوخت مصرف‌شده و ايمني مديريت پسماند پرتوزا مصوب 2/‏7/‏1398 مجلس شوراي اسلامي: «ماده 3- دامنه كاربرد


1- اين كنوانسيون در مورد ايمني مديريت سوخت مصرفشدهاي اعمال خواهد گرديد كه سوخت مصرفشده ناشي از بهرهبرداري از رآكتورهاي هسته‌اي غيرنظامي باشد. سوخت هستهاي نگهداريشده در تأسيسات بازفرآوري بهعنوان بخشي از فعاليت بازفرآوري، مشمول اين كنوانسيون نميگردد، مگر آنكه طرف متعاهد اعلام نمايد كه بازفرآوري، بخشي از مديريت سوخت مصرفشده است.


2- اين كنوانسيون در مورد ايمني مديريت پسماند پرتوزا نيز زماني كه پسماند پرتوزا ناشي از كاربردهاي غيرنظامي باشد، اعمال خواهد گرديد. با اين وجود، اين كنوانسيون در مورد پسماند حاوي تنها مواد پرتوزاي موجود در طبيعت و پسماندهايي كه منشأ آن چرخه سوخت هستهاي نيست، اعمال نخواهد شد، مگر آنكه پسماند متشكل از چشمه بسته غيرقابل استفاده باشد يا توسط طرف متعاهد بهعنوان پسماند پرتوزا براي اهداف اين كنوانسيون اعلام شده باشد.


3- اين كنوانسيون در مورد ايمني مديريت سوخت مصرفشده يا پسماند پرتوزاي برنامههاي نظامي يا دفاعي اعمال نخواهد شد، مگر آنكه بهعنوان سوخت مصرفشده يا پسماند پرتوزاي مورد نظر اين كنوانسيون توسط طرف متعاهد اعلام گردد. با اين حال، اين كنوانسيون در مورد ايمني مديريت سوخت مصرفشده و پسماند پرتوزاي برنامههاي نظامي يا دفاعي اعمال خواهد شد، چنانچه و زماني كه چنين موادي بهطور دائمي به برنامههاي منحصراً غيرنظامي منتقل و در آنها مديريت گردند ...»



[6]. «2) نكته: در بندهاي (13) الي (16) مقدمه كنوانسيون حاضر به برخي از معاهدات و اسناد بين‌المللي اشاره شده است كه اجراي كنوانسيون حاضر با توجه به اين اسناد صورت خواهد پذيرفت و به عبارت ديگر در تفسير كنوانسيون حاضر، مفاد اين كنوانسيون‌ها مورد لحاظ قرار خواهد گرفت. اما مسئله‌اي كه در اين خصوص قابل طرح مي‌باشد، اين است كه در بندهاي مزبور به برخي كنوانسيون‌ها و اسنادي اشاره شده است كه سابقه‌اي از پذيرش آن توسط جمهوري اسلامي ايران ايران وجود ندارد. از جمله كنوانسيون ايمني هسته‌اي در بند (13) و استانداردهايي كه در بند (14) بدان اشاره شده و مرتبط با آژانس بين‌المللي انرژي هسته‌اي است. همچنين در بند (13) به «كنوانسيون‌هاي بين‌المللي مرتبط ديگر» نيز به صورت كلي اشاره شده است و دامنه شمول آن چندان مشخص نيست. در انتهاي بند (14) نيز به «استانداردهاي بين‌المللي موجود مرتبط با ايمني انتقال مواد پرتوزا» اشاره شده است كه گستره آن نيز روشن نيست.» نظر كارشناسي مجمع مشورتي حقوقي (پژوهشكده شوراي نگهبان)، شماره 9805037 مورخ 15/‏5/‏1398، صص 5-6، قابل مشاهده در سامانه‌ي جامع نظرات شوراي نگهبان، به نشاني: nazarat.shora-rc.ir



[7]. بند (12) مقدمه‌ي لايحه الحاق دولت جمهوري اسلامي ايران به كنوانسيون مشترك ايمني مديريت سوخت مصرفشده و ايمني مديريت پسماند پرتوزا مصوب 2/‏7/‏1398 مجلس شوراي اسلامي: «(12) با تصديق اينكه هر كشور حق دارد تا از ورود سوخت مصرفشده و پسماند پرتوزاي خارجي به قلمرو خود ممانعت به عمل آورد.»



[8]. نظر شماره 3220/‏100/‏95 مورخ 24/‏9/‏1395 شوراي نگهبان در خصوص لايحه موفقتنامه پاريس مصوب 23/‏8/‏1395 مجلس شوراي اسلامي: «1- با توجه به بندهاي (8) و (9) ماده (4) و بند (11) ماده (13)، پيوست‌هاي اين موافقتنامه بايد ضميمه شوند تا امكان بررسي و اظهار نظر در اين شورا فراهم گردد.


2- در ماده (23)، از اين جهت كه مشخص نيست آيا پيوست مصوبي وجود دارد يا خير، ابهام دارد. پس از رفع ابهام اظهار نظر خواهد شد.»



[9]. كنوانسيون مقابله با تأمين مالي تروريسم؛ «Terrorist Financing Convention».



[10]. گروه ويژه اقدام مالي (پول‌شويي)؛ «Financial Action Task Force».



[11].  حجت‌الاسلام و المسلمين حسن روحاني، رئيس جمهوري اسلامي ايران از سال 1392 تا 1400.



[12]. ماده (40) لايحه الحاق دولت جمهوري اسلامي ايران به كنوانسيون مشترك ايمني مديريت سوخت مصرفشده و ايمني مديريت پسماند پرتوزا مصوب 2/‏7/‏1398 مجلس شوراي اسلامي: «ماده 40- لازمالاجراء شدن


1- اين كنوانسيون در نودمين روز پس از تاريخ سپرده شدن بيست و پنجمين سند تنفيذ، پذيرش يا تصويب، از جمله اسناد پانزده كشوري كه هر يك داراي نيروگاه هستهاي در حال بهرهبرداري ميباشند، نزد امين اسناد لازمالاجراء خواهد شد.


2- اين كنوانسيون در مورد هر كشور يا سازمان منطقهاي داراي ماهيت يكپارچه يا ماهيت ديگر كه اين كنوانسيون را پس از تاريخ سپردن آخرين سند مورد نياز براي برآورده ساختن شرايط مقرر در بند (1)، تنفيذ، پذيرش، تصويب يا تأييد نمايد يا به آن ملحق شود، در نودمين روز پس از تاريخ سپردن اسناد مقتضي توسط چنين كشور يا سازماني نزد امين اسناد لازمالاجراء خواهد شد.»



[13]. مصطفي كواكبيان، نماينده‌ي مجلس شوراي اسلامي از سال 1395 تا سال 1399.



[14]. بهروز كمالوندي، سرپرست معاونت بين‌الملل سازمان انرژي اتمي از سال 1392 تا كنون.



[15]. علي اكبر صالحي، رئيس سازمان انرژي اتمي از سال 1392 تا كنون.



[16]. «پيمان منع گسترش سلاح‌هاي هسته‌اي؛ «Non-Proliferation Treaty».



[17]. سيد محمد خاتمي، رياست جمهوري اسلامي ايران از سال 1376 تا سال 1384.



[18]. نظر شماره 13131/‏102/‏98 مورخ 24/‏7/‏1398 شوراي نگهبان: «بند (4) ماده (6) و بند (4) ماده (13) در خصوص در اختيار قرار دادن دادههاي كلي مرتبط با تأسيسات به طرفهاي متعاهد مجاور و همچنين ماده (32) در خصوص تكليف طرفهاي متعاهد به ارائه گزارش ملي در خصوص موضوعات مذكور، از جهت ايجاد زمينه براي نفوذ اجانب، مغاير بند (5) اصل (3) قانون اساسي شناخته شد.»



[19]. «وَ إِمَّا تَخَافَنَّ مِنْ قَوْمٍ خِيَانَهً فَانْبِذْ إِلَيْهِمْ عَلَى سَوَاءٍ إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ الْخَائِنِينَ؛ و هرگاه (با ظهور نشانههايي) از خيانت گروهي بيم داشته باشي، به طور عادلانه پيمان با آنان را لغو كن؛ زيرا خداوند خائنان را دوست نميدارد.» سوره‌ي انفال، آيه (58)



[20]. قسمت (4) بند (1) ماده (13) لايحه الحاق دولت جمهوري اسلامي ايران به كنوانسيون مشترك ايمني مديريت سوخت مصرف‌شده و ايمني مديريت پسماند پرتوزا مصوب 2/‏7/‏1398 مجلس شوراي اسلامي: «4- مشورت با طرف‌هاي متعاهد مجاور چنين تأسيساتي تا جايي كه احتمال تأثيرپذيري آنها از تأسيسات مذكور وجود دارد و به‌ محض درخواست آنها، در اختيار قرار دادن داده‌هاي كلي مرتبط با تأسيسات به‌ منظور قادرسازي آنها در ارزيابي اثر ايمني احتمالي تأسيسات مذكور بر قلمرو آنها.»



[21]. نظر شماره 13131/‏102/‏98 مورخ 24/‏7/‏1398 شوراي نگهبان: «بند (4) ماده (6) و بند (4) ماده (13) در خصوص در اختيار قرار دادن دادههاي كلي مرتبط با تأسيسات به طرفهاي متعاهد مجاور و همچنين ماده (32) در خصوص تكليف طرفهاي متعاهد به ارائه گزارش ملي در خصوص موضوعات مذكور، از جهت ايجاد زمينه براي نفوذ اجانب، مغاير بند (5) اصل (3) قانون اساسي شناخته شد.»



[22]. ماده (19) لايحه الحاق دولت جمهوري اسلامي ايران به كنوانسيون مشترك ايمني مديريت سوخت مصرف‌شده و ايمني مديريت پسماند پرتوزا مصوب 2/‏7/‏1398 مجلس شوراي اسلامي «ماده 19- چهارچوب قانوني و قانونگذاري


1- هر طرف متعاهد چهارچوب قانوني و قانونگذاري ناظر بر ايمني مديريت سوخت مصرفشده و پسماند پرتوزا را ايجاد و حفظ خواهد نمود.


2- اين چهارچوب قانوني و قانونگذاري موارد زير را پيشبيني خواهد كرد:


(1) برقراري الزامات ايمني ملي قابل اجراء و مقررات ايمني پرتوي


(2) نظام صدور پروانه براي فعاليتهاي مديريت سوخت مصرفشده و پسماند پرتوزا


(3) نظام ممانعت از بهرهبرداري بدون پروانه از تأسيسات مديريت سوخت مصرفشده با پسماند پرتوزا


(4) نظام وارسي (كنترل) سازماني مناسب، بازرسي قانوني، مستندسازي و گزارشدهي


(5) اعمال مقررات قابل اجراء و شرايط پروانهها


(6) تخصيص شفاف مسئوليتهاي نهادهاي درگير در مراحل مختلف مديريت سوخت مصرفشده و پسماند پرتوزا.


3- طرف‌هاي متعاهد هنگام بررسي نظاممند نمودن مواد پرتوزا بهعنوان پسماند پرتوزا، اهداف اين كنوانسيون را مورد ملاحظه مقتضي قرار خواهند داد.»



[23]. ماده (20) لايحه الحاق دولت جمهوري اسلامي ايران به كنوانسيون مشترك ايمني مديريت سوخت مصرف‌شده و ايمني مديريت پسماند پرتوزا مصوب 2/‏7/‏1398 مجلس شوراي اسلامي: «ماده 20- نهاد قانوني


1- هر طرف متعاهد يك نهاد قانوني عهدهدار اجراي چهارچوب قانوني و قانونگذاري موضوع ماده (19) را ايجاد يا تعيين خواهد نمود و اختيار، صلاحيت، منابع مالي و انساني كافي بهمنظور اجراي مسئوليتهاي محوله به آن، در اختيار آن قرار خواهد داد.


2- هر طرف متعاهد، طبق چهارچوب قانوني و قانونگذاري خود، اقدامات مقتضي بهمنظور حصول اطمينان از استقلال مؤثر وظايف قانوني از ساير وظايفي كه در آن سازمانها در مديريت پسماند پرتوزا يا سوخت مصرفشده و در نظاممندسازي آنها درگير ميباشند را اتخاذ خواهد نمود.»



[24]. ماده (15) لايحه الحاق دولت جمهوري اسلامي ايران به كنوانسيون مشترك ايمني مديريت سوخت مصرف‌شده و ايمني مديريت پسماند پرتوزا مصوب 2/‏7/‏1398 مجلس شوراي اسلامي: «ماده 15- ارزيابي ايمني تأسيسات


هر طرف متعاهد به‌ منظور حصول اطمينان از موارد زير اقدامات مقتضي را اتخاذ خواهد نمود:


1- پيش از ساخت تأسيسات مديريت پسماند پرتوزا، ارزيابي ايمني منظم و ارزيابي زيست ‌محيطي متناسب با خطر مطرح‌شده به‌وسيله تأسيسات و در بر گيرنده عمر بهره‌برداري آن صورت خواهد پذيرفت.


2- علاوه بر اين، پيش از ساخت تأسيسات دفن، يك ارزيابي ايمني منظم و ارزيابي زيست‌ محيطي براي دوره پس از بستن صورت خواهد پذيرفت و نتايج آن با توجه به معيارهاي مقررشده توسط نهاد قانوني ارزيابي خواهند شد.


3- پيش از بهره‌برداري از تأسيسات مديريت پسماند پرتوزا و در زماني كه تكميل ارزيابي‌هاي موضوع بند (1) ضروري تلقي شود، نسخه‌هاي به‌روزرساني شده و تفصيلي ارزيابي ايمني و ارزيابي زيست ‌محيطي تهيه خواهند شد.»



[25]. بررسي اين مصوبه در جلسه‌ي مورخ 24/‏7/‏1398 شوراي نگهبان ادامه يافته است.

-
صفحه اصلي سايت راهنماي سامانه ارتباط با ما درباره ما
كليه حقوق اين سامانه متعلق به پژوهشكده شوراي نگهبان مي باشد ( بهمن ماه 1403 نسخه 1-2-1 )
-