فايل ضميمه :
<img src="/Content/Images/Icons/word.png" />
        

طرح ساماندهي صنعت خودرو (اعاده‌شده از شوراي نگهبان)


جلسه 11/‏10/‏۱۳۹۸


منشي جلسه ـ دستور اول، «طرح ساماندهي صنعت خودرو (اعاده‌شده از شوراي نگهبان)»[1] است. الآن مجلس اصلاحاتي در آن انجام داده است.


آقاي كدخدائي ـ فكر كنم مجلس مصوبه‌ي اصلاحي را هفته پيش به شورا داده است.


منشي جلسه ـ ايراد آخر شورا [در نظر شماره 11904/‏102/‏98 مورخ 20/‏6/‏1398] اين بود: «1- ايراد بند (1) سابق اين شورا نسبت به ماده (2) مصوبه،[2] علي‌رغم اصلاح به ‌عمل‌آمده، كماكان به قوت خود باقي است.» ايراد اول شورا [در نظر شماره 10636/‏102/‏98 مورخ 12/‏4/‏1398] هم اين بود: «1- در ماده (2) از آنجا كه بر اساس سياست‌هاي بند (ج) اصل (44) قانون اساسي واگذاري صرفاً هشتاد درصد از سهام بنگاه‌هاي مشمول صدر اصل (44) مجاز دانسته شده است، واگذاري صد درصد آن، مغاير اين سياست‌ها و بالنتيجه بند (1) اصل (110) قانون اساسي شناخته شد.» در اين مصوبه‌، مجلس اين‌گونه اصلاح‌ كرده است كه: «ماده (2) به شرح زير اصلاح مي‌شود:


ماده 2- دولت موظف است طي مدت سه سال از لازم‌الاجراشدن اين قانون با اجراي صحيح سياست‌هاي كلي اصل چهل و چهارم (44) قانون اساسي و سياست‌هاي كلي توليد ملي و حمايت از كار و سرمايه ايراني با اقدامات سياست‌گذاري، نظارتي و تنظيم‌گري (رگولاتوري) و رعايت قانون اجراي سياست‌هاي كلي اصل چهل و چهارم (44) قانون اساسي مصوب 25/‏3/‏1387 با اصلاحات و الحاقات بعدي آن زمينه رقابت‌پذيري در صنعت خودرو را فراهم نمايد.»


آقاي آملي‌ لاريجاني ـ حالا اين ماده عيبي ندارد.


آقاي اعرافي ـ ‌حل است ديگر.


آقاي آملي‌ لاريجاني ـ بله.


آقاي  [ره‌پيك] ـ  قبلا به اين ماده اشكال وارد كرديم.


آقاي كدخدائي ـ شما مطلبي داريد؟ بفرماييد.


آقاي  [ره‌پيك] ـ بله.


آقاي اعرافي ـ مجلس آن اصول را در اين ماده آورده است. به اين صورت آن اشكال شما هم رفع مي‌شود.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ نه، خب، اگر باز يك تناقضي در اين ماده وجود داشته باشد، اشكالش رفع نمي‌شود. بايد ببينيم تناقضي هست يا نه.


آقاي ره‌پيك ـ حالا در ماده‌ي مصوبه‌ي سابق بحث تصدي‌گري دولت در صنعت خودرو را حذف كرده بودند. اشكال ما هم مربوط به همين مطلب بود. الآن آن را اينطور اصلاح كردهاند. البته دوباره يك شبهه هست و شايد ايراد قطعي نباشد، ولي قابل سؤال است. الآن هم گفتند دولت تنها از سه طريق سياست‌گذاري، نظارتي و تنظيم‌گري در صنعت خودرو فعاليت بكند.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ حالا اين ماده چيزي را هم نفي نكرده است.


آقاي ره‌پيك ـ خب، همين‌طور است ديگر؛ يعني الآن ممكن است بگوييد اين عبارت مفهوم ندارد.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ خب، گفته است هر چيزي را كه قانون در اينجا گفته است، رعايت بكنند. بايد قانون را رعايت بكنند ديگر.


آقاي طحان‌نظيف ـ چون خاتمه يافتن تصدي‌گري دولت را حذف كردهاند، ما اين ذهنيت را داريم [كه اين ماده مي‌خواهد تصدي‌گري دولت در صنعت خودرو را به كلي حذف بكند] و الّا واقعاً اين ماده مفهوم ندارد.


آقاي ره‌پيك ـ نه.


آقاي آملي‌ لاريجاني ـ آنها گفتند‌ قانون را رعايت بكنند.


آقاي طحان‌نظيف ـ نه؛ عرض من در تأييد فرمايش شما [= آقاي ره‌پيك] است. حرف من در تأييد فرمايش شما است. ما چون آن ذهنيت را داريم، [ممكن است به اين ماده اشكال بگيريم،] وگرنه وقتي ماده مي‌گويد اين كار با رعايت فلان قانون صورت گيرد، آن قانون اين بخش‌ها را هم دارد.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ قبلاً ضد اين ماده را گفته بودند و ذيل ماده‌ي قبلي تصدي‌گري دولت در خودرو را كاملا نفي كرده بودند.


آقاي ره‌پيك ـ خب، حالا همين‌ مصوبه هم كه فقط سياست‌گذاري را گفته است.


آقاي طحان‌نظيف ـ مصوبه‌ي قبلي گفته بود دولت صرفاً سياست‌گذاري و نظارت كند.


آقاي آملي‌ لاريجاني ـ بله ديگر؛ الآن اين ماده اين‌طور نيست ديگر.


آقاي شب‌زنده‌دار ـ آقايان [در مجمع مشورتي فقهي] قم مي‌گفتند كه اشكال قبلي به قوت خود باقي است.


آقاي طحان‌نظيف ـ نه حاج‌‌آقا، گفتند ايراد ماده (4) باقي است. اين ماده، ماده (2) است.


آقاي شب‌زنده‌دار ـ چه مي‌فرماييد؟


آقاي اعرافي ـ بحث ما در مورد ماده (2) است.


آقاي طحان‌نظيف ـ حاج‌آقاي شب‌زنده‌دار، مجمع مشورتي فقهي در مورد ماده (2) چيزي نفرمودند.


آقاي اعرافي ـ واقعاً هم اشكال اين ماده رفع شده است.


آقاي شب‌زنده‌دار ـ اجازه بدهيد ماده را ببينم. بله، درست مي‌فرماييد.


آقاي طحان‌نظيف ـ بله.


آقاي كدخدائي ـ خب، آقايان با توجه به اصلاح به‌ عمل‌آمده، اگر ايراد را باقي مي‌دانند، اعلام نظر بفرمايند.


آقاي مدرسي ‌يزدي ـ اشكالي ندارد.


آقاي كدخدائي ـ ماده‌ي بعدي را بخوانيد.


آقاي مدرسي ‌يزدي ـ در مورد ماده‌ي بعدي‌ هم اشكال باقي است. معلوم است.


منشي جلسه ـ در مورد ماده (4)[3] هم گفته‌اند: «مجلس بر مصوبه قبلي خود در ماده (۴) اصرار ورزيد.»


آقاي كدخدائي ـ خب.


آقاي مدرسي ‌يزدي ـ پس به مجمع تشخيص مصلحت نظام مي‌رود.


منشي جلسه ـ ايراد اين ماده هم ايراد هيئت عالي نظارت [= هيئت عالي نظارت بر حسن اجراي سياست‌هاي كلي نظام][4] بوده است و هم در واقع ايراد شوراي نگهبان است.


آقاي طحان‌نظيف ـ نه، شورا به اين ماده ايرادي نداشته است. ايراد در آنجا مطرح بوده است.


آقاي كدخدائي ـ بله.


آقاي طحان‌نظيف ـ اين ايراد، ايراد هيئت عالي نظارت بوده است. حاج‌آقا،الآن شما اگر از اين ايراد برمي‌گرديد، بايد اعلام بكنيد. درست است؟


آقاي ره‌پيك ـ ايراد همچنان باقي است.


آقاي كدخدائي ـ بله، ايراد باقي است ديگر.


آقاي طحان‌نظيف ـ حاج‌آقا[ي آملي‌ لاريجاني،] ايراد اين ماده، ايراد شما بوده است. ايرادِ هيئت عالي نظارت بوده است.


آقاي آملي‌ لاريجاني ـ [مصوبه‌ي اصلاحي هنوز به مجمع] برنگشته است.


آقاي طحان‌نظيف ـ وقتي چيزي نمي‌فرماييد، يعني اينكه آن ايراد هنوز باقي است.


آقاي آملي‌ لاريجاني ـ نه، اصلاً اين را كه براي مجمع نفرستاده‌اند.


آقاي كدخدائي ـ خيلي‌ خب، ما‌ده‌ي بعدي را بخوانيد.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ حالا واقعاً همان حرفي كه بعضي از دوستان همان وقت مي‌زدند، قابل طرح است. يعني ممكن است اشكال شرعي بگيريم. به خاطر اينكه شأن نظارت هيئت عالي نظارت، نظارت رهبري است. چون‌كه رهبري اين نظارت را به اين هيئت تفويض كرده‌اند. البته با خواست رهبري ما داريم اين‌طوري عمل مي‌كنيم و الّا اينكه دوباره بين مجلس و شوراي نگهبان اختلاف بشود و مصوبه به مجمع برود، وجهي ندارد.


آقاي كدخدائي ـ يعني مجلس بايد به نظرات هيئت نظارت عمل بكند.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ بله، بايد عمل بكند.


آقاي كدخدائي ـ مجلس نمي‌تواند بر مصوبه‌ي خود اصرار بكند.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ البته نظر خود آقايان هم قبلاً همين بود.


آقاي طحان‌نظيف ـ حاج‌آقا، ما هم در همين جا اعلام مغايرت كنيم.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ چه مي‌فرماييد؟


آقاي مدرسي ‌يزدي ـ عيبي ندارد. مي‌خواهيم اين مصوبه پخته ‌شود.


آقاي آملي‌ لاريجاني ـ بله ديگر.


آقاي طحان‌نظيف ـ حاج‌‌آقاي آملي، الآن ما در شورا هم اعلام مغايرت ‌مي‌كنيم؛ يعني مي‌گوييم عدم اعمال ‌نظر هيئت عالي نظارت، مغاير بند (2) اصل (110) است. ما اعلام مغايرت مي‌كنيم.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ بله، ولي در اين صورت ديگر مغاير قانون اساسي مي‌شود.


آقاي كدخدائي ـ ماده‌ي بعدي را بخوانيد.


منشي جلسه ـ ايراد شوراي نگهبان [در نظر شماره 12503/‏102/‏98 مورخ 21/‏7/‏1398] به ماده‌ي (7) اين‌طور بوده است: «در ماده (7)، تعيين مسئوليت و ضمان به ميزان دخالت عامل، مغاير با موازين شرع شناخته شد. توضيح آنكه بر اساس موازين شرعي، در صورتي كه واردكننده يا سازنده سبب اقوي باشد، ضامن كل خسارات و تلفات حادثه خواهد بود و در صورتي‌ كه راننده و مباشر سبب اقوي يا مساوي در حادثه باشد، ضامن كل خسارات و تلفات حادثه خواهد بود.» براي رفع اين اشكال، در اصلاح به ‌عمل‌ آمده گفتند: «در ماده (7) عبارت «طول عمر مفيد خودرو» جايگزين عبارت «پنج‌ساله» شد.» يعني متن عبارت با اين اصلاح، اين‌طور مي‌شود: «7- در صورت وقوع تصادف در دوره طول عمر مفيد خودرو و ارجاع به كارشناسي، كارشناسان رسمي موظفند ميزان عيب و نقص ناشي از توليد خودرو در ايجاد تصادف و عامل حادثه را ذكر نمايند. شركت سازنده داخلي يا نماينده رسمي شركت سازنده خارجي به ميزان دخالت نقص خودرو در علت وقوع تصادف و نقش ايمني خودرو در ميزان خسارت و تلفات حادثه، داراي مسئوليت مدني است.»


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ اين ديگر چيست؟ اصلاً اين اصلاح ربطي به ايراد شورا ندارد.


آقاي ره‌پيك ـ بله، ربطي ندارد.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ بله.


آقاي كدخدائي ـ اينها آمدند و به جاي عبارت «دوره پنج‌ساله» در واقع عبارت «طول عمر مفيد خودرو» را نوشتند. دوباره مثل همان ماده‌ي قبلي است.


آقاي آملي لاريجاني ـ اصلاً اشكال شورا اين نبوده است.


آقاي طحان‌نظيف ـ نه، عملاً اصلاح نكرده‌اند.


آقاي كدخدائي ـ حاج‌‌آقا، اگر مطلبي هست، بفرماييد. چون ايراد شما هم بوده است.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ اشكال سابق باقي است ديگر.


آقاي شب‌زنده‌دار ـ اينكه مقدار مسئوليت پنج سال قرار داده بشود، محل اشكال بود؛ چون موارد، مختلف است و نمي‌توانيم در مورد ضمان به طور يكسان برخورد بكنيم. ممكن است پنج سال بگذرد و كسي از خودرو استفاده زيادي كرده باشد و يا ممكن است ده سال از خريد خودرو بگذرد و كسي كم استفاده كرده باشد. نكته‌ي بعد اينكه وقتي خودرو معاينه فني دارد، معاينه فني مي‌گويد هيچ اشكالي در ماشين شما نيست.


آقاي طحان‌نظيف ـ حالا اين ايراد، ايراد شورا است.


منشي جلسه ـ نه، از نظر فقهي هم كه فقهاي شورا نظر دادند.


آقاي مدرسي ‌يزدي ـ خب، ولي الآن كه مدت ضمانت پنج ‌سال كه نيست و ديگر تبديل به طول عمر خودرو شده است.


آقاي كدخدائي ـ بله، طول عمر مفيد خودرو.


آقاي شب‌زنده‌دار ـ عمر مفيدي كه شما گفتيد، چقدر است؟


آقاي مدرسي‌ يزدي ـ عرفي است ديگر. نسبت به هر چيزي متفاوت است؛ كلٌ بحسبه. اين مسئله، بحث مهمي نيست و آن را اصلاح كردند ديگر.


آقاي شب‌زنده‌دار ـ معناي «عمر مفيد» هم همين‌طور است. از نظر شما عمر مفيد خودرو مثلاً ده سال است يا بيست سال است. اينكه ملاك ضمان و عدم ضمان نمي‌شود.


آقاي آملي‌ لاريجاني ـ حالا يك‌ نكته‌ي‌ ديگري اينجا هست.


منشي جلسه ـ بله، در اينجا نظر فقهي شورا هم هست. ببينيد؛ شورا نسبت به ماده (7) دو بار نظر داده است. از نظر شرعي شورا به نتيجه نرسيد و بعداً ما نظر شرعي را با يك ماه تأخير اعلام كرديم.


آقاي اعرافي ـ اين مصوبه دست [مجمع مشورتي فقهي] قم بوده است.


منشي جلسه ـ در تاريخ 20/‏6/‏1398 هم كه نظر خود شورا داده شده است.


آقاي طحان‌نظيف ـ بله، سه تا ايراد به اين ماده گرفته بوديم كه با وجود نظر شرعي، چهار ايراد مي‌شود.


منشي جلسه ـ بله، يعني اين اصلاحيه‌ي مجلس كه الآن مي‌خوانم، در راستاي تأمين نظر مورخ 20/‏6/‏1398 شورا اعمال و انجام شده است.


آقاي آملي‌ لاريجاني ـ يعني سه تا اشكال بوده است كه آنها را اصلاح نكرده‌اند.


منشي جلسه ـ [نظر شماره ۱۱۹۰۴/‏۱۰۲/‏۹۸ مورخ 20/‏6/‏1398 شورا] اين‌طور بود: «2- در ماده (7)،


2-1- تعيين زمان (5)ساله از اولين شماره‌گذاري، در صورتي‌ كه با گذشت اين زمان نيز، خسارت و تلفات حادثه، قابل انتساب به شركت سازنده داخلي يا نماينده رسمي شركت سازنده خارجي يا واردكننده خودرو باشد، خلاف موازين شرع شناخته شد.


2-2- از جهت اينكه مشخص نيست شناسايي مسئوليت مدني براي شركت سازنده داخلي يا نماينده رسمي شركت سازنده خارجي يا واردكننده، نافي مسئوليت كيفري است يا خير، ابهام دارد. پس از رفع ابهام اظهار نظر خواهد شد.


2-3- در خصوص ميزان تأثير هر كدام از اسباب در حادثه و مسئوليت آنها، نظر فقهاي معظم شوراي نگهبان، متعاقباً اعلام مي‌گردد.» اين نظر شرعي هم آن ابتداي بحث خوانده شد.


آقاي آملي‌ لاريجاني ـ خب، اين ايرادات را كه رفع نكردند.


منشي جلسه ـ فقط آن ايراد اولي را بايد بررسي كنيم. در مورد ابهام كه اصلاحي انجام نشده است.


آقاي آملي‌ لاريجاني ـ اصلاح ايراد اول هم حلاّل مشكل نيست. اگر وقت به ما بدهيد، من صحبت كنم.


آقاي كدخدائي ـ بله، بفرماييد.


آقاي آملي‌ لاريجاني ـ اينها عبارت «پنجساله» را به «طول عمر مفيد خودرو» تبديل كردند. به نظر مي‌رسد كه مجلس مشكل را با اين اصلاح حل نكرده است. چون اشكال شورا در خصوص انتساب خسارات و تلفات بود. ممكن است شما مثلاً در مورد طول عمر مفيد خودرو بگوييد كه  طول عمر مفيد خودرو هفت سال است يا مثلاً آن را نسبي در نظر بگيريد. ولي خب، ممكن است در خارج از بازه‌ي زماني عمر مفيد خودرو باز يك حادثه‌اي رخ بدهد كه منتسب به آن شركت سازنده خودرو باشد.


آقاي مدرسي يزدي ـ چطور مي‌تواند منتسب به سازنده باشد؟


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ چرا؛ مگر اينكه شركت سازنده به نحو شرط ضمن عقد بگويد كه اگر خارج از بازه زماني اعلام‌شده، حادثه‌اي اتفاق بيفتد، من مسئوليتش را نمي‌پذيرم. ضمانت دارد، مگر اينكه اين را گفته باشد. اگر اين شرط را ذكر كند، در زمان پنج سال هم مي‌تواند چنين چيزي بگويد و مشكلي ندارد. اگر در ضمن عقد چنين شرطي كرده باشد، درست است. ببينيد؛ شركت يا شرط مي‌كند يا نمي‌كند. اگر شرط نكند، اعلام اينكه بازه عمر مفيد خودرو مثلاً هفت سال است، براي رفع مسئوليتش فايده‌اي ندارد. عمر مفيد يعني عمري كه اين ماشين به‌ خوبي كار ‌مي‌كند. معناي عمر مفيد، اين است. اما به اين معنا نيست كه اگر يك نقص فني در يك جايي از دستگاه بود و آن باعث يك خطر يا حادثه‌اي شود، ضمان سازنده منتفي شود. بلكه ضمان شركت سر جاي خودش هست. حالا چه داخل در بازه‌ي زماني عمر مفيد خودرو باشد و چه نباشد. عمر مفيد يعني عمر درست كار كردن كل ماشين. اما اگر يك نقصي در ترمز ماشين بوده است يا فرض كنيد در سيستم برقش بوده است و اين نقص موجب حادثه بشود، شركت ضامن است.


آقاي مدرسي ‌يزدي ـ خب، چون اين عيب بعد از عمر مفيدش نبوده است[، شركت ضامن است].


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ بله، عمر مفيد براي كل كاركرد دستگاه است.


آقاي مدرسي‌ يزدي ـ مالك بعد از عمر مفيد ديگر نبايد سوار خودرو بشود.


آقاي آملي‌ لاريجاني ـ نه، معنايش اين نيست. عمر مفيد ابداً به اين معنا نيست.


آقاي مدرسي ‌يزدي ـ چرا؛ معنايش اين است.


آقاي آملي‌ لاريجاني ـ نه، معنايش اين نيست. چه كسي اين «نبايد» را مي‌گويد؟


آقاي مدرسي‌ يزدي ـ ما اين‌طور فهميديم.


آقاي آملي‌ لاريجاني ـ نه، چه كسي مي‌گويد كه بايد اين‌طوري باشد؟


آقاي مدرسي ‌يزدي ـ خُبره.


آقاي آملي‌ لاريجاني ـ چه كسي مي‌گويد؟


آقاي مدرسي ‌يزدي ـ خُبره‌ي كار.


آقاي آملي‌ لاريجاني ـ نه، خبره كه نمي‌تواند شرط شرعي بگذارد.


آقاي مدرسي‌ يزدي ـ شرط نمي‌گذارد.


آقاي آملي‌ لاريجاني ـ به معناي شرط است.


آقاي مدرسي ‌يزدي ـ نه، خُبره عمر مفيد خودرو را تعيين مي‌كند.


آقاي آملي‌ لاريجاني ـ چه دليلي وجود دارد كه اصلاً‌ اين حرف حجت باشد؟


آقاي مدرسي ‌يزدي ـ باباجان، خب، معلوم است. اين ماشين بعد از مدتي كه قراضه شده است، قابل سوارشدن نيست.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ نه، معناي عمر مفيد، «قابل سوار شدن يا نشدن» نيست.


آقاي مدرسي ‌يزدي ـ چرا ديگر؛ معنايش اين است.


آقاي آملي‌ لاريجاني ـ الآن اين‌همه ماشين دارد كار مي‌كند و همه هم قابل سوارشدن هستند.


آقاي مدرسي‌ يزدي ـ اين مدت كار كردن ماشين، داخل در عمر مفيد است.


آقاي آملي‌ لاريجاني ـ معناي عمر مفيد، اين‌طور نيست. مثلاً مي‌گويند عمر مفيد براي اين ماشين، ده سال است.


آقاي كدخدائي ـ بله.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ ممكن است بعد از ده سال ماشين سر پا باشد و حسابي كار كند. [اگر بعد از ده سال، خسارتي وارد شود،] ممكن است انتساب اين خسارت به شركت سازنده از باب يك نقص فني در يك جاي ديگر ماشين باشد. مثلاً به سبب نقص در سيستم ترمز، ترمز ماشين داشته است كار مي‌كرده است ولي يك‌دفعه از كار بيفتد. اين عيب ناشي از نقص ترمز است و اصلاً سازنده اين‌طوري كار كرده است. [در اينجا ضمان سازنده باقي است،] مگر اينكه ضمانت سازنده به اشتراط حالا اشتراط تصريحي يا ضمني يا عرفي يا رويه‌اي مشروط به عمر مفيد خودرو باشد. حالا كه ظاهراً اين‌طوري نيست.


آقاي دهقان ـ عبارت پنج سال را حذف كردند.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ اين هم ايراد را حل نكرده است. بقيه‌ي ايرادات هم كه سر جاي خودش هست. اصلاً به چيزي دست نزدند.


آقاي كدخدائي ـ آقاي دكتر دهقان، بفرماييد.


آقاي دهقان ـ بالاخره خودرو هم مثل هر شيئي و هر وسيله‌اي يك ‌عمري دارد ديگر. تا جايي كه من از آقايان ديگر سؤال كردم، در دنيا هم همين‌طور است. بالاخره عمر مفيد خودرو يا يك وسيله‌اي را مشخص مي‌كنند. مثلاً مي‌گويند آقا عمر مفيد اين خودرو اين‌قدر است؛ يعني ما تا اين‌موقع تضمين مي‌دهيم. بالاخره نمي‌شود بگوييم كه شركت سازنده تا الي‌يوم‌القيامه مسئول است. مثلاً فردي سوار يك ماشين پيكان كه توليد پنجاه سال پيش است، مي‌شود حالا برويم و آن شركت سازنده‌ي پنجاه سال پيش را بياوريم و بگوييم آقا، اينجا ترمزش در رفته است.


آقاي آملي‌ لاريجاني ـ نه، خسارت بايد مستند به آن نقص باشد.


آقاي دهقان ـ شركت سازنده مي‌گويد بابا، در قراردادمان گفتيم عمر اين پيكان پنج سال است. در قاعده‌ي ما مسئوليت ما اين پنج سال بوده است. از حالا هم اگر اين شرط را نمي‌نويسند، بايد بنويسند. مي‌گويند آقا، اين ماشين، پنج سال عمر مفيد دارد يا ده سال عمر مفيد دارد و ما تضمين مي‌كنيم كه ترمزش در اين ده سال نبرد، سيبَك آن در نرود و چرخش در نرود. پس شما نمي‌توانيد يك سازنده را تا الي‌يوم‌‌القيامه مسئول بدانيد.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ آقاي دهقان، مي‌گويند كه تا ده سال ضمانت دارد.


آقاي دهقان ـ حاج‌‌آقا، اصلاً عمر مفيد خودرو يك رسمي در دنيا است. اين مسئله، يك رسمي است. هم در دنيا رسم است و هم در داخل كشور خودمان رسم است.


 آقاي مدرسي‌ يزدي ـ اگر شخصي يك داروي تاريخ انقضا گذشته را بخورد و مريض بشود، آيا مي‌تواند برود و براي غرامت با شركت حرف بزند؟


آقاي آملي‌ لاريجاني ـ اين مثال چه ربطي به بحث دارد؟


آقاي ره‌پيك ـ با بحث ما تفاوت دارد.


آقاي دهقان ـ حاج‌آقا، تقريباً بي‌ربط نيست و ربط دارد. چون واقعيت اين است كه هر جنسي و هر كالايي يك ‌عمري دارد. شركت توليدكننده در طول عمر مفيد، كالا را تضمين مي‌كند. اما بعد از عمرش ديگر آن را تضمين نمي‌كند.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ ديگر در عمر مفيد هم كالا را تضمين نمي‌كنند.


آقاي دهقان ـ نمي‌توانيم بگوييم اگر اينجاي اين ماشين خراب شد، حالا برويم و بعد از چهل سال يقه‌ي سازنده را بگيريم. نمي‌توانيم او را پيدا كنيم و از گور در بياوريم و بگوييم آقا، اين خسارت اين را بده.


آقاي آملي‌ لاريجاني ـ آقاي دكتر، اگر خسارت مستند به شركت سازنده باشد، چطور مي‌شود؟


آقاي دهقان ـ حاج‌‌آقا، وقتي شركت سازنده مي‌گويد عمر مفيد اين خودرو ده سال است و من اين مقدار را تضمين مي‌كنم، يعني بعد از آن ضمانت نمي‌كند.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ خب، اين‌طور بگويند. اگر اين‌طور بگويند كه معنايش شرط است ديگر. اگر اين‌طور باشد، اين شرط است.


آقاي دهقان ـ اصلاً وقتي شما در قانون بياوريد، يعني ديگر اين قاعده تثبيت مي‌شود.


آقاي آملي‌ لاريجاني ـ مي‌گوييم معنايش شرط است ديگر. اگر شرط كرده باشند، درست است.


آقاي كدخدائي ـ البته حالا در رابطه با عمر مفيد يك نكته‌اي را توجه بفرماييد. عمر مفيدي كه در اينجا داريم و در ايران مي‌گوييم، براي دستگاه‌هاي دولتي و اداري است؛ مثلاً فلان اداره يك ماشين داخلي از يك شركتي مي‌خرد  كه پنج سال عمر مفيد دارد. در اين صورت بعد از پنج سال مي‌تواند آن را با خودروي ديگري جايگزين بكند. يا عمر ماشين خارجي، ده سال است. اما يك گارانتي و وارانتي داريم كه كارخانه آن را اعلام مي‌كند و معمولاً مدت آن يك سال يا دو سال است.  اينها با همديگر فرق مي‌كند. به اين نكته دقت داشته باشيد.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ گارانتي اصلاً ربطي به بحث ما ندارد.


آقاي كدخدائي ـ بله.


آقاي دهقان ـ آقاي دكتر، عبارت «عمر مفيد خودرو» حتماً بهتر از عبارت «پنج‌ساله» است. اين مسئله در دنيا و در كشور به عنوان يك قاعده است.


آقاي كدخدائي ـ بله.


آقاي دهقان ـ اما زمان پنج سال‌ به عنوان قاعده نيست.


آقاي كدخدائي ـ مي‌بينيم از برخي ماشين‌ها تا مثلاً چهل سال بعد از وقتي كه عمر مفيدش هم گذشته است، استفاده مي‌كنند.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ مجلس در يك جا بگويد كه ضمانت، تابع عمر مفيد است. اگر يك شرط باشد و يك چيزي باشد، خب، حرف درستي است.


آقاي كدخدائي ـ حاج‌‌آقا، ضمانت‌ها مشخص و محدود است. ضمانت محدود است و معمولاً يك سال يا دو سال است.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ موضوع گارانتي غير از ضمان است. ببينيد؛ معناي گارانتي، يك تضمين خاص است؛ يعني مثلاً اگر اين قسمت از خودرو از بين رفت، من جابه‌جا مي‌كنم. اين مسئله غير از تضميني است كه ما داريم مي‌گوييم.


آقاي كدخدائي ـ كارخانه هيچ ‌چيز ديگري نمي‌دهد.


آقاي دهقان ـ حاج‌آقا، فرمايش شما همين مطلب را تأييد مي‌كند.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ اين چيز ديگري است.


آقاي دهقان ـ الآن فرمايش شما همين را تأييد مي‌كند كه ضمانت دو سال است، ولي ممكن است عمر مفيد خودرو ده سال باشد كه به نفع مصرف‌كننده است.


آقاي آملي‌لاريجاني ـ نه، اجازه بدهيد. گارانتي براي اين است كه اگر يك ‌قسمتي از اين ماشين ظرف دو سال خراب شد، اين قطعه را عوض مي‌كنند، ولو اين قطعه با كار ما خراب شده باشد. اين يك بحث است. اين مسئله، يك بحث است. يك بحث ديگر اين است كه خود اين دستگاه يك مشكلي داشت؛ يعني مثلاً ترمزش يك مشكل كارخانه‌اي داشت. يا مثلاً پژو آتش گرفت. اين خرابي ربطي به اين ندارد يك جاي اين ماشين با كار من در طول يك سال خراب شده باشد. يك ‌وقتي ماشين با كار ما خراب مي‌شود. اين خرابي تحت گارانتي  كه دوستان مي‌گويند، مي‌رود. اما يك ‌وقتي خود وسيله ايراد دارد؛ مثل اين پژوها كه يك‌دفعه آتش مي‌گرفت و يا مثل هواپيماي بوئينگ كه مي‌گويند يك مشكلي داشت و اصلاً توليدش را متوقف كردند. اينها، يك‌سري مشكل كارخانه‌اي است. اگر در اثر اين مشكل هواپيما سقوط كند و يا ماشين تصادف كند، اين بحث ضمان مطرح است. كجا گفتند اين ضمانت مشروط به عمر مفيد است؟ خب، شما بفرماييد كجا گفته‌اند؟ خب، بگويند معناي عمر مفيدي كه اعلام مي‌كنيم، اشتراط است؛ يعني مسئوليت به اين معنا است ما من‌بعد خارج از اين بازه زماني ديگر مسئوليت قبول نمي‌كنيم تا ما با اين قيد، ماشين را بخريم. اگر اين‌طوري است، شما بفرماييد كجاي متن هست تا ما هم قبول كنيم.


آقاي كدخدائي ـ حاج‌آقاي اعرافي، بفرماييد.


آقاي اعرافي ـ حاج‌آقا، معلوم شد ديگر. به نظر مي‌آيد كه عبارت «عمر مفيد» همه چيز دارد و متعارف هم است و معنايش ارتكازي[5] است؛ يعني وقتي مي‌گويند عمر مفيد اين ماشين، فلان مدت است، اين شرط ارتكازي است. يعني ماوراي آن ديگر ما هيچ ‌مسئوليتي نداريم. اين مطلب در خصوص اين مسئله است. آن بحث تحريرالوسيله[6] و اينها هم براي ما تا الآن روشن نشده است. ما الآن موظفيم هر چيزي كه تحريرالوسيله گفته است، بگوييم؟ الآن آنچه كه در مصوبه آمده است، از نظر خودم اشكال شرعي ندارد.


آقاي آملي ‌لاريجاني ‌ـ «آقا» [= مقام معظم رهبري] اين‌طوري گفته‌اند.


آقاي اعرافي ـ خب، مي‌خواهم براي من روشن بشود. الآن ما موظفيم در چنين جاهايي آنچه را كه در تحرير آمده است، بگوييم؟


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ بله.


آقاي اعرافي ـ آن بحث نِسبَت مسئوليت را مي‌گويم. اگر موظف نباشيم [كه طبق تحريرالوسيله عمل كنيم،] الآن من نسبت به آنچه كه در مصوبه آمده است، اشكال شرعي ندارم. چون من جديداً به شورا آمده‌ام، مي‌خواهم برايم روشن شود كه آيا ملزم هستيم طبق تحريرالوسيله عمل كنيم؟ والّا با تحقيقي كه انجام شد، به نظرم آنچه كه در مصوبه آمده است، اشكال ندارد.


آقاي يزدي ـ قانون اساسي در اين مورد چه مي‌گويد؟


آقاي اعرافي ـ ظاهر قانون اساسي همان است كه شما مي‌فرماييد. ولي من الآن اصلاحي را كه در مصوبه انجام شده است، قبول دارم. در مورد آن ايرادها با اصلاحاتي كه انجام شده است، در جلسه‌ي قم يك مقداري بحث شد.


آقاي آملي‌ لاريجاني ـ ولي نظر «آقا» كه يك چيز ديگر است.


آقاي اعرافي ـ حالا به ما كه چيزي نگفته‌اند.


آقاي آملي‌ لاريجاني ـ بله، ظاهر قانون اساسي همين‌طور است كه مي‌فرماييد.


آقاي مدرسي ‌يزدي ـ باطن آن‌ هم همين است.


آقاي آملي‌ لاريجاني ـ بله.


آقاي اعرافي ـ اگر آقايان ايرادي دارند، بفرمايند. اما اگر ندارند، من هم ايرادي ندارم.


آقاي شب‌زنده‌دار ـ آيت‌الله جنتي گفتند پس چرا «آقا» از كلمه‌ي «فقيه» براي ما استفاده كرده‌اند؟ [اگر بايد طبق تحريرالوسيله عمل بكنيم،] خب، مي‌گفتند اينها بايد مسئلهبلد باشند و نمي‌گفتند فقيه باشند. اما فقيه بودن براي اين است كه بتوانند مسائل را دقيق تشخيص بدهند.


آقاي آملي‌ لاريجاني ـ بله، بايد مسائل را بفهمند.


آقاي شب‌زنده‌دار ـ اينها از اين‌ جهت اين شرط را در قانون اساسي ذكر كرده‌اند. فقيه بودن براي اين نيست كه رأي و نظر خودشان مقصود باشد.


آقاي يزدي ـ قانون اساسي مي‌گويد مثلاً رئيس قوه قضائيه مي‌تواند براي عفو اشخاصي از رهبري درخواست بكند. اصلاً قبل از اينكه رئيس‌ جمهور حافظ قانون اساسي باشد، خود رهبري حافظ قانون اساسي است. منتها حالا بعضي آقايان احتياط مي‌كنند [و مي‌گويند رئيس جمهور حافظ قانون اساسي است].


آقاي كدخدائي ـ الآن در مورد چه موضوعي رأي بگيريم؟


آقاي اعرافي ـ حالا در مورد اين ماده رأي بگيريد.


آقاي آملي‌ لاريجاني ـ نه، اينها كه رأي نمي‌خواهد؛ چون اصلاً چيزي را عوض نكردند.


آقاي اعرافي ـ نه، مي‌گويند در مورد آن عمر مفيد خودرو رأي بگيريد.


آقاي دهقان ـ اگر موافقيد، از بحث عمر مفيد بگذريم.


آقاي آملي‌لاريجاني ـ من هم همان عمر مفيد را مي‌گويم.


آقاي دهقان ـ از آن بگذريم و سراغ مسئله‌ي بعدي برويم.


آقاي اعرافي ـ حالا من [در مورد موضوع تحريرالوسيله] سؤال كردم؛ براي اينكه خود من جديداً به شوراي نگهبان آمده‌ام.


آقاي دهقان ـ اين ماده خاصي ندارد؛ عبارت «پنج‌ساله» را به عبارت «طول عمر مفيد خودرو» تبديل كردند.


آقاي آملي‌ لاريجاني ـ نه، ما چرا از اين اشكال بگذريم؟ ما كه الآن رأي به خلاف بودنش داريم. حالا اگر يك نفر هم مخالف باشد، ما رأيمان را مي‌دهيم و شما آن را براي ثبت در تاريخ بنويسيد.


آقاي اعرافي ـ حالا رأي‌گيري كنيد.


آقاي آملي‌ لاريجاني ـ بله.


آقاي كدخدائي ـ آقاي ره‌پيك هم يك مطلبي دارند و بعد انشاءالله رأي بگيريم.


آقاي ره‌پيك ـ راجع به اين عمر مفيد مطلبي عرض بكنم. ببينيد؛ حالا در مباحث جديد و در بحث‌ مسئوليت مدني هم اين موضوع مطرح مي‌شود. بررسي ماهوي يك موضوع، بالاخره يك اصل است. يعني حتي اگر يك‌سري ضمان‌هايي هم تعيين‌ شده باشد، اين ضما‌ن‌ها نهايتاً ارزش اماره را دارد و نافي بررسي ماهوي موضوع نيست. حالا آن مثال دارو كه آقايان زدند با مثال ماشين فرق مي‌كند. ضمانت ماشين با دارو فرق مي‌كند. مدت مصرف دارو كه بگذرد و خطراتش هم اعلام شده باشد، [توليد‌كننده ديگر مسئوليتي ندارد.] مثلاً اعلام شده است كه مصرف فلان دارو بعد از انقضاء ممكن است خطرات قطعي مثل مرگ و مسموميت و امثال اينها داشته باشد. ولي مثال خودرو و وسايل ديگر اين‌طور نيست. در كيس‌هاي مختلف هم كه بررسي مي‌كنند، اگر صريحاً عدم مسئوليت اعلام‌ شده باشد، خب، به آن شرط عمل مي‌كنند. اما اينكه عمر مفيدي تعيين‌ شده باشد، اين عبارت كلي است و ابهام دارد. حالا اين عمر در اينجا هم به صورت واضح تعيين نشده است. بر فرض هم كه در يك وسيله‌اي مثل خودرو عمر مفيدي هم تعيين ‌شده باشد، اين تعيين عمر مفيد، نهايتاً ارزش اماريت و اثباتي دارد. اما [در صورت طرح دعواي خسارت،] دادگاه حتماً به ماهيت ورود مي‌كند؛ يعني فرض كنيد گفته‌اند كه عمر مفيد اين ماشين، پنج سال است. خب، تعيين اين مدت زمان، اماره‌اي است كه بار اثبات تقصير بر عهده‌ي خريدار است. اين مدت براي اين است كه مشخص شود وظيفه‌ي چه كسي است كه اثبات بكند كه چه كسي تقصير كرده است و كدام قسمت خودرو اشكال پيدا كرده است. بله، اين مدت از اين ‌جهت مهم است. ولي در جاهاي ديگر در دنيا هم وقتي ‌كه كيسي مطرح شد و پرونده‌اي مطرح مي‌شود، وارد بررسي ماهيت مي‌شوند؛ يعني ولو اينكه گفتند عمر مفيد خودرو پنج سال است، نگاه مي‌كنند؛ چون ممكن است مسلم باشد كه سازنده يك خطاي بزرگي يا تقصير بزرگي انجام داده است. در اين صورت از اين خطا اغماض نمي‌كنند. پس اين مدت، أماريت دارد و اينكه به شما گفته است پنج سال ضامن است، اماره است. بله، اين اماريت دارد. در نتيجه شما بايد بروي و اثبات كني كه بر اثر تقصير شركت سازنده اتفاقي افتاده است. اما در بعضي از مواردي كه چنين اماريتي وجود ندارد، كس ديگر مي‌رود و تقصير را اثبات مي‌كند.


آقاي آملي‌ لاريجاني ـ اين مدت اماره بر چيست؟


آقاي ره‌پيك ـ اماره بر اين است كه سازنده تقصيري نكرده است. اين مدت، اماره‌ي اين است. در اين صورت اگر مي‌خواهند تقصير سازنده را اثبات بكنند، كس ديگر بايد برود و اثبات كند. اما اگر اين اماره نباشد، ممكن است بار اثبات طور ديگر بشود. اگر عمر مفيدي هم تعيين بشود، بعد از اين مدت زمان، اين وسيله دارد كار مي‌كند و اين وسيله را كه بيرون ننداختند. ماشين مثل دارو نيست كه بگويند بعد از اين مدت مثل سم است. نه، اين وسيله دارد كار مي‌كند. اگر در اين‌ صورت كسي آمد و توانست اثبات كند كه يك تقصير بزرگي از طرف خودروساز يا توليدكننده اتفاق افتاده است، خب بله، به آن رسيدگي مي‌كنند. اين‌طوري نيست كه اين دعوا مسموع نباشد و بگويند [مدت استفاده از اين خودرو تمام شده است،]  مگر در يك حالت كه شما شرط عدم مسئوليت كرده باشيد. يعني بگوييد آقا، بعد از پنج سال من ديگر مسئوليتي ندارم. اين شرط، مثل شرط تبري نسبت به عيب و امثال اينها است. يعني شما بگوييد آقا، من كلاً مسئوليت نمي‌پذيرم و خريدار هم قبول كرده باشد كه شما بعد از پنج سال مسئوليتي نداريد.


آقاي آملي‌ لاريجاني ـ حالا اين مسئله را اصلاً طرح كرده‌اند كه آدم ببيند چگونه است؟


آقاي ره‌پيك ـ چه چيزي را؟


آقاي آملي‌ لاريجاني ـ حقوقدان‌ها اين مسئله را طرح كرده‌اند؟


آقاي ره‌پيك ـ عرض مي‌كنم در بحث مسئوليت مدني به ‌ويژه در امثال خودرو،‌ بله، پرونده‌ زياد داريم و دعوا از نظر ماهيتي بررسي ميشود.


آقاي آملي‌ لاريجاني ـ به همين ‌عنوان طول عمر مفيد و امثال آن؟


آقاي ره‌پيك ـ بله، شبيه به اين است. يعني اعلام مي‌كنند مدت‌ زمان استفاده از اين وسيله، اين‌طوري است. با مواد غذايي و دارويي و امثال اينها فرق مي‌كند. چون نسبت به اين مواد حساسيت بيشتري وجود دارد. اينها با هم فرق مي‌كند.


آقاي آملي‌ لاريجاني ـ بله.


آقاي ره‌پيك ـ چون تاريخ انقضا در دارو، به اين معنا است كه بعد از اين تاريخ استفاده نشود. اگر احياناً كسي كنسروي را بعد از آن زماني كه گفتند، استفاده كند و مسموم شود، مسئوليت به گردن خودش است. اما در خصوص يك شيء ديگري كه قابليت استفاده دارد و از آن استفاده هم مي‌كنند، تعيين آن تاريخ بيشتر براي گارانتي وسيله است. تعيين مدت در اين موارد بيش از اينكه براي اين عدم ضمانت‌ سازنده باشد، عمدتاً براي بحث گارانتي است. اما اين مدت براي ضمانت هم اثر دارد. عمده اثرش در همين بحث‌هاي اثباتي و اماريت است. بدين صورت كه سازنده مي‌گويد من مسئوليتي براي اثبات چيزي ندارم. اگر شما مي‌خواهي، برو و ادعايت را پيگيري كن و اثبات كن. اما اين‌طور نيست كه دادگاه بگويد آقاآ اگر يك مدتي تعيين ‌شده است، من كلاً دعوا را بررسي نمي‌كنم.


آقاي آملي‌ لاريجاني ـ پس اين بار اثبات عليه شما است. اين بررسي، بررسي ماهيتي است.


آقاي ره‌پيك ـ منظور بررسي ماهيتي است.


آقاي آملي‌ لاريجاني ـ اثبات اين ادعا، عليه شما است. شما مي‌گوييد من مي‌توانم بروم و به لحاظ ماهوي دعوا را پيگيري كنم. آقايان مي‌گويند تعيين اين مدت زمان در قوه‌ي اسقاط ضمان است، در حالي ‌كه آقاي دكتر ره‌پيك مي‌فرمايند دادگاه مي‌تواند از جنبه‌ي ماهوي بررسي كند و ممكن است ضمان سازنده ثابت بشود.


آقاي ره‌پيك ـ بله.


آقاي آملي‌ لاريجاني ـ بحث خيلي مهمي است. خب، ما هم همين اشكال را مطرح كرديم ديگر.


آقاي ره‌پيك ـ اگر اين ماده مفهوم داشته باشد، اشكال دارد.


آقاي دهقان ـ به ضمانت سازنده بعد از اين مدت تعرض نكردند. نسبت به آن قسمت فرمايشات دوم ما كه تعرضي نكردند.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ نه، ايشان مي‌گويد كلاً مسئله مالي قابل ‌رسيدگي است.


آقاي دهقان ـ اين مدت يك اماره است مبني بر اينكه در واقع شركت سازنده تا زمان عمر مفيد مسئوليت دارد. اما اين ماده ديگر راجع به مسئوليتش خارج از زمان عمر مفيد، صحبتي نكرد‌ه است.


آقاي ره‌پيك ـ نه، خب.


آقاي دهقان ـ اين ماده فرمايش شما را نفي نكرده است.


آقاي ره‌پيك ـ نه، اشكال اين است كه اگر اين عبارت [= «طول عمر مفيد خودرو»] كه در اين ماده آمده است، مفهوم داشته باشد، به اين معنا است كه خارج از آن دوره ديگر نمي‌شود به شركت سازنده رجوع كرد. چون اشكال ما اين بوده است.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ يك ايراد، اين است.


آقاي دهقان ـ حالا اگر اين مفهوم را نداشته باشد، اشكال ندارد.


آقاي ره‌پيك ـ اگر اين مفهوم را نداشته باشد كه اصلاً آقايان نبايد اين اشكال را مي‌گرفتند.


آقاي دهقان ـ پس الزاماً چنين مفهومي را ندارد.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ مفهومش در ذيل عبارت نوشته شده است. ذيلش نوشته شده است.


آقاي ره‌پيك ـ اگر اين مفهوم نباشد كه آقايان اشكال وارد نمي‌كردند. چون مفهوم دارد، اشكال وارد كردند.


آقاي آملي‌ لاريجاني ـ اصلاً ذيل عبارت، مفهومش را مترتب كرده است.


آقاي دهقان ـ هر طور صلاح است.


آقاي مدرسي‌يزدي ـ عمر مفيد، عرفي است.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ مصوبه مي‌گويد عمر مفيد تا پنج سال است.


آقاي دهقان ـ نه حاج‌‌آقا، عبارت «پنج سال» را حذف كردند. قبلاً عبارت «پنج‌ساله» بوده است. ولي الآن «طول عمر مفيد خودرو» شده است.


آقاي مدرسي ‌يزدي ـ زمان عمر مفيد به نظر كارشناس واگذار شود.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ ماده (7) مي‌گويد سازنده در طول عمر مفيد خودرو ضامن است، نه خارج از آن.


آقاي دهقان ـ بله، گفته است در طول عمر مفيد مسئوليت دارد. ولي در خصوص خارج از آن مدت چيزي نگفته است.


آقاي مدرسي‌ يزدي ـ اگر خارج از عمر مفيد، خسارتي مستند به سازنده بود، مسئول است و الّا نه.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ نه ديگر؛ اشكال، روشن است.


آقاي كدخدائي ـ البته الآن هم شركت‌هاي خودروسازي با اهداف تجاري اين كار را مي‌كنند. اگر يك نقصي در ماشين‌ها به وجود بيايد، همه‌ي ماشين‌ها را در سراسر دنيا جمع مي‌كنند و برمي‌گردانند. البته اين كار بيشتر به خاطر اين است كه برندشان به هم نخورد و در واقع اعتبارشان صدمه نبيند.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ حالا اين يك‌ بحث ديگر است.


آقاي كدخدائي ـ نه، مي‌خواهم بگويم رويه‌ي عمليشان اين‌طوري است؛ يعني خودشان را مقصر مي‌دانند كه مي‌آيند و مي‌گويند همه‌ي اين خودروهايي كه اين عيب را دارد يا با اين شماره رفته است، برگردد و ما يك خودروي ديگر به آنها مي‌دهيم.


آقاي مدرسي ‌يزدي ـ به ‌هر حال اگر معناي اين عمر مفيد را عرفي بدانيد، عرف مي‌گويد كه بعد از عمر مفيد اصلاً نبايد سوار ماشين بشويد.


آقاي آملي‌ لاريجاني ـ آخر معنايش اين نيست.


آقاي مدرسي ‌يزدي ـ حالا اگر معنايش اين باشد، اين‌طوري است.


آقاي ره‌پيك ـ حاج‌آقا، تعريفي كه از عمر مفيد ارائه نشده است.


آقاي دهقان ـ خب، اگر بعد از عمر مفيد، سوار شد و حادثه‌اي رخ داد، ديگر سازنده مسئوليت ندارد.


آقاي ره‌پيك ـ نه، نمي‌شود اينها را از اين عبارت فهميد.


آقاي مدرسي ‌يزدي ـ اگر ايرادي نيست، ابهام بگيريم، نه اشكال.


آقاي ره‌پيك ـ بله، چون واقعاً عبارت «عمر مفيد خودرو» ابهام دارد.


آقاي آملي‌ لاريجاني ـ ابهام بگيريد. حالا چرا واقعش را نمي‌نويسند. اين‌طور بگويند تا اين مدت ‌زمان از ناحيه شركت، ضمان اسقاط شده باشد يا نشده است. اين‌طور صريح بگويند.


آقاي مدرسي‌ يزدي ـ از ناحيه شركت چه شود؟


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ ضمانش اسقاط شده باشد.


آقاي مدرسي ‌يزدي ـ اگر لازم است كه شرط كنند.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ بله ديگر؛ شرط كنند.


آقاي مدرسي ‌يزدي ـ اين هم حرف خوبي است.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ صريح بگويند ديگر. خب، چرا اين‌طور مي‌پيچانند؟


آقاي مدرسي‌يزدي ـ اين حرف خوبي است.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ حالا عمر مفيد را مجمل كنند.


آقاي مدرسي ‌يزدي ـ عيبي ندارد. اتفاقاً بهتر است.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ حالا ابهام بگيريم تا اين عبارت را درست كنند.


آقاي كدخدائي ـ خب، پس آن ايراد در واقع با توجه به اصلاح به عمل آمده باقي است. آقاياني كه اين ايراد را باقي مي‌دانند، بفرمايند.


آقاي آملي‌لاريجاني ـ ابهام بگيريم.


آقاي كدخدائي ـ آقاياني كه از جهت اينكه آيا سازنده بعد از طول عمر مفيد هم مسئوليت دارد، ابهام دارند، بفرمايند.


آقاي مدرسي ‌يزدي ـ بگويند مقصود از «عمر مفيد» چيست.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ بله.


آقاي كدخدائي ـ بپرسيم كه مقصود از عمر مفيد چيست.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ بله ديگر.


آقاي يزدي ـ معمولاً در مورد ماشين و امثال آن، متخصص خود همان ماشين بايد معناي عمر مفيد را بگويد و نمي‌شود به عرف واگذار كرد.


آقاي كدخدائي ـ حاج‌‌آقا،‌ فرض كنيد موتور ماشين از درب كارخانه كه مي‌آيد، مي‌افتد.


آقاي دهقان ـ عمر مفيد توسط صانع آن اعلام‌ شود.


آقاي يزدي ـ صانع آن وسيله بهتر مي‌داند كه عمر مفيد آن چقدر است. حالا به نظرتان عرف بايد بگويد؟


آقاي دهقان ـ توليدكننده يا همان سازنده اعلام كند.


آقاي آملي‌ لاريجاني ـ نه، بحث در مورد اعلام ميزان عمر مفيد نيست.


آقاي مدرسي ‌يزدي ـ بحث در مورد معنا و مفهوم آن است.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ ما مي‌خواهيم معناي عمر مفيد مشخص شود كه آيا به معناي اسقاط ضمان است يا نه.


آقاي يزدي ـ مي‌دانم. سازنده‌ي اين وسيله‌ بهتر از هر كسي مي‌تواند عمر مفيد اين وسيله را بگويد، نه اينكه بگوييم عرف چه مي‌گويد. عرف چه مي‌گويد؟ ممكن است طبق عرف، هشتاد سال از آن وسيله استفاده كنند. اينكه عمر مفيد نيست.


آقاي كدخدائي ـ خب، نسبت به عمر مفيد رأي بگيريم و بگوييم مقصود از «عمر مفيد» را اعلام بكنند تا اظهار نظر امكان داشته باشد.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ مشخص كنند كه دقيقاً مقصودشان از اين عبارت چيست، نه اينكه ميزانش را بگويند. البته آثارش هم مبهم است. چه آثاري دارد؟


آقاي يزدي ـ معناي عبارت «عمر مفيد» را نمي‌فهميم؟! عمر مفيد يعني تا وقتي ‌كه معمولاً از اين خودرو مي‌توان به ‌خوبي استفاده كرد. البته بعد از مدت زمان عمر مفيد هم مي‌توان از آن وسيله استفاده كرد، ولي با مخاطراتش روبرو هستند.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ معنايش را مي‌فهميم، ولي آثارش را نمي‌فهميم. آثار متوقعش را مشخص كنند تا ما اظهار نظر كنيم.


آقاي يزدي ـ براي ساختمان هم همين‌طور است. اين مسئله در مورد خيلي چيزهاي ديگر هم همين‌طور است. صانع و مخترع آن بهتر مي‌داند [كه عمر مفيد آن چقدر است].


آقاي دهقان ـ چون آن مرجعي كه عمر مفيد را مشخص مي‌كند، معلوم نيست، ابهام دارد.


آقاي آملي‌ لاريجاني ـ اين‌طور نيست. آثار متوَقَّع عمر مفيد را بگوين تا ما نظرمان را بگويم.


آقاي دهقان ـ حرف ما هم همين است.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ از اين «عمر مفيد» چه اثري متوقع است. شما مي‌گوييد مي‌خواهند ضمان را اسقاط كنند؟ مي‌خواهند چه‌كار كنند؟ اين را بگويند.


آقاي كدخدائي ـ مقصود از «عمر مفيد» و آثار مترتب بر آن را روشن بكنند تا اعلام نظر ممكن باشد. آقاياني كه اين ابهام را قبول دارند، اعلام نظر بفرمايند.


آقاي مدرسي ‌يزدي ـ مقصود از آثار در اينجا چيست؟


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ يعني چه اثري از اين عبارت «عمر مفيد» در نظر دارند.


آقاي يزدي ـ وقتي كه به‌ راحتي و به‌ خوبي مي‌توانيم بفهميم، [چه نيازي به ايراد است.] معناي عمر مفيد اين است كه مالك تا پنج سال به ‌خوبي مي‌تواند از خودرو استفاده كند. اگر بعد از پنج سال از وسيله استفاده كردي، هر خطري دارد. بالاخره اين وسيله بعد از اين مدت وسيله‌ي غيرمفيدي است و در معرض خطر است.


آقاي كدخدائي ـ خب، آقايان اعلام نظر بفرمايند.


آقاي دهقان ـ يعني به مجلس بگوييم كه چه‌‌كار كنند؟


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ خيلي آسان است. ببينيد؛ الآن به مجلس بگوييم كه مقصودشان از اين عبارت چيست. اگر مقصودشان اين است كه بعد از مدتي ضمان را اسقاط كنند، بگويند.


آقاي دهقان ـ آن‌وقت هر چه بگويند، شما يك ‌چيز ديگري مي‌گوييد.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ نه، نمي‌گوييم. حالا اگر منظورشان را درست بگويند، ما ديگر چيز ديگري نمي‌گوييم.


آقاي ره‌پيك ـ بله، ديگر ايرادي نمي‌گيريم.


آقاي دهقان ـ به مجلس بگوييد كه مقصودشان را بنويسند.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ خب، ما همين را مي‌گوييم. اينها بنويسند كه با اين مسئله مي‌خواهند ضمان را اسقاط كنند. دارند اسقاط ضمان را مي‌گويند يا نه؟ اگر اين‌طور است، خب، صريح بگويند. بعد ما سرراست به شما جواب مي‌دهيم. مبهم نگذارند تا بعد فردا هزار جور تفسير بشود.


آقاي شب‌زنده‌دار ـ اگر منظورشان پنج سال است و شرط بگذارند، اشكالي ندارد. مي‌توانند بگويند ضمان تا پنج سال است. مي‌توانند اين‌طور اصلاح كنند.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ مي‌توانند همان عبارت پنج سال را بياورند، به‌ شرط اينكه ضمان شركت را مشروط به اين پنج سال كرده باشند.


آقاي شب‌زنده‌دار ـ يعني شركت سازنده وقتي مي‌فروشد، شرط كند.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ خب، بله ديگر؛ چرا با عبارت «عمر مفيد»، موضوع را مي‌پيچانند؟ بعد اگر بگويند منظور از «عمر مفيد» يعني اسقاط ضمان است، خب، بگويند منظور اسقاط ضمان است. يعني من بعد اين مصوبه بگويد كه اين فروشنده‌ها وقتي خودرو مي‌فروشند، شرط كنند كه تا پنج سال ما ضامن هستيم و بعد از پنج سال ما هيچ ضماني را قبول نمي‌كنيم.


آقاي جنتي ـ گارانتي كه دارند.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ نه، حاج‌آقا، معني‌ گارانتي اين‌ نيست. گارانتي يعني اينكه اگر ما از خودرو استفاده هم بكنيم و با استفاده ما يك خرابي در قسمتي از آن ايجاد بشود تا زمان گارانتي، قطعه را عوض مي‌كنند.


آقاي اعرافي ـ در گارانتي، اگر خود مصرف‌كننده هم مقصر باشد، [تعويض مي‌كنند.]


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ بله ديگر؛ عوض مي‌كنند. البته مقصر بودن به معناي اين است كه مصرف بكند.


آقاي يزدي ـ اما در اين بحث بعد از گذشت زمان، مخاطراتش به‌عهده‌ي خود مصرف‌كننده است. بعد از گذشت مدت زماني مخاطراتش با خود مصرف‌كننده است.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ رأي بگيريد ديگر.


آقاي كدخدائي ـ خب، الآن من عرض كردم. اما آقايان وسط عرايض من، فرمايشاتي داشتند.


آقاي آملي‌لاريجاني ـ نه ديگر؛ بحث در مورد همان ايراد است.


آقاي كدخدائي ـ مجلس آثار مترتب بر عمر مفيد را اعلام بكند تا اظهار نظر ممكن باشد.


آقاي آملي‌ لاريجاني ـ بله ديگر؛ حالا بگويند كه آثارش چه است.


آقاي كدخدائي ـ مي‌فرمايند ماده از اين‌ جهت ابهام دارد.


آقاي دهقان ـ بله، از لحاظ ضمان و ضمانت ابهام دارد.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ بله، ابهام براي چيست؟ بله، در خصوص ضمان است ديگر. بله ديگر.


آقاي جنتي ـ حالا يك سؤالي هم من دارم و آن اين است كه مثلاً ماشيني پنج سال عمر مفيد دارد. يك‌دفعه ماشين ماشيني است كه مرتب از اول كه خريدند تا مثلاً پنج سال خوابيده است. ماشين آنجا خوابيده است. اصلاً دو سال است كه خوابيده است و از آن استفاده نكردند. حالا در اين فرض هم بايد عمر مفيدش را همان پنج سال حساب كنيم؟


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ خب بله، همين اشكال هم مطرح بود.


آقاي كدخدائي ـ يك نكته همين بود.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ يكي از اشكالات، همين بود.


آقاي كدخدائي ـ يكي از ايرادات جلسه‌ي اول، همين بود كه آن پنج سال از چه زماني است؟


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ بله، يكي از ايرادات همين بود.


آقاي كدخدائي ـ خب، آقاياني كه ابهام را قبول دارند، اعلام نظر بفرمايند.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ بفرماييد ديگر.


آقاي كدخدائي ـ حاج‌‌آقا، به ابهام رأي نمي‌دهيد؟


آقاي دهقان ـ نه، ابهامي ندارد.


آقاي يزدي ـ نه، من معناي عمر مفيد را مي‌فهمم.


آقاي كدخدائي ـ حاج‌آقاي جنتي.


آقاي يزدي ـ خب، اينكه شخصي ماشينش را چند سال خوابانده است، بحث ديگر است. ماشين را خوابانده است كه خوابانده است. اين كار چه ربطي به اين بحث دارد؟ عمر مفيد اين ماشين، پنج سال است.


آقاي كدخدائي ـ شما حاج‌آقا ابهام نداريد؟


آقاي آملي‌ لاريجاني ـ نه ديگر؛ نشد. اگر ماشين را خوابانده باشد، پنج سال شامل اين مدت مي‌شود.


آقاي يزدي ـ عمر مفيد ماشين پنج سال است و شايد همه‌ي پنج سال، ماشين را بخواباند.


آقاي كدخدائي ـ حاج‌‌آقاي مدرسي، حاج‌آقاي شب‌زنده‌دار و حضرت‌عالي اعلام نظر بفرماييد. حضرت‌عالي [= آقاي دهقان]، شما چه‌طور؟ ابهام نداريد؟


آقاي دهقان ـ من رأي ندارم. روشن است.


آقاي كدخدائي ـ نه؟


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ من كه رأي دارم.


آقاي كدخدائي ـ حاج‌آقاي جنتي، شما چطور؟ شما هم به ابهام رأي نمي‌دهيد؟


آقاي يزدي ـ حاج‌آقا مي‌گويند كه ابهام دارد.


آقاي دهقان ـ حاج‌‌آقا، اين عبارت ابهام ندارد.


آقاي جنتي ـ نه، ابهام دارد.


آقاي دهقان ـ حالا من رأي ندادم.


آقاي جنتي ـ ظاهراً عبارت «عمر مفيد» مبهم است.


آقاي يزدي ـ عمر مفيدش، پنج سال است.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ مي‌دانم. حاج‌آقا، همين فرضي كه شما مي‌فرماييد، الآن مشمول همين اشكال است؛ يعني اگر ماشين پنج سال در خانه هم خوابيده باشد، بعد از پنج سال ديگر ضمانت ندارند. شما اين را قبول داريد؟ اگر ماشين پنج سال هم خوابيده باشد، ديگر اينها ضمانت ندارند؟ خب، اشكال، همين است.


آقاي يزدي ـ اين مسئله كاري به اين ماشين و آن ماشين ندارد. كارخانه مي‌گويد عمر مفيد پيكاني كه من ساختم، پنج سال است. كاري به اين ماشين و آن ماشين ندارد. حالا اين آقاي خريدار اصلاً تمام پنج سال ماشينش را در پاركينگ گذاشت. خب، ماشين را در پاركينگ گذاشت و تمام شد. اين ربطي به اين بحث ندارد.


آقاي طحان‌نظيف ـ تمام ايرادهاي قبلي پابرجا است.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ يعني در اين صورت براي شركت، ضمان هست؟


آقاي يزدي ـ عمر مفيد ماشين‌هاي اين كارخانه پنج سال است.


آقاي ره‌پيك ـ اگر اين مصوبه را دست قاضي بدهيم، مردم بيچاره مي‌شوند.


آقاي موسوي ـ حالا رأي‌گيري كنيم.


آقاي جنتي ـ «عمر مفيد»، پنج سال فرض شده است.


آقاي طحان‌نظيف ـ نه، ابهام بگيريد. آقاي دكتر، اشكال قبلي شرعي بود.


منشي جلسه ـ خب، اين ماده خلاف شرع است.


آقاي جنتي ـ اينجا بايد يك حكم ديگري داشته باشد.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ نه، حاج‌آقا، همين است و حكم ديگري وجود ندارد.


آقاي جنتي ـ نه.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ حاج‌آقا، اين اشكال كه روشن است. خب، شما از همين آقاياني كه مدافعند، بپرسيد. آقاي دهقان،‌ ببينيد؛ در اين موارد به مسئله كمك كنيد ديگر. الآن حاج‌‌آقاي [يزدي] نظرشان اين است كه اگر ماشين پنج سال خوابيد، خارج از اين بحث است، در حالي ‌كه اين مورد خارج نيست. وقتي ‌كه عمر مفيد پنج سال است ولو ماشين در خانه خوابيده باشد و نوي نو هم باشد، [سازنده ديگر مسئوليتي ندارد.]


آقاي كدخدائي ـ بله ديگر.


آقاي يزدي ـ موقعي كه به طور مطلق مي‌گويند عمر مفيد پنج سال است، فرقي ندارد كه با اين ماشين كار كردي يا آن را خواباندي.


آقاي آملي‌ لاريجاني ـ بله ديگر؛ درست است. فرمايش شما صحيح است.


آقاي يزدي ـ به صورت مطلق مي‌گويند كه ماشين‌هاي توليد اين كارخانه پنج سال عمر مفيد دارد.


آقاي آملي‌ لاريجاني ـ بله ديگر؛ يعني بعد از پنج سال ضامن نيستند.


آقاي يزدي ـ حالا اگر مصرف‌كننده تمام پنج سال ماشين را در خانه بگذارد و آن را در كاغذ كادو كنار بگذارد و تماشايش بكند، سازنده بگويد به من چه ربطي دارد؟


آقاي كدخدائي ـ آقا، ايراد دوم را بخوانيد.


آقاي يزدي ـ بحث ماشين شما و اين آقا و آن آقا كه نيست. بحث اين است كه محصول اين كارخانه، پنج سال عمر مفيد دارد.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ حاج‌آقا، در اين مصوبه ما مي‌گوييم اگر ماشين فرد خوابيده هم باشد، ضمانت شركت مرتفع مي‌شود و ديگر ضمانتي ندارد. مثلاً اگر شما براي اولين بار بعد از پنج سال ماشين نو نو را بيرون ببريد و ترمزش خراب باشد، شركت مي‌گويد من مسئوليت ندارم. معناي عبارت، اين است.


آقاي كدخدائي ـ ايراد دوم را بخوانيد.


آقاي يزدي ـ اين بحث طلبگي من و شما در مدرسه است و كاري به اين ماشين و آن ماشين ندارد.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ حاج‌‌آقا، ما داريم حرف شما را مي‌زنيم. ما داريم حرف شما را تأييد مي‌كنيم. منتها مي‌گوييم لازمه‌ي اين حرف اين است كه ولو اين دستگاه هيچ كاركردي هم نداشته باشد، بعد از مدتي ضمان شركت سازنده ساقط بشود.


آقاي يزدي ـ خيلي‌ خب، بالاخره اين خودرو محصول اين كارخانه است و پنج سال هم عمر مفيد آن است.


آقاي جنتي ـ من مي‌گويم در اينجا دو بحث مطرح است. اين دو بحث را از هم جدا كنيد.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ الآن اطلاق اين عبارت ابهام دارد.


آقاي يزدي ـ اصلاً‌ ابهام ندارد.


آقاي جنتي ـ اجازه بفرماييد. آقاي دكتر، دو بحث مطرح است. يك بحث اين است كه عمر مفيد چقدر است.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ درست است.


آقاي جنتي ـ يك بحث هم اين است كه معلوم نيست اگر بعد از عمر مفيد خسارتي وارد شد و منتسب به كارخانه‌ي سازنده بود، [شركت مسئول است يا نه؟]


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ بله، درست است. خب، ما هم همين را مي‌گوييم ديگر؛ پس چرا شما رأي نمي‌دهيد؟


آقاي جنتي ـ پس چرا ابهام مي‌گيريد؟


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ پس چه ‌كار كنيم؟ اشكال بگيريم؟


آقاي كدخدائي ـ ابهام گرفتيم.


آقاي آملي‌لاريجاني ـ ما كه اشكال داشتيم، اما آقايان رأي ندادند.


آقاي جنتي ـ به نظر من ابهام ندارد. وضع اين مطلب روشن است.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ خيلي ‌خب، حاج‌‌آقا اشكال ‌دارند.


آقاي دهقان ـ نه.


آقاي كدخدائي ـ حاج‌‌آقا، شما به حداقل رأي بدهيد.


آقاي آملي‌ لاريجاني ـ حالا شما به ابهام رأي بدهيد. حاج‌آقا بگذاريد اصلاح كنند.


آقاي جنتي ـ من از جهت شرعي‌، ايراد را قبول دارم.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ ما داشتيم همان ايراد شرعي را مي‌گرفتيم. حاج‌‌آقا، اين را قبول دارند.


آقاي كدخدائي ـ حاج‌‌آقاي جنتي، به ابهام رأي مي‌دهيد؟


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ رأي مي‌دهند. حاج‌‌آقا اصلاً اشكال دارند.


آقاي جنتي ـ من به نتيجه ابهام رأي مي‌دهم.


آقاي كدخدائي ـ خيلي ‌خب، چهار تا رأي آورد.


آقاي آملي‌ لاريجاني ـ اصلاً اشكال را خودشان بيان مي‌كنند.


آقاي كدخدائي ـ ابهام چهار رأي آورد. بنويسيد.[7]


آقاي دهقان ـ در هر صورت من رأي ندارم.


آقاي كدخدائي ـ ايراد دوم اين بود: «2-2- از جهت اينكه مشخص نيست شناسايي مسئوليت مدني براي شركت سازنده داخلي يا نماينده رسمي شركت سازنده خارجي يا واردكننده، نافي مسئوليت كيفري است يا خير، ابهام دارد. پس از رفع ابهام اظهار نظر خواهد شد.»


منشي جلسه ـ در اين زمينه اصلاحي صورت نگرفته است.


آقاي كدخدائي ـ در مورد اين ايراد، اصلاحي انجام ندادند. آقايان نظرشان را بفرمايند. اگر اصلاحي انجام نشده است، اشكال باقي است.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ شورا سه تا ايراد داشت. در مورد بقيه‌ي ايرادها اصلاحي انجام ندادند. سه تا ايراد ديگر باقي است.


آقاي كدخدائي ـ در مورد همين ماده؟


منشي جلسه ـ بله ديگر؛ ما در مورد همين ماده، دو يا سه ايراد گرفتيم.


آقاي كدخدائي ـ سه تا ايراد گرفته بوديم.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ بگذاريد آنها سر جاي خودشان باقي باشد. اين ماده اشكال دارد ديگر.


آقاي كدخدائي ـ خب، پس اين‌طور مي‌نويسيم كه با توجه به اينكه اصلاحي به عمل نيامده است، ايراد باقي است. آقايان فقط اعلام نظر بفرمايند. ايراد سوم هم به همين صورت بود. درست است؟


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ بله ديگر.


منشي جلسه ـ بله، ايراد سوم، ايراد شرعي بوده است.[8]


آقاي كدخدائي ـ نسبت به ايراد سوم هم با توجه به اينكه اصلاحي به عمل نيامده است، ايراد باقي است.


آقاي اعرافي ـ  حالا من نمي‌دانم؛ آن دفعه به اين ايراد رأي داديم.


آقاي كدخدائي ـ الآن كه آقايان رأي دادند.[9] سراغ بحث بعدي برويم.


آقاي آملي‌ لاريجاني ـ بله ديگر.


آقاي كدخدائي ـ خب، اشكال بعدي را بخوانيد.


منشي جلسه ـ نظر [شماره 0101/‏98357 مورخ 6/‏6/‏1398] هيئت عالي نظارت در خصوص ماده (10)[10] اين بوده است كه با سياست‌هاي كلي حمايت از كار و سرمايه ايراني مغايرت دارد: «2- در ماده (10) طرح، نسخ قانون ارتقاء كيفي توليد خودرو و ساير توليدات صنعتي داخلي مصوب 26/‏2/‏1389، در شرايط فعلي مغاير با مواد مختلف سياست‌هاي كلي توليد ملي، حمايت از كار و سرمايه ايراني از جمله ماده دو[11] مي‌باشد.»


آقاي طحان‌نظيف ـ براي چه اين ايراد را مي‌خوانيد؟ در خصوص اين ايراد، خود هيئت عالي بايد نظر بدهد. شما چرا ميخوانيد؟


آقاي كدخدائي ـ نه، خب.


آقاي طحان ‌نظيف ـ اين ايراد، نظر هيئت عالي است.


آقاي آملي‌ لاريجاني ـ اصلاً ما هم در شورا همين ايراد را گرفته بوديم.


آقاي طحان‌نظيف ـ بله.


آقاي آملي‌لاريجاني ـ ما هم همين را گفته بوديم.


منشي جلسه ـ حالا اين نظر هيئت عالي است. الآن اين اصلاحي كه صورت گرفته است، كافي است؟


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ بله.


آقاي طحان‌نظيف ـ نه حاج‌‌آقا، ايراد ما نيست. اين ايراد، نظر هيئت عالي است.


آقاي كدخدائي ـ نه، خود ما هم ايراد گرفته بوديم. ايراد اصلي شورا هم بود.


آقاي طحان‌نظيف ـ نه آقاي دكتر.


آقاي آملي‌ لاريجاني ـ بله، ظاهراً اين ايراد هيئت عالي است.


آقاي طحان‌نظيف ـ بله، اين ايراد فقط ايراد هيئت عالي است.


آقاي ره‌پيك ـ اين، ايراد هيئت عالي است.


آقاي طحان‌نظيف ـ اين نامه، نامه‌ي هيئت عالي است كه اين نظر در آن منعكس‌ شده است.


آقاي كدخدائي ـ پس ايراد هيئت عالي است؟


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ بله.


آقاي كدخدائي ـ خب، اگر اين نظر براي هيئت عالي است، خب، حاج‌آقاي آملي لاريجاني، شما در اين هيئت در اين خصوص نظري نداده‌ايد؟


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ آخر اصلاحيه‌ را براي ما نمي‌فرستند. اين يك مشكلي است. ما به آنها هم گفتيم كه مصوبات را براي ما هم بفرستند تا ما هم سر وقت بررسي كنيم


آقاي ره‌پيك ـ خب، اگر مجلس نمي‌فرستد، ما بايد بفرستيم.


آقاي آملي‌ لاريجاني ـ حالا شما بفرستيد.


آقاي كدخدائي ـ به مجمع؟


آقاي ره‌پيك ـ بله ديگر؛ درست است. ما بايد به هيئت عالي بگوييم اينها اينجا را اصلاح كردند. شما نظر بدهيد.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ بله، درست است. شما الآن بفرستيد.  


آقاي مدرسي ‌يزدي ـ بله، طبق قاعده‌ي «الاكرامُ بالاتمام».[12]


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ بله ديگر؛ مصوبات را به اين هيئت بدهيد تا يك بار بررسي كنند.


آقاي طحان‌نظيف ـ آقاي دكتر، الآن هيئت عالي در رابطه با اين مصوبه دو نظر فرستاده بود. باقي بودن ايراد اول، روشن است؛ چون مجلس هيچ اصلاحي انجام نداده‌ است. ولي در مورد ايراد دوم،[13] مجلس ماده (10) را اصلاح كرده است‌.


آقاي ره‌پيك ـ نه، اصلاً.


آقاي طحان‌نظيف ـ بالاخره آقايان در هيئت عالي هم بايد ببينند كه ايرادشان برطرف شده است يا نه.


آقاي آملي‌ لاريجاني ـ بله ديگر؛ ما بايد ببينيم.


آقاي ره‌پيك ـ اولاً ما هم در شورا بايد اين اصلاحيه‌ي مجلس را بررسي كنيم تا ببينيم ايرادات اصلاح‌ شده است يا خير.


آقاي طحان‌نظيف ـ بله، ما هم بايد بررسي كنيم.


آقاي آملي‌ لاريجاني ـ بله ديگر.


آقاي ره‌پيك ـ ثانياً اگر هيئت عالي ايراد گرفته است، چون ما ايراد اين هيئت را به مجلس ارسال كرديم و مجلس به ما جواب داده است، ما بايد اصلاحات را به هيئت عالي برگردانيم.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ بله ديگر؛ درست است. الآن شما به هيئت بفرستيد.


آقاي كدخدائي ـ پس به اداره‌ي حقوقي شورا بگوييد كه يك مصوبه‌ي اين‌گونه‌اي را حتماً و سريعاً به هيئت عالي بفرستند.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ منتها زودتر بفرستيد تا قبل از اينكه شما بخواهيد نظر نهايي‌تان را بفرستيد، آنها هم نظر بدهند. شما هم بايد نظر بدهيد. قبل از اينكه شما نظر نهايي بدهيد، آن بايد به دستتان برسد.


آقاي كدخدائي ـ بله.


آقاي طحان‌نظيف ـ تا زماني كه هيئت عالي نظرشان را اعلام كنند، ما نظرمان را به مجلس ارسال نمي‌كنيم.


آقاي كدخدائي ـ  نمي‌شود. در اين صورت فرصت ده روزه شورا براي اظهار نظر تمام مي‌شود. نهايتاً فقط تا بيست روز وقت داريم.


منشي جلسه ـ  تا بيست روز فرصت داريم.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ خب، حالا به مجمع بفرستيد. ما زودتر انجام مي‌دهيم. نمي‌گذاريم طول بكشد.


آقاي كدخدائي ـ همين الآن اين مصوبه را بدهيد تا نامه‌اش را به مجمع بزنيم.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ بله، درست است. بفرستيد تا در روال بررسي بيفتد.


آقاي كدخدائي ـ خب، حالا خود آقايان در اينجا ايرادي ندارند؟ اگر مطلبي هست، بفرماييد.


آقاي آملي‌ لاريجاني ـ بخوانيد تا ببينيم چه اصلاحي انجام  دادند.


آقاي مدرسي ‌يزدي ـ نظر هيئت عالي ربطي به ما نداشته است.


آقاي كدخدائي ـ نه، چون اصلاح كردند، ربط دارد.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ بله، چون اصلاح جديد كردند، ربط پيدا مي‌كند.


آقاي ره‌پيك ـ ماده را‌ عوض كردند؟


آقاي آملي‌ لاريجاني ـ بله، اين اصلاحيه الآن به ما ربط پيدا مي‌كند.


آقاي كدخدائي ـ اصلاحيه‌ي مجلس را بخوانيد.


آقاي طحان‌نظيف ـ «ماده (10) به شرح زير اصلاح مي‌شود:


ماده 10- با تصويب اين قانون، «قانون ارتقاي كيفي توليد خودرو و ساير توليدات صنعتي داخلي مصوب 26/‏2/‏1389 با اصلاحات و الحاقات بعدي» كه احكام دائمي آن در اين قانون و قانون «تقويت و توسعه نظام استاندارد مصوب 4/‏9/‏1396» و قانون «حداكثر استفاده از توان توليدي و خدماتي كشور و حمايت از كالاي ايراني مصوب 15/‏2/‏1398» لحاظ گرديده است، نسخ مي‌گردد. وزارت صنعت، معدن و تجارت موظف است گزارش اجراي اين قانون را هر شش ماه يك بار به كميسيون صنايع و معادن مجلس شوراي اسلامي تقديم كند.»


آقاي كدخدائي ـ الآن شما به ماهيت اين ماده ايراد داريد؟


آقاي ره‌پيك ـ ما خودمان ايراد نگرفتيم.


آقاي آملي‌ لاريجاني ـ ظاهراً با اين ماده، سياست‌گذاري كرده‌اند ديگر.


آقاي ره‌پيك ـ حاج‌آقا، اگر شما بخواهيد بررسي كنيد، ظاهراً ايراد شما [= ايراد هيئت عالي نظارت] رفع نشده است.


آقاي آملي‌ لاريجاني ـ حالا ما خودمان آن ايراد را بررسي مي‌كنيم. ظاهراً از لحاظ شورا اشكال ديگري ندارد.


آقاي ره‌پيك ـ اينها مي‌خواهند بگويند آن قانون ارتقاي كيفي كه گفته شده است، نسخ شده است.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ قسمت‌هاي از آن در اينجا لحاظ گرديده است.


آقاي ره‌پيك ـ مجلس در اين ماده مي‌گويد احكام دائمي اين قانون را در دو تا قانون ديگر لحاظ كرده‌ايم؛ بنابراين ما اين قانون را نسخ مي‌كنيم.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ بله ديگر.


آقاي ره‌پيك ـ در حالي‌ كه قوانيني كه در اين ماده اسم مي‌برند، با آن قانوني كه نسبت به نسخ آن ايراد گرفته ‌شده است، فرق مي‌كند.


آقاي آملي‌لاريجاني ـ بله ديگر؛ فرق مي‌كند.


آقاي كدخدائي ـ [آقاي دكتر ره‌پيك،] نظر شما چطور است؟ شما ماهيتاً نسبت به اين ماده ايرادي داريد؟


آقاي ره‌پيك ـ بله، منتها ما در شورا نسبت به اين ماده ايرادي نگرفته بوديم.


آقاي طحان‌نظيف ـ به جهت شكلي ايراد گرفتيم.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ بايد به هيئت عالي نظارت بفرستيم و بگوييم كه نظر بدهند.


آقاي ره‌پيك ـ حاج‌آقاي آملي، شما بايد در هيئت عالي ايراد بگيريد.


آقاي آملي‌ لاريجاني ـ مي‌گويند ما اجزاي مفيد اين قانون ارتقا را نگه داشتيم و بقيه‌اش را نسخ كرديم، ولي اين حرفشان خيلي درست نيست.


آقاي ره‌پيك ـ بله.


آقاي آملي ‌لاريجاني ـ حالا مصوبه را به هيئت عالي بفرستيد تا بررسي شود.


آقاي كدخدائي ـ پس بررسي اين ماده را به جلسه‌ي بعد موكول مي‌كنيم.[14]



====================================================================================================



[1]طرح ساماندهي بازار خودرو با اصلاحاتي در عنوان و متن، با عنوان طرح ساماندهي صنعت خودرو پس از تصويب رسيدگي آن با قيد يك فوريت، در تاريخ 28/‏‏3/‏‏1398 به تصويب نمايندگان رسيد. اين مصوبه، با روند قانوني پيش‌بيني شده در اصل (94) قانون اساسي، طي نامه‌ي شماره 25470/‏‏392 مورخ 1/‏‏4/‏‏1398 به شوراي نگهبان ارسال شد. اين مصوبه در مجموع شش مرحله بين شوراي نگهبان و مجلس شوراي اسلامي رفت و برگشت داشته است. شوراي نگهبان اين مصوبه را در مرحله‌ي اول رسيدگي در جلسات مورخ 5/‏‏4/‏‏1398 و 12/‏‏4/‏‏1398، در مرحله‌ي دوم در جلسات مورخ 6/‏‏6/‏‏1398، 27/‏‏6/‏‏1398 و 10/‏‏7/‏‏1398، در مرحله‌ي سوم در جلسه‌ي مورخ 11/‏‏10/‏‏1398، در مرحله‌ي چهارم در جلسه‌ي مورخ 30/‏‏2/‏‏1399، در مرحله‌ي پنجم در جلسه‌ي مورخ 31/‏‏6/‏‏1400 و در مرحله‌ي ششم در جلسه‌ي مورخ 10/‏‏9/‏‏1400 بررسي كرد و نظر خود مبني بر مغايرت برخي از مواد اين مصوبه با موازين شرع و قانون اساسي را به ترتيب طي نامه‌هاي شماره 10636/‏‏102/‏‏98 مورخ 12/‏‏4/‏‏1398، 11904/‏‏102/‏‏98 مورخ 20/‏‏6/‏‏1398، 12503/‏‏102/‏‏98 مورخ 21/‏‏7/‏‏1398، 15143/‏‏102/‏‏98 مورخ 18/‏‏10/‏‏1398، 17534/‏‏102/‏‏98 مورخ 7/‏‏3/‏‏1399، 27673/‏‏102 مورخ 31/‏‏6/‏‏1400 و 28659/‏‏102 مورخ 14/‏‏9/‏‏1400 به مجلس شوراي اسلامي اعلام كرد. در نهايت، با اصرار مجلس شوراي اسلامي بر مواد (4) و (11) مصوبه‌ي خود، اين مصوبه بر اساس اصل (112) قانون اساسي به مجمع تشخيص مصلحت نظام ارسال شد. بررسي اين مصوبه در تاريخ 21/‏‏2/‏‏1401 در دستور بررسي مجمع تشخيص مصلحت نظام قرار گرفت و ماده (4) با اصلاحاتي به تصويب رسيد، لكن مصلحت مورد نظر مجلس در ماده (11) به تصويب نرسيد.



[2]. ماده (2) طرح ساماندهي صنعت خودرو مصوب 28/‏‏3/‏‏1398 مجلس شوراي اسلامي: «ماده 2- دولت موظف است طي مدت سه سال از لازمالاجراء شدن اين قانون با اجراي صحيح سياستهاي كلي اصل (44) قانون اساسي و قانون اجراي سياستهاي كلي اصل (44) قانون اساسي و اصلاحات بعدي آن و سياستهاي كلي توليد ملي، كار و سرمايه ايراني، زمينه رقابتپذيري در صنعت خودرو را به نحوي فراهم نمايد كه تصديگري دولت خاتمه يافته و دولت صرفاً اقدامات نظارتي و سياستگذاري و تنظيمگري را انجام دهد.»



[3]. ماده (4) طرح ساماندهي صنعت خودرو مصوب 28/‏‏3/‏‏1398 مجلس شوراي اسلامي: «ماده 4- واردات خودروهاي سواري تمامبرقي و تركيبي (هيبريدي) تا زمان توليد آنها در داخل از پرداخت حقوق ورودي معاف ميباشد. دولت موظف است زمينه توليد داخل خودروهاي مذكور را ظرف مدت پنج سال فراهم نمايد. هزينههاي مالي ناشي از اجراي اين ماده از محل درآمدهاي ناشي از اجراي حكم تبصره ذيل ماده (3) اين قانون تأمين ميگردد.»



[4]. بند (1) نظر شماره 0101/‏‏98357 مورخ 6/‏‏6/‏‏1398 هيئت عالي نظارت بر حسن اجراي سياست‌هاي كلي مجمع تشخيص مصلحت نظام: «1- ماده (4) طرح مذكور مغاير با ماده (7) سياست‌هاي كلي توليد ملي، حمايت از كار و سرمايه ايراني و همچنين ماده (9) سياست‌هاي كلي اقتصاد مقاومتي است. با توجه به شرايطي كه كشور با محدوديت منابع ارزي مواجه است، اين مصوبه تهديدي براي منابع مذكور به شمار مي‌آيد.»



[5]. «منظور از شرط ارتكازي آن دسته از شروط ضمني است كه در قراداد تصريح نشده ولي قصد مشترك طرفين نسبت به آن محرز باشد.» (محقق داماد، سيد مصطفي، نظريه عمومي شروط و التزامات در حقوق اسلامي، تهران، مركز نشر علوم اسلامي، 1388، ص 284.)



[6]. «مسئله (1): إذَا اجتَمَعَ السَّبَبُ وَ المُبَاشِرُ، فَمَعَ مُسَاوَاتِهِمَا أَو كَانَ المُبَاشِرُ أَقوَي، ضَمِنَ المُبَاشِرُ ...


مسئله (2) ...


مسئله (4): لَو اِشتَرَكَ اِثنَان أَو اكثَرَ فِي وَضعِ حَجَرَاً مَثَلَاً، فَالضِّمَانَ عَلَي الجَمِيعِ وَ الظَاهِرُ اَنَّهُ بِالسَّوِيَّهِ وَ اِن اِختَلَفَ قُوَاهُم.» الموسوي الخميني، السيد روح الله، تحرير الوسيله، تهران، مؤسسه تنظيم و نشر الآثار الإمام الخميني قدس سره، چ 1، 1392 هـ.، ش.، ج 2، ص 608.



[7]. بند (2-1) نظر شماره 15143/‏‏102/‏‏98 مورخ 18/‏‏10/‏‏1398 شوراي نگهبان: «2-1- از آنجا كه منظور از مفهوم و آثار «عمر مفيد» روشن نيست، ابهام دارد. پس از رفع ابهام اظهار نظر خواهد شد.»



[8]. نظر شماره 12503/‏‏102/‏‏98 مورخ 21/‏‏7/‏‏1398 شوراي نگهبان: «در ماده (7)، تعيين مسئوليت و ضمان به ميزان دخالت عامل، مغاير با موازين شرع شناخته شد. توضيح آنكه بر اساس موازين شرعي، در صورتي كه واردكننده يا سازنده سبب اقوي باشد، ضامن كل خسارات و تلفات حادثه خواهد بود و در صورتي كه راننده و مباشر سبب اقوي يا مساوي در حادثه باشد، ضامن كل خسارات و تلفات حادثه خواهد بود.»



[9]. بند (۲-۲) نظر شماره ۱۵۱۴۳/‏‏۱۰۲/‏‏۹۸ مورخ ۱۸/‏‏۱۰/‏‏۱۳۹۸ شوراي نگهبان: «ابهام و ايراد مذكور در بندهاي (۲-۲) و (۲-۳) نظر سابق اين شورا نيز با توجه به عدم اصلاح از سوي مجلس شوراي اسلامي كماكان به قوت خود باقي است.»



[10]. ماده (10) طرح ساماندهي صنعت خودرو مصوب 28/‏‏3/‏‏1398 مجلس شوراي اسلامي: «ماده 10- با تصويب اين قانون و با توجه به لازمالاجراء شدن قانون تقويت و توسعه نظام استاندارد مصوب 4/‏‏‌‌9/‏‏‌‌1396، قانون ارتقاي كيفي توليد خودرو و ساير توليدات صنعتي داخلي مصوب 26/‏‏‌‌12/‏‏‌‌1389 نسخ و ملغيالاثر ميگردد و وزارت صنعت، معدن و تجارت موظف است گزارش اجراي اين قانون را هر شش ماه يك بار به كميسيون صنايع و معادن مجلس شوراي اسلامي تقديم كند.»



[11]. بند (2) سياست‌هاي كلي توليد ملي، حمايت از كار و سرمايه ايراني ابلاغي 24/‏‏11/‏‏1391 مقام معظم رهبري: «2- هدايت و تقويت تحقيق و توسعه و نوآوري‌‌ها و زيربناهاي آنها و بهره‌گيري از آنها با هدف:


 ارتقاء كيفي و افزايش كمّي توليد ملّي


بالا بردن درجه ساخت داخل تا محصول نهايي


حمايت از تجاري‌سازي فناوري محصول و بهره‌گيري از جذب و انتقال دانش فني و فناوري‌هاي روز و ايجاد نظام ملّي نوآوري.»



[12]. «نيكويي ‌كردن به كامل كردن آن است.»



[13]. بند (۲) نظر شماره 0101/‏‏98357 مورخ 6/‏‏6/‏‏1398 هيئت عالي نظارت بر حسن اجراي سياست‌هاي كلي نظام: «۲- در ماده (۱۰) طرح، نسخ قانون ارتقاء كيفي توليد خودرو و ساير توليدات صنعتي داخلي مصوب ۲۶/‏‏۲/‏‏۱۳۸۹، در شرايط فعلي مغاير با مواد مختلف سياست‌هاي كلي توليد ملي، حمايت از كار و سرمايه ايراني از جمله ماده دو مي‌باشد.»



[14]. نظر شماره 15143/‏‏102/‏‏98 مورخ ۱۸/‏‏۱۰/‏‏۱۳۹8 شوراي نگهبان: «عطف به نامه شماره 77612/‏‏‌‌392 مورخ 30/‏‏‌‌9/‏‏‌‌1398 و پيرو نامه شماره 15002/‏‏‌‌102/‏‏‌‌98 مورخ 11/‏‏‌‌10/‏‏‌‌1398، طرح ساماندهي صنعت خودرو كه با اصلاحاتي در جلسه مورخ بيست و ششم آذرماه يكهزار و سيصد و نود و هشت به تصويب مجلس شوراي اسلامي رسيده است، در جلسه مورخ 11/‏‏‌‌10/‏‏‌‌1398 شوراي نگهبان مورد بحث و بررسي قرار گرفت و با توجه به اصلاحات به عمل آمده به‌ شرح زير اعلام نظر مي‌گردد:


1- در ماده (4)، با توجه به اصرار مجلس شوراي اسلامي بر مصوبه خود، ايراد سابق اين شورا كماكان به قوت خود باقي است.


2- در ماده (7)،


1-2- از آنجا كه منظور از مفهوم و آثار «عمر مفيد» روشن نيست، ابهام دارد. پس از رفع ابهام اظهار نظر خواهد شد.


2-2- ابهام و ايراد مذكور در بندهاي (2-2) و (2-3) نظر سابق اين شورا نيز با توجه به عدم اصلاح از سوي مجلس شوراي اسلامي، كماكان به قوت خود باقي است.»

-
صفحه اصلي سايت راهنماي سامانه ارتباط با ما درباره ما
كليه حقوق اين سامانه متعلق به پژوهشكده شوراي نگهبان مي باشد ( مهر ماه 1403 نسخه 1-2-1 )
-