فايل ضميمه :
<img src="/Content/Images/Icons/word.png" />
        

طرح استفساريه بند (ج) ماده (112) قانون برنامه پنج‌ساله ششم توسعه اقتصادي،‌ اجتماعي و فرهنگي جمهوري اسلامي ايران


جلسه‌ 9/‏11/‏1398 (صبح)


منشي جلسه ـ بسم‌الله الرحمن الرحيم. «طرح دوفوريتي استفساريه بند (ج) ماده (112) قانون برنامه پنج‌ساله ششم توسعه اقتصادي،‌ اجتماعي و فرهنگي جمهوري اسلامي ايران[1]


موضوع استفساريه:


آيا شاغلاني كه در زمان دفاع مقدس در دستگاه‌هاي اجراييِ مناطق عملياتي موضوع مصوبه 1376 ستاد كل نيروهاي مسلح خدمت كرده و در آن زمان يا پس ‌از آن بازنشسته شده‌اند مشمول مزاياي مندرج در بند (ج) ماده (112) قانون برنامه پنج‌ساله ششم توسعه اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي جمهوري اسلامي ايران مصوب 14/‏12/‏1395[2] مي‌شوند؟


پاسخ: بله.»


آقاي كدخدائي ـ خب، آقايان نظر خود را بفرماييد.


آقاي مدرسي ‌يزدي ـ حالا به‌ هر حال اگر اين مصوبه اشكال قانون اساسي دارد بايد ايراد بگيريم، اگر هم ندارد كه هيچ.


آقاي كدخدائي ـ بله، آقاي ره‌پيك، شما بفرماييد.


آقاي ره‌پيك ـ تفسير اين استفساريه «بله» است. ما اين «بله» را چه‌كار كنيم؟! ظاهر اين است كه يك امتيازي براي شاغلان دستگاه‌هاي مناطق عملياتي در بند (ج) قائل شده‌اند كه يك رديف مزايا به آنها پرداخت بكنند. الآن مي‌گويد آيا اين امتياز شامل پس از بازنشسته‌ شدن هم مي‌شود؟ يعني يك كسي كه قبلاً‌ در مناطق عملياتي شاغل بوده است و آن موقع اين مزايا را به او نداده‌اند و الآن بازنشسته شده است، بعد از بازنشستگي هم بايد اين مزايا را بگيرد يا خير؟ مي‌گويد آيا شاغلاني كه در زمان دفاع مقدس در دستگاه‌هاي اجرايي مناطق عملياتي موضوع مصوبه 1376 خدمت كرده‌اند و در آن زمان يا پس ‌از آن بازنشسته شده‌اند مشمول مزايا بند (ج) مي‌شوند يا نه؟ در واقع مي‌خواهند حكم بند (ج) را به بازنشسته‌ها تسري بدهند. بند (ج) در مورد مزاياي مناطق عملياتي جنگي است ديگر.


آقاي كدخدائي ـ بله، چون اعتبار مصوبه 1376 گذشته است ديگر.


آقاي مدرسي ‌يزدي ـ اينجا مدت خدمت هم وجود ندارد؛ يعني هر قدري هم كه خدمت كرده باشند اين مزايا را به آنها مي‌دهند، بله؟ اينجا مي‌گويد ولو اينكه افرادي شش ‌ماه يا يك ‌سال هم خدمت كرده‌اند و بازنشسته شده‌اند اين مزايا به آنها تعلق مي‌گيرد.


آقاي ره‌پيك ـ بله.


آقاي صادقي‌مقدم ـ چه كسي پول آن را ميدهد؟ بار مالي آن از كجا تأمين مي‌شود؟


آقاي مدرسي ‌يزدي ـ نه، حالا اگر تفسير باشد كه مشكلي از اين جهت ندارد.


آقاي ره‌پيك ـ آقا، ظاهر اين است كه به بازنشسته، شاغل نمي‌گويند. شاغل كسي است كه بالفعل در يك پستي مشغول به كار است. تعريف شغل معلوم است ديگر. شغل عبارت از وظايف مشخصي در يك پست است؛ يعني يك كسي در آن پست به‌ طور مستمر مشغول باشد. اگر كسي بازنشسته شد كه ديگر به او شاغل گفته نمي‌شود. آن قانون هم در مورد شاغلان است. بند (ج) مي‌گويد سازمان اداري و استخدامي نسبت به صدور احكام پرداخت مزاياي شاغلان مناطق عملياتي مطابق با جدول مصوب 1376 كه بر اساس آن شاغلان يك رديف مزايا با اين عنوان مي‌گيرند، اقدام نمايد؛ لذا اگر به كسي شاغل اطلاق نشود، مزايا هم به او تعلق نمي‌گيرد. علي‌القاعده از نظر اداري كه به بازنشسته‌ها شاغل نمي‌گويند؛ لذا اين استفساريه موجب توسعه‌ي قانون است و تفسير تلقي نمي‌شود. حاجآقا، شما بفرماييد.


آقاي كدخدائي ـ آقاي اعرافي صحبت بفرمايند.


آقاي اعرافي ـ ظهور مشتق در متلبّس به مبدأ است،[3] ولي اينجا اين مصوبه در مقام امتنان و مانند اين است. حالا شايد اينجا قرينه‌اي بر اين باشد كه كلمه‌ي «شاغلان» بازنشسته‌ها را هم در بر مي‌گيرد. ظهور اوليه همان است كه شما [= آقاي ره‌پيك] مي‌فرماييد؛ يعني براي تعلق اين مزايا، فرد الآن بايد متلبّس به صفت شاغل باشد، ولي مقام اين مصوبه مقام امتنان و ايجاد تسهيلاتي براي شاغلان مناطق عملياتي است. شايد كساني كه در خود دفاع مقدس حضور داشته‌اند أولي باشند و اين قرينه‌ي خارجي احتمالاً بتواند اينجا بگويد كه وصف شاغل‌ بودن در مورد بازنشسته‌ها هم به كار مي‌رود.


آقاي ره‌پيك ـ بله، شمول بازنشسته‌ها يك دليل خيلي محكمي مي‌خواهد.


آقاي طحان‌نظيف ـ آقاي دكتر، عبارت «شاغلان مناطق عملياتيِ دفاع مقدس»، شامل كسي كه در آن زمان در مناطق عملياتي شاغل بوده است ولو اينكه الآن بازنشسته شده است نمي‌شود و او را در بر نمي‌گيرد؟


آقاي ره‌پيك ـ نه ديگر؛ چگونه در بر مي‌گيرد؟


آقاي اعرافي ـ ظهور اوليه‌ي مشتق، در متلبّس است.


آقاي مدرسي ‌يزدي ـ نه، ظهور اوليه‌ي مشتق در متلبّس به اعتبار زمان تلبّس است. اين مصوبه براي كسي است كه در آن زمان شاغل بوده است.


آقاي طحان‌نظيف ـ بله، اتفاقاً دارد همان‌ اشخاص را مي‌گويد؛ يعني مقصود همان‌ شاغلان است ديگر.


آقاي ره‌پيك ـ چه كساني؟


آقاي طحان‌نظيف ـ كساني كه شاغل در مناطق عملياتيِ دفاع مقدس بوده‌اند.


آقاي ره‌پيك ـ خب، يعني زماني كه اين شخص در آن منطقه شاغل بوده است و داشته است كار مي‌كرده است. مي‌گويد وقتي مي‌خواهيد احكام او را بزنيد، اين رديف مزايا را هم در آن احكام بزنيد. حالا فرض كنيد اين فرد شاغل، بازنشسته شده است. الآن اين عبارت «شاغل» شامل اين فرد بازنشسته مي‌شود تا ما بگوييم وقتي مي‌خواهيد احكام او را بزنيد اين مزايا را لحاظ بكنيد؟ او كه الآن ديگر شاغل نيست و شغل ندارد؛ يعني بازنشسته شده است.


آقاي طحان‌نظيف ـ آقاي دكتر، الآن بحث اين است كه ممكن است ما اصلاً شاغل به اين صورت نداشته باشيم؛ يعني ممكن است الآن موردي تحت عنوان شاغلان مناطق دفاع مقدس وجود نداشته باشد.


آقاي ره‌پيك ـ چرا، الآن هم داريم. در بعضي از مناطق كه ستاد كل آنها را به عنوان مناطق عملياتي دسته‌بندي كرده است، الآن هم شاغل داريم.


آقاي طحان‌نظيف ـ الآن آن‌ مناطق، ديگر مناطق عملياتي دفاع مقدس محسوب مي‌شوند؟


آقاي ره‌پيك ـ بله، مي‌گويند مناطق عملياتي ديگر؛ مناطق عملياتي يا جنگي.


منشي جلسه ـ اين مصوبه الآن گفته است زمان دفاع مقدس مورد نظر است.


آقاي مدرسي ‌يزدي ـ آقا،‌ ظاهراً همان فرمايشي ‌كه آقاي دكتر نظيف مي‌گويند درست است. ببينيد؛ ابلاغيه‌ي ستاد كل مربوط به سال 1376 است؛ در حالي كه جنگ سال 1367 تمام‌ شده است؛ بنابراين وقتي‌ كه بند (ج) ماده (112) مي‌گويد سازمان استخدامي مكلف است نسبت به صدور احكام پرداخت مزاياي شاغلان مناطق عملياتيِ دفاع مقدس اقدام نمايد؛ يعني ديگر هر كس آنجا شاغل بوده است و كار كرده است با يك ضابطه‌ي بالاتري بازنشسته مي‌شود، ولو اينكه الآن در خانه‌ي خود نشسته است و ديگر هم شاغل نيست؛ مثل ‌جايي كه سختي كار باشد و افراد زودتر بازنشسته شوند. اينجا هم چون سختي كار بوده است حكم بازنشستگي‌ آنها را بالاتر مي‌گيرند. حداقل اين است كه تاب اين تفسير را دارد؛ منتها يك ‌چيزها و يك اطلاقاتي دارد كه خيلي مشكل است. فرض بكنيد كه اصلاً دو ماه از خدمت يك كسي باقي ‌مانده است يا مثلاً يك‌ ماه باقي‌مانده است، رفته است آنجا بازنشسته شده است. آيا اين مصوبه مي‌گويد به او هم بايد اين مزايا را بدهند؟ حالا اين مسائل يك استبعاداتي دارد، ولي به‌ هر حال اين كار لوازمي هم دارد كه بايد به آنها هم ملتزم باشيم و اين كار مشكل است.


آقاي ره‌پيك ـ بند (ج) عبارت «برابر جداول و ضوابط ابلاغي» را گفته است.


آقاي طحان‌نظيف ـ بله حاج‌آقا، بند (ج) كه اين عبارت «برابر جداول و ضوابط ابلاغي سال 1376» را گفته است، ولي ما نمي‌دانيم آن ضوابط چيست.


آقاي مدرسي ‌يزدي ـ شايد آن ضوابط هم چيز خوبي باشد. به ‌هر حال به نظر من بند (ج) تاب تفسير دارد؛ مگر اينكه دوستان يك بيان محكم‌تري را ارائه بدهند.


آقاي ره‌پيك ـ ببينيد؛ وقتي ‌كه اين حكم صادر شد براي كساني بود كه شاغل بودند و در عين حال بعضي هم شاغل بوده‌اند و اين‌ حكم براي آنها اِعمال نشده است. بند (ج) گفته است آن ‌كسي كه آن زمان شاغل بوده است، مثلاً‌ پنج سال يا (10) سال هم از زمان شاغل بودن او گذشته باشد و اِعمال نشده باشد، اين مزايا را براي او هم اِعمال بكنيد؛ بنابراين حكم اين بند براي كسي است كه آن زمان شاغل بوده است. حالا ممكن است براي بعضي‌ هم با فاصله و با تأخير اعمال شده باشد. الآن شما مي‌گوييد ولو اينكه كسي شاغل نبوده است يا الآن شاغل نيست به او هم اين مزايا را بدهيد. آن زمان براي آنها احكام را زده‌اند؛ يعني زماني كه شاغل بوده‌اند استفاده كرده‌اند و اطلاق بند (ج) ماده (112) هم شامل آنها شده است. اگر كسي بوده است كه شاغل بوده است و اين مزايا را به او نداده‌اند خب بايد بروند به او بدهند. بعضي‌ها هم عيناً همين‌طوري بوده‌اند، ولي با تأخير اين مزايا را به آنها داده‌اند. حالا يك كسي شاغل بوده است و در زمان شاغل ‌بودن هم براي او حكم زده‌اند، حالا بعد چه شده است؟ او بازنشسته شده است. الآن حكم اين بند شامل او هم مي‌شود؟


آقاي مدرسي ‌يزدي ـ حالا آن ضوابط را بياوريد ببينيم چيست.


آقاي ره‌پيك ـ يعني فرد زماني كه شاغل بوده است براي او حكم زده‌اند و مزايا را هم گرفته‌ است، حالا بازنشسته شده است. اصلاً‌ الآن احكام بازنشستگي فرق مي‌كند. احكام قبلي تمام شد. الآن هم كه بازنشسته شده است بگوييم شامل همان مزايايي مي‌شود كه موقع شاغل ‌بودن گرفته است؟ زمان اشتغال عنوان شاغل هم بر او اطلاق شده است و اين مزايا را گرفته است. حالا اگر كسي قبل از بازنشستگي اين مزايا را نگرفته است، بگوييم وقتي بازنشسته شد بيايد آن را بگيرد؟ اگر اين‌طور بگوييم امتنان است و خوب است؛ يعني اگر اين مزايا را به آنها بدهند خوب است؛ منتها بحث سر اين است كه واقعاً عبارت «شاغلان مناطق عملياتيِ دفاع مقدس» شامل آن افرادي كه آن موقع تلبّس به مبدأ اشتقاق داشته‌اند و اين مزايا را گرفته‌اند مي‌شود؟ چون آنها بعداً از مبدأ اشتقاق يعني شاغل ‌بودن خارج شده‌اند و ديگر به شخص بازنشسته كه شاغل نمي‌گويند؛ مگر اينكه بگوييد اين حكم از باب امتنان است.


آقاي شب‌زنده‌دار ـ حالا آنهايي كه بازنشسته نشدهاند و آن موقع شاغل بوده‌اند و اين مزايا را گرفته‌اند، الآن اشكال ندارد بگيرند؟ بازنشسته ‌كه مشمول اين مزايا است.


آقاي ره‌پيك ـ بله، به كسي كه قبلاً شاغل بوده است و بازنشسته شده است اين مزايا را مي‌دهند.


آقاي شب‌زنده‌دار ـ كسي كه الآن بازنشسته شده است با كسي كه قبلاً بازنشسته شده است چه فرقي مي‌كند؟ حالا بازنشسته است ديگر.


آقاي ره‌پيك ـ نه ديگر؛ اين مصوبه مي‌گويد به همه‌ي بازنشسته‌ها بدهند.


آقاي شب‌زنده‌دار ـ بازنشستگي كه حالا أولي به ترحم است.


آقاي طحان‌نظيف ـ نه، اصلاً اگر كسي قبلاً اين مزايا را گرفته است، الآن ديگر چه چيزي را مي‌خواهد دوباره بگيرد؟ آقاي دكتر، اين مصوبه منصرف از كساني است كه قبلاً گرفته‌اند.


آقاي كدخدائي ـ آقاي دكتر دهقان، بفرماييد.


آقاي ره‌پيك ـ بله آقاي دهقان صحبت بفرمايند.


آقاي مدرسي ‌يزدي ـ آقاي ابوالحسني، زحمت بكشيد آن ماده‌اي كه جدول ضوابط ابلاغي سال 1376 را گفته است بياوريد.


آقاي ره‌پيك ـ اين‌ جداول اينجا هست ديگر.


آقاي كدخدائي ـ همين بند (ج) ماده (112) است ديگر؛ البته فكر كنم اينجا جدول ندارند.


آقاي شب‌زنده‌دار ـ همان جدول مربوط را بياوريد.


آقاي مدرسي ‌يزدي ـ حالا بايد ضوابط ابلاغي را ببينيم.


آقاي دهقان ـ ما به آن جداول و ضوابط كار نداريم.


آقاي مدرسي ‌يزدي ـ حالا اين جداول را بياورند شايد به بحث ما كمك بكند.


آقاي دهقان ـ نه، ببينيد؛ موضوع چيز ديگري است. اينجا اصلاً بحث شاغلين، بحث تبعي است. شاغل و بازنشسته و مانند اين چيزها اصلاً بحث تبعي است. بحث اصلي ما، كه در بند (ج) ماده (112) سال 1395 در قانون برنامه‌ي ششم آمده بود چه بحثي بوده است؟ حكم بند (ج) براي توسعه‌يافتگي مناطق عملياتي است كه آن مناطق توسعه پيدا بكند. توسعه دو تا نيازمندي دارد؛ يعني مستلزم دو چيز است: يكي امكانات و اعتبارات، يكي هم نيروي انساني. بند (ج) اصلاً ربطي به جنگ و به زمان قبل ندارد. اين بند مي‌گويد از سال دوم برنامه - يعني سال 1397، چون قانون برنامه سال 1395 تصويب شده است و از سال 1396 اجرايي شده است - اين حكم اجرا شود.


آقاي مدرسي ‌يزدي ـ سال 1397 يا 1376؟


آقاي دهقان ـ نه حاج‌آقا، ابلاغيه‌ي سال 1376 يك‌ چيز ديگر است. قانون برنامه سال 1395 تصويب شده است. بند (ج) مي‌گويد جداول سال 1376 را اصلاح بكنند.


آقاي مدرسي ‌يزدي ـ چه قانوني است؟


آقاي صادقي‌مقدم ـ قانون برنامه‌ي ششم.


آقاي مدرسي ‌يزدي ـ آهان، شما قانون برنامه را ميگوييد.


آقاي دهقان ـ حاج‌آقا، ببينيد؛ اصلاً اين حكم در ماده (112) قانون برنامه‌ي ششم آمده است. درست شد؟


آقاي مدرسي ‌يزدي ـ خب.


آقاي دهقان ـ ماده (112) قانون برنامه چه مي‌گويد؟ مي‌گويد دولت موظف است سازكاري طراحي كند كه اين مناطق عملياتي‌ كه در زمان جنگ بوده‌اند و عقب ‌مانده‌‌اند، توسعه پيدا بكنند؛ يعني دولت يك رديف اعتبار ويژه‌اي براي توسعه اين مناطق بگذارد، درست شد؟ بنابراين اين حكم اصلاً در دفاع از شاغلين زمان جنگ و بازنشسته‌هاي زمان جنگ نيست. اين حكم مربوط به از اين به بعد است. اين مصوبه مي‌گويد از سال دوم برنامه، شما بايد يك رديفي براي توسعه‌ي اين مناطق بگذاريد و به اين آدم‌هايي كه مي‌خواهند در اين مناطق كار بكنند كمك بكنيد تا نيروهاي انساني اينجا ماندگار بشوند. براي اينكه افراد در اين‌ مناطق بمانند يا آدم‌هاي قوي اينجا بايستند، يك فوق‌العاده‌ي شغل به آنها بدهيد تا بايستند. طبيعتاً از اين به بعد كه شما اين امتياز را براي شاغلين گذاشتيد، در آينده هم هر كسي بازنشسته شد اين حكم شامل او مي‌شود. اين حكم نه ربطي به شاغلين زمان جنگ دارد، نه ربطي به بازنشستگان قبلي دارد. هيچ ارتباطي به اين اشخاص ندارد. اين حكم شامل شاغلين، از سال دوم برنامه‌ي ششم توسعه مي‌شود. اگر شما بند (ب) را با بند (ج)[4] بخوانيد؛ يعني اين دو تا را با همديگر بخوانيد دقيقاً به عرض من مي‌رسيد. اين مصوبه نه ‌تنها تفسير نيست، بلكه اصلاً بند (ج) را بد متوجه شده‌اند. استفساركنندگان فكر كرده‌اند كه قرار است يك فوق‌العاده‌اي به شاغلين زمان جنگ بدهيم! الآن كه شاغلان زمان جنگي وجود ندارد. شاغلينِ الآن و از سال 1397 به بعد مد نظر است؛ لذا به نظر من اين مصوبه اصلاً تفسير نيست. اصلاً در مجلس يك‌ چيز ديگري نوشته‌اند كه ربطي به ماده (112) قانون برنامه ندارد. اگر بند (ب) و (ج) ماده (112) را بخوانيد به حرف من مي‌رسيد.


آقاي مدرسي ‌يزدي ـ نه، حالا خود ماده (112) هم بد نيست؛ چون حرف شما را يك تأييدي مي‌كند. صدر ماده (112) مي‌گويد: «ماده 112- به ‌منظور جبران عقب‌ماندگي‌هاي استان‌هاي مناطق عملياتي دفاع مقدس:


الف- ...»


آقاي دهقان ـ بله، عبارت «جبران عقب‌ماندگي» را دارد. ميگويد از حالا اين كار را بكنيم كه عقب‌ماندگي‌ مناطق مذكور با دو چيز برطرف بشود: يكي با اعتبار و دومي با نيروي انساني.


آقاي ره‌پيك ـ خب بله.


آقاي دهقان ـ حالا براي اينكه نيروي انساني آنجا مستقر بشود و ماندگار باشد و نيروي انساني قوي بيايد، مي‌گويد براي آنها فوق‌العاده بگذاريد؛ يعني دولت امتيازات فوق‌العاده‌اي بگذارد كه نيروي انساني قوي آنجا ماندگار بشود و انگيزه داشته باشند تا در مناطق عملياتي بمانند؛ چون هر كسي كه يك‌خُرده قوي است دنبال سازكاري است تا به مركز يا يك شهر ديگر بيايد و فرار بكند. بند (ج) مي‌گويد آنجا نيروي قوي كم دارد، شما به شاغلين فوق‌العاده بدهيد تا آنجا بايستند و اين منطقه توسعه پيدا بكند.


آقاي جنتي ـ ماده (112) آييننامه‌ي اجرايي دارد؟


منشي جلسه ـ نه، آيين‌‌نامه‌ي اجرايي ندارد.


آقاي ره‌پيك ـ آقاي دهقان درست مي‌گويند؛ منتها سؤالي كه از مجلس كرده‌اند براي زمان جنگ است.


آقاي مدرسي ‌يزدي ـ خب، اين حرف شما كه فايده ندارد. مي‌گوييد ايشان راست مي‌گويند اين سؤال غلط است.


آقاي دهقان ـ ربط اين سؤال به بند (ج) مشخص نيست.


آقاي ره‌پيك ـ اين مصوبه عبارت «آيا شاغلاني كه در زمان دفاع مقدس ...» را گفته است.


آقاي مدرسي ‌يزدي ـ معلوم است كه اصلاً اين استفساريه ربطي به بند (ج) ندارد.


آقاي دهقان ـ اصلاً با توجه به بند (ب) ماده (112) كاملاً اشتباه اين سؤال را مطرح كرده‌اند.


آقاي مدرسي ‌يزدي ـ بله، كاملاً غيرتفسيري است. با بيان شما درست است.


آقاي دهقان ـ به بند (ب) توجه بكنيد.


آقاي ره‌پيك ـ مي‌دانم؛ من بند (ب) را خواندم. ببينيد درست است. قانون برنامه مي‌گويد كه از اين زمان اين حكم را اجرا كنيد.


آقاي دهقان ـ بله، مي‌گويد از اين زمان اجرا كنيد.


آقاي ره‌پيك ـ خيلي خب، حالا استفساريه از مجلس چيست؟ سؤال اين است كه حكم بند (ج) شامل شاغلاني كه در زمان دفاع مقدس بوده‌اند مي‌شود يا خير.


آقاي دهقان ـ سؤال غلط است. هم سؤال غلط است، هم جواب غلط است.


آقاي مدرسي ‌يزدي ـ آقا، اين مصوبه براي جبران عقب‌ماندگي نيست. ماده (112) قانون برنامه مي‌گويد: «به‌ منظور جبران عقب‌ماندگي‌هاي ...».


آقاي دهقان ـ اصلاً اين مصوبه گفته است: «آيا شاغلاني كه در زمان دفاع مقدس ...» در حالي كه بند (ج) ماده (112) اصلاً در مورد شاغلان زمان دفاع مقدس نيست. حكم بند (ج) ماده (112) براي از اين به بعد است؛ لذا اصل سؤال هم غلط است.


آقاي موسوي ـ بله، سؤال اشكال دارد.


آقاي ره‌پيك ـ نه، توجه بكنيد مصوبه چه مي‌گويد. نمي‌گويند كه ماده (112) براي شاغلان دفاع مقدس است، بلكه سؤال اين است مي‌گويند آن مزايايي كه در ماده (112) آمده است شامل بازنشسته‌ها هم بشود.


آقاي مدرسي ‌يزدي ـ خب، آنكه ديگر أوضح است.


آقاي ره‌پيك ـ مي‌گويد سال 1376 يك مزايايي را مشخص كرده‌اند، مثلاً گفته‌اند يك ضريب سه درصد (3%‏) به شاغلان بدهيد. حالا سؤال اين است آنهايي كه آن موقع شاغل بوده‌اند و الآن بازنشسته شده‌اند مشمول اين مزايا - نه كل ماده (112) - و اين سه درصد (3%‏) مي‌شوند يا نمي‌شوند. توجه مي‌فرماييد؟


آقاي دهقان ـ خب، مي‌خواهم بگويم اصلاً اين سؤال ربطي به بند (ج) ماده (112) ندارد.


آقاي ره‌پيك ـ نه، ارتباط سؤال با بند (ج) ماده (112) از بابت آن سه درصد (3%‏) است.


آقاي دهقان ـ خب، بند (ج) مربوط به شاغلانِ از اين به بعد است. در بند (ج) عبارت «شاغلان مناطق عملياتي دفاع مقدس» اصلاً شامل شاغلان گذشته نمي‌شود.


آقاي ره‌پيك ـ مي‌دانم؛ اين استفساريه مي‌گويد آن افرادي كه طبق ابلاغيه‌ي مصوب سال 1376 بايد به آنها يك مزايايي مي‌دادند، اگر الآن هم بازنشسته شده باشند بايد آن مزاياي بند (ج) ماده (112) را بگيرند يا نه.


آقاي مدرسي ‌يزدي ـ ابلاغيه‌ي سال‌ 1376 هيچ دخالتي ندارد. اينجا فقط بحث مزاياي آن ابلاغيه است. مثل اين است كه بگويند مزاياي مذكور در آن ابلاغيه را به شوراي نگهبان هم بدهيد.


آقاي دهقان ـ ببينيد؛ ماده [(112)] مربوط به چيست؟ ابلاغيه‌ي سال 1376 مربوط به چيست؟


آقاي ره‌پيك ـ سال 1376 مناطق را دسته‌بندي و تقسيم‌بندي كرده‌اند.


آقاي دهقان ـ بله، يك سري جدول‌بندي است كه دست ادار‌ي استخدامي است كه براي اين‌ مناطق ضريب مي‌گذارند. يك كار فني است كه واقعاً قانون‌گذار هم سر در نمي‌آورد، ورود هم نمي‌كند. كار پيچيده‌اي است كه فقط خود آنها مي‌دانند. مناطق را دسته‌بندي مي‌كنند. در واقع براي هر منطقه يك ضريبي مي‌گذارند، فوق‌العاده‌ها را مشخص مي‌كنند. حالا بحث‌هاي فني خود را دارند. اين استفساريه ميگويد اگر شما برويد آن جداول را اصلاح كنيد - جداولي كه در سال 1376 تصويب شده است - به اين‌ افراد هم فوق‌العاده بدهيد. حالا مي‌گويد به چه كسي فوق‌العاده بدهيد؟ به شاغليني كه از سال دوم برنامه در مناطق عملياتي كه نيروهاي مسلح مشخص مي‌كند، مشغول به كار هستند. درست شد؟ منظور از سال دوم برنامه هم سال 1397 است.


آقاي ره‌پيك ـ مفاد ماده (112) همين است ديگر.


آقاي دهقان ـ احسنت، مفاد ماده (112) قانون برنامه اين است.


آقاي ره‌پيك ـ خب.


آقاي دهقان ـ حالا اينكه در اين مصوبه سؤال بشود آيا عبارت شاغلين زمان جنگ در بند (ج) ماده (112)، شامل بازنشسته‌ها مي‌شود، اصلاً ربطي به اين موضوع ندارد.


آقاي مدرسي ‌يزدي ـ بله،‌ ربطي ندارد.


آقاي موسوي ـ بله، ربطي به ماده (112) ندارد.


آقاي اعرافي ـ ببينيد؛ اين حرف درست است، البته من ماده (112) را ديده بودم كه به‌ منظور جبران عقب‌ماندگي است و واقعاً هم كار درستي است. اين مناطق همين‌طور عقب‌مانده است. آدم اطراف اهواز و اينها كه مي‌رود، وقتي آنجا را مي‌بيند واقعاً آتش مي‌گيرد كه مردم آنجا اين‌طوري در محروميت هستند. اين درست است، اما الآن بحث ما فقط شمول زمان جنگ نيست، بلكه شامل طول اين دوره‌ها هم مي‌شود. همين ‌كه قانون برنامه مي‌گويد كسي كه چهار سال يا پنج سال قبل آنجا بوده است و الآن بازنشسته شده است مشمول اين مزايا است، ترغيب ايجاد مي‌كند كه آدم‌ها جلو بروند.


آقاي مدرسي ‌يزدي ـ ولي قانون برنامه اين مطلب را نميگويد.


آقاي اعرافي ـ چرا؛ ترغيب ايجاد مي‌كند كه افراد به آن مناطق بروند.


آقاي مدرسي ‌يزدي ـ ترغيب مي‌كند، ولي قانون برنامه اين مطلب را نمي‌گويد.


آقاي اعرافي ـ مي‌خواهم بگويم قانون هم تاب اين تفسير را دارد كه بگوييد براي بالا بردن وزن آنجا و براي جبران عقب‌ماندگي آن مناطق، كسي كه پنج سال يا شش سال قبل هم آنجا بازنشسته شده است، مشمول بند (ج) ماده (112) باشد.


آقاي مدرسي ‌يزدي ـ خب، اين عقب‌ماندگي چطور جبران مي‌شود؟ كسي كه شاغل بوده است بازنشسته شده است رفته است. در واقع رابطه‌ي استخدامي‌ او تمام ‌شده است. ولو اينكه الآن يك كسي ول كرده است رفته است و شايد به دستگاه هم ضربه زده است، ما بايد او را مشمول كنيم؟


آقاي اعرافي ـ جبران از اين لحاظ است كه آدم‌هاي قوي را ترغيب مي‌كند به آن مناطق بروند؛ يعني آدم‌هايي كه قابليت دارند بيشتر به آن مناطق مي‌روند. من از اين لحاظ مي‌گويم كه به منطقه‌ي محروم توجه مي‌شود.


آقاي ره‌پيك ـ نه حاج‌آقا، ببينيد؛ اينكه الآن آمده‌اند اين استفساريه را مطرح كرده‌اند اصلاً بحث و منظور از اين سؤال، جبران عقب‌ماندگي مناطق محروم نيست. جبران عقب‌ماندگي يك قاعده‌اي دارد كه ماده (112) مي‌گويد از سال 1395 بياييد اين كارها را انجام بدهيد تا نيرو جذب بشود.


آقاي دهقان ـ از سال 1397.


آقاي ره‌پيك ـ در استفساريه مي‌گويند طبق ابلاغيه‌ي سال 1376 كه يك عده‌اي در مناطق جنگي بوده‌اند و از اين امتياز برخوردار شده‌اند، آيا بعداً هم كه بازنشسته شدند از اين مزايا برخوردار مي‌شوند يا نه؟ كجا را خواسته‌اند تفسير بكنند؟ ممكن است بگوييد قانوني كه انتخاب كرده‌اند دقيق نبوده است. در واقع خواسته‌اند از ماده (112) استفاده بكنند. نمي‌خواهند كه ماده (112) را تفسير بكنند. دارند ماده (112) را تسري مي‌دهند.


آقاي دهقان ـ مي‌خواهند بند (ج) ماده (112) را تفسير بكنند.


آقاي ره‌پيك ـ نه، ببينيد؛ واقعيت بند (ج) چيست؟ حالا نوشته‌اند عنوان مصوبه استفساريه بند (ج) ماده (112) است، ولي واقعيت اين است كه مي‌خواهند از اين بند (ج) استفاده بكنند تا آن مزايا به كساني كه در گذشته‌ در مناطق عملياتي بوده‌اند تسري پيدا بكند. عبارت استفساريه را ببينيد: «آيا شاغلاني كه در زمان دفاع مقدس در دستگاه‌هاي اجرايي مناطق عملياتي موضوع مصوبه 1376 ستاد كل نيروهاي مسلح خدمت كرده و در آن زمان يا پس ‌از آن بازنشسته شده‌اند مشمول مزاياي مندرج در بند (ج) ماده (112) قانون برنامه پنج‌ساله ششم توسعه اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي جمهوري اسلامي ايران مصوب 14/‏12/‏1395 مي‌شوند؟ ...» كساني كه در آن زمان در مناطق عملياتي شاغل بوده‌اند بديهي است كه مزايا را مي‌گرفته‌اند ديگر؛ يعني آنها بايد بگيرند.


آقاي مدرسي ‌يزدي ـ خب، نمي‌گرفته‌اند ديگر. زمان جنگ كه اين قانون نبوده است. قانون برنامه‌ي ششم، سال 1395 تصويب شده است.


آقاي ره‌پيك ـ نه، من مصوبه‌ي سال 1376 را مي‌گويم.


آقاي كدخدائي ـ بله،‌ طبق مصوبه‌ي سال 1376 يك مزايايي را پرداخت مي‌كرده‌اند ديگر.


آقاي ره‌پيك ـ حاج‌آقا، سال 1376 براي شاغلان مناطق جنگي امتياز در نظر گرفته‌اند.


آقاي مدرسي ‌يزدي ـ مصوبه‌ي سال 1376 براي خود يك چيز جدايي بوده است و ربطي به قانون برنامه نداشته است.


آقاي كدخدائي ـ حاج‌آقا، الآن هم همين است، موضوع به گذشته برمي‌گردد. آقاي ره‌پيك درست ميگويند.


آقاي ره‌پيك ـ ببينيد؛ موضوع همان است. سال 1395 آمده‌اند در ماده (112) قانون برنامه‌ي ششم گفته‌اند ابلاغيه‌ي سال 1376 را براي كساني كه از اين به بعد مي‌خواهند به مناطق عملياتي بروند ادامه بدهيم. توجه كرديد؟ حالا اين مصوبه مي‌گويد مزاياي بند (ج) ماده (112) شامل كساني كه در آن زمان يعني در زمان دفاع مقدس [در دستگاه‌هاي مناطق عملياتي شاغل بوده‌اند، مي‌شود يا نه؟] خب، اينكه بديهي است كه كساني كه آن زمان شاغل بوده‌اند از آن مزايا استفاده مي‌كرده‌اند. كجاي اين تفسير است؟! معلوم است كه دارند قانون را توسعه مي‌دهند. اينجا مي‌خواهند عبارت «يا پس از آن بازنشسته شده‌اند» را به بند (ج) اضافه كنند؛ يعني در واقع آن بخشي كه خواسته‌اند اضافه كنند عبارت «پس ‌از آن بازنشسته شده‌اند» است.


آقاي مدرسي ‌يزدي ـ ببينيد آقا، مگر ضوابط ابلاغي براي سال 1376 نيست؟ اصلاً ضوابط ابلاغي همان ضوابط مصوب 1376 است. آن‌ مزايايي كه طبق ضوابط سال 1376 مي‌دادند اصلاً شامل شاغلان زمان جنگ نمي‌شده است.


آقاي ره‌پيك ـ نه، در سال 1376 آمده‌اند براي شاغلين آن مناطق يك مزايايي را گذاشته‌اند؛ يعني اين احكام را درست كردند تا به كساني كه آنجا شاغل بودند يك مزايايي بدهند؛ مثلاً گفته‌ بودند كه اين مزايا براي كردستان چقدر است.


آقاي مدرسي ‌يزدي ـ خيلي خب، عيبي ندارد، ولي اگر كسي (10) سال قبل آنجا شاغل بوده است، اين مصوبه شامل او مي‌شود يا نمي‌شود؟


آقاي دهقان ـ اين استفساريه مي‌گويد اين شاغلين بيايند مزاياي سال 1376 را بگيرند. اين استفساريه اصلاً ربطي به بند (ج) ماده (112) ندارد. بند (ج) مي‌گويد از سال دوم برنامه برويد جداول مربوط به سال 1376 را اصلاح بكنيد و براي كساني كه در مناطق عملياتي موضوع اين قانون شاغل بوده‌اند كه قرار است اين اشخاص از نيروهاي مسلح هم باشند، اين مزايا را برقرار بكنيد.


آقاي مدرسي ‌يزدي ـ نه، بند (ج) نگفته است جداول را اصلاح كنيد. كجاي آن دارد كه اصلاح كنيد؟ آقاي دكتر دهقان، بند (ج) نگفته است جداول را اصلاح كنيد. مي‌گويد ضوابط سال 1376 را اجرا كنيد.


آقاي دهقان ـ بند (ج) مي‌گويد: «ج- سازمان و سازمان اداري و استخدامي كشور مكلفند نسبت به صدور احكام پرداخت مزاياي شاغلان مناطق عملياتي دفاع مقدس برابر جداول و ضوابط ابلاغي سال 1376 سازمان امور اداري و استخدامي كشور از سال دوم اجراي قانون برنامه اقدام نمايند.» گفته است يك احكامي برابر آن جداولي كه در ابلاغيه‌ي سال 1376 هست صادر بكنيد و يك مزايايي به شاغلان مناطق عملياتي بدهيد ديگر. حالا به قول شما بند (ج) در مورد اصلاح جداول نيست، ولي يك مزاياي جديدي را در نظر گرفته است.


آقاي كدخدائي ـ نگوييم بند (ج) مزاياي جديدي را در نظر گرفته است. اين بند گذشته را مي‌گويد.


آقاي صادقي‌مقدم ـ اين‌ بند مي‌گويد اين مزايا را به شاغلان گذشته بدهيد.


آقاي مدرسي ‌يزدي ـ نه آقا.


آقاي ره‌پيك ـ اگر ما فقط ماده (112) را داشتيم درست بود. مجلس مي‌خواهد در تفسير اين ماده چه‌كار بكند؟


آقاي مدرسي ‌يزدي ـ اينكه بخواهند به گذشته برگردند كه ديگر تفسير محسوب نميشود. اين كار كه اصلاً تفسير محسوب نمي‌شود.


آقاي كدخدائي ـ بله، همين‌طور است. مي‌خواهند به عقب برگردند.


آقاي اعرافي ـ بله، همين‌طور است.


آقاي ره‌پيك ـ ما هم همين را مي‌گوييم. مي‌گوييم اين مصوبه تفسير نيست.


آقاي مدرسي ‌يزدي ـ با بيان آقاي دهقان خيلي واضح است كه اين مصوبه‌ي مجلس تفسير محسوب نمي‌شود.


آقاي دهقان ـ بله.


آقاي صادقي‌مقدم ـ مي‌خواهند شاغلان و بازنشسته‌هاي دفاع مقدس را شامل حكم اين ماده بكنند؛ در حالي ‌كه مشمول آن نميشوند.


آقاي ره‌پيك ـ يك‌وقتي شما مي‌گوييد تفسير مجلس اشتباه است، ولي اينجا اصلاً مصوبه‌ي مجلس تفسير نيست.


آقاي مدرسي ‌يزدي ـ اين استفساريه اصلاً معنا ندارد، چون در واقع اِسراء[5] [= تسري] حكم از موضوعي به موضوع ديگر است.


آقاي موسوي ـ نه، پاسخ اين استفساريه به‌ جاي «بله»، «نه» است؛ علت هم اين است كه مسئله‌ي تعلق مزايا به شاغلان دفاع مقدس مربوط به گذشته است؛ در حالي كه الآن به بند (ج) ماده (112) قانون برنامه‌ي ششم استناد مي‌كنند. حكم اين بند براي سال دوم قانون برنامه به بعد است؛ بنابراين حكم بند (ج) اصلاً شامل شاغلان دفاع مقدس نمي‌شود. جواب اين استفسار هم منفي است.


آقاي مدرسي ‌يزدي ـ بله.


آقاي صادقي‌مقدم ـ بايد در جواب مي‌گفتند: «خير»، اما‌ اشتباهي گفته‌اند «بله».


آقاي دهقان ـ كلاً اين مصوبه، تفسير نيست.


آقاي ره‌پيك ـ بله، تفسير نيست.


آقاي مدرسي ‌يزدي ـ بله، تفسير نيست.


آقاي كدخدائي ـ خيلي خب.


آقاي شب‌زنده‌دار ـ اين سؤال استنكاري[6] است، بله؟


آقاي دهقان ـ حالا فارغ از اختلاف برداشتي كه وجود دارد، ولي نمايندگان مجلس در اين تفسير [دچار اشتباه شده‌اند.]


آقاي كدخدائي ـ شايد پاسخ استفسار بايد با صوت باشد.


آقاي ره‌پيك ـ ده خط سؤال كرده‌اند، آخر مجلس يك «بله» گفته‌‌اند!


آقاي مدرسي ‌يزدي ـ خيلي خب.


آقاي كدخدائي ـ خب، اگر آقايان موافق باشند در واقع ما بايد اين‌طوري رأي بگيريم كه اين استفساريه ...


منشي جلسه ـ ... مغاير اصل (73) قانون اساسي است و تفسير نيست. مطابق نظر تفسيري شوراي نگهبان از اصل (73) هم نميباشد.[7]


آقاي ره‌پيك ـ در نظر شورا هم هيچ ‌چيزي ننويسيد، فقط بنويسيد اين پاسخ، تفسير نيست.


آقاي كدخدائي ـ بله، بگوييم اين تفسير يا طرح استفساريه‌ي بند (ج) ماده (112) بر اساس اصل (73)، تفسير نيست.


آقاي مدرسي ‌يزدي ـ بله، توسعه‌ي موضوع قانون است و تفسير نيست.


آقاي كدخدائي ـ خب، آقاياني كه موافق هستند ما اعلام بكنيم اين مصوبه مغاير اصل (73) است، اعلام رأي بفرمايند.


آقاي شب‌زنده‌دار ـ آن‌وقت موضوع را هم توضيح بدهيد.


آقاي كدخدائي ـ بله، در همين حد كه اين مصوبه توسعه‌ي قانون است، تفسير هم نيست و مغاير اصل (73) است، با اين سه تا قيد موضوع را به مجلس توضيح مي‌دهيم.


آقاي دهقان ـ حاج‌آقا، مغايرت اين مصوبه با اصل (73) روشن است.


آقاي مدرسي ‌يزدي ـ حالا با اين‌ ايراد، اصلاح‌ كردن آن هم ديگر فايده‌اي ندارد.


منشي جلسه ـ هفت رأي دارد.


آقاي ره‌پيك ـ نُه رأي دارد.[8]



=============================================================================================================



[1]طرح استفساريه بند (ج) ماده (112) قانون برنامه‌ي پنج‌ساله‌ي ششم توسعه اقتصادي،‌ اجتماعي و فرهنگي جمهوري اسلامي ايران كه با عنوان طرح استفساريه بند (ج) ماده (112) قانون برنامه ششم با قيد دو فوريت به مجلس شوراي اسلامي تقديم شده بود، در تاريخ 6/‏‏11/‏‏1398 به تصويب مجلس شوراي اسلامي رسيد. اين مصوبه، مطابق با روند قانوني پيش‌بينيشده در اصل (94) قانون اساسي، طي نامه‌ي شماره 87696/‏‏569 مورخ 7/‏‏11/‏‏1398 به شوراي نگهبان ارسال شد. شوراي نگهبان اين مصوبه را در مرحله‌ي اول رسيدگي در جلسه‌ي مورخ 9/‏‏11/‏‏1398 بررسي كرد و نظر خود مبني بر مغايرت برخي از مواد اين مصوبه با قانون اساسي را طي نامه شماره 15441/‏‏102/‏‏98 مورخ 9/‏‏11/‏‏1398 به مجلس شوراي اسلامي اعلام كرد. در نهايت، با اصلاحات مورخ 11/‏‏9/‏‏1399 مجلس، اين مصوبه در مرحله‌ي دوم رسيدگي در جلسه‌ي مورخ 26/‏‏9/‏‏1399 (صبح)‌ شوراي نگهبان بررسي شد و نظر شورا مبني بر عدم مغايرت آن با موازين شرع و قانون اساسي طي نامه‌ي شماره 21026/‏‏102/‏‏99 مورخ 27/‏‏9/‏‏1399 به مجلس شوراي اسلامي اعلام شد.



[2]. بند (ج) ماده (112) قانون برنامه‌ي پنج‌ساله‌ي ششم توسعه‌ي اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي جمهوري اسلامي ايران مصوب 14/‏‏12/‏‏1395 مجلس شوراي اسلامي: «ماده 112- ...


ج- سازمان و سازمان اداري و استخدامي كشور مكلفند نسبت به صدور احكام پرداخت مزاياي شاغلان مناطق عملياتي دفاع مقدس برابر جداول و ضوابط ابلاغي سال 1376 سازمان امور اداري و استخدامي كشور از سال دوم اجراي قانون برنامه اقدام نمايند.


تبصره- دستگاه‌هايي كه مشمول قانون مديريت خدمات كشوري نيستند مكلفند از محل منابع مربوطه موارد موضوع بندهاي (ث) و (ج) اين ماده را به‌ صورت مشابه تأمين نمايند.»



[3]. مشتق، در اصطلاح اصوليون، اسمى است كه بر شخصى يا چيزى حمل گرديده و از صفت يا حالت آن حكايت مى‌كند، به گونه‌اى كه آن صفت يا حالت، قابل زوال و انفكاك مى‌باشد. مشتقات در رابطه با مبدأ اشتقاق و انقضا يا عدم انقضاي زمان سه حالت دارند: 1. به عقيده اصوليون اطلاق مشتق بر افراد يا اشياء در حالت تلبس به مبدأ اشتقاق حقيقت است. مثلاً در روايت آمده است: «وضو يا غسل به وسيله آبي كه با آفتاب گرم شده باشد مكروه است» بديهي است اطلاق «آب گرم با آفتاب» بر چنين آبي كه الآن هم همان وصف را دارد حقيقت است. 2. اطلاق «آب گرم با آفتاب» بر آبي كه هنوز بر آن آفتابي نتابيده بلكه دو ساعت ديگر چنان خواهد شد، مجاز است. 3. مورد اختلاف در جايي است كه آب گرم خورشيدي سرد شده باشد، آيا پس از سرد شدن مي‌شود گفت حقيقتاً اين آب گرم خورشيدي است يا چنين اطلاقي مجاز است؟ در اين مورد اكثر اصوليون قائل به مجازيتند. در نتيجه اگر كسي معتقد باشد كه اطلاق حقيقت است بايد حكم كند كه وضو با چنين آبي نيز كراهت دارد، اما اگر بگويد اطلاق مجاز است پس حكم به كراهت نخواهد كرد. (ولائي، عيسي، فرهنگ تشريحي اصطلاحات اصول، تهران، نشر ني، 1380، صص 291-293)



[4]. بندها (ب) و (ج) ماده (112) قانون برنام‌ِ‌ پنج‌ساله‌ ششم توسعه‌ي اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي جمهوري اسلامي ايران مصوب 14/‏‏12/‏‏1395 مجلس شوراي اسلامي: «ماده 112- ...


الف- ...


ب- سازمان موظف است ارزيابي جامعي از وضعيت توسعه‌يافتگي زيرساخت‌هاي اين مناطق را تا سطح شهرستان تهيه كند.


پ- ...


ج- سازمان و سازمان اداري و استخدامي كشور مكلفند نسبت به صدور احكام پرداخت مزاياي شاغلان مناطق عملياتي دفاع مقدس برابر جداول و ضوابط ابلاغي سال 1376 سازمان امور اداري و استخدامي كشور از سال دوم اجراي قانون برنامه اقدام نمايند.


تبصره- دستگاه‌هايي كه مشمول قانون مديريت خدمات كشوري نيستند مكلفند از محل منابع مربوطه موارد موضوع بندهاي (ث) و (ج) اين ماده را به‌ صورت مشابه تأمين نمايند.»



[5]. «سري، مسري»، لغت‌نامه‌ي دهخدا، ذيل واژه‌ي «اِسراء».



[6]. «انكار كردن، نشناختن»، فرهنگ فارسي معين، ذيل واژه‌ي «استنكار».



[7]. نظر تفسيري شماره 583/‏‏‌‌21/‏‏‌‌76 مورخ 10/‏‏‌‌3/‏‏‌‌1376 شوراي نگهبان: «1- مقصود از تفسير، بيان مراد مقنّن است؛ بنابراين تضييق و توسعه قانون در مواردي كه رفع ابهامِ قانون نيست، تفسير تلقي نمي‌شود.


2- تفسير از زمان بيان مراد مقنّن در كليه موارد لازم‌الاجرا است؛ بنابراين در مواردي كه مربوط به گذشته است و مجريان برداشت ديگري از قانون داشته‌اند و آن را به مرحله اجراء گذاشته‌اند تفسير قانون به موارد مختومه مذكور، تسري نمي‌يابد.»



[8]. نظر شماره 15441/‏‏102/‏‏98 مورخ 9/‏‏11/‏‏1398 شوراي نگهبان: «عطف به نامه شماره 87696/‏‏‌‌569 مورخ 7/‏‏‌‌11/‏‏‌‌1398، طرح دوفوريتي استفساريه بند (ج) ماده (112) قانون برنامه پنج‌ساله ششم توسعه اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي جمهوري اسلامي ايران مصوب جلسه مورخ ششم بهمن‌ماه يكهزار و سيصد و نود و هشت مجلس شوراي اسلامي در جلسه مورخ 9/‏‏‌‌11/‏‏‌‌1398 شوراي نگهبان مورد بحث و بررسي قرار گرفت كه به ‌شرح زير اعلام نظر مي‌گردد:


از آنجا كه طرح مذكور تفسير نيست و قانون‌گذاري جديد محسوب مي‌شود، مغاير اصل (73) قانون اساسي و نظر تفسيري شماره 583/‏‏‌‌21/‏‏‌‌76 مورخ 10/‏‏‌‌3/‏‏‌‌1376 شوراي نگهبان از اين اصل شناخته شد.»

-
صفحه اصلي سايت راهنماي سامانه ارتباط با ما درباره ما
كليه حقوق اين سامانه متعلق به پژوهشكده شوراي نگهبان مي باشد ( مهر ماه 1403 نسخه 1-2-1 )
-